22/آبان/1404
|
02:18

ما آزادی می‌خواهیم

سوال: سلام. من دختری ۲۸ ساله و مجردم.
من با حجاب مخالفم و استایلم نیم‌تنه با شلوار‌های زاپ‌داره. صبح‌ها که از خواب بلند می‌شم، موقع مسواک زدن جلوی آینه همش با خودم می‌گم که چرا باید توی مملکتی زندگی کنم که توش آزادی نداریم. بعد مامانم میگه وا! این بچه آل‌زده شده. داره با خودش حرف می‌زنه.
یه برادر دارم که همش نگرانمه، مراقبمه میگه خودم می‌رسونمت. یه دفعه تا یک شب سرکار بودم، گیر داده بود که بیاد دنبالم خودش منو برسونه خونه.
بابا من می‌خوام آزاد باشم، یعنی چی؟ بگید باید با این بدبختیام چی کار کنم؟
پاسخ مشاور: سلام عزیزم.
می‌دونم سخته. اذیت میشی با شلوار پاره و نیم‌تنه بری بیرون و نمی‌تونی آزاد باشی. برای خوب شدن روحیه‌ات اصلا اهمیتی به قانون کشور نده و هرطور دوست داری برو بیرون. اصلا اگر خواستی چکمه‌ باغبونی هم بپوشی، بپوش. مهم اینه که تو حال خوبی داشته باشی.
تا هر ساعتی که کارت طول کشید، خودت برگرد. تو باید استقلال داشته باشی.
برای قضیه گیردادن‌های بی‌خودی برادرت هم تو فقط کار خودتو بکن، بهش اهمیت نده.
اگر هم موقع برگشت، یکی پیدا شد و خفتت کرد و طلا و گوشیت رو برد، حتما بعدش همه‌جا شروع کن جار زدن و بگو خانم‌ها تو این کشور امنیت ندارن، ساعت دو شب هم نمی‌تونن توی خیابون باشن.
ببین درسته که پلیس‌ها بد هستن و به نوع پوشش خانم‌هایی مثل تو، توی خیابون گیر می‌دن ولی چاره‌ای نیست. باید بری بهشون اطلاع بدی که دزدی شده ازت و اینطوری با قانون می‌تونی حقت رو ازش بگیری. اونم بیفته گوشه زندان آب‌خنک بخوره که آدم بشه.
اگر بازم نیاز به گفت‌وگو داشتی، من کنارت هستم.
موفق باشی دوست عزیز!

ارسال نظر
پربیننده