سیدحسن صفوی: در میانه هیاهوی ریاض، جایی که کشورهای اسلامی بهترینهای خود را روانه تاتامی کرده بودند، کاروان تکواندوی ایران با تیمی که در حد «ذخیرهنشینهای نیمکت اصلی» به حساب میآمد، کاری کرد که هیچ کارشناسی حتی در رویا هم پیشبینی نمیکرد. تیمی جوان، کمتجربه اما بیپروا؛ گروهی که به جای سابقه بینالمللی، با تهور و جسارت آمده بود برای جنگیدن و همین شد که از دل ترکیب دوم، نتیجهای بیرون آمد که اتفاقی نبود، تولد نسل تازه بود.
ایران با ۸ مدال - ۲ طلا، ۲ نقره و ۴ برنز - مسابقات را ترک کرد؛ رقمی که اگر نامها را نخوانید و فقط آمار را ببینید، فکر میکنید تیم اصلی کشور در اوج آمادگی وارد میدان شده اما واقعیت کاملاً عکس بود؛ کشورهایی که مدعیان جهان و المپیک را با اسم و رسم کامل فرستاده بودند، جایی عقبتر ایستادند؛ پایینتر از جایگاهی که ایران با «تازهنفسها» ایستاد.
* روایت ۳ روزی که کسی فراموش نخواهد کرد
در روز نخست، وقتی هیجان مسابقات آرامآرام مینشست، نخستین جرقه از طرف یک دختر نوجوان زده شد؛ ساینا کریمی. تکواندوکاری که نه سابقه جهانی داشت، نه کسی بیرون از اردو اسمش را شنیده بود اما در ریاض، تبدیل شد به همان ستارهای که از دل تاریکی بیرون میپرد. ساینا نهتنها مدال طلایی گرفت که نفسها را برید؛ رقیبی را شکست داد که سابقه جهانی داشت و در فینال نیز بیهیچ نشانی از لرزش، کارش را تمام کرد. همین یک طلا کافی بود برای آنکه دنیا بفهمد ایران با تیم دوم هم خطرناک است.
در همان روز، هستی محمدی هم راه خودش را پیدا کرد. وی برابر دارنده مدالهای طلای جهان و المپیک شکست خورد اما توانست از مسیر شانس دوباره برگردد و مدال بگیرد. این جسارت برگشتپذیری – همان روحیهای که تیم ایران را از سایر تیمها جدا کرد – همان چیزی بود که روز اول را موفقیتآمیز کرد. علی خوشروش هم در وزن میانی با اینکه برابر قهرمان جهان از ازبکستان شکست را پذیرفت ولی با برد در جدال سخت مقابل تکواندوکار جمهوری باکو، برنز گرفت تا روز اول با ۳ مدال تمام شود.
روز دوم، قصه کاملاً تغییر کرد؛ هر ۴ ایرانیای که روی شیاپ چانگ رفتند، مدال گرفتند. انگار «روز دوم» برای ایران روز پیروزی بود. علیاصغر علیمرادیان در نخستین تجربه ملیاش چنان درخشید که مربیان حتی در تیم اصلی نیز مشابهش را کم داشتند. او در وزن ۶۰- کیلوگرم کاری کرد که قهرمان آسیا هم مقابلش کم آورد. در همان روز، یلدا ولینژاد با شجاعتی مثالزدنی پس از عبور از دارنده برنز جهان، تنها در فینال آن هم با کوچکترین اختلاف مقابل چهرهای نامدار از ازبکستان مغلوب شد؛ نقره او از جنس «طلای کمرنگ» بود، نه «مدال دوم».
در وزنهای بالاتر، امیررضا صادقیان نیز با پیروزی بر ستارهای که المپیک را از نزدیک لمس کرده بود، نشان داد استعداد در تکواندو ایران فقط در یک نسل خلاصه نشده. او پس از صعود به فینال و یک مبارزه نزدیک، به نقره رسید. روژان گودرزی هم با عبور از مسیر سخت شانس مجدد، برنز ارزشمندی را به سبد ایران اضافه کرد. در پایان روز دوم ایران ۷ مدال داشت؛ رقمی که هیچ کارشناس خارجی نمیتوانست برای تیم دوم ایران تصور کند.
اما روز سوم، روز تقابل با مدعیان واقعی بود؛ روزی که رقبای جهانی و المپیکی بسیاری وارد کارزار شدند و فشار مسابقات به اوج رسید. در همین شلوغی، ملیکا میرحسینی کاری بزرگ کرد. او برابر قهرمان جهان و دارنده نقره المپیک پاریس با اختلاف ناچیز باخت اما در ادامه با پیروزی بر حریف پاکستانی مدال برنز گرفت. این برنز یکی از سختترین مدالهایی بود که تیم ایران در این دوره کسب کرد. دیگران اما بخت با خود نیاوردند. شکستهای رقبای مستقیم، شانس بازگشت به جدول را از ۲ نماینده ایران گرفت و حامد اصغری هم بعد از ۲ برد خوب، نتوانست در ردهبندی پیروز شود اما این پایان داستان نبود، چراکه محاسبه آخر، ایران را با ۸ مدال به ردهای رساند که کاملاً فراتر از انتظار بود.
* دخترانی که وزن تیم را بالا بردند
اگر بخواهیم درباره عملکرد زنان صحبت کنیم، باید دقیق باشیم: ایران در بخش زنان قویتر از مردان بود. ۵ مدال از ۸ مدال، حاصل مبارزات دخترانی بود که هر کدام حداقل یک بار برابر چهرههای مطرح بینالمللی ایستادند. ساینا کریمی ستاره بلامنازع تیم بود ولی یلدا ولینژاد و ملیکا میرحسینی نیز نشان دادند فاصلهشان با قهرمانان بزرگ جهان کمتر از چیزی است که روی کاغذ است.
* مردانی که تازه معرفی شدند
در بخش مردان، اگرچه تعداد مدالها کمتر بود اما ارزش آنها از نوع دیگری بود.
علیمرادیان طلایی که گرفت، پیامش واضح بود: ایران در وزنهای سبک دوباره نفراتی دارد که میتوان روی آنها سرمایهگذاری کرد. امیررضا صادقیان نیز با مدال نقرهای که گرفت خودش را به عنوان یک مدعی جدید معرفی کرد. حضور علی خوشروش هم در بین مدالآوران یعنی رقابت داخلی برای گرفتن جایگاه تیم اصلی، دیگر سخت خواهد بود.
* نتیجهای فراتر از محاسبات
۸ مدال برای تیمی که با «نفرات ذخیره» آمده بود، یک اتفاق ورزشی نیست؛ یک پیام است. پیام اینکه تکواندوی ایران هنوز ریشههای قوی دارد؛ نسلی پشت نسل دیگر در حال رشد است و حتی تیم دوم هم میتواند با ۳۷ کشور رقابت کند و اسم ایران را در صدر توجهها نگه دارد.
این مسابقات شاید با یک کاروان کوچک و کمتجربه شروع شد اما با یک حقیقت بزرگ به پایان رسید:
ایران حتی وقتی ستارههایش را نفرستد، باز هم میتواند ستاره بسازد.
تأکید رئیس فدراسیون تکواندو بر تداوم نسلسازی
هادی ساعی: آینده همینجاست
رئیس فدراسیون تکواندو پس از پایان رقابتهای کشورهای اسلامی در ریاض، با چهرهای آرام و راضی، روبهروی خبرنگاران ایستاد و از تیمی گفت که شاید روی کاغذ «تیم دوم» بود اما در عمل چیزی کمتر از تیم اصلی نشان نداد. او از مدالی صحبت کرد که ملیکا میرحسینی در روز آخر گرفت و جمع مدالهای دختران و پسران ایران را کامل کرد؛ یک طلا، یک نقره و یک برنز برای مردان و در کنار آن، طلای بیحرف و حدیث، نقره ارزشمند و ۳ برنز قابل توجه دختران.
ساعی در توضیح این نتایج، بیش از هر چیز از همدلی مجموعه گفت؛ از مربیانی که در سکوت کار کردند و از جوانانی که بدون تجربههای بزرگ جهانی، خودشان را در دل یک رقابت جدی ثابت کردند. او بارها تأکید کرد این موفقیت محصول هماهنگی، تلاش و ایمان یک گروه است، نه اتفاقی یک روزه.
اما مهمترین بخش صحبتهای او جایی بود که به سن تکواندوکارانمان اشاره کرد؛ جوانانی ۱۷ و ۱۹ ساله که تازه قدم در مسیر قهرمانی گذاشتهاند اما در ریاض نشان دادند برای آینده تکواندو ایران حرفهای زیادی خواهند داشت. ساعی با افتخار گفت این نسل، نشانه روزهای تازه است؛ جوانانی که در سکوت ساخته شدهاند و حالا زمان دیده شدنشان است.
او در ادامه توضیح داد این حضور، تصمیمی ناگهانی نبود و استراتژی فدراسیون مشخص شده: «میدان دادن به نسل تازه». ساعی با اطمینان گفت نتایج اخیر نشان داد این تصمیم درست بوده و ایران باید همین مسیر را ادامه دهد.
رئیس فدراسیون تکواندو در پایان با لحنی جدی اما امیدوارانه اضافه کرد این چهرههای جوان رها نخواهند شد؛ آنها سرمایه آیندهاند و در برنامهریزیهای آتی تیم ملی همچنان جایگاه ویژه خواهند داشت. به گفته او، تکواندوی ایران امروز فقط به فکر مدال نیست؛ به فکر ساختن سالهایی است که بزودی از راه میرسند.