11/آبان/1404
|
04:04
درباره کتاب «خیابان تا صبح بیدار بود» به مناسبت چهل‌وششمین سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

۱۰ روایت مفصل از خیابان طالقانی

تقی دژاکام: درباره 13 آبان 1358 و حادثه مهم و تاریخی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران، کتاب‌های فراوانی نوشته یا ترجمه شده است. در سال‌های اخیر ۲ کتاب ارزشمند به آثار منتشره در این‌ باره در ایران اضافه شده است. یکی کتاب پر و پیمان «ایستگاه خیابان روزولت» به قلم آقای محمد محبوبی است که مفتخر به تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی هم شده و ایشان آن را «گزارشی متقن و پرفایده از یک حادثه مهم در تاریخ انقلاب» همچنین «پرکننده یکی از خلأهای رسانه‌ای و تبلیغاتی ما» توصیف کرده‌اند‌ و ضمن قدردانی از «نویسنده این کتاب و تلاش ارزشمندش به ‌خاطر اقدام هشیارانه‌اش در این عرصه مهم»، تحقیق و تحلیل‌های آن را «منطقی و صادقانه و قانع‌کننده» دانسته‌اند. یک سال بعد از آنکه مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، «ایستگاه خیابان روزولت» را به بازار کتاب عرضه کرد، انتشارات راه یار هم کتابی در همین موضوع اما با زاویه دیدی متفاوت منتشر کرد با عنوان «خیابان تا صبح بیدار بود». (تعبیر «خیابان» برای هر ۲ ناشر جذاب بوده است!) این کتاب که در حوزه «تاریخ شفاهی» قرار می‌گیرد، خاطرات ۱۰ تن از خواهران دانشجوی مسلمان پیرو خط امام است که از دانشگاه‌های مختلف تهران در عملیات تسخیر و نگهداری لانه جاسوسی آمریکا و گروگان‌های آن شرکت داشتند. امتیاز «خیابان تا صبح بیدار بود» به پژوهش بلند «ایستگاه خیابان روزولت» اولاً این است که همه داده‌های آن مستقیماً از کسانی دریافت شده که در خود لانه مستقر شده بودند و لحظه به لحظه قبل و بعد از تسخیر را گزارش کرده‌اند، ثانیاً روایت‌ها فقط از خواهران است که طی همه این سال‌ها جای شنیدن خاطرات آنها خالی بود و از این لحاظ تازگی دارد. این خاطرات بخصوص وقتی به موضوعاتی اختصاصی مثل گروگان‌های زن آمریکایی پرداخته شده، جالب و جذاب‌ درآمده و وقتی به مسائلی مثل پاس دادن‌های شبانه و آموزش‌های نظامی بعد از تسخیر می‌رسد، جالب‌تر و جذاب‌تر هم می‌شود. حال‌ و هوا و سلیقه‌های این ۱۰ خواهر عضو انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها هم گاه با هم متفاوت می‌شود و همین موضوع نقطه قوتی برای کتاب ایجاد کرده است که یک حادثه و یک موضوع با چندین زاویه دید گوناگون روایت می‌شود و هم خواننده از جزئیات ماجرا بیشتر خبردار می‌شود و هم میزان صداقت راویان قبلی و جدید آن سنجیده می‌شود. 
به عنوان مثال می‌توان به ماجرای فرار شبانه یکی از گروگان‌ها اشاره کرد که چندین خواهر آن را از زوایای گوناگون نقل کرده‌اند و مجموع آن یک کل واحد و همه‌جانبه را به مخاطب ارائه می‌دهد.
در عین حال بعضی نکات هم بوده که چه قبل از تسخیر و چه روز و ساعت‌های اولیه، دغدغه تقریباً همه خواهران و اصولاً بدنه دانشجویان اقدام‌کننده بوده است؛ مثل اینکه «چرا بدون استمزاج و مجوز امام؟» و «اگر امام راضی نباشند چه؟» اگرچه برنامه‌ریزان تسخیر، خود یا به نقل از آقای موسوی‌خوئینی‌ها دلایل و توجیهات نسبتاً موجهی برای این بی‌خبر‌ گذاشتن امام ارائه می‌کنند اما شنیدن این دغدغه واحد از اکثر دانشجویان بسیار بامعنا و بااهمیت است. همین است که یکی از جذاب‌ترین بخش‌های کتاب، زمانی است که حاج‌احمدآقا به میان دانشجویان می‌آید و از کار آنان حمایت و دفاع می‌کند و قول و وعده یک دیدار اختصاصی با امام را به آنان می‌دهد (همین‌جا بگویم نمی‌دانم چرا اسم حاج‌احمدآقا را هرچه گشتم در فهرست اعلام کتاب پیدا نکردم!).
از دیگر نقاط مشترک بین روایت‌ها این است که اکثر دانشجویان با کتاب‌های دکتر شریعتی (و برخی علاوه بر آن با نوارهای تفسیر قرآن آقای خامنه‌ای در جمع جوانان و دانشجویان مشهد پیش از انقلاب)، کتابخوان و انقلابی شده بودند. این البته واقعیتی است که در خاطرات بسیاری از شهدا و شخصیت‌های شاخص انقلاب و جنگ به چشم می‌خورد و از نکاتی است که جای کار و بررسی مفصل و پرداختن جداگانه دارد. به یاد بیاوریم آن بیان رهبر انقلاب را که اگر آل‌احمد و شریعتی نبودند، انقلاب اسلامی به پیروزی نمی‌رسید.
«خیابان تا صبح بیدار بود» یک امتیاز دیگر هم دارد و آن اینکه سرنوشت این ۱۰ نفر را بعد از پایان ماجرای گروگان‌ها و تحویل آنها به دولت و بازگشت آنان به آمریکا هم نقل می‌کند و خواننده نگاه جامع‌تر و کامل‌تری به ماجرا پیدا می‌کند. ضمن اینکه داستان زندگی آنها قبل از ماجرای تسخیر لانه و حتی قبل از دانشجو شدن‌شان را هم، گاه از ابتدای تولد و تربیت و تحصیل، تعریف می‌کند و بدین ترتیب خواننده با سبک زندگی و پایگاه طبقاتی و میزان مذهبی‌ بودن یا سیاسی‌ بودن آنها قبل از انقلاب آشنا می‌شود.
علاوه بر این، ۱۰ دانشجوی دختر، در جریان نقل خاطرات به تفاوت‌های کم و زیاد فکری و سیاسی برخی گردانندگان و برنامه‌ریزان تسخیر لانه جاسوسی هم اشاره کرده و گاه به سرنوشت متفاوت آنها بعد از پایان ماجرا هم پرداخته‌اند. از آنجا که این کتاب همان‌طور که اشاره شد در حوزه «تاریخ شفاهی» جا می‌گیرد، مانند برخی قالب‌ها از زاویه دید «دانای کل» به موضوعات نگاه نشده است. به همین دلیل است که مثلاً می‌خوانیم برخی افراد شاخص انجمن‌های اسلامی با تسخیر لانه موافق نبودند و اسمی از آنها نمی‌آید، چون راوی اشاره‌ای به آنها نکرده است اما در پژوهش کامل «ایستگاه خیابان روزولت» می‌بینیم این موارد با توضیح و تفصیل آمده است و می‌فهمیم از 7 عضو مؤسس دفتر تحکیم وحدت، ۵ نفر تصمیم‌گیری کردند که آقایان ابراهیم اصغرزاده، حبیب‌الله بیطرف و محسن میردامادی از دانشگاه‌های صنعتی شریف، تهران و پلی‌تکنیک موافق تسخیر لانه جاسوسی و آقایان محمود احمدی‌نژاد و محمدعلی سیدی‌نژاد از دانشگاه‌های علم‌وصنعت و تربیت معلم مخالف حمله به سفارت بودند، به همین دلیل این طرح به طور خاموش و دور از چشم احمدی‌نژاد و سیدی‌نژاد پی گرفته شد.
کتاب، هم بخش‌ها و خاطرات روزهای سخت را دارد و هم نقل خاطرات و ماجراهای شیرینی است که از جمله آنها هنگام رزم شبانه در اردوگاهی در شمال کشور روی داده است. گاه نقل خاطراتی نفسگیر است و گاه غم، سراپای خواننده را فرامی‌گیرد؛ این هم به زمان‌های مختلفی برمی‌گردد که ماجراها روایت می‌شود و هم به شخصیت راویان در مواجهه با رویدادها. در کل خاطرات ریتم واحد و یکسانی ندارد که البته این از مزایای کتاب محسوب می‌شود.
«خیابان تا صبح بیدار بود» در 367 صفحه، محصول تحقیق (و احتمالاً مصاحبه‌های) پریسا وزیرلو و حسین چارداولی است که فاطمه‌سادات حیایی‌طهرانی کار تنظیم و تدوین و نگارش آن را انجام داده است. اشکالات احتمالی ویرایش کتاب از بنده است و سال گذشته در یک هزار نسخه از سوی انتشارات راه یار منتشر شد.
از کاستی‌های کتاب، جای خالی عکس‌ها و تصاویر این ۱۰ راوی و نیز تصاویری از آنان در فعالیت‌ها، پاس‌ دادن‌ها، بازسازی اسناد رشته‌رشته شده و کلاس‌ها و سخنرانی‌ها و رفت‌وآمدهای شخصیت‌ها به محل لانه جاسوسی است که اگر اضافه می‌شد، کتاب را خیلی جذاب‌تر می‌کرد.
یک پیشنهاد هم به ناشر محترم و دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی دارم؛ اینکه اگر برای‌شان ممکن باشد، با استفاده از بخش‌هایی از مصاحبه‌های انجام‌شده با این ۱۰ خواهر و تصاویر و فیلم‌های آرشیوی از لانه جاسوسی به تولید و توزیع کلیپ‌های کوتاه بپردازند. کاری که ارزش افزوده‌ای بر این کتاب و برای نسل جدید و عمدتاً بی‌اطلاع از ماجراهای تسخیر و لانه، مفید و تأثیرگذار خواهد بود، ضمن اینکه تبلیغ خوبی هم برای کتاب می‌شود.
همین‌ جا این را هم بگویم که بسیاری از روایت‌های جذاب این کتاب، دستمایه‌های خوب و جذابی برای نگارش فیلمنامه و ساخت مستند و فیلم بلند است که امیدوارم دغدغه‌مندان انقلابی بسادگی از کنار آن نگذرند.

ارسال نظر
پربیننده