مهدی تقوی: کمتر کسی پیشبینی میکرد ترکیبی جوان و پر از چهرههای تازهکار بتواند نام ایران را در بزرگترین آوردگاه کشتی دنیا چنین درخشان ثبت کند اما آنچه در زاگرب رخ داد، فراتر از رویاهای خوشبینانهترین هواداران بود؛ تیمملی کشتی فرنگی ایران نهتنها قهرمان جهان شد، بلکه با اختلافی خیرهکننده بر بام این رشته ایستاد و رکوردی ماندگار به جا گذاشت.
پیش از آغاز رقابتها، بسیاری از نگاهها به میانگین سنی پایین تیم دوخته شده بود. حسن رنگرز، سرمربی تیم، اعلام کرده بود شاگردانش به طور میانگین تنها ۲۲ سال دارند و بیش از نیمی از آنها نخستین تجربه جهانی خود را پشت سر میگذارند. در فضای رسانهای، این سخن بیشتر بهعنوان نوعی مقدمهچینی برای ناکامی احتمالی تفسیر شد اما رنگرز نشان داد به جای بهانهجویی، در حال پردهبرداری از پروژهای بلندمدت بوده.
رنگرز پیشتر هم تأکید کرده بود هدف اصلی این تیم، المپیک ۲۰۲۸ لسآنجلس است. با این حال، جوانان او در همان قدم اول، دست به کاری زدند که حتی تیمهای پرستاره گذشته هم نتوانسته بودند انجام دهند: ۴ مدال طلا، ۲ نقره و ۲ برنز، حاصل تلاش ۱۰ مرد جوان ایران در زاگرب بود. این یعنی در ۱۰ وزن، ۶ نماینده ایران به دیدار پایانی رسیدند؛ ۶۰ درصد کشتیگیران! آماری که در تاریخ کشتی فرنگی کشور بیسابقه است.
برای درک بزرگی این موفقیت کافی است به گذشته نگاه کنیم. تیم ایران تنها یک بار در سال ۲۰۱۴ توانسته بود عنوان قهرمانی جهان را جشن بگیرد؛ آن هم با ترکیبی رؤیایی و حضور نامهایی ماندگار مانند حمید سوریان، امید نوروزی و قاسم رضایی اما این بار، نسل تازهای که حتی بسیاری از مردم نام آنها را برای نخستین بار شنیدند، دستاوردی به مراتب درخشانتر رقم زدند.
این قهرمانی از نظر کمیت و کیفیت مدال نیز یک رکورد محسوب میشود. ۴ طلا در کنار ۲ نقره و ۲ برنز، ترکیبی است که در هیچ یک از دورههای گذشته تکرار نشده بود. علاوه بر این، داوران در چند مسابقه تصمیمهایی گرفتند که به اعتقاد کارشناسان، حق واقعی برخی کشتیگیران ایرانی را تضییع کرد. به باور مربیان، چهرههایی چون سیددانیال سهرابی، پیام احمدی و علیرضا مهمدی میتوانستند مدالی درخشانتر به گردن بیاویزند. اگر چنین اتفاقی رخ میداد، کارنامه ایران در زاگرب حتی باشکوهتر از این هم میشد.
اما حتی با وجود این موارد، نتیجه نهایی حیرتانگیز بود. تیم ایران با کسب ۱۸۰ امتیاز قهرمان شد؛ در حالی که نزدیکترین تعقیبکننده، یعنی آذربایجان، تنها ۸۹ امتیاز داشت. فاصله بیش از ۲ برابر نشان میدهد ایران در حال حاضر با اختلاف بسیار، بهترین تیم جهان است. مهمتر اینکه با توجه به میانگین سنی پایین ترکیب، این سلطه میتواند سالها ادامه داشته باشد.
این موفقیت بیشک به نام «حسن رنگرز» ثبت شده است. او با شخصیت آرام، منش اخلاقی و دانش فنی بالا توانست تیمی نو بسازد و اعتماد به نفس را در رگهای غیورمردان جوان کشتی فرنگی جاری کند. بسیاری او را ادامهدهنده راه محمد بنا میدانند؛ مربیای که با 3 مدال طلای المپیک لندن لقب «آقای خاص» را گرفت. جالب اینکه خود بنا نیز امروز از شاگرد سابقش تمجید و موفقیت او را ستایش میکند.
نکته مهم دیگر در این قهرمانی، روحیه تیمی و همدلی بینظیر ملیپوشان است. حتی کشتیگیرانی که به مدال نرسیدند، با جنگندگی و تلاش تا آخرین لحظه نشان دادند چیزی برای از دست دادن ندارند. نامهایی مانند علی احمدیوفا یا علیرضا عبدولی اگرچه روی سکو نرفتند اما تجربهای ارزشمند اندوختند که میتواند در آینده به کارشان بیاید.
در جدول مدالها، سعید اسماعیلی در ۶۷ و غلامرضا فرخی در ۸۲ کیلوگرم توانستند بر سکوی نخست بایستند. محمدهادی ساروی در ۹۷ کیلوگرم و امین میرزازاده در سنگینوزن نیز به مدال طلا رسیدند. پیام احمدی در ۵۵ کیلو و علیرضا مهمدی در ۸۷ کیلوگرم نقره گرفتند. ۲ برنز هم به نام محمدمهدی کشتکار در ۶۳ کیلوگرم و دانیال سهرابی در ۷۲ کیلوگرم ثبت شد.
فراتر از آمار و ارقام، این قهرمانی پیامی روشن برای آینده کشتی ایران دارد. زمانی که تیمی جوان چنین نتایجی میگیرد، یعنی زیرساختها و استعدادهای تازه در مسیر درستی قرار گرفتهاند. اگر این روند با حمایتهای مالی و مدیریتی ادامه یابد، میتوان امید داشت ایران در سالهای آینده نهتنها در رقابتهای جهانی، بلکه در المپیک نیز روی سکوی نخست بایستد.
* رقمهای تازه برای ستارههای کشتی ایران
کشتی ورزش تاریخی، باستانی و ملی ایران است و چند دهه است بار دیگر در کشورمان جایگاهی فراتر از یک رشته ورزشی صرف پیدا کرده است. بسیاری از قهرمانان این میدان در حافظه جمعی مردم، نهتنها بهعنوان پهلوان که بهمثابه نماد غیرت و ملیت حک شدهاند. همین ارزش فرهنگی ـ اجتماعی سبب شده هر خبری از موفقیت آنان، موجی از شور و همبستگی در جامعه ایجاد کند. با این حال، پرسش اساسی همواره این بوده است: قهرمانانی که بار غرور ملی را بر دوش میکشند، چه سهمی از دستاورد مادی نصیبشان میشود؟
در سالهای اخیر بویژه در دوران مدیریت علیرضا دبیر بر رأس فدراسیون کشتی، سازوکار پرداخت پاداش به مدالآوران تغییرات بنیادینی را تجربه کرده است. رویکردی که او بنا گذاشت، نهتنها در مقایسه با گذشته یک جهش بزرگ محسوب میشود، بلکه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، موتور محرک اصلی برای موفقیتهای اخیر تیمهای ملی بوده است.
در آستانه مسابقات جهانی زاگرب ۲۰۲۵، فدراسیون اعلام کرد نظام تازهای از پرداخت جوایز مالی برای قهرمانان در نظر گرفته است؛ نظامی که هم پاداش نقدی دارد و هم شامل حقوق ثابت ماهانه میشود. همین اعلام، انگیزه بسیاری از کشتیگیران را دوچندان ساخت.
در چارچوب این طرح، مدالآوران طلایی نهتنها یک رقم هنگفت نقدی دریافت میکنند، بلکه در ۱۲ ماه آینده نیز حقوقی چشمگیر به حسابشان واریز خواهد شد. دارندگان نقره و برنز نیز از پاداشهای قابل توجهی برخوردار میشوند، گرچه فاصله میان ارقام بهگونهای است که پیام آشکاری را منتقل میکند: هدف نهایی تنها سکوی نخست و نشان طلاست.
برای مدال طلا ۳ میلیارد تومان نقدی و یکصد میلیون تومان حقوق ماهانه تعیین شد. نقرهداران ۷۰۰ میلیون جایزه نقدی و ۳۰ میلیون ماهانه دریافت میکنند و صاحبان برنز نیز ۵۰۰ میلیون به همراه 20 میلیون تومان حقوق ثابت خواهند داشت. مقایسه این ارقام نشان میدهد فاصله طلا با ۲ مدال دیگر، عمداً زیاد انتخاب شده تا ارزش تلاش برای قله را دوچندان کند.
زمانی که دبیر چنین طرحی را به تصویب رساند، بیگمان امیدوار بود کشتی ایران در زاگرب بدرخشد اما آنچه رخ داد فراتر از پیشبینیها بود. تیم آزاد موفق به کسب ۲ طلا، ۲ نقره و ۳ برنز شد و تیم فرنگی نیز ۴ طلا، ۲ نقره و ۲ برنز به دست آورد. به این ترتیب، مجموعاً ۶ نشان طلا، ۴ نقره و ۵ برنز نصیب کاروان ایران شد.
با یک محاسبه ساده روشن میشود این موفقیتها بار مالی سنگینی را نیز در پی دارد. تنها برای مدالهای طلا، ۱۸ میلیارد تومان نقد و بیش از ۷ میلیارد حقوق ماهانه باید پرداخت شود. برای نقرهها ۲ میلیارد و 800 میلیون نقد و یک میلیارد و 400 میلیون حقوق و برای برنزها ۲ و نیم میلیارد نقد و یک میلیارد و 200 میلیون حقوق در نظر گرفته شده است. در مجموع، ۳۳ میلیارد تومان هزینه مستقیم این طرح شد.
اما آیا این رقم در شرایط اقتصادی امروز کشور، سنگین به شمار میآید؟ پاسخ بسته به زاویه نگاه متفاوت است. برای ورزشکارانی که با سختترین شرایط بدنی و روحی، روزها و شبها تمرین میکنند، چنین مبلغی شاید تنها بخشی از حق واقعیشان باشد. در مقابل، برای بودجه محدود یک فدراسیون، پرداخت چنین ارقامی بدون شک بار سنگینی محسوب میشود.
نکته جالب این است که در میان افکار عمومی، اغلب این پاداشها با درآمدهای نجومی فوتبالیستها مقایسه میشود. وقتی فوتبالیستی با بستن قرارداد ۱۰۰ میلیاردی (۳ برابر «همه» کشتیگیران مدالآور!) تنها چند بازی متوسط انجام میدهد و در سوی دیگر کشتیگیری با خون و عرق مدال جهانی میگیرد، طبیعی است جامعه به تبعیضها حساس شود. همین مقایسه است که باعث شده دبیر و همکارانش به دنبال راههای تازهای برای افزایش منابع مالی و نزدیکتر کردن سطح جوایز کشتی به فوتبال باشند.
یکی از حاشیههای جالب این دوره، ماجرای سیددانیال سهرابی بود. او در جریان مبارزهای سخت، با خطاهای آشکار داوران و حرکات غیرقانونی حریف از رسیدن به فینال بازماند و با صورتی زخمی تنها به برنز رسید. همین ایستادگی سبب شد بسیاری از اهالی کشتی درخواست کنند پاداش او همتراز با طلاییها محاسبه شود. هنوز مشخص نیست دبیر چه تصمیمی در این باره خواهد گرفت اما همین مطالبه نشان میدهد مردم و جامعه ورزش، ارزش ازخودگذشتگی را حتی بالاتر از مدال میدانند.
از سوی دیگر، نمیتوان هزینههای اعزام تیمها، اردوها، تغذیه، تجهیزات و کادر فنی را نادیده گرفت. اگر همه این موارد را جمع بزنیم، عدد نهایی بسیار فراتر از ۳۳ میلیارد خواهد بود. با این حال، باید توجه داشت این سرمایهگذاری صرفاً خرج یک رویداد نشده، بلکه سرمایهگذاری بر برند ملی کشتی ایران است. کشتی همانقدر برای هویت ایرانی اهمیت دارد که فوتبال برای برزیل یا بسکتبال برای آمریکا.
بنابراین، هزینهکرد در این مسیر نوعی سرمایهگذاری فرهنگی ـ اجتماعی نیز محسوب میشود.
آنچه مسلم است، دبیر در سالهای اخیر با ایجاد چنین الگوهایی توانسته روح تازهای به کشتی بدمد. او نشان داده مدیریت ورزشی فقط برنامهریزی تمرین نیست، بلکه باید سازوکارهای اقتصادی و انگیزشی را نیز بازتعریف کرد. با این حال، ادامه این روند نیازمند همکاری جدی وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و سایر نهادهای بالادستی است. نمیتوان انتظار داشت تنها یک فدراسیون تمام بار مالی را بر دوش بکشد.
از این زاویه، وظیفه دولت، حمایت مستقیم و همهجانبه از کشتی است. پیامهای تبریک در شبکههای اجتماعی کافی نیست. باید بستههای حمایتی مالی، تسهیلات آموزشی، بیمههای بلندمدت و حتی امکانات رفاهی برای قهرمانان در نظر گرفته شود. تنها در این صورت است که کشتی میتواند همچنان جایگاه تاریخیاش را حفظ کند و نسلهای بعد با انگیزه بیشتری پا به میدان بگذارند.
به هر روی، دستاورد زاگرب یک بار دیگر نشان داد کشتی همچنان میتواند پرچمدار موفقیتهای ورزشی ایران در عرصه جهانی باشد. مدالهایی که در این رقابتها به دست آمد، نه فقط ارقام مالی که لبخند و غرور را به میلیونها ایرانی هدیه کرد. پاداش نقدی هر قدر هم زیاد یا کم باشد، در برابر ارزش نمادین این قهرمانیها ناچیز است اما از سوی دیگر، بیتوجهی به معیشت و رفاه پهلوانان میتواند این چرخه افتخارآفرینی را متوقف کند. امروز زمان آن است که همه ارکان تصمیمسازی کشور نگاه تازهای به قهرمانان کشتی داشته باشند. این پهلوانان شایستهاند همانگونه که در میدان مبارزه برای ایران میجنگند، در زندگی روزمره نیز دغدغه معیشتی نداشته باشند. شاید پاداش ۳۳ میلیاردی آغاز خوبی باشد اما برای رسیدن به جایگاهی که درخور این نام بزرگ است، راهی طولانی در پیش است.
در شرایطی که ورزش ایران بارها با حاشیهها و مشکلات مدیریتی مواجه بوده، قهرمانی مقتدرانه و همزمان تیمهای ملی کشتی آزاد و فرنگی در زاگرب به مردم یادآوری کرد هنوز هم میتوان با تکیه بر تلاش، برنامهریزی و ایمان به نسل جوان، تاریخ را دوباره نوشت.
امروز این ۲ تیم نهتنها برای کشتی، بلکه برای کل ورزش ایران سرمایه نمادین هستند؛ نسلی که با کمترین تجربه بینالمللی، پرچم ایران را بالاتر از همه کشورها برد و نشان داد روحیه پهلوانی هنوز زنده است. آنچه در زاگرب گذشت، تنها آغاز راه است.
بررسی شاهکار تاریخی شاگردان رنگرز که با اختلاف خیرهکننده
قهرمان جهان شدندغوغای فرنگی در فرنگ
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها