26/آبان/1404
|
02:30
وزیر امور خارجه با اشاره به پیشنهاد جدید آمریکایی‌ها برای از سرگیری گفت‌و‌گو‌های هسته‌ای:

مذاکره قاعده دارد

گروه سیاسی: وزیر امور خارجه در کنفرانس بین‌المللی «حقوق بین‌الملل تحت تهاجم، تجاوز و دفاع» که دیروز در مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه برگزار شد، در یک سخنرانی به ارزیابی و آسیب‌شناسی وضعیت کنونی سازمان ملل متحد پرداخت. 
«سیدعباس عراقچی» در هشتادمین سالگرد تاسیس سازمان ملل متحد، تصریح کرد: «در حالی که انتظار می‌رفت بیش از هر زمان دیگری شاهد پایبندی به اصول و مبانی حقوق بین‌الملل به عنوان فضیلت‌های جهان‌شمول و پاسداشت دستاوردهای جامعه بین‌الملل در این حوزه باشیم، متاسفانه شاهد حمله تمام‌عیار به این اصول از سوی قدرت‌های تجدیدنظرطلب هستیم». از نظر او: «امروز در برابر حقیقتی ایستاده‌ایم که دیگر نمی‌توان چشم بر آن بست و از آن سخن نگفت؛ حقوق بین‌الملل زیر آماج حمله است. جهان با چالش‌های بسیار عمیق، روندهای نگران‌کننده و تغییرات راهبردی بی‌سابقه در سطوح مختلف روبه‌رو است».
* حافظان، قاتلان حقوق بین‌الملل شده‌اند
در بیان وزیر امور خارجه، پایه‌های مقوّم حقوق بین‌الملل مورد بی‌سابقه‌ترین حملات از سوی قدرت‌هایی قرار گرفته‌ است که انتظار می‌رفت به عنوان مدعیان همیشگی معماری نظم بین‌الملل پساجنگ دوم جهانی، حافظان آن باشند. حتی ساختار هنجاری شناخته شده‌ پس از تاسیس سازمان ملل متحد، دچار یک هرج‌ومرج فراگیر شده است تا جایی که به جای آنکه «جنگ و خشونت» استثنا و «صلح و همزیستی» قاعده باشد، خشونت و جنگ به یک هنجار جدید در روابط بین‌الملل تبدیل شده و استفاده از ابزارهای نظامی، به قاعده‌ای برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی برخی کشورها مبدل شده است. عراقچی بر این باور است: «وضعیت کنونی میوه و نتیجه روندهای ضدحقوق بین‌المللی است که متاسفانه طی سال‌های اخیر توسط آمریکا و برخی دول متحد این کشور به نفع نظم غرب‌محور و با شعار «نظم بین‌المللی قاعده‌محور» به جای «نظم بین‌المللی قانون‌محور» پیگیری شده‌اند». عراقچی، نظم قاعده‌محور را نظمی بر اساس نیات، اهداف، برنامه‌ها و منافع زودگذر و موسمی کشورهای غرب و عمدتاً ضدحقوق بین‌المللی می‌داند که به گزینشی‌ترین شکل ممکن، همچون ابزاری در اختیار برتری‌طلبی سرمستانه آمریکا و غرب قرار گرفته تا جایی که «امروز حتی از نظم قاعده‌محور نیز کمتر صحبت در میان بوده و در عمل شاهد تلاش برای برساختن «نظم بین‌المللی زورپایه» از سوی ایالات متحده و برخی متحدانش هستیم. روند استفاده عریان و بی‌پروا از زور و حمله مداوم به پایه‌های حقوق بین‌الملل، اگر قانون جنگل نیست پس چیست؟»
* دکترین ترامپ، دکترین زور عریان
از نظر عراقچی، اگرچه رئیس‌جمهور ایالات متحده با دکترین «صلح از طریق قدرت» به کاخ سفید آمد، دیری نپایید که روشن شد این دکترین در اصل، رمز عملیات و پوششی برای یک چارچوب اقدام جدید بود: «هژمونی از طریق زور» آن هم زور عریان، چرا که «امروز رئیس‌جمهور آمریکا به وضوح می‌گوید آمریکا دیگر نمی‌خواهد بر اساس ملاحظات معتبر سیاسی و در چارچوب حقوق بین‌الملل رفتار کند و صرفاً می‌خواهد «برنده» باشد. این مانیفست یک آمریکای هژمونی‌طلب و در عمل بازگشت به قانون جنگل است». خصایص این مانیفست در نگاه وزیر امور خارجه عبارت است از: تبدیل وزیر دفاع به وزیر جنگ، آزمایش سلاح‌های هسته‌ای، حمله خودسرانه و بدون هیچ دلیل و توجیه رئیس‌جمهور آمریکا به هر جا که بخواهد و زیر پا گذاشتن تمام قوانین بین‌المللی، حتی تعهدات روسای جمهوری پیش از خود.
عراقچی در ادامه به جدیدترین آمارهای منتشرشده درباره بودجه نظامی جهان که به رقم بی‌سابقه ۳ تریلیون دلار نزدیک شده، اشاره می‌کند که در تمام مناطق جغرافیایی جهان رخ داده و یک نتیجه بیشتر در پی نخواهد داشت: جنگ، خشونت و تنش فراگیر بیشتر. از نظر وزیر امور خارجه کشورمان، دلیل تمایل فزاینده به خرید سلاح یک چیز بیشتر نیست: «در جنگلی که آمریکا درست کرده، قانونی وجود ندارد و برای دفاع از خود باید قوی باشی». او در ادامه تصریح کرد: «در نتیجه‌ این نظامی‌گری مفرط، امروز شاهد گسست‌های فراگیر ژئوپلیتیک، رقابت‌های فزاینده قدرت‌های بزرگ، توسعه موشک‌ها و زرادخانه‌های هسته‌ای و سلاح‌های تهاجمی، تسلیحاتی‌سازی فناوری‌های صلح‌آمیز، درگیری‌های فرامرزی قدرت‌های متوسط منطقه‌ای، هرج‌ومرج چندلایه در نظم بین‌المللی و منطقه‌ای، کاهش همگرایی‌های اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی میان کشورها و مهم‌تر از همه حاشیه‌نشینی دیپلماسی هستیم».
* غرب آسیا، قربانی اصلی روند خطرناک ضدصلح
دکتر عراقچی در ادامه تأکید کرد: رژیم تل‌آویو، به عنوان کارگزار و زائده ایالات متحده در منطقه غرب آسیا، با حمله به بدیهی‌ترین مبانی حقوق بین‌الملل، جاه‌طلبی‌های بی‌حد و حصر و خطرناک ژئوپلیتیک خود را پیگیری می‌کند. از نظر او، این رژیم متّکی به چک سفید واشنگتن و برخی دول اروپایی و با دلگرمی به میلیاردها دلار سلاح و تجهیزات نظامی ناتو و غرب و مصونیتی که آنها برایش در مجامع بین‌المللی ایجاد کرده‌اند، دست به شنیع‌ترین جنایات علیه بشریت، کشتار، قتل، نسل‌کشی و پاکسازی نژادی ‌زده و همچنان ادامه می‌‎دهد. در واقع،  هیچ کشوری از سودای سلطه نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا ایمن نیست. از نظر وزیر امور خارجه «تجاوز رژیم به خاک ایران و به شهادت رساندن شماری از غیرنظامیان و ترور فرماندهان و دانشمندان در منازل مسکونی خود و هدف قرار دادن تاسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای، نه‌تنها ناقض بدیهی‌ترین اصول حقوق بین‌الملل و بندهای مکرر منشور ملل متحد، بلکه یک تهاجم تمام‌عیار به نظام پادمان و عدم اشاعه بود». علاوه بر این، وی معتقد است: «ایالات متحده در هشتادمین سالگرد فاجعه هیروشیما و ناکازاکی، با حملات تجاوزکارانه، سرکشانه و عمیقاً غیرمسؤولانه به سایت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز تحت نظارت آژانس در خاک ایران، جنایت دیگری را مرتکب و بار دیگر تبدیل به تهدید اول صلح و امنیت جهانی شد».
در مقابل این متجاوز متوهم، از نظر عراقچی «جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر حق دفاع مشروع از سرزمین و مردم خود در مقابل یک تجاوز نامشروع، نه‌تنها متجاوزان را متوقف کرد، بلکه با ضربات سختی که به آنها زد، نشان داد اگر چه ملت ایران، ملتی صلح‌طلب است اما در بزنگاه جنگ، تا آخر می‌ایستد و متجاوز را پشیمان می‌کند. همگان دیدند چگونه ظرف ۹ روز، پیام «تسلیم بی‌قید و شرط» به درخواست برای «آتش‌بس بی‌قید و شرط» تغییر کرد و توهمات اولیه درباره ملت و نظام ایران محو شد». عراقچی تأکید کرد: «رفتار جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بنیانگذاران سازمان ملل متحد همواره و کاملاً منطبق با حقوق بین‌الملل بوده است. برنامه هسته‌ای ایران اساساً بر حقوق شناخته‌شده ما در ماده ۴ معاهده ان.پی.تی استوار است. توسعه فناوری هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز به شمول غنی‌سازی، حق غیرقابل سلب ملت ایران است؛ حقی که هرگز از آن عدول نکردیم. ایران سال‌ها به ‌طور کامل تحت جامع‌ترین رژیم راستی‌آزمایی آژانس قرار داشت و به همه تعهدات فنی پایبند بود. پاسخ ایران به تجاوز رژیم صهیونیستی و ایالات متحده دقیقاً بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، یعنی «حق ذاتی دفاع مشروع» انجام شد. عملیات دفاعی ما با رعایت اصول ضرورت، تناسب و تمایز میان اهداف نظامی و غیرنظامی طراحی و اجرا شد».
* حقوق بین‌الملل هنوز زنده است اما...
در بیان وزیر امور خارجه: «حقوق بین‌الملل، اگرچه زیر حملات ناجوانمردانه قرار دارد اما هنوز زنده است، البته به شرط آنکه همه ما از آن دفاع کنیم. چالش‌هایی که پیش‌تر ذکر کردم، البته فرصت‌های بزرگی نیز در درون خود دارد که آگاهی جهانی و منطقه‌ای از وضعیت خطیر کنونی و اراده تجمیع شده‌ جهانی برای شمول‌گرایی، دوری از نظامی‌گری و همکاری مبتنی بر منافع دسته‌جمعی، از جمله آنها است. همه ما باید به رویکردی که پایه‌های آن بازگشت به دستاوردهای ارزشمند بشری در قانون‌گرایی، منع زور و تجاوز و پیشبرد سرشت منشور ملل متحد است، بازگردیم. اگر امروز جلوی روند خطرناک قانون‌شکنی، رفتارهای فراقانونی و استفاده از زور عریان گرفته نشود، ممکن است همه‌ ما در آینده شاهد تجربیات تلخ‌تری باشیم».
از نظر او: «جهان و منطقه، امروز در دوراهی انتخاب میان ۲ گفتمان قرار گرفته است: گفتمان «سلطه‌طلبی، هژمونی و برتری‌جویی، استفاده از زور و امنیتی‌سازی، نظامی‌گری، جنگ و خشونت و در یک کلام قانون جنگل» از یک طرف و گفتمان جهانی مبتنی بر «قانون و حقوق بین‌المللِ جهانشمول، مساوات‌طلبی مبتنی بر همگرایی، گفت‌وگو و صلح در یک چارچوب دسته‌جمعی» از طرف دیگر. جمهوری اسلامی ایران به راه اول اعتقاد دارد و آماده است در مسیر بازگشت نظم جهانی به یک نظم جهانی قانون‌محور و در همکاری با جنوب جهانی و دولت‌های مسؤول، نقش خود را ایفا کند». وی در آخرین جملات این سخنرانی اظهار کرد: «جمهوری اسلامی ایران، امنیت کشورهای منطقه را امنیت خود می‌داند و می‌خواهد «اعتماد پایدار» مبنا و محور فضای جدید این منطقه باشد».

عراقچی: درخواست از ایران برای مذاکره مجدداً آغاز شده است

وزیر امور خارجه دیروز یکشنبه ۲۵ آبان در پنل تخصصی کنفرانس بین‌المللی «حقوق بین‌الملل تحت تهاجم؛ تجاوز و دفاع» در پاسخ به این پرسش که «با توجه به حمله آمریکا به دیپلماسی، دیپلماسی به کجا می‌رود و چشم‌انداز حل‌وفصل مسائل از طریق دیپلماسی چیست؟ آیا دیپلماسی کاملاً از بین رفته یا همچنان یکی از کهن‌ترین نهاد‌های زندگی بشر برای حل‌وفصل اختلافات به کار می‌آید؟» بیان کرد: «من معتقدم حمله نظامی اخیر به ایران که در حقیقت به ‌نوعی حمله به دیپلماسی نیز بود، نخستین موشکی که از سوی آمریکا و اسرائیل شلیک شد به میز مذاکرات ایران و آمریکا برخورد کرد. از یک سو چنین وضعیتی داشت اما از سوی دیگر همین جنگ نشان داد هیچ راهی جز دیپلماسی وجود ندارد. آنچه مقصود رژیم صهیونی و آمریکا از این جنگ بود، محقق نشد؛ به هیچ یک از اهداف‌شان نرسیدند، بلکه با شکست مواجه شدند. اگر هدف آنها از میان بردن برنامه هسته‌ای ایران بود، این امر محقق نشد. من بار‌ها گفته‌ام تاسیسات ممکن است تخریب شده و از بین برود اما تکنولوژی با بمباران از میان نمی‌رود و از آن مهم‌تر، اراده ملت‌ها با بمباران از بین نمی‌رود. اکنون نیز درخواست برای مذاکره مجدداً آغاز شده و این طبیعی است، زیرا به آنچه درباره برنامه هسته‌ای ایران از طریق حمله نظامی می‌خواستند برسند، نرسیدند و این همان حرفی بود که ما بار‌ها گفته بودیم؛ موضوع هسته‌ای ایران راه‌حل نظامی ندارد. آن را امتحان کردند و متوجه شدند این راه‌حل، راه‌حل درستی نیست. اما برای مذاکره و دیپلماسی یک قاعده و یک مبنا وجود دارد؛ اینگونه نیست چیزی را که در جنگ به آن نرسیده‌ای، بتوانی در مذاکره به دست بیاوری و خواسته‌های خودت را تحمیل کنی. نخستین قدم در دیپلماسی و مذاکره این است که بپذیریم مذاکره با دیکته‌ کردن و زور گفتن تفاوت دارد. در مذاکره، دادوستد و منافع متقابل مطرح است. اگر چنین شرایطی برای مذاکره فراهم شود، جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده همواره برای مذاکره آماده است. این بار نیز این خیانت به شکل بدتری و با حمله به ایران بروز کرد. این ایران نبود که از دیپلماسی فرار کرده باشد؛ این آمریکا و کشور‌های غرب بودند که همواره به دنبال تحمیل تمایلات خود در طول مذاکره بودند. به نظر من، دیپلماسی همچنان می‌تواند زنده باشد و همچنان راهکار نهایی برای حل‌وفصل اختلافات است اما باید به معیار‌ها و ضوابط و اصول آن پایبند بود».

اسلامی: سالانه ۲ میلیون نفر در کشور از رادیوایزوتوپ‌ها بهره‌مند می‌شوند

رئیس سازمان انرژی اتمی، در کنفرانس بین‌المللی «حقوق بین‌الملل تحت تهاجم، تجاوز و دفاع» اظهار کرد: برای نخستین بار در تاریخ به تأسیسات هسته‌ای یک کشور که تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار داشت، حمله شد اما حتی آژانس و شورای امنیت حاضر نشدند این حملات را محکوم کنند. بازرسان آژانس زمان حمله به ایران در کشور ما بودند؛ آنها ساعت ۸:۳۰ صبح قرار بازرسی داشتند. محمد اسلامی در ادامه پرسید: «اگر برنامه‌ای هسته‌ای ایران تمام شد و ما نابود شدیم این همه تلاش و تهدید روزمره برای چیست؟ مشخص است هدف فقط تأسیسات نظامی یا بمب اتم نیست، بلکه نابود کردن ظرفیت‌هایی است که برای پیشرفت کشور ما مؤثرند». رئیس سازمان انرژی اتمی همچنین تصریح کرد: «اولین جایی که اسرائیل بمباران کرد کارخانه‌ای بود که سوخت صفحه‌ای برای رآکتور تهران که یک رآکتور رادیودارو است، تولید می‌کرد؛ اطلاعات این مکان فقط در اختیار آژانس بوده است. این موارد اعتبار آژانس را از بین می‌برد و نشان می‌دهد اطلاعات محرمانه کشورها در این نهاد بین‌المللی امنیت کافی ندارد». وی تأکید کرد آژانس باید بپذیرد یک مدالیته ویژه شرایط جنگی تدوین شود. در بیان او، بازگشت ایران از تعهدات ریشه در طرف مقابل دارد که به تعهدات خود عمل نکرده است. اسلامی همچنین در ادامه گفت: «تمرکز قانون مجلس در رابطه با آژانس بر امنیت سایت‌ها و امنیت دانشمندان و کارکنان صنعت هسته‌ای است». رئیس سازمان انرژی اتمی در پایان با بیان اینکه سالانه حدود ۲ میلیون نفر در کشور از رادیوایزوتوپ‌ها بهره‌مند می‌شوند، افزود: در آینده صادرات این محصولات نیز انجام خواهد شد و این جریان خدمت هرگز متوقف نخواهد شد. اسلامی در بخش دیگری از اظهارات خود به اظهارات مقامات غربی مبنی بر ضرورت بازرسی از تاسیسات هسته‌ای ایران اشاره و در این باره اظهار کرد: وقتی به قول خودشان زدند و نابود کردند، چه چیزی مانده که آژانس می‌خواهد بیاید نظارت کند؟

ارسال نظر
پربیننده