
مهدی مرسلی: وقتی فصل تازه لیگ برتر آغاز شد، کمتر کسی تصور میکرد تیم پرستاره استقلال با چنین چهرهای وارد هفته ششم شود؛ تیمی که بر اساس ارزش بازیکنانش، در صدر جدول ترانسفرمارکت قرار دارد اما در زمین، هیچ نشانی از اقتدار ندارد. حالا آبیپوشان بعد از تساوی برابر چادرملو اردکان، برای پنجمین بازی پیاپی از رسیدن به برد بازماندهاند و هواداران با چهرهای نگران، نیمنگاهی به آینده مبهم نیمکت تیمشان دارند.
استقلال در ورزشگاه تختی تهران برابر چادرملو، تنها توانست یک امتیاز بگیرد. همین تساوی کافی بود تا موج تازهای از انتقادها علیه سرمربی پرتغالی تیم به راه بیفتد. آخرین باری که آبیها طعم پیروزی را چشیدند، به هفته نخست لیگ برتر و دیدار مقابل تراکتور بازمیگردد؛ روزهایی که هنوز امید در سکوها زنده بود و کسی به فکر بحران نمیافتاد اما حالا از آن شروع توفانی فقط خاطرهای محو باقی مانده است.
در کارنامه این فصل استقلال، اعداد سرد و بیروح حقیقت را بهتر از هر تحلیل دیگری بازگو میکنند: ۶ بازی، یک برد، ۴ تساوی و یک شکست؛ تنها ۷ امتیاز از ۱۸ امتیاز ممکن. برای تیمی که در آغاز فصل، قهرمانی را هدف گرفته بود، این آمار چیزی جز زنگ خطر نیست. مهمتر اینکه استقلال از هفته دوم به بعد حتی یک بازی را بدون گل خورده به پایان نرسانده است. ضعف ساختاری خط دفاع و اشتباهات پیاپی در مرکز زمین، تیم ساپینتو را به یکی از آسیبپذیرترین نسخههای استقلال سالهای اخیر بدل کرده است.
اما ناکامیها فقط به لیگ محدود نمیشود؛ استقلال سوپرجام، لیگ آسیا و لیگ داخلی، هر ۳ جبهه را تجربه کرده و در همه آنها ناکام بوده است. در ۹ دیداری که ساپینتو تا اینجا آبیها را هدایت کرده، تنها یک برد برایش ثبت شده و ۴ شکست تلخ، سایه سنگینی بر سر او انداخته است. شکست در سوپرجام برابر تراکتور، باخت در لیگ به استقلال خوزستان و ۲ شکست آسیایی مقابل تیمهای نهچندان قدرتمند منطقه، مجموعاً تصویری ناامیدکننده از کارنامه مربی پرتغالی ساخته است.
بدترین لحظه این دوران اما بیشک به دیدار مقابل الوصل امارات برمیگردد؛ جایی که استقلال با نتیجه عجیب ۷-۱ شکست خورد و آن شب تلخ را به عنوان سنگینترین باخت تاریخ خود در ذهن هواداران ثبت کرد. آن شکست نهتنها غرور هواداران را خدشهدار کرد، بلکه نشانهای از گسست تاکتیکی و بحران روحی در تیم بود؛ تیمی که از نظم و تمرکز تهی شده و بازیکنانش در زمین بیشتر به افراد پراکندهای شباهت داشتند تا یک گروه منسجم.
در چنین شرایطی، طبیعی بود صندلی ساپینتو بلرزد. گزارشها از باشگاه استقلال حاکی از آن است پیش از دیدار با چادرملو، مدیران باشگاه به سرمربی پرتغالی هشدار داده بودند: «یا پیروزی یا پایان کار». تساوی در آن بازی هرچند شکست نبود اما نتوانست عطش هواداران و مدیران را فروبنشاند. حالا او در موقعیتی ایستاده که هر مسابقه میتواند آخرین فرصتش باشد.
با این حال، تقویم لیگ برتر یک فرصت موقت به ساپینتو داد. تعطیلی ۲ هفتهای به خاطر بازیهای ملی، شاید به او مجال دهد تیمش را دوباره جمعوجور کند و روحیه از دسترفته را بازگرداند. در داخل باشگاه هم عدهای هنوز معتقدند باید فرصت بیشتری به او داد؛ مربیای که ۳ فصل قبل با شور و هیجان روی نیمکت مینشست و انرژی بالایش مورد توجه بازیکنان بود، حالا آن حرارت در چهرهاش کمرنگ شده است.
آینده استقلال بیش از هر زمان دیگری مبهم است. تداوم نتایج ضعیف میتواند مدیران را به تصمیمی سخت سوق دهد؛ تصمیمی که شاید پایان کار ریکاردو ساپینتو در فوتبال ایران باشد. از سوی دیگر، تغییر سرمربی در میانه فصل ریسک بزرگی است، بویژه برای تیمی که ساختار مدیریتیاش ثبات چندانی ندارد.
در میان هواداران، ۲ دیدگاه شکل گرفته است: گروهی خواهان قطع همکاری فوری با سرمربی پرتغالی هستند و گروهی دیگر معتقدند مشکل تیم فراتر از نیمکت است و ریشه در سیاستهای مدیریتی و جذب بازیکنان دارد. در هر صورت، استقلال امروز بیش از هر چیز نیازمند آرامش، نظم و یک تصمیم شفاف است؛ تصمیمی که مسیر آینده را مشخص کند؛ پیش از آنکه فرصتهای باقیمانده هم از دست برود.
ریکاردو ساپینتو حالا شاید آخرین امیدش را در همین فیفادی جستوجو کند؛ فرصتی کوتاه برای بازسازی تیمی که از نظر روحی و فنی فرسوده و متزلزل به نظر میرسد. اگر بتواند در بازگشت از این وقفه، تیمش را به مسیر پیروزی بازگرداند، شاید فصل هنوز برایش زنده بماند اما اگر دوباره لغزشی دیگر در راه باشد، پایان داستان مشخص است: خداحافظی بیسروصدا با نیمکتی که روزی با شور و اشتیاق تصاحبش کرد.
طلسم اردکان
لیگ برتر ایران در شبی که قرار بود با پیروزی استقلال به پایان برسد، با نتیجهای دیگر تمام شد. آبیهای پایتخت در ورزشگاه تختی تهران مقابل چادرملو باز هم نتوانستند کاری از پیش ببرند و با تساوی یک - یک به تعطیلات فیفادی رفتند؛ تعطیلاتی که حالا شاید برای آنها فرصتی باشد تا از بحران بیرون بیایند یا نقطهای برای تصمیمهای بزرگتر روی نیمکت تیم.
استقلال با امید فراوان به دیدار نماینده یزد در تختی تهران آمده بود تا ۳ امتیاز حیاتی را کسب کند و با آرامش به تعطیلات برود اما نمایش پرنوسان شاگردان ساپینتو و از دست رفتن موقعیتهای متعدد، بار دیگر به بنبست ختم شد. گل چادرملو همه معادلات آبیها را بر هم زد و در حالی که انتظار میرفت فشار فنی و کیفیت فردی بازیکنان نتیجه را برگرداند، بازی تنها با گل حدادی با تساوی متوقف شد تا صدای نارضایتی از سکوها بلندتر شود.
شایعات درباره آینده ریکاردو ساپینتو به اوج رسیده است. در فضای رسانهای زمزمههایی از احتمال پایان همکاری او با استقلال شنیده میشود، هر چند باشگاه هنوز موضع رسمی خود را اعلام نکرده است. مدیران استقلال فعلاً در سکوتند و تصمیم نهاییشان را به بعد از وقفه لیگ موکول کردهاند.
در میان این حاشیهها اما یک واقعیت غیرقابل انکار وجود دارد: چادرملوی اردکان در ۲ فصل اخیر به کابوس استقلال تبدیل شده است. تیم سعید اخباری، با انضباط تاکتیکی و انگیزه بالا، ۳ بار پیاپی برابر آبیها متوقفشان کرده و نشان داده نامها برایش اهمیتی ندارد. چادرملو نهتنها مقابل استقلال، بلکه برابر پرسپولیس هم امتیاز گرفته و نشان داده میتواند برای هر تیمی دردسرساز باشد.
سعید اخباری که تیمش را با ترکیبی از جوانان باانرژی و چند چهره باتجربه هدایت میکند، حالا در یزد به چهرهای محبوب تبدیل شده است. عملکرد منظم و روحیه جنگندگی بازیکنانش باعث شده هواداران این تیم به ادامه مسیر فصل امیدوار باشند. چادرملو در میانه جدول قرار دارد اما روند صعودی آنها نوید روزهای درخشانی را میدهد.
برای استقلال اما هر مساوی مثل یک شکست است. تیمی با آن همه ستاره و هزینه، در موقعیتی قرار گرفته که تساوی برابر چادرملو تبدیل به بحران میشود. اگر ساپینتو در تعطیلات پیش رو راهی برای بازگرداندن اعتماد به نفس تیمش پیدا نکند، احتمالاً فیفادی برای او معنای دیگری خواهد داشت؛ شاید آخرین فرصت برای ماندن بر نیمکتی که دیگر امن به نظر نمیرسد.