10/آبان/1404
|
21:08
از قیام زن سفیدپوش تا چندپارگی این روزهای سودان

«زن، زندگی، آزادی» تجزیه

سیدعلی موسوی
۹ دی ۱۳۹۷، خارطوم پایتخت سودان.

زنی با لباس سفید سنتی بر فراز یک خودرو می‌ایستد و فریاد «تسقط بس!» سر می‌دهد. «الا صلاح» دانشجوی ۲۲ ساله معماری، در یک لحظه به نماد جهانی «انقلاب زنان سودان» تبدیل می‌شود. رسانه‌های غرب او را «کنداکه نوین» می‌نامند، هیلاری کلینتون حمایت می‌کند و نامزد جایزه صلح نوبل می‌شود. این انقلاب که با اعتراض به گرانی نان آغاز شد، فروردین ۱۳۹۸ به سرنگونی عمر البشیر انجامید. زنان بیش از ۷۰ درصد معترضان را تشکیل می‌دادند و الا صلاح به عنوان نماد آزادی، کرامت و عدالت وایرال شد.  
۸ آبان ۱۴۰۴، همان خارطوم.  
شهر ویران است؛ ۱۵۰ هزار کشته، ۱۳ میلیون آواره (8.6 میلیون داخلی)، نسل‌کشی در دارفور و سودان عملاً به 2 کشور تقسیم شده؛ شمال، شرق و مرکز (از جمله پورت سودان) در کنترل نیروهای مسلح سودان (SAF) به رهبری عبدالفتاح برهان و جنوب، غرب و دارفور در دست نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) به رهبری محمد حمدان داگالو (حمیدتی). این مسیر 6 ‌ساله، نه انقلاب مردمی، بلکه نسخه‌ای طراحی‌شده از سوی غرب برای کشورهای مقاوم بود.  
پس از انقلاب، دولت انتقالی تشکیل شد اما تنش‌ها میان ارتش و شبه‌نظامیان باقی ماند. کودتای ۳ آبان ۱۴۰۰ توسط برهان، اعتراضات بیشتری برانگیخت اما ثبات ایجاد نکرد. جنگ داخلی ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ میان SAF و RSF آغاز شد و به سرعت گسترش یافت. آبان ۱۴۰۴، جنگ جوامع را نابود کرده؛ ژوئن 2025، RSF مناطق مرزی با لیبی و مصر را تصرف کرد؛ مهر ۱۴۰۴، الفاشر سقوط کرد و کنترل تمام پایتخت‌های ایالتی دارفور به RSF رسید. ایالات متحده دی ۱۴۰۳ رسماً نسل‌کشی در دارفور توسط RSF را تأیید کرد؛ با گزارش‌هایی از کشتار حداقل ۱۵۰۰ نفر در الفاشر، خشونت جنسی، قحطی و پاکسازی قومی علیه اقوام غیرعرب مانند ماسالیت. سازمان ملل و Human Rights Watch بر جنایات جنگی تأکید کرده‌اند. امارات متهم اول حمایت از RSF و جنایات در سودان است، هرچند انکار می‌کند.  
الا صلاح، نماد انقلاب، از ۱۳۹۸ فعال حقوق بشر شد. سال ۱۴۰۲ جایزه هیلاری رودهام کلینتون را از موسسه جورج‌تاون دریافت کرد و برای جایزه نوبل نامزد شد اما آبان ۱۴۰۴، خبری از فعالیت‌های عمومی‌اش در سودان نیست؛ گزارش‌ها از حضورش در ایالات متحده حکایت دارد؛ بدون بیانیه‌ای مستقیم درباره جنگ و ۱۵۰ هزار کشته. تحولات سودان، الگویی برای ایران بود. ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، پس از مرگ مهسا (ژینا) امینی، به اصطلاح جنبش «زن، زندگی، آزادی» آغاز و به اعتراضات گسترده تبدیل شد. زنان رهبری کردند، شعارش جهانی شد و غرب حمایت کرد. شباهت‌ها واضح بود.  
* الگو
مرحله اول - قهرمان‌سازی؛ یک چهره جوان و زن به عنوان نماد آزادی معرفی می‌شود.  
 مرحله دوم - تضعیف نهادها؛ ارتش و دولت انتقالی با فشارهای بین‌المللی و تحریم‌ها فلج می‌شوند.  
 مرحله سوم - جنگ داخلی؛ رقابت نظامیان (SAF و RSF) با حمایت خارجی (امارات و روسیه) شعله‌ور می‌شود.  
 مرحله چهارم - تجزیه؛ سودان عملاً به 2 بخش تقسیم شده و دارفور به میدان نسل‌کشی تبدیل شده است.  
این نسخه، همان سناریویی است که غرب برای ایران هم دنبال می‌کرد؛ تجزیه از طریق آشوب داخلی.  
* زن، زندگی، آزادی؛ کپی‌برداری از سودان در ایران
این نسخه غربی – از قهرمان‌سازی تا تجزیه – برای ایران طراحی شده بود: نقشه‌های اندیشکده‌های آمریکایی از ۱۳۸۵ ایران را به ۵-۶ کشور قومی تقسیم کرده‌اند. ابزارها یکسان بود: زنان به عنوان نماد، شعار جهانی، تحریم به علاوه آشوب. اما ایران سقوط نکرد؛ وحدت نظامی (سپاه، ارتش و بسیج تحت یک فرماندهی) و بصیرت ملت، توطئه را خنثی کرد.  
درس‌های سودان برای ایران روشن است: هر انقلابی که غرب حمایت کند، به ویرانی ختم می‌شود (لیبی، سوریه و سودان).

ارسال نظر