18/آذر/1404
|
00:19
قهرمان باحجاب روی سکو یا ماراتن کیش؟

نماد هویت ورزش ایران

رها عبداللهی: 2 هفته پیش بود که فرشته حسن‌زاده، دختر ملی‌پوش موی‌تای بعد از کسب مدال نقره در بازی‌های همبستگی اسلامی مصاحبه کرد و گفت «دوست داشتم طلا می‌گرفتم و آن را به مقام معظم رهبری تقدیم می‌کردم» و خبر آمد حضرت آقا برای فرشته پیغام فرستاده‌اند «سلام و تشکر مرا برسانید و بگویید از طلا برتر، همت و تلاش و ایمان و اعتماد به‌ نفس شماست دخترم».
این دلگرمی پدرانه مسبوق به سابقه بلند مقام معظم رهبری در حمایت و توجه به ورزش بانوان است. نگاه ایشان به ورزش بانوان همواره نگاهی روشن و پیشرو بوده است. بر خلاف عده‌ای که عرصه ورزش را جای بانوان نمی‌دانند، حضرت آقا به عکس، ورزش را عرصه‌ای برای نشان دادن هویت و شخصیت زن مسلمان ایرانی و نمود اعتماد به نفس زنان و دختران ما می‌بینند. 
مقام معظم رهبری بارها در دیدار ورزشکاران یا به مناسبت‌های مختلف از حجاب دختران و زنان ورزشکار ما به عنوان یک امتیاز ویژه یاد کرده‌اند که حتی برای زنان ورزشکار دیگر کشورهای اسلامی الهام‌بخش است. حضرت آقا در جایی سجده دختران تیم ‌ملی ایران پس از برنده شدن در مسابقات را حرکتی توصیف کردند که قابل ارزش‌گذاری نبوده و فراتر از محاسبات مادی ا‌ست.
ایشان همواره حجاب ورزشکاران زن - همان حجابی که در مواردی کمتر از حد شرعی و برخلاف معیارهای متشرعین است - را به عنوان نقطه قوتی که باید برجسته شود، مورد توجه قرار داده‌اند. در یکی از دیدارها حضور باحجاب ورزشکاران ایرانی در میادین را «فوق‌العاده» توصیف کردند و فرمودند: «در کشوری از کشورهای اروپا یک زنی را به جرم باحجاب بودن، جرأت می‌کنند چاقو می‌زنند و او را می‌کُشند؛ آن هم در دادگاه و جلوی چشم قاضی! این‌جوری است. خجالت نمی‌کشند؛ در دانشگاه، در ورزشگاه، در پارک، در خیابان، به حکم قانون - قانونی که جعل کرده‌اند - متعرض زن محجبه می‌شوند. آن وقت در این فضا، توی این کشورها، یک زن محجبه در موضع قهرمان روی سکوی قهرمانی می‌ایستد و همه را وادار می‌کند به اینکه او را تکریم و تجلیل کنند. این چیز کمی است؟ این چیز کوچکی است؟ این کار خیلی باعظمت است. واقعاً همه باید قلباً از زنان ورزشکار ما که در میدان‌ها با حجاب، با عفاف، با متانت و با وقار حاضر می‌شوند، تشکر کنند». واضح است مقام معظم رهبری با افق دید تمدنی این حضور را فراتر از یک مسأله ورزشی، راهگشای بسیاری از چالش‌های بیرونی و درونی نظام اسلامی می‌دانند. 
حضور زنان ایرانی با حجابی که هرچند در مواردی نمادین باشد، باطل‌السحر تلاش‌های دشمنان ایران و اسلام در تخطئه ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی و تبلیغات وسیع‌شان در این ‌باره است. 
آیت‌الله خامنه‌ای سال ۱۴۰۱ در دیدار ائمه جمعه به اهمیت این حضور چنین اشاره فرمودند: «در میدان‌های مختلف، زن ایرانی حضور پیدا کرده، در بالاترین سطوح قرار گرفته، با حجاب اسلامی، با رعایت حجاب؛ این خیلی چیز مهمی است. این باطل‌کننده‌ زحمت و تلاش 300-200 ساله‌ غرب است؛ نمی‌توانند تحمل کنند، عصبانی می‌شوند، خودشان را به در و دیوار می‌زنند تا بتوانند یک کاری بکنند؛ آن وقت می‌چسبند به قضیه‌ حجاب، می‌چسبند به یک مورد و بنا می‌کنند تبلیغات کردن».
ماجرا فراتر از تشویق صرف یک حضور ورزشی، به نزاع تاریخی تمدن انقلاب اسلامی و تمدن غرب برمی‌گردد. تمدن غرب بر اساس لیبرال - دموکراسی بنا شده و خود را قدرت بلامنازعی با قابلیت و شایستگی حکمرانی بر همه جهان معرفی کرده و بیش از 200 سال همچون بتی کشورهای ضعیف‌تر را به تعظیم واداشته است. لیبرالیسم به تعبیر آدام اسمیت عبارت است از «رهایی از هر قید و بند» و در این راستا سکولاریسم - جدایی دین از سیاست - از ویژگی‌های مهم آن است. 
این همه سال غرب به دنیا گفت برای رسیدن به پیشرفت باید خدا را از جامعه حذف کنیم. خدا برای پستوی خانه‌های‌تان! دین خدا برای جامعه دست و پاگیر است. 
وقتی تمدن غرب با این گفتمان در حال اوج گرفتن بود و در شرایط رو به افول بودن حاکمیت تفکر پوسیده سوسیالیسم در قطب دیگر عالم، هیچ هماوردی برای خود نمی‌دید، انقلابی با روی دست گرفتن اسلام سیاسی در ایران رخ داد و با منطق تازه‌اش نگاه عالم را به سمت خود جلب کرد. اسلام سیاسی نقطه مقابل لیبرالیسم و دشمن هژمون لیبرال بود و از هر جهت آن را به چالش می‌کشید. 
وقتی دال مرکزی یک گفتمان به چالش کشیده شود، عملا کل منظومه گفتمانی به خطر می‌افتد. هر اندازه این چالش عمیق‌تر و دال مرکزی سست‌تر باشد، خطر سقوط و فروپاشی این منظومه بیشتر خواهد بود. دال مرکزی تمدن غرب هم همان تفکیک میان دین و پیشرفت بر اساس آزادی بی‌قید و بند است که با تلقی وارونه از انسان شکل گرفته و احکام و قوانین صادر کرده است. 
جمهوری اسلامی با همه فشارها و تهدیدها پا گرفت و نهال کوچکش تنومند شد و در عمل شروع کرد به باطل کردن تصویری که در ویترین تمدن غرب نمایش داده می‌شد؛ اینکه شرع و اخلاق مانع رشد و پیشرفت است.
آنچه نمود واضح تناقض ادعای آنان شد، حضور با حجاب زن شریف ایرانی در همه عرصه‌های حضور اجتماعی در داخل و خارج از کشور و کسب کرسی‌های علمی و فرهنگی و فتح سکوهای قهرمانی ورزش با همان هیبت محجب، یعنی تحت لوای شرع و مذهب بود. 
زن ایرانی در دامان انقلاب با پیشرفت‌ها و جلوه‌گری‌های انسانی‌اش بزرگ‌ترین ضربه را به دال مرکزی تمدن غرب زد. بدترین آلترناتیو برای تمدن غرب، تصویر این زن است که با حجاب اسلامی روی سکوی موفقیت عرصه‌های مختلف جهانی می‌ایستد و تناقض‌های آن را به رخ جهانیان می‌کشد. این باطل‌کننده زحمات 300-200 ساله غرب در تثبیت تمدنش است. پس باید کلیدواژه حجاب با پیوست ظلم به زن در ایران پررنگ شود تا ویترین تمدن غربی از سنگی که زن باحجاب ایرانی دارد به سمتش پرتاب می‌کند، محفوظ بماند.
بعد از جنگ ۱۲ روزه حضور ورزشکاران زن و مرد ایرانی در مجامع جهانی و روی سکوهای قهرمانی جهان بارها به صحنه ابراز وفاداری به ایران با حرکت نمادین سلام نظامی به پرچم مقدس ایران اسلامی همراه شد. این حرکت شکوهمند، تابلوی بلندی از عشق و وابستگی جوانان و سرمایه‌ها و نخبگان ایرانی به سرزمین‌شان را بارها و بارها جلوی چشم جهانیان به نمایش درآورد. این اتفاق تکمیل‌کننده اثرگذاری تمدنی حضور ورزشکاران زن ایرانی در میادین بوده و جلوه واضحی از ایران قوی ا‌ست. 
در این میان رویدادهایی چون ماراتن کیش به دنبال تغییر چارچوب ذهنی ورزشکاران زن ایرانی نسبت به حجاب هستند و تلاش می‌کنند تصویر متفاوتی از حضور رسمی بانوان در ورزش را به جامعه و رسانه‌های دنیا ارائه دهند. این دست وقایع در نزاع تمدنی در طرف بازنده یعنی تمدن غربی می‌ایستند، چون نه‌تنها نسبتی با ویترین پیشرفت با هویت ورزش ایرانی ندارند، بلکه عمدا یا سهوا در حال سنگ‌پرانی به سمت آن هستند.

ارسال نظر