
طاها سهرابپور: اندکاندک آثار حملات موشکی ایران به اسرائیل در جنگ 12 روزه آشکار میشود. در آخرین مورد، روزنامه صهیونیستی جروزالمپست که تمایلات راستگرایانه دارد، در مصاحبه با صهیونیستهای آسیبدیده، از خاطرات دردناک آنان در جنگ پرده برداشته و اثرات چندجانبه این حملات بر زندگی صهیونیستها را زیر ذرهبین برده است. تمرکز بر چالشهای بروکراتیک، بار مالی سنگین جدید، ضربههای روانی و مهاجرتهای اجباری صهیونیستها، نشان میدهد اسرائیل از درون ضعیفتر از آن چیزی است که در بیرون تصویر میکند. گزارش جروزالمپست تصریح میکند حملات موشکی به ویرانی فیزیکی و جابهجایی اجباری منتهی شده و هزاران نفر را وادار به رقابت در بازار مسکن تلآویو کرده؛ جایی که قیمتها به دلیل جنگ افزایش یافته. یکی از صهیونیستهایی که مجبور شد خانهاش را ترک کند، به جروزالمپست میگوید: «من واقعاً احساس میکنم زندگیام به قبل از موشک و بعد از موشک تقسیم شده است». این تجربه مختص او نیست. در گزارشی که تایمز اسرائیل، 19 شهریورماه، یعنی تقریباً 3 ماه پس از جنگ منتشر کرد، آمده بود: اسرائیل، فاقد یک مرجع واحد برای هماهنگی واکنشهای دولتی به شهروندان آسیبدیده از شرایط اضطراری است. در حالی که سازمان مدیریت بحران قومی و سایر آژانسها وظیفه هماهنگی کمکها را بر عهده داشتند، شهرداریها گزارش دادند مجبور بودند به طور مستقل با هتلها مذاکره کنند و بدون راهنمایی یکسان، امور لجستیکی را انجام دهند. جروزالمپست مینویسد: برای برخی زندگی به نقطه صفر بازگشت. این جابهجاییها نهتنها خانوادهها را پراکنده، بلکه زنجیره تأمین محلی را مختل کرد و منجر به کمبودهای موقت در خدمات اساسی شد. جروزالمپست گزارش دیگری در 14 شهریور منتشر کرد که نشان داد یکی از بزرگترین پیامدهای جنگ، نبرد با سیستم بروکراتیک اسرائیل بود که 2 سال پس از آغاز جنگ غزه، هنوز پروتکلهای روشنی برای مدیریت جابهجایی انبوه جمعیت نداشت. ساکنان جابهجا شده مجبور به ارسال مدارک از طریق سیستمهای آنلاین، فکس یا ایمیل بودند اما پاسخها، متناقض و اغلب همراه با تأخیر بود. گزارش بازرس دولتی اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۵، شکافهای جدی در مدیریت وضعیت اضطراری را افشا کرد، از جمله تأخیر در پرداخت غرامت و عدم اطمینان درباره اقامت در هتلها. این آشفتگیها، به گفته شورای آتلانتیک، بخشی از ۲۰ سؤال کلیدی درباره جنگ ایران و اسرائیل است که باید به آنها پاسخ داد. علاوه بر این، با گذشت 4 ماه از جنگ، همچنان عدم هماهنگی بین آژانسهای دولتی رژیم صهیونیستی ادامه دارد و سردرگمی و ناامیدی بیشتری را سبب شده است. در همان روزهای جنگ، مرکز امنیتی سوفان در گزارشی تصریح کرد: «انتقام ایران قدرتمندتر و مخربتر از دورههای قبلی بود. برخلاف واکنشهای قبلی که به سلاحهایی متکی بود که به راحتی توسط گنبد آهنین اسرائیل و سیستمهای دفاعی متحدان رهگیری میشد، طبق گزارشها، ایران از موشکهای بالستیک پیشرفتهای استفاده کرد که به دفاع اسرائیل نفوذ کردند و باعث «ویرانی بیسابقه» در چندین شهر بزرگ شدند». در واقع ارزیابی سوفان این بود که این ویرانی، جنگ را در طرف اسرائیل دچار پیامدهایی میکند که تاکنون برای رژیم پیش نیامده است. بر اساس گزارش جروزالمپست، تأخیر در رسیدگی و پرداخت غرامت، همراه با افزایش قیمتهای ناشی از اختلال در زنجیره تأمین، منجر به کاهش قدرت خرید صهیونیستها شد و بسیاری را وادار به کاهش هزینههای ضروری کرد. یکی دیگر از صهیونیستهایی که جروزالمپست با او مصاحبه کرده، از اضطراب حملات آینده میگوید و گفته است «حتی به مهاجرت فکر میکند». این تجربیات، از اعتماد به دولت نتانیاهو کاسته و انعطافپذیری جامعه اسرائیل را تحت شعاع قرار داده است. علاوه بر این، افزایش موارد افسردگی و اضطراب در میان کودکان و سالمندان صهیونیست گزارش شده که سیستم بهداشت روانی را تحت فشار قرار داده است. ناکارآمدیهای اقتصادی داخلی اسرائیل که اغلب به سیاستهای اشتباه دولت نتانیاهو نسبت داده میشود، بحران را تشدید هم کرده است. بر اساس آمارهای اخیر، اقتصاد اسرائیل سال ۲۰۲۴ تنها یک درصد رشد کرد که بسیار کمتر از پیشبینیهای پیش از جنگ است و این رشد ضعیف به دلیل هزینههای جنگ و سیاستهای مالی ناکارآمد است. هزینههای نظامی در سال ۲۰۲۴، به گواه موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم، با ۶۵ درصد افزایش به 46.5 میلیارد دلار رسید. این رقم، هزینههای نظامی اسرائیل را به 8.8 درصد تولید ناخالص داخلی میرساند - که پس از اوکراین، دومین رقم بالا در جهان است - این هزینهها، همراه با کاهش رتبه اعتباری سال ۲۰۲۴، سرمایهگذاری خارجی اسرائیل را کاهش داد و اقتصاد رژیم را تحت فشار برد. از نظر تحلیلگران، انتقادات از سیاستهای نتانیاهو، بویژه اصلاحات قضایی و مدیریت جنگ، به عنوان عوامل کلیدی ناکارآمدی برجسته شدهاند. رویترز در گزارشی - 3 مرداد 1402 - به استناد دیدگاه اقتصاددانان، آینده اسرائیل را فاقد یک چشمانداز روشن خواند و نوشت: «تحلیلگران میگویند اگرچه ممکن است اقتصاد در کوتاهمدت آسیب ببیند اما رشد اقتصادی در درازمدت از طریق کاهش سرمایهگذاری و مهاجرتها بیشترین آسیب را خواهد دید». دویچهوله در گزارشی که مرداد همین امسال منتشر کرد، بزرگ ترین تهدید ناشناخته برای اسرائیل را در حال حاضر، عدم قطعیت کلی اوضاع در داخل و اطراف اسرائیل میداند که این امر بر کارگران، کارفرمایان و سرمایهگذاران تأثیر میگذارد. علاوه بر این، سیاست عدم فراخوان حریدیها به سربازی، هزینه هنگفتی داشته است. این سیاست به عنوان حمایت از پایگاه سیاسی نتانیاهو دیده میشود و ناکارآمدی را افزایش میدهد. اگرچه بودجه ۲۰۲۵ با افزایش ۲۰ درصدی هزینهها تصویب شد اما شک و تردیدهایی درباره توانایی دولت صهیونیستی در حل بحرانهای اقتصادی وجود دارد. عدم اعتماد به کابینه نتانیاهو در حل مسائل اقتصادی، با کاهش یارانهها و تمرکز بر رشد خصوصی بدون توجه به نابرابری، منجر به افزایش فقر و کاهش بهرهوری شد که جنگ با ایران این مشکلات را تشدید نیز کرد. از نظر کارشناسان، بدون اصلاحات، اقتصاد اسرائیل ممکن است رکود بیشتری را تجربه کند؛ بویژه با تهدیدهای جهانی مانند تعرفههای ترامپ که شرکای اقتصادی را درگیر میکند. این ناکارآمدیها نهتنها بازسازی پس از جنگ با ایران را کند کرده، بلکه اعتماد عمومی به دولت را کاهش و مهاجرت متخصصان را افزایش داده است. در نتیجه چه بسا باید گفت حملات موشکی ایران نهتنها ساختمانها را ویران کرد، بلکه اعتماد شهروندان صهیونیست به سیستم حاکم بر رژیم را هم لرزاند. جنگ ایران - اسرائیل چالشهای بلندمدتی برای زندگی ساکنان سرزمین اشغالی ایجاد کرد. سیاستهای نتانیاهو، با تمرکز بر امنیت بدون توجه کافی به اقتصاد داخلی، این چالشها را تشدید و نیاز به تغییرات اساسی را برجسته میکند.