
طه سهرابپور: پیش از آنکه هواپیمای رئیسجمهور وارد آسمان تیانجین چین شود، حساب کاربری رهبر معظم انقلاب در شبکه ایکس به زبان چینی نوشت: «ایران و چین با سابقه کهن تمدنی در 2 سوی آسیا، قدرت تحولآفرینی در صحنه منطقهای و جهانی را دارند. عملیاتی نمودن تمام ابعاد توافق راهبردی، این راه را هموار میکند». 4 سال و 5 ماه پیش، فروردین ۱۴۰۰، برنامه ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین یا همان «سند همکاری ایران و چین» امضا شد؛ با رد و بدل کردن اسناد میان محمدجواد ظریف و وانگ یی، وزرای خارجه وقت ایران و چین. موضوع محوری سند، سرمایهگذاری چینیها در صنایع نفت و گاز و راهها و زیرساختهای ایران بویژه همکاری 2 طرف در طرح پرسروصدای «ابتکار کمربند و جاده» است. برخی ارزیابیها نشان میدهد سرمایهگذاری چین در ایران یک روند سینوسی را تجربه کرده اما صادرات ایران به چین با کاهش معناداری روبهرو بوده و از نزدیک به ۱۴ میلیارد دلار به کمتر از ۲ میلیارد دلار رسیده است. با این حال، نزدیک ۹۰ درصد نفت ایران را چین میخرد و علاوه بر این، سنگ آهن، پلاستیک خام و مواد شیمیایی و برخی محصولات کشاورزی را نیز. در نتیجه، هیات ایرانی در چین بیش از پیش به دنبال اجرای آن توافقنامه ۲۵ سالهای است که بر اساس اعلام شهید حسین امیرعبداللهیان، وزیر سابق امور خارجه از دی ۱۴۰۰ اجرایی شده؛ اگرچه رفت و آمد 3 دولت در این 4 سال همچنان اجرای این توافق راهبردی را با وقفه روبهرو کرده است. دقت در ۹ بند و ۳ ضمیمه سند نشان میدهد قراردادهای مشخص در حوزههای مورد اشاره یعنی نفت و گاز و راه و زیرساخت و فناوری نیاز است تا رابطه با چینیها از یک اضطرار موقت به یک راهبرد دائمی تبدیل شود و فاصله نجومی ۱۸۵ میلیون دلاری سرمایهگذاری چینیها تا مقصود ۴۰۰ میلیارد دلاری کمتر شود.
* ماشه بدون شانگهای، شلیک بدون باروت
با این همه، موضوع مهم دیگری نیز شانگهای ۲۰۲۵ را برای ایران، متمایزتر و متفاوتتر از تمام سفرها و رایزنیهای پیشین کرده است. 3 کشور اروپایی، هفته پیش در نامهای قصد خود را برای فعالسازی مکانیسم ماشه که به معنای لغو قطعنامه ۲۲۳۱ است، اعلام کردند. از همان ساعات نخست، چینیها این اقدام را محکوم کردند و آن را غیرحقوقی دانستند. از سفیر چین در تهران گرفته تا سخنگوی وزارت خارجه چین که جمعه ۲۴ مرداد تصریح کرد «بازگرداندن تحریمها به ایجاد اعتماد و رفع اختلافات کمک نمیکند و برای تلاشهای دیپلماتیک با هدف از سرگیری سریع مذاکرات مفید نیست». 5 روز بعد، نمایندگی دائم چین در سازمان ملل متحد در نامهای به شورای امنیت، وضعیت دشوار در اجرای برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ را نه حاصل اقدامات ایران، بلکه نتیجه اخلال در اجرای برجام توسط آمریکا و 3 کشور اروپایی دانست و این گونه نتیجه گرفت: «این امر نمیتواند بهانهای برای بازگرداندن تحریمهای لغوشده باشد». اروپا در پی آن است توان بازیگری ایران در منطقه و جهان را بویژه پس از سقوط نظام سیاسی سوریه کاهش دهد و این سوی میدان، ایران در پی آن است ظرفیتهای نفوذ خود را فراتر از تعارفات دیپلماتیک به گزینههای قابل اتکای نقد تبدیل کند. در نتیجه، ایران و روسیه و چین در نامهای که در محل برگزاری بیستوپنجمین نشست شانگهای به امضا رسید، موضوعی را خطاب به شورای امنیت سازمان ملل مطرح کردند که بر اساس آن «سازوکار اسنپبک فاقد هرگونه مبنای حقوقی است و از نظر سیاسی اقدامی مخرب به شمار میآید». علاوه بر این، به گفته سیدعباس عراقچی، ایران، روسیه و چین نوشتهاند «وظیفه اصلی شورای امنیت آن است که به نمایندگی از جامعه بینالمللی، برای حفظ صلح و امنیت جهانی اقدام کند. پیشنهاد 3 کشور اروپایی در حقیقت خیانت به این مأموریت است، چرا که شورای امنیت را از جایگاه یک نهاد حافظ ثبات جهانی به ابزاری برای اعمال فشار و اجبار تبدیل میکند». چه بسا آنچه جان مرشایمر، استاد روابط بینالملل دانشگاه شیکاگو گفته است، روز به روز واقعیتر میشود: «آمریکا چینیها و روسها را به هم نزدیک و آنها را به دشمنان قسمخورده ایالات متحده تبدیل کرده... اکنون هم به دنبال اعمال مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها علیه ایران هستیم که این اقدام ایران را بیش از پیش به آغوش همان کشورهای بریکس خواهد راند».
* پیشنهاد ایران برای اصلاح حکمرانی جهانی
اصرار بر حق ایران و الزام به رعایت قطعنامه ۲۲۳۱ غیر از نامهای که در تیانجین امضا شد، در بیانیه دیگری از سران عضو پیمان شانگهای به تصریح رسید. از نظر آنها، هرگونه تلاش برای تفسیر خودسرانه این قطعنامه، تضعیف اعتبار شورای امنیت سازمان ملل است. 2 ماه و نیم پس از جنگ 12 روزه که به شهادت ۱۱۰۰ نفر از ایرانیان منجر شد، سران سیاسی کشورهای شرکتکننده در نشست شانگهای ۲۰۲۵ همچنین تجاوز اسرائیل و آمریکا به حریم و خاک ایران را محکوم کردند. اهمیت این ماجرا وقتی جدیتر میشود که به یاد آوریم بحران پدیدآمده در پی دخالتهای غرب و چالش فرساینده کوشش برای ساخت نظم امنیتی جدید، هر یک از اعضا را در میدانی درگیر کرده است؛ هند و چین در میدان نبرد تعرفهها با آمریکا، روسیه و غرب در جبهه اوکراین، ترکیه و اسرائیل در پی تصمیم آنکارا بر سر مسدودسازی حریم هوایی ترکیه روی هواپیماهای اسرائیلی و دیگر کشورها. منافع متقابل، نشست جدید شانگهای را به میدان هماهنگی و همدستی فراتر از یک همکاری معمول دوجانبه و چندجانبه تبدیل کرده است. 2 ماه پیش «مایکل هادسون» اقتصاددان، هدف اصلی جنگ ۱۲ روزه را تلاش ترامپ و نه اسرائیل برای اعمال نظم تکقطبی مورد پسند خود خواند. از نظر او، ایران در مخالفت با تکقطبی بودن امپراتوری ایالات متحده، برای جهانی چندقطبیتر تلاش میکند و آمریکا از نهادهای بینالمللی بویژه صندوق بینالمللی پول و سازمان ملل در این جهت استفاده میکند. در واقع، خطر منزویسازی، چیزی نیست که فقط گزینه آمریکا علیه ایران باشد. آمریکا در پی منزویسازی چین و روسیه هم هست و بتازگی با عضو دیگر شانگهای یعنی هند هم درگیر شده است. در نتیجه همه اعضای شانگهای به چیزی با عنوان «اصلاح حکمرانی جهانی» نیاز دارند؛ همان چیزی که در نظر و بیان رئیسجمهور ایران هم آمد: «جهان ما به درک و طرح تازهای از حکمرانی جهانی نیاز دارد. چنین طرحی در وهله نخست باید از منطق مبتنی بر قدرت فاصله گرفته و منطق مبتنی بر برابری و عدالت را جایگزین آن کند. خوشبختانه گفتمان غالب در گفتوگوها و بیانیههای سازمان همکاری شانگهای به لطف توجهات تمام اعضا، همواره مبتنی بر دستیابی به صلح و امنیت از طریق عدالت و توسعه بوده است و از این لحاظ امیدوار هستیم سازمان همکاری شانگهای پس از رسیدن به یک درک مشترک و ایجاد سازوکارهای متعدد، بر کیفیت نقشآفرینی در مسائل مهم جهانی بویژه مسائلی که موجب خدشهدار شدن آشکار عدالت و توسعه در جهان میشود، تاکید بیشتری داشته باشد و نقش خود را با وضوح بیشتری به نمایش بگذارد».
ماشه، تضعیف اعتبار کل نظام بینالملل
ایران، روسیه و چین در نامهای مشترک به شورای امنیت، اقدام اروپا برای فعالسازی مکانیسم ماشه را غیرقانونی خواندند و آمریکا و متحدان اروپاییاش را مقصر اصلی بحران برجام دانستند. آنها هشدار دادند این اقدام به اعتبار کل نظام بینالملل آسیب میزند. در این نامه که در محل برگزاری نشست شانگهای به امضای وزرای خارجه ایران، روسیه و چین رسیده، اولاً 3 کشور اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) به دلیل تلاش برای فعالسازی سازوکار اسنپبک مورد اعتراض قرار گرفتند. در این نامه، این اقدام، «غیرقانونی» و «تخریبکننده» توصیف شده است. ثانیاً تأکید شده آمریکا نخستین کشوری بود که برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را نقض کرد و پس از آن، کشورهای اروپایی به جای عمل به تعهدات خود، به تحریمهای غیرقانونی پیوستند. نامه اگرچه کوتاه است اما به یک اصل حقوقی کلیدی نیز استناد کرده و درباره عواقب گسترده این اقدام هشدار داده و تصریح کرده این موضوع فقط مربوط به ایران نیست، بلکه اعتبار کل نظام توافقهای بینالمللی را به خطر میاندازد؛ ضمن آنکه اگر رفتارهای گزینشی و سوءاستفاده از مکانیسمهای قانونی ادامه یابد، امنیت جمعی جهانی تضعیف میشود.