ضربه مغزی
مؤسسه وایزمن و فروپاشی ادعای«رهبری جهان»!
رضا رحمتی: بعد از حملات دقیق ایران به موسسه وایزمن (Weizmann Institute of Science) بیشترین میزان عصبانیت اسرائیل در جنگ با ایران توسط مقامات این رژیم ابراز شد. این وضعیت تا جایی ادامه یافت که یکی از مقامات صهیونیست گفت این موسسه را بازسازی میکنیم و «به رهبری جهان باز خواهیم گشت»! اما سوال این است: موسسه وایزمن دقیقا چه نسبتی با ادعای «رهبری جهان توسط اسرائیل» داشته است؟ آیا منظور از این رهبری، رهبری علمی جهان است؟ آیا این رهبری «فناورانه - نظامی - امنیتی» است یا منظور از این رهبری چیزی فراتر و آن چیزی است که متفکران درباره دستکاری ژنتیک جهانی از آن صحبت میکنند؟
موسسه وایزمن یکی از مراکز مهم تحقیقاتی اسرائیل در زمینههای علمی و فناوریهای پیشرفته، از جمله فناوریهای نظامی، هستهای، هوش مصنوعی و بیوتکنولوژی بود. برخی فعالیتهای این موسسه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با برنامههای امنیتی و نظامی اسرائیل مرتبط بود. موسسه وایزمن (Weizmann Institute of Science) در شهر «رخُووت» (Rehovot) در اسرائیل، واقع در 20 کیلومتری جنوب شرق تلآویو قرار دارد. این شهر در منطقه مرکزی اسرائیل و نزدیک شهرهای مهمی مانند اشدود و نتانیاست. رخُووت یکی از شهرهای مهم علمی و فناوری اسرائیل محسوب میشود و علاوه بر موسسه وایزمن، مراکز تحقیقاتی دیگری نیز در آن فعالیت میکنند. در اهمیت امنیتی این شهر برای مقامات اسرائیل همین بس که مرکز علمی اسرائیل حدفاصل پایتخت اقتصادی و نقاط مهم و استراتژیک نظامی قرار گرفته است. قرار گرفتن در نزدیکی تلآویو (پایتخت اقتصادی اسرائیل) و پایگاههای نظامی مختلف، سبب شده وایزمن در یک حصار پولادین امنیتی قرار داشته باشد و همین موضوع به آن اهمیت امنیتی و راهبردی میدهد. این موسسه در گذشته نیز به عنوان یک مرکز تحقیقاتی مرتبط با فناوریهای پیشرفته (از جمله برنامههای هستهای اسرائیل) مورد توجه بوده است.
* چرا حمله به این مؤسسه مهم بود؟
اگرچه تلاش شد حمله ایران به این موسسه «حملهای نمادین» و به منظور پاسخ متقابل در برابر حملات رژیم اسرائیل به مراکز هستهای ایران جلوه داده شود اما مشخص بود انتخاب این هدف استراتژیک از زمانهای دور و بنا بر اهداف استراتژیک مورد توجه ایران بوده است. از دید اسرائیل، تخریب این مرکز تحقیقاتی میتواند به معنای ضربه زدن به توان علمی - نظامی رژیم تفسیر شود، تا جایی که برخی مقامات صهیونیست از این ضربه به عنوان ضربه به قلب رژیم اسرائیل صحبت کردند.
اما سوال اصلی این یادداشت این است: افزایش اهمیت و ضریب آن توسط اسرائیل تا چه اندازه است که بین موسسه وایزمن و «رهبری جهان» ارتباط تنگاتنگ برقرار شده است؟ این یادداشت تلاش میکند برخی ابعاد این اهمیت را بررسی کند.
۱- پیشرفت علمی و فناوری
اسرائیل خود را به عنوان یک قدرت علمی و فناوری در سطح جهان معرفی میکند و موسسه وایزمن نمادی از این ادعا بود. نابودی آن از نظر برخی مقامات اسرائیلی، ضربهای به جایگاه علمی و فناوری اسرائیل در جهان محسوب میشود. بنابراین موسسه وایزمن به عنوان برند علمی و تکنولوژیک اسرائیل مطرح بوده است.
۲- همکاریهای نظامی و امنیتی
اما نقش وایزمن صرفا نقش نمادین علمی- فناوری نیست؛ چه اینکه موسسات علمی و فناورانه در اسرائیل کم نیست و باید چیزی بیشتر از نقش علمی و تکنولوژیک برای این موسسه وجود داشته باشد که تا این حد اهمیت آن را بالا برده و آن را در تراز ادعای «رهبری جهان» مطرح کرده است. از ارتباط این موسسه با همکاریهای نظامی و امنیتی اسرائیل میتوان پاسخ این ابهام را مشخص کرد. این موسسه در توسعه فناوریهای پیشرفته، از جمله پهپادها، سایبری و احتمالا برنامههای هستهای جاهطلبانه اسرائیل نقش داشته است. از این رو، برخی آن را بخشی از توانمندی راهبردی اسرائیل برای حفظ هژمونی منطقهای میدانند.
۳- برنامههای محرمانه ویرایش ژن (CRISPR) اسرائیل در سطح جهانی
موسسه وایزمن یکی از مراکز پیشرو در تحقیقات «ژنتیک، زیستفناوری و علوم اعصاب» است. برخی معتقدند این موسسه در حال اجرای برنامههای مخفیانه مانند «اصلاح نژادی» یا دستکاری هدفمند DNA انسانها برای اهداف امنیتی باشد. با توجه به کارنامه اصلاح نژادی که توسط رهبران صهیونیسم بینالملل وجود دارد، این احتمال قابل بررسی است. این موضوع آنجا اهمیت مییابد که بدانیم این موسسه در زمینههایی مانند «ژنتیک، سرطان، مهندسی ژنتیک و بیوانفورماتیک» فعالیت میکند. با توجه به اهمیت استراتژیک این موسسه برای اسرائیل، احتمالات درباره برنامههای مخفیانه آن تقویت میشود.
* هدفگیری وایزمن یا «رهبری جهان»!
از دید ایران، حمله به این موسسه ممکن است به عنوان یک اقدام تلافیجویانه در پاسخ به اقدامات خصمانه اسرائیل (مانند ترور دانشمندان ایرانی یا حمله به تأسیسات هستهای) تفسیر شود. همچنین این حمله میتواند نشاندهنده افزایش توانمندیهای موشکی ایران و ارسال پیامی درباره قدرت بازدارندگی در جهت مقابله به مثل یا اقدام متقابل باشد اما از دید اسرائیل ابعاد این حمله بسادگی قابل ترمیم نیست. حمله ایران به قدری خسارت به این موسسه وارد کرده و به قدری این خسارت، اهمیت استراتژیک این موسسه را به عقب رانده که مقامات صهیونیست، وعده بازسازی آن را میدهند و میگویند «اسرائیل به رهبری جهان برمیگردد»؛ موضوعی که درباره یک مرکز علمی ساده قابل طرح نیست و درباره یکی از مراکز کلیدی در توسعه فناوریهای پیشرفته اسرائیل که نقش مهمی در حفظ برتری جهانی آن دارد، مطرح میشود. با این حال، هدفگیری این موسسه را باید یک بخش مهم از رقابت ژئوپلیتیک و امنیتی منطقهای ایران و اسرائیل در آینده نیز در نظر گرفت.
***
شلیک به مغز ارتش اسرائیل
گروه بینالملل: در روز دوم جنگ 12 روزه در اقدامی بیسابقه در تاریخ نبرد اطلاعاتی و موشکی میان ایران و رژیم صهیونیستی، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران موفق شدند یکی از راهبردیترین مراکز علمی - امنیتی اسرائیل یعنی موسسه وایزمن را به طور مستقیم هدف قرار دهند. این حمله موشکی که چهاردهم ژوئن انجام شد، نقطه عطفی در توازن قدرت منطقهای بهشمار میرود. «وطن امروز» 27 خرداد ماه گزارش مفصلی درباره اعتراف رسانههای رژیم صهیونیستی درباره ماهیت این مرکز منتشر کرد.
مرکز علمی - تحقیقاتی وایزمن، واقع در شهر رخووت در جنوب تلآویو، بدرستی قلب دستگاه امنیتی و علمی اسرائیل لقب گرفته است. اهمیت این مرکز تا جایی است که محل دقیق آن از تمام نقشههای آنلاین و ماهوارهای مانند گوگلمپ حذف شده بود. با این حال، دقت هدفگیری موشکهای ایرانی نه تنها مکان دقیق این مرکز را شناسایی کرد، بلکه آن را به آتش کشید و به وضوح پیام روشنی به تلآویو و حامیان غربیاش فرستاد: هیچ جای امنی برایتان وجود ندارد. برخلاف تصور عمومی، موسسه وایزمن فقط یک مرکز دانشگاهی نیست. این مؤسسه از دههها پیش بازوی فکری ارتش صهیونیستی در حوزههای مختلف از جمله هوش مصنوعی نظامی، فناوریهای سایبری، پهپادهای خودران، سیستمهای پارازیت و رمزگذاری الکترونیک و حتی جنگهای زیستی و هستهای بوده است. بسیاری از فناوریهایی که امروز ارتش اسرائیل در میدانهای نبرد به کار میبرد، در همین مرکز طراحی شده و توسعه یافته است. بر اساس گزارشهای معتبر غربی، وایزمن جایی است که ایدههای امنیتی رژیم صهیونیستی شکل میگیرد؛ یعنی همان «مغز جنگی اسرائیل».
آنچه این حمله را به نقطهای تعیینکننده بدل میکند، نه فقط آتش گرفتن یکی از راهبردیترین مراکز اسرائیل، بلکه سطح بالای نفوذ اطلاعاتی ایران در ساختار امنیتی رژیم است. چگونه ممکن است محلی که حتی مکان آن در نقشهها نیست، به دقت هدف قرار گیرد؟ پاسخ روشن است: ایران با اتکا به شبکه اطلاعاتی پیشرفته خود، سالهاست نقشه کامل نقاط حساس دشمن را در دست دارد.
از تولید رایانههای پایهگذار صنعت فناوری اسرائیل در دهه ۴۰ میلادی گرفته تا ساخت نخستین کامپیوتر کوانتومی این رژیم در سال ۲۰۲۲، همه در وایزمن ریشه دارند. حمله به این مرکز، به نوعی شلیک به آینده نظامی و امنیتی اسرائیل است؛ آیندهای که قرار بود توسط نخبگان جنایتکار علمی آن در وایزمن طراحی شود اما حالا در زیر خاکستر موشکهای ایرانی مدفون شده است.
با هدف قرار گرفتن مرکز وایزمن، افسانه نفوذناپذیری اسرائیل – که سالها با اتکا به ابزارهای جنگ روانی و حمایت رسانهای غرب، ساخته شده بود – به پایان رسید. دیگر مشخص شده در نبرد اطلاعاتی، ایران نهتنها عقب نیست، بلکه یک گام جلوتر است. این حمله - همانگونه که برخی تحلیلگران بینالمللی اشاره کردند - تنها یک پاسخ موشکی نبود، بلکه نمایش قدرت شناخت و اشراف اطلاعاتی ایران بر ساختارهای امنیتی دشمن بود.
اگر بخواهیم قلب تپنده علم، فناوری و جنگافزارسازی رژیم صهیونیستی را نام ببریم، بیتردید باید از موسسه وایزمن یاد کنیم؛ مرکزی که نقشی حیاتی در تبدیل اسرائیل به یکی از قدرتهای پنهان اتمی و نظامی خاورمیانه ایفا کرده است. موسسه وایزمن سال ۱۹۳۴ میلادی توسط حییم وایزمن، شیمیدان و رئیس وقت سازمان جهانی صهیونیسم پایهگذاری شد. برخلاف ظاهر دانشگاهی آن، این موسسه از همان ابتدا مأموریت داشت «علم را در خدمت صهیونیسم» به کار گیرد. حتی در آن دوران، قبل از تأسیس رسمی رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ موسسه وایزمن با هدف تربیت متخصصانی برای تأسیس یک کشور با قدرت تکنولوژیک و نظامی ایجاد شده بود.
بر اساس گزارشهای افشاشده و تحلیلهای نهادهای اطلاعاتی غربی، موسسه وایزمن یکی از نخستین مراکز تحقیقاتی اسرائیل بود که در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی، با همکاری مستقیم فرانسه، مطالعات علمی در زمینه فیزیک هستهای، غنیسازی اورانیوم، تولید پلوتونیوم و طراحی بمبهای اتم را آغاز کرد. بسیاری از دانشمندان کلیدی پروژه هستهای اسرائیل، از جمله کسانی که در تأسیس تأسیسات دیمونا نقش داشتند، فارغالتحصیل یا پژوهشگر وابسته به وایزمن بودند. در واقع میتوان گفت وایزمن آزمایشگاه اولیه پروژه بمب اتم اسرائیل بود.
یکی از مهمترین اقدامات موسسه وایزمن، جذب حمایت فنی و علمی فرانسه برای پروژه دیمونا بود. گفته میشود در جریان همکاری پنهان دهه ۱۹۵۰ میان اسرائیل و فرانسه، تعداد قابل توجهی از نخبگان وایزمن به مراکز هستهای فرانسه اعزام شدند و در مقابل، متخصصان فرانسوی در وایزمن آموزشهایی ارائه دادند که مستقیماً منجر به احداث رآکتور دیمونا در صحرای نقب شد.
وایزمن جز حوزه هستهای، در پروژههای زیر نیز نقش مستقیم داشته است.
فناوری جنگهای سایبری و اطلاعاتی: وایزمن مغز متفکر توسعه نرمافزارهای جاسوسی، تجزیه و تحلیل کلاندادهها و طراحی الگوریتمهای نظامی در سیستمهای اطلاعاتی موساد و آمان است.
توسعه پهپادها و سامانههای هدایتپذیر: بسیاری از سیستمهای پهپادی مورد استفاده ارتش رژیم، بویژه در حملات هوشمند به نوار غزه، در وایزمن طراحی شدهاند.
سیستمهای تسلیحات انرژی هدایتشونده: پژوهش در زمینه لیزرهای نظامی و پارازیتهای پیشرفته ضدموشک، بخشی از فعالیتهای طبقهبندیشده این موسسه است.
پشتیبانی از سامانههای ناوبری نظامی: توسعه سیستمهای جایگزین GPS و فناوریهایی که در شرایط اختلال میتوانند هدایت موشکها را حفظ کنند، در وایزمن انجام شده است.
وایزمن به طور مستمر با شرکتهای تسلیحاتی اسرائیلی نظیر «رافائل»، «الاوبیت»، و «صنایع هوافضای اسرائیل» (IAI) همکاری دارد. خروجیهای این موسسه در قالب پتنتها و طرحهای نوآورانه به این شرکتها فروخته یا منتقل میشود. به عبارت دیگر، وایزمن بازوی علمی بخش تولید سلاح اسرائیل محسوب میشود.
این موسسه با ظاهری علمی و آموزشی در عرصه بینالمللی، توانسته سالانه صدها مقاله در مجلات معتبر منتشر کند و در نتیجه، از پوشش رسانهای و حفاظتیای بهرهمند شود که دیگر نهادهای امنیتی از آن بیبهرهاند اما زیر این ظاهر، وایزمن کارگاهی استراتژیک برای تولید نسل جدید جنگافزارهای بیصدا اما کشنده اسرائیل است. در نهایت میتوان موسسه وایزمن را مهمترین هدف ایران در جنگ 12 روزه و سنگینترین خسارت رژیم صهیونیستی دانست و به نوعی هدف قرار گرفتن این موسسه شلیک به مغز ارتش صهیونیستی بود.