12/تير/1404
|
14:22
۰۰:۳۰
۱۴۰۴/۰۴/۱۲
گفت‌وگوی «وطن امروز» با دیوید اسمیت فعال سیاسی اهل استرالیا

«وعده صادق 3» قواعد بازی را تغییر داد

سمیه خلیلی: رویدادهای اخیر منطقه، بویژه عملیات گسترده «وعده صادق 3» توسط جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی، نه‌تنها ساختار توازن قوا را تحت‌ تأثیر قرار داده، بلکه نگاه‌های جهان را نیز متحول کرده است. این عملیات که پاسخی به حملات اسرائیل بود، به نقطه‌ای تاریخی تبدیل شده است. روزنامه «وطن امروز» به همین مناسبت، گفت‌وگویی با دیوید اسمیت، فعال سیاسی اهل ملبورن استرالیا انجام داده است. وی با نگاه ویژه خود به تحولات منطقه، به بررسی دلایل موفقیت ایران و پیامدهای بین‌المللی آن پرداخته است.

***

* آقای اسمیت! از حضور شما در این گفت‌وگو سپاسگزارم. با توجه به وقایع اخیر و عملیات «وعده صادق 3»، تحلیل شما از موقعیت ایران چیست؟
سپاس از دعوت شما. عملیات اخیر ایران، به باور من فراتر از یک پاسخ نظامی بود؛ این یک تحول راهبردی چندبعدی بود. از منظر نظامی، تهران با بهره‌گیری از ظرفیت‌های متنوع خود، از جمله ارسال همزمان پهپادها و موشک‌ها از چند جهت، نشان داد در اجرای عملیات ترکیبی پیچیده توانمند است. در کنار آن، دقت در انتخاب اهداف، نشان از اشراف اطلاعاتی قابل توجه ایران دارد. گفته می‌شود برخی از این اهداف، مراکز کلیدی امنیتی و اطلاعاتی در داخل سرزمین‌ اشغالی بودند که آسیب قابل توجهی دیدند. این سطح از نفوذ، با توجه به حمایت پدافندی کشورهای غرب، قابل چشم‌پوشی نیست. در سطح راهبردی، تهران با این اقدام نشان داد براحتی از کنار تعرضات نمی‌گذرد و توانایی پاسخ مستقیم و حساب‌شده را دارد. این اقدام نه از سر واکنش هیجانی، بلکه در چارچوب یک منطق بازدارنده طراحی شده بود. می‌توان گفت ایران قصد داشت مرزهای تحمل‌پذیری را بازتعریف کند. این عملیات پیام‌آور پایان انفعال در برابر حملات برنامه‌ریزی‌شده بود و توازن جدیدی را بر منطقه تحمیل کرد. در بعد اجتماعی و روانی، تأثیر این عملیات بر جامعه اسرائیل انکارناپذیر است. گزارش‌ها از افزایش اضطراب عمومی، تخلیه مناطق و تزلزل در اعتماد به ساختار امنیتی داخلی حکایت دارد. در مقابل، در کشورهای محور مقاومت، بازتاب عملیات مثبت بوده و انگیزه‌ای جدید برای اتحاد و مقاومت شکل گرفته است. تصاویر منتشرشده در فضای مجازی، از جمله واکنش مثبت مردم برخی کشورهای همسایه ایران، مؤید این فضاست.
از منظر حقوقی و بین‌المللی، استناد ایران به بندهای منشور ملل متحد، چارچوبی قانونی برای اقدامش فراهم کرد. این در حالی است که اقدامات مشابه از سوی برخی دولت‌ها، همواره با بی‌توجهی به موازین حقوق بین‌الملل همراه بوده است. نکته مهم اینجاست که درخواست برخی رهبران غرب برای پایان درگیری، نشان‌دهنده تأثیر عملیات ایران بر محاسبات آنهاست.
* با توجه به بازتاب‌های جهانی، آیا می‌توان گفت نگرش افکار عمومی به ایران تغییر کرده است؟
بدون شک! روند تحولات اخیر، بویژه پوشش رسانه‌ای مردمی و تصاویر منتشرشده از فجایع انسانی در غزه، روایت مسلط رسانه‌های غرب را به چالش کشیده است. امروز، با گسترش شبکه‌های اجتماعی و دسترسی بی‌واسطه مردم به منابع خبری متنوع، دیگر امکان تحریف مطلق واقعیت‌ها وجود ندارد. جنایاتی که پیش از این در پس سکوت رسانه‌ای پنهان می‌ماند، اکنون در معرض دید همگان است.
شعارهایی که سال‌ها توسط قدرت‌های غربی درباره دموکراسی و حقوق بشر تکرار می‌شد، امروز در بوته نقد افکار عمومی قرار گرفته است. مردم سراسر جهان شاهد تناقض فاحش میان گفته‌ها و رفتارهای دولت‌های مدعی هستند. حمایت بی‌چون و چرا از اقدامات نظامی اسرائیل، حتی در برابر کودکان و زنان، باور عمومی را نسبت به صداقت این ادعاها سست کرده است.
در سوی دیگر، ایران با تأکید بر دفاع از مظلوم و مقابله با تجاوز، جایگاهی اخلاقی در میان بسیاری از ملت‌ها پیدا کرده است. تصویر ایران، از کشوری تحت تحریم‌های شدید به بازیگری فعال در حمایت از عدالت تغییر یافته است. این، نه با تبلیغات، بلکه با کنش‌های عملی و قابل مشاهده ممکن شده است.
نسل جوان، بویژه در کشورهای غرب، نسبت به مسائل عدالت‌محور حساس‌تر است. آنها خواهان صداقت، شفافیت و مقابله با تبعیضند. در چنین فضایی، عملکرد ایران در برابر تجاوز، بیش از آنکه تقبیح شود، مورد توجه و همدلی قرار گرفته است.
همچنین ادعاهای قدیمی درباره تهدید بودن ایران، دیگر وزن گذشته را ندارد. اکنون بسیاری به دنبال درک پیچیدگی‌ها و واقعیت‌های منطقه هستند و حاضر نیستند روایت‌های غالب را بپذیرند.
افزون بر این، باید به تغییر لحن برخی رسانه‌های بین‌المللی نیز توجه کرد. اگرچه هنوز بسیاری از آنها با چارچوب‌های کلیشه‌ای به موضوع نگاه می‌کنند اما بخش قابل توجهی از رسانه‌ها ناچار شده‌اند نگاهی متعادل‌تر در پیش بگیرند. این تغییر اگرچه آهسته است اما نشانه‌ای از شکست پروژه روایت‌سازی یک‌جانبه است.
همچنین باید گفت این عملیات برای بسیاری از ملت‌های تحت سلطه یا تحقیرشده در نقاط دیگر جهان، الهام‌بخش بود. ملت‌هایی که سال‌ها از جانب قدرت‌های خارجی مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، اکنون در ایران الگویی برای ایستادگی می‌بینند. ایران در حال تبدیل شدن به نمادی از مقاومت فعال و هوشمندانه در برابر سلطه‌گری است.
نکته دیگر، تأثیرات اقتصادی و امنیتی این عملیات بر اسرائیل است. به نظر می‌رسد نه‌تنها زیرساخت‌های نظامی، بلکه اعتماد سرمایه‌گذاران و امنیت روانی جامعه صهیونیست نیز دستخوش تغییر شده است. تحلیلگران غربی نیز اذعان دارند این وضعیت ممکن است تبعات بلندمدت برای اقتصاد و سیاست داخلی اسرائیل داشته باشد.
* با توجه به آنچه گفتید، آینده منطقه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ما در آستانه تحولی عمیق قرار داریم. اسرائیل که سال‌ها بر ساختن تصویری شکست‌ناپذیر از خود سرمایه‌گذاری کرده بود، اکنون با چالشی جدی در این زمینه مواجه است. حمله اخیر ایران، در این تصویر گسست ایجاد کرد. شکست در حفاظت از زیرساخت‌های حساس، حتی با وجود مشارکت سیستم‌های پدافندی بین‌المللی، نشان‌دهنده آسیب‌پذیری واقعی تل‌آویو است.
در طرف مقابل، نیروهای مقاومت با اتکا به تجربه و انسجام بیشتر، قدرت یافته‌اند. این تحولات می‌تواند ساختار اتحادهای منطقه‌ای را متحول کند و فشار را بر اشغالگران افزایش دهد.
در سطح بین‌الملل نیز کشورهای مختلف در حال بازنگری در مواضع خود هستند. رویکردهای یک‌جانبه، جای خود را به تحلیل‌های چندبُعدی و متکی بر واقعیات می‌دهد. همین بازنگری‌ها ممکن است در آینده، مسیر گفت‌وگوهای سیاسی و امنیتی را هم تغییر دهد.
در مورد ایران، توانمندی مدیریت بحران و پاسخ قاطع، موقعیتش را به ‌عنوان کشوری با ظرفیت بازدارندگی بالا تثبیت کرد. این ممکن است مسیر پرونده هسته‌ای و مذاکرات آینده را نیز دستخوش تغییر کند.
در مجموع، تحولات اخیر، فصل جدیدی را رقم زد؛ فصلی که در آن، قدرت نظامی تنها عامل تعیین‌کننده نیست، بلکه روایت‌ها، مشروعیت و همدلی جهانی نیز نقش‌آفرین است.
* در پایان نکته‌ای باقی مانده که بخواهید با خوانندگان ما در میان بگذارید؟
صلحی که بر پایه بی‌عدالتی بنا شود، پایدار نخواهد بود. برای دستیابی به آرامش واقعی، باید ریشه‌های ظلم را شناخت و آنها را ریشه‌کن کرد. حمایت از فلسطین، فقط حمایت از یک ملت نیست، بلکه دفاع از ارزش‌های انسانی مشترک است. من باور دارم در نهایت، آگاهی عمومی و بیداری وجدان‌ها می‌تواند مسیر را برای جهانی عادلانه‌تر هموار کند. از شما برای فراهم کردن شرایط گفت‌وگو سپاسگزارم.

ارسال نظر