عبدالله دارابی: استقلال ساپینتو این روزها چشمنواز و رو به راه شده است. تیم او به دلیل نوع بازیاش، مقابل تیمهایی که تدافعی بازی نکنند، از برگ برنده برخوردار است. مثلث جذاب و آتشین آسانی، منیر و کوشکی کار را برای هر تیمی واقعا سخت میکند.
اولین حمله جدی استقلال لازم بود تا آنها در کمتر از ۲۴ ساعت، صدر جدول را از «تیتیها» پس بگیرند، آن هم برابر تیمی که خود از بالانشینان جدول بود و در سودای تصاحب صدر. آبیپوشان در این بازی، سد گل نخوردن شاگردان سیدمجتبی حسینی را پس از ۵ هفته شکستند و چه بسا اگر محمد خلیفه، دروازهبان جوان و آیندهدار اراکیها نبود، استقلالیها با گلهای بیشتری بازی را به سود خود خاتمه میدادند.
استقلال که تا چند هفته قبل سوهان روح هوادارانش بود و ۱۱ امتیاز برابر تیمهایی که در ردیف «رقبای آسان» آنها محسوب میشدند از دست داده بود، اکنون روی ریل قرار گرفته و به شرط تداوم همین روند و رفع ایراداتی که هنوز دیده میشود، میتواند شانس اول قهرمانی باشد. در روند موفقیتآمیز تیم ساپینتو، خط هافبک آن دلبری دیگری میکند؛ جایی که رزاقینیای جوان بیشتر وظیفه دفاعی را بر عهده دارد تا مهران احمدی، یاسر آسانی، منیر حدادی و علیرضا کوشکی بسازند و بنوازند.
گل اول استقلالیها حاصل خلاقیت و حرکت فردی یاسر آسانی بود. در گل دوم آنها نباید از تبحر و دید عالی کوشکی در ارسال و جاگیری و نحوه ضربه زدن منیر به سادگی گذشت، گل سوم هم مانند گل دوم بود ولی جایگاه گلزن و گلساز عوض شد. شاید اینگونه سانترهای «گلساز» و با «دید عالی» از منیر به خاطر بازی در تیمی چون بارسا و زیرنظر مربیان بزرگ و در کنار ستارگانی چون مسی، چیز عجیب و دور از انتظاری نباشد ولی توانایی کوشکی، وینگر چپ کوتاهقامت استقلال در قرار گرفتن در نقاط کور دفاعی حریف و سرزنیاش با آن قد کوتاه که هر ۲ مسبوق به سابقه نیز هست، نکته ویژه و مهمی است. بین گلهای آبیپوشان اما گل دوم از منظر تاکتیکی و تکنیکی چیز دیگری بود؛ پاسکاری حسین گودرزی، کوشکی و مهران احمدی در یک گله جا و در بین بازیکنان حریف، حرکت فکورانه احمدی و پاس دقیقش در کنار خط طولی که باعث غافلگیری و جا ماندن دفاع آلومینیوم و صاحب توپ شدن کوشکی در پشت دفاع آنها شد تا او با سانترش، پایهگذار گل منیر شود. گل دوم استقلال به قول مرحوم بهرام شفیع یک «گل مدرسهای» بود. کوشکی اگر در هنگام تصاحب توپ، به همان اندازه که علاقه دارد در طول محوطه جریمه حریف به قصد گلزنی اقدام کند و اصطلاحا «به تو» بزند، برای رودست زدن به مدافعان حریف نیز با حرکت در عرض ۱۸قدم اقدام به گلسازی کند هم خودش بازیکن مثمرثمرتری خواهد شد و هم تیمش بهره بیشتری از تواناییهای او میبرد؛ همان طور که با چنین حرکتی در بازی با فجر شهید سپاسی پنالتی دوم را برای استقلال گرفت و در این بازی نیز گل دوم استقلال را ساخت.
ساپینتو اما برای اینکه تیمش همین روند را ادامه دهد و بویژه در مصاف با رقبای سختتر به مشکل برنخورد، باید فکری به حال این چند مساله کند:
۱- استقلالیها پس از اخراج رضا مرزبان و ۱۰نفره شدن حریف میتوانستند با توجه به روند بازی بر تعداد گلهای خود بیفزایند اما نوعی اشباع در بین آنها دیده میشد؛ در حالی که میتوانستند لااقل روشهای مختلف گلزنی را تمرین و امتحان کنند. اشباع شدن در چند بازی اخیر استقلال مشهود بوده.
۲- هنوز برخی تکرویهای بیجا و «وررفتن»های بدهنگام در موقع حمله از تعدادی از بازیکنان استقلال که از قضا جزو ستارگان این تیم هستند به دفعات دیده میشود. اگر این اشکال رفع شود استقلال صاحب گلهای زده بیشتری میشود و تفاضل گل خود را برای «روز مبادا» بهبود میبخشد.
۳- وقتی شرح وظایف و نوع بازی سعید سحرخیزان و داکنز نازون به عنوان مهاجمان نوک آبیپوشان متفاوت است، طبیعتا باید نحوه بازی هجومی این تیم نیز بسته به قابلیتهای آنها تغییر کند؛ سحرخیزان بازیکنی است دونده با قابلیت بالا در پرس کردن و شرح وظایفی چون پشت به دفاع حریف بازی کردن و عقب آمدن برای تسهیل نفوذ وینگرها و از آن طرف نازون صرفا بازیکن درون ۱۸ قدم حریف است. پس در مواقع حضور او باید برنامههای هجومی استقلال مبتنی بر قابلیتهای یک مهاجم درون باکس باشد.
۴- نازون قرار بود با بدنسازی هم وزن کم کند و هم آماده شود اما گویا فربهتر از قبل نشان میدهد. فکر نمیکنید الان دیگر باید بتواند عیار واقعی و آنچه در چنته دارد را آشکار کند؟
فایده مثلث آتشین استقلال
بازپسگیری صدر زیر ۲۴ ساعت
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها