10/آبان/1404
|
21:17
پرسپولیس درثانیه‌های پایانی‌ با گل زیبای باکیچ از شکست مقابل تراکتور گریخت

سوپرگل‌ها در بازی زشت

علی دارایی: در شبی پرالتهاب در تبریز، جایی که نفس‌ها تا ثانیه‌های پایانی در سینه حبس شده بود، پرسپولیس در آخرین لحظات از شکست مقابل تراکتور نجات یافت؛ آن هم با شوتی حیرت‌انگیز از مارکو باکیچ که سکوت سنگین ورزشگاه بنیان‌دیزل را شکست و سرخ‌های پایتخت را از لبه پرتگاه رها کرد.
این تساوی در ظاهر شاید نتیجه‌ای عادی به نظر برسد اما در واقع، تصویری از یک نبرد سنگین، احساسی و تاکتیکی بود که در هر لحظه‌اش اضطراب و غیرت در هم تنیده شده بود.
* آغاز محتاطانه در هوای ملتهب تبریز
قرمزهای پایتخت در شرایطی قدم به زمین گذاشتند که برای نخستین و تنها بار در این فصل، پس از جدایی وحید هاشمیان، هدایت آنها به‌صورت موقت در دستان کریم باقری بود. باقری که سال‌ها در لباس بازیکن و مربی تجربه‌ حضور در حساس‌ترین دوئل‌های پرسپولیس را داشت، این بار بدون حضور مستقیم اوسمار ویرا باید تیمی بحران‌زده و پرانتظار را هدایت می‌کرد.
از سوی دیگر، دراگان اسکوچیچ که با ۲ پیروزی پیاپی ۵ بر صفر خود را به عنوان یکی از مدعیان احیای تراکتور معرفی کرده بود، به‌ دنبال شکستن طلسم دیرینه‌ ناکامی‌اش برابر پرسپولیس بود.
نیمه نخست برخلاف انتظارات با ریتمی پایین آغاز شد. ۲ تیم در پرس از جلو محتاط عمل کردند، توپ بیشتر در میانه میدان گردش داشت و موقعیت‌های خطرناک انگشت‌شمار بود. تساوی بدون گل پایان طبیعی این نیمه بود؛ نیمه‌ای که بیشتر شبیه به یک جنگ سرد تاکتیکی بود تا نبردی تهاجمی.
* دقیقه ۷۵ ورق برگشت
با شروع نیمه دوم، پرسپولیس سعی کرد با انضباط بیشتر در خط دفاع و انتقال‌های سریع‌تر در ضدحملات کنترل بازی را در دست بگیرد اما دقیقه ۷۵ اتفاقی رخ داد که ورق را به‌کلی برگرداند. مرتضی پورعلی‌گنجی در نبردی تک‌به‌تک با مهدی هاشم‌نژاد دچار خطا شد. ابتدا داور کارت زرد دوم را بالا برد اما با بازبینی VAR تصمیم به اخراج مستقیم گرفت.
این تصمیم، سومین اخراج پیاپی مدافعان پرسپولیس مقابل تراکتور در سال‌های اخیر بود؛ گویی قرمزها در تبریز طلسمی نانوشته دارند. از همان لحظه، فشار تراکتور افزایش یافت و سرخ‌های تبریزی با انرژی مضاعف در پی گشودن دروازه‌ نیازمند بودند.
* ضربه حسین‌زاده و انفجار تبریز
فشارهای میزبان سرانجام دقیقه ۸۹ به نتیجه رسید. اشتباه عجیب میلاد محمدی در پاس رو به عقب، توپ را به تیبور خلیلوویچ رساند. او هم با پاس قطری سریع، امیرحسین حسین‌زاده را در موقعیتی ایده‌آل قرار داد. ضربه فنی و دقیق حسین‌زاده در حالی درون دروازه جای گرفت که نیازمند تنها نظاره‌گر مسیر توپ بود. تبریز غرق در فریاد شد و اسکوچیچ در کنار زمین مشت‌هایش را گره کرد؛ او تصور می‌کرد بالاخره طلسمش شکسته است اما فوتبال گاهی همان‌قدر که شاعرانه است، بی‌رحم هم می‌شود.
* جادوی باکیچ و نجات از شکست
دقیقه ۹۷، پرسپولیس یک ضربه ایستگاهی پشت محوطه جریمه به‌دست آورد. توپ را مارکو باکیچ، مرد مونته‌نگرویی قرمزها، روی نقطه گذاشت. سکوتی سنگین بر زمین حکمفرما شد. او با گامی محکم و ضربه‌ای پر پیچ، توپ را از فراز دیوار مدافعان تراکتور عبور داد و به شکلی تماشایی در گوشه دروازه بیرانوند جای داد.
همه‌چیز در چند ثانیه اتفاق افتاد؛ از حسرت اسکو تا خنده‌ تلخ بازیکنان میزبان، از فریاد شادی نیمکت پرسپولیس تا آرامش ناگهانی باکیچ که لبخندش بیشتر شبیه انتقام بود تا خوشحالی. این گل نه‌ فقط تساوی را برای پرسپولیس آورد، بلکه جان تازه‌ای به تیمی داد که چند هفته اخیر زیر بار فشار انتقادات نفس می‌کشید.
* طلسمی به قدمت بیش از یک دهه
برای دراگان اسکوچیچ اما ماجرا معنایی فراتر از از‌ دست‌ رفتن ۲ امتیاز داشت. او برای هشتمین بار پیاپی در شکست دادن پرسپولیس ناکام ماند. وی از لیگ چهاردهم تا امروز، هیچ‌گاه موفق نشده تیمش را بر سرخ‌پوشان غلبه دهد.
آخرین پیروزی او برابر پرسپولیس، به ۱۹ آذر ۱۳۹۳ بازمی‌گردد؛ روزی که فولاد اهواز با گل‌های بنگر (گل‌به‌خودی) و آلویز نانگ ۲-۱ برنده شد. از آن روز تاکنون ۳۹۷۶ روز گذشته است؛ بیش از ۱۰ سال و ۱۰ ماه انتظار برای پیروزی‌ای که هر بار در دقایق آخر از دست می‌رود.
در طول این ۱۲ مصاف، تیم‌های تحت هدایت اسکوچیچ تنها در یک بازی موفق به کلین‌شیت شدند و در بقیه‌ دیدارها حداقل یک گل دریافت کردند؛ آمار عجیبی که بیش از هر چیز از بار روانی سنگین تقابل با پرسپولیس حکایت دارد.
* پرسپولیس جان سالم به در برد
اگرچه نتیجه نهایی تنها یک تساوی بود اما برای پرسپولیس حکم پیروزی داشت. تیمی که 10 نفره شده بود و تحت هدایت موقت کریم باقری بازی می‌کرد، با روحیه‌ای جنگنده تا واپسین لحظه ایستاد. این بازی نشان داد در دل بحرانی‌ترین روزهایش هنوز چیزی در این تیم زنده است؛ همان روح تسلیم‌ناپذیر پرسپولیسی که در سخت‌ترین شرایط خود را بالا می‌کشد.
اما در سوی دیگر، تراکتور و اسکو بار دیگر در ایستگاه آخر، فرصت تثبیت خود را از دست دادند. شاید بدشانسی، شاید هم همان طلسم قدیمی. هر چه هست، تبریز بار دیگر صحنه‌ حسرت مربی کروات شد.
* سخن آخر؛ امید و پرسش
بازی در تبریز تنها یک امتیاز برای پرسپولیس داشت اما در واقع پاسخی بود به تردیدها؛ تیم هنوز زنده است و اگر اوسمار ویرا هفته آینده بازگردد، می‌تواند بر پایه همین جنگندگی، ساختاری تازه بنا کند.
برای تراکتور اما این تساوی معنای دیگری دارد: ادامه‌ مسیر سرشار از نوسان و پرفراز و نشیب اسکوچیچ در برابر حریفی که انگار تقدیرش این است که هر بار در آخرین لحظه، لبخند را از لبان او برباید.
در پایان، روی اسکوربورد نتیجه یک - یک نقش بست اما در دل‌ها ۲ روایت متفاوت شکل گرفت؛ در یک‌ سو نفس راحت نجات‌یافتگان و در سوی دیگر آه بلند مردی که ۱۱ سال است در شکست‌ دادن پرسپولیس ناکام مانده.

ارسال نظر