09/مرداد/1404
|
23:03
۲۲:۲۳
۱۴۰۴/۰۴/۱۸

به عبارت دیگران

گردآورنده، تقی دژاکام

تجدید چاپ!

تصمیم داشتیم «حرف حساب» روز یکشنبه 19 تیرماه ۱۳۶۷ خودمان را، که مقارن با هشتمین سالگرد کودتای عقاب (شهید نوژه) قلمی کرده بودیم، در نخستین سالگرد خودش و در آستانه نهمین سالگرد کودتا، تجدید چاپ کنیم اما به کله‌مان زد که این کار را همین امروز بکنیم! و البته، اگر نرخ طلا به این گرانی نبود، جا داشت که آن را با آب طلا می‌نوشتیم:
«از کشوری که پهلوان اساطیری‌اش! «تارزان»، بنای تاریخی‌اش! «امپایر استیت»، هنر سنتی‌اش «گاوچرانی»، مرکز فرهنگی‌اش! «هالیوود»، سوغاتش «ایدز»، قهرمان ملی‌اش «رامبو»، مَردش «مایکل جکسون»، گاوش «بوفالو» و رئیس‌جمهورش «ریگان» باشد، انتظار هر جنایتی داشتن، کمال عقل است و غیر از این، نهایت بی‌عقلی!»
توضیح آنکه آن ‌روز «ریگان» بود و امروز «جرج بوش»... و فرقی هم نمی‌کند ... در همه عالم و در همه زمان‌ها، سگ زرد برادر شغال بوده است!
«گل آقا»/ کیومرث صابری (گل‌آقا)
روزنامه اطلاعات - ستون دوکلمه حرف حساب
دوشنبه 4/2/1368

***
نگرانی یک فرمانده در آستانه شهادت!

از [محسن] امیدی پرسیدم: حاج‌محسن! منتهای آرزویت چیست؟ گفت: شهادتی مثل شهادت حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام با بدنی قطعه‌قطعه شده و در بیابان ‌مانده.
گفتم: اگر امثال شما فرماندهان شهید شوند، با آمدن پیکرشان به شهر، شور و حالی بر فضای پشت جبهه حاکم می‌شود که مردم برای اعزام و پیوستن به جبهه تهییج می‌شوند.
امیدی پاسخ داد: آقای شهبازی! می‌دانی که من در این شهر کمی شناخته‌شده هستم، خوف آن را دارم که اگر جنازه من پس از شهادت به شهر برگردد، مردم زیادی در مراسم تشییع شرکت کنند. بعد می‌دانی چه اتفاقی می‌افتد؟ 
پرسیدم: چه اتفاقی؟
گفت: دل یک پدر شهید می‌گیرد و آه می‌کشد و می‌گوید: خدایا! چرا پشت سر پیکر شهید من این‌ همه جمعیت نبود.
حمید حسام/ آب هرگز نمی‌میرد
خاطرات سردار جانباز میرزامحمد سلگی فرمانده گردان حضرت اباالفضل(ع) لشکر انصار‌الحسین(ع)
نشر صریر - صفحه ۴۴۰

***
تندروهایی که شهید شدند!

انقلاب اوج گرفته بود. در ایران تنها موضع‌گیری‌های دو پهلوی آیت‌الله [سیدکاظم] شریعتمداری انقلابیون را نگران می‌کرد. در شرایطی که صدای شکسته شدن استخوان‌های رژیم به گوش می‌رسید، شخصیت پرطرفداری مثل آیت‌الله شریعتمداری در سخنرانی‌اش از «تندروها» انتقاد کرده بود. سیدعلی خامنه‌ای: «روش آقای شریعتمداری این بود که با اظهارات خود سعی می‌کرد هم رژیم را راضی کند، هم مردم را. طبیعت اظهارات وی طوری بود که معمولاً رضایت رژیم را بیشتر مد نظر داشت، زیرا رژیم مفهوم آنها را می‌فهمید و بهره‌برداری لازم را می‌کرد، اما مردم ممکن بود با یک موضع‌گیری ضعیف و شکننده سرگرم شوند. تعبیر «تندروها» در آن شرایط بسیار خطرناک بود، چراکه اگر هم سر زبان‌ها می‌افتاد همه پیروان راه انقلاب به عنوان تندروها معرفی و محکوم می‌شدند. لذا در نامه‌ای که به وی نوشتم، گفتم که این اظهارات بهانه به دست رژیم می‌دهد تا به نام مبارزه با افراطی‌گری، انبوه جمعیت خروشان را از دم تیغ بگذراند و در چنین شرایطی مسؤولیت این قتل‌عام به عهده شما خواهد بود. وقتی نامه را به پایان بردم  و آن را امضا کردم، هنوز آن را نفرستاده بودم که خبر کشتار ۱۷شهریور در میدان ژاله تهران رسید. در حاشیه‌ آن نوشتم: این آغاز عملیات نابودسازی تندروهاست».
دایره‌المعارف مصور تاریخ زندگی امام خمینی 
جعفر شیرعلی‌نیا 
نشر سایان- صفحه ۲۱۰

***
سطح معیشت ایرانیان در دوره پهلوی

جان فوران، استاد دانشگاه کالیفرنیای آمریکا، درباره سطح زندگی و معیشت دهقانان که اکثریت ایرانیان را شامل شده و  5/69 درصد از کل جمعیت ایران بوده است، می‌نویسد: «سطح زندگی دهقانان ایرانی رضایتبخش نبود. به اعتقاد بسیاری از ناظران در اواخر سلطنت رضاشاه این وضع بدتر شد... رژیم غذایی در یک خانواده معمولی دهقانی به شرح زیر بود: 
صبحانه: نان و چای
ناهار: نان و ماست
شام: نان و ماست و چای
کدی (تاریخدان آمریکایی و متخصص حوزه خاورمیانه) نتیجه می‌گیرد: «دهقان غالباً گرسنگی می‌کشید». سازمان ملل متحد در دهه ۱۹۵۰م/ ۱۳۳۰ش برآوردی در این زمینه به عمل آورد و متوجه شد در ایران هر بزرگسال روزانه کمتر از ۱۸۰۰ کالری دریافت می‌کند، که از تمام مناطق فقیرنشین خاورمیانه کمتر و پایین‌تر بود.
جان فوران/ مقاومت شکننده
احمد تدین- صفحه ۳۴۹

ارسال نظر
پربیننده