بر لبه پرتگاه
پس از چند روز درگیری خونین قومی - مذهبی در سویدا، سرانجام نیروهای تحت امر جولانی دستور عقبنشینی و خروج از سویدا را از دمشق دریافت کردند؛ دستوری که ناشی از فشار رژیم صهیونیستی بر دولت تکفیریها صادر شد. بمباران مقر ستاد کل ارتش سوریه که به فرماندهی نیروهای تحت امر جولانی تبدیل شده بود و شلیکهای هشدار به اطراف کاخ ریاست جمهوری سوریه در بلندیهای دمشق که محل اقامت جولانی است، در این عقبنشینی تاثیرگذار بود. نیروهای جولانی اما از این دستور بسیار ناراضی شدند. با بررسی رسانهها و شبکههای اجتماعی مرتبط با گروههای مختلف تکفیری سوری و چندملیتی براحتی میتوان شدت خشم و انزجار تکفیریها از «جولانی جدید» را احساس کرد. آنها جولانی سکولار کت و شلواری را غیرقابل تحمل دانسته و در جنگ اخیر نیز از دستورات وی درباره پذیرش آتشبس و عقبنشینی سرپیچی کردند اما در نهایت نیروهای امنیتی تحت امر جولانی توانستند بر آنها غلبه کرده و آتشبس را برقرار کنند.
طبق آخرین گزارشات منتشرشده، اوضاع در سویدا تا حدودی آرام شده و نیروهای سلفی و خشن تحت امر هیات تحریر شام، دستکم فعلا توسط دمشق مهار شدهاند. دمشق اعلام کرده درگیریهای مسلحانه یک هفتهای در استان سویدا در جنوب این کشور پایان یافته و این منطقه به کنترل دولت بازگشته است. نورالدین بابا، سخنگوی وزارت کشور در بیانیهای اعلام کرد: «استان سویدا از تمام عناصر مسلح قبیلهای پاکسازی و درگیریها در محلههای این شهر متوقف شده است». تعداد کشتهشدگان در سویدا 940 نفر اعلام شده اما فعالان سیاسی محلی معتقدند این آمار خوشبینانه است و تعداد کشتهها از 1۰00 نفر فراتر رفته است. با این حال نگرانیهایی برای جولانی و دولت ترکیه باقی مانده است که قابل توجه است.
* نگرانی ترکیه و حفاظت از جان جولانی
دمشق اعلام کرده تنشها در استان سویدا به پایان رسیده و منطقه مجدداً به کنترل دولت درآمده است اما شواهد نشان میدهد خطر هنوز وجود دارد و مقامات ترکیه بیش از دیگران نگران هستند. سازمان اطلاعات ترکیه (میت) که در روزهای گذشته به طور ویژه مسؤولیت حفاظت از جان جولانی، رئیس دولت موقت انتقالی را بر عهده گرفته، نگرانیهایی را درباره عدم موفقیت در این ماموریت ابراز میکند. به همین دلیل، رسانههای ترکیه به طور گسترده درباره احتمال سوءقصد علیه وی و پیامدهای آن بحث کردهاند. عصمت اوز چلیک، تحلیلگر ترک میگوید: «تنش داخلی سوریه ریشه در فعالیتهای عوامل خارجی دارد. ائتلاف ضد بشار اسد که قبلا شکل گرفته بود، اکنون از هم پاشیده و هر گروهی سعی در تحمیل دیدگاه خود دارد. بدون شک، آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی به دنبال تجزیه سوریه هستند، در حالی که ترکیه، چین، روسیه، ایران و عراق خواهان حفظ تمامیت ارضی این کشورند. اسرائیل به عنوان کنشگر مستقیم در صحنه، بیشترین تلاش را برای تجزیه سوریه میکند و تهدیدات خود را علیه این کشور افزایش داده است». وی افزود: «در چنین شرایطی، باید از اجرای سناریوی ترور احمد شرع ترسید، زیرا موساد متخصص ترور است و شرع اکنون در لیست اهداف آنها قرار دارد. باید به یاد داشت آمیخای چیکلی، وزیر دیاسپورای اسرائیل صریحاً گفته است شرع باید از بین برود و اسرائیل کاتس نیز اعلام کرده اسرائیل اجازه نخواهد داد هیچ آسیبی به دروزیها برسد. در همین حال، چندین هواپیما و پهپاد اسرائیلی در آسمان سوریه در حال گشتزنی هستند. محاسبات قبلی اسرائیل درباره حمله به ایران غلط از آب درآمده است، زیرا موشکهای ایرانی گنبد آهنین را به یک آبکش تبدیل کردهاند اما سوریه در موقعیت ضعیفی قرار دارد و اسرائیل قصد دارد ضربه بزند. آمریکا و اسرائیل منتظر فرصت هستند، در حالی که سوریه نمیتواند از مرزهای خود دفاع کند».
روزنامه صباح دیلی آنکارا نیز اظهارات مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا درباره سوریه را نگرانکننده دانسته است. روبیو اعلام کرده بود: «آمریکا در تماسهای فشرده با مقامات اسرائیل، اردن و دمشق درباره تحولات جنوب سوریه قرار دارد. تجاوز و قتلعام مداوم مردم بیگناه باید پایان یابد. اگر دمشق میخواهد شانسی برای دستیابی به سوریه متحد و فاقد نفوذ ایران و داعش داشته باشد، باید از نیروهای امنیتی خود برای پایان دادن به این فاجعه استفاده کند، بنیادگرایان خشونتطلب را از ورود به منطقه منع و تمام مرتکبان جنایات، اعم از افراد داخل صفوف خود را پاسخگو کند». در همین راستا، تیمی که احمد شرع برای حل بحران امنیتی سویدا منصوب کرده، در بیانیهای اعلام کرد: «دولت به همراه نهادهای سیاسی و امنیتی، تلاشهای خود را برای بازگرداندن ثبات به سویدا ادامه خواهد داد. نیروهای امنیتی تمام توان خود را برای جلوگیری از حملات و تضمین امنیت در این استان بسیج خواهند کرد». همچنین گزارشهایی حاکی از آمادهباش پایگاههای نظامی روسیه در سوریه است؛ اگرچه هیچ تهدید جدی برای امنیت آنها گزارش نشده است.
* بحران کنترل تکفیریها
مدیریت و کنترل گروههای تروریستی متعددی که هر یک هویت، هدف و حامی خاص خود را دارند، برای دولت خودخوانده جولانی به چالشی فراتر از ظرفیتش تبدیل شده است؛ چالشی که دمشق از مهار آن ناتوان است. تکفیریهایی که تاکنون در سواحل سوریه و مناطق دروزینشین مرتکب قتل، غارت و جنایات هولناکی شدهاند، زیر بار هیچ ساختار حکومتی یا دستوری نمیروند و هرکدام ساز خود را میزنند. در ابتدای سقوط دولت سوریه، بسیاری این فروپاشی را با بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان مقایسه میکردند اما واقعیت این است که طالبان از قدرت، انسجام و تمرکز فرماندهی به مراتب بیشتری برخوردار است. این در حالی است که سوریه به صحنهای برای رقابت و تقابل گروهها و کشورهایی بدل شده که اهداف و رهبرانشان زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند. از ارتش آزاد سوریه گرفته تا گروههای وابسته به ترکیه، تحریرشام و داعش با ریشههای القاعدهای، همچنین گروههای ازبک، تاجیک و تاتارستانی که با انگیزه مبارزه علیه روسیه پا به خاک سوریه گذاشته بودند، هر یک راه خود را میرفتند.
اکنون همه این گروهها به ظاهر تحت لوای دولت موقت جولانی و نیروهای مسلح آن قرار گرفتهاند اما این اتحاد بیش از آنکه واقعی باشد، ناشی از وجود دشمن مشترکی به نام دولت بشار اسد بوده است؛ دشمنی که بعد از حذفش از معادلات سوریه، اتحاد علیه او نیز بیمعنا شد.
همزمان تمایل روزافزون جولانی برای برقراری ارتباط با آمریکا و رژیم صهیونیستی، آن هم در شرایطی که غزه در آتش جنگ و جنایت میسوزد و حاکمان جدید دمشق نیز امتیازات بیسابقهای به تلآویو دادهاند، خشم و نارضایتی بسیاری از گروههای جهادی را برانگیخته است. تازهترین نشانه این نارضایتی، کارشکنی تکفیریها در مسیر برنامههای جولانی برای جلوگیری از حرکت آنها به سمت سویدا بود؛ اقدامی که عمق شکافها را بیش از گذشته نمایان کرد.
علاوه بر این، سلسله ترورهای مشکوک فرماندهان جهادی توسط ارتش آمریکا در سوریه و سکوت معنادار دولت جولانی در برابر آن، به همراه بازداشت گسترده تکفیریهایی که خواهان مبارزه مستقیم با آمریکا و اسرائیل بودند، موجب شد اعتماد به دولت جولانی در بین این گروهها بشدت تضعیف شود. امروز تحلیلگران معتقدند در آینده نزدیک، جولانی باید خود را برای رویارویی با دشمنانی جدید از درون آماده کند.
در چنین شرایطی، سناریوی ترور یا کودتای نظامی علیه جولانی از سوی گروههای رقیب و سهمخواه در کنار تهدیدات صهیونیستها، یکی از تهدیدهای جدی پیش روی این دولت خودخوانده است؛ سناریویی که در صورت تحقق، سوریه را نه تنها به سرنوشت لیبی نزدیکتر خواهد کرد، بلکه احتمالا صحنهای خونبارتر و فاجعهبارتر از آن رقم خواهد زد؛ صحنهای که نتیجهاش چیزی جز تجزیه سوریه و آغاز دور جدیدی از درگیریهای طولانی و فرسایشی در غرب آسیا نخواهد بود.