30/آبان/1404
|
23:36
واکنش ایران به تصویب قطعنامه جدید اروپا و آمریکا در شورای حکام چگونه باید باشد؟

تغییر معادله

تغییر معادله

قطعنامه ۳ کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان علیه برنامه هسته‌ای ایران، روز پنجشنبه ۲۹ آبان، با همراهی آمریکا در شورای حکام تصویب شد.  
به گزارش «وطن ‌امروز»، این قطعنامه که هفتمین قطعنامه پس از بسته ‌شدن رسمی پرونده «ابعاد نظامی احتمالی» برنامه هسته‌ای ایران در سال ۱۳۹۴ است؛ با ۱۹ رای موافق، ۱۲ رای ممتنع و ۳ رای مخالف تصویب شد.
در این قطعنامه بدون اشاره به همکاری‌های مستمر ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، تهران به عدم پایبندی به تعهدات پادمانی متهم شده است. این قطعنامه که بر اساس گزارش اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تنظیم شده است، بر ضرورت دسترسی فوری آژانس به اطلاعات دقیق درباره ذخایر مواد هسته‌ای اعلام‌شده ایران تاکید دارد. در متن این قطعنامه با اشاره به اقدام انگلیس، فرانسه و آمریکا در ماه سپتامبر برای بازگرداندن قطعنامه‌های شورای امنیت (اسنپ‌بک)، ایران موظف به تعلیق تمام فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی و بازفرآوری از جمله تحقیق و توسعه و پروژه‌های مربوط به آب سنگین شده است. همچنین از ایران خواسته شده مطابق پروتکل الحاقی عمل کند و اطلاعات کامل درباره وضعیت ذخایر اورانیوم غنی‌شده و تاسیسات تحت پادمان را در اختیار آژانس قرار دهد. این قطعنامه همچنین از مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خواسته است پیش از هر نشست عادی ۳ ‌ماهه شورای حکام، گزارشی درباره اجرای توافق پادمان ایران طبق معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، همچنین اجرای مفاد تمام قطعنامه‌های مرتبط شورای امنیت مطابق با رویه‌های گذشته ارائه کند.
* غیرالزام‌آور و البته کاملا سیاسی
قطعنامه جدید شورای حکام علیه ایران یک بیانیه توصیه‌ای و غیرالزام‌آور است اما این قطعنامه، برنامه هسته‌ای ایران‌ را به گونه‌ای روایت کرده که در آن هیچ اشاره‌ای به حمله نظامی اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی نشده است.‌ حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران یک اقدام بی‌سابقه خلاف قوانین و آیین‌نامه‌های حقوقی، قوانین آژانس و معاهده منع اشاعه است. در حالی که ایران رویه معمول و همیشگی همکاری‌های فراپادمانی خود با آژانس را طی می‌کرد؛ رژیم صهیونیستی و آمریکا یه تاسیسات هسته‌ای‌اش حمله کردند. نکته قابل تامل، عدم محکومیت این حمله توسط آژانس بویژه شخص مدیرکل یعنی رافائل گروسی است؛ اقدامی که سیاسی‌کاری گروسی در قبال برنامه هسته‌ای ایران و تبعیت او از فرامین آمریکا و کشورهای غرب را نشان داد. حمله به ایران تنها چند ساعت پس از تصویب قطعنامه پیشین شورای حکام علیه ایران انجام شد؛ موضوعی که نشان می‌دهد گروسی، آژانس را به قطعه‌ای از پازل بازی سیاسی غرب علیه ایران تبدیل کرده است. همین موضوع سبب شد ایران در همکاری‌های خود با آژانس تجدیدنظر کند. بر همین اساس مجلس شورای اسلامی قانونی تصویب کرد که بر اساس آن همکاری با آژانس متوقف و تصمیم‌گیری درباره آن به شورای عالی امنیت ملی سپرده شد. ایران همچنین معتقد است به واسطه اینکه حمله به تاسیسات هسته‌ای‌اش، یک پدیده جدید در همکاری‌های کشورهای عضو با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بوده است؛ باید قوانین و آیین‌نامه‌های جدیدی در این باره تدوین و اعمال شود،‌ زیرا حمله غیرقانونی آمریکا و رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته‌ای ایران به وضوح ناکارآمدی آژانس و عدم تکافوی قوانین و مقررات فعلی را نشان داد. بر همین اساس، ایران معتقد است باید قوانین و مقررات جدیدی درباره نحوه همکاری‌اش با آژانس تدوین شود. ضمن اینکه رویه فعلی آژانس و رفتار شخص مدیرکل عملا امکان ادامه همکاری با این نهاد‌ را از بین برده است. یکی از فواید عضویت در آژانس برای کشورها، مصونیت و امنیت تاسیسات هسته‌ای این کشورها در مقابل تجاوز و تهاجم خارجی است اما اکنون آژانس نه‌تنها به این وظیفه قانونی خود عمل نمی‌کند، بلکه با عدم محکومیت تجاوز به برنامه هسته‌ای ایران، عملا به ابزار دست قدرت‌ها علیه ایران تبدیل شده است. از سوی دیگر مدیرکل آژانس همچنان اصرار دارد این رفتار غیرقانونی، سیاسی و ناعادلانه را علیه ایران ادامه دهد. از سوی دیگر آژانس در سال‌های اخیر نشان داده است امانتدار اطلاعات مربوط به برنامه هسته‌ای ایران نیست. طی سال‌های اخیر موارد متعددی از جاسوسی بازرسان آژانس برای سیا و موساد فاش شد. در جریان حمله اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته‌ای ایران نیز درز اطلاعات حساس و محرمانه برنامه هسته‌ای ایران از آژانس معلوم شد. به گفته محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، در جریان جنگ ۱۲ روزه، رژیم صهیونیستی نخستین مرکز هسته‌ای که مورد هدف قرار داد، یکی از تاسیسات هسته‌ای بود که اطلاعات آن تنها در اختیار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بوده است.
وزارت اطلاعات ایران نیز اخیرا گزارش داد بر اساس گنجینه اطلاعاتی‌ای که اخیرا از رژیم صهیونیستی به دست آورده، اسناد همکاری‌های پنهان گروسی با موساد به دست آمده است. بنابراین اکنون آژانس عملا به آلت دست آمریکا برای فشار به ایران تبدیل شده است.
به همین خاطر، فشار کشورهای غرب به ایران برای حضور بازرسان آژانس در تاسیسات هسته‌ای ایران، از جمله تاسیسات مورد حمله قرار گرفته؛ در راستای کسب اطلاعات مهم و امنیتی صورت می‌گیرد. در واقع آمریکا به دنبال آن است از طریق آژانس، پایش تاسیسات هسته‌ای ایران، بویژه تاسیساتی که به آنها حمله شده را انجام دهد.
از سوی دیگر، نکته قابل تأمل درباره قطعنامه جدید شورای حکام علیه ایران این است که در این قطعنامه از مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خواسته شده پیش از هر نشست عادی ۳ ‌ماهه شورای حکام، گزارشی درباره اجرای توافق پادمان ایران طبق معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، همچنین اجرای مفاد تمام قطعنامه‌های مرتبط شورای امنیت مطابق با رویه‌های گذشته ارائه کند.
در‌ واقع این بخش از گزارش حاکی از برنامه‌ریزی طرف غربی برای متهم کردن ایران به عدم اجرای «ان‌پی‌تی» و همین‌طور مفاد قطعنامه‌های شورای امنیت است تا از این طریق، در فواصل مشخص، فشارهای منظم به ایران وارد شود. در واقع این بخش از قطعنامه نشان می‌دهد غرب به دنبال آن است تا برنامه هسته‌ای ایران را به عنوان یک مورد خاص و غیرعادی جلوه داده و این اتهام را مبنایی برای اقدامات احتمالی آینده علیه تهران قرار دهد.
ایران اما - همان‌گونه که گفته شد- پس از رفتار غیرحرفه‌ای و سیاسی آژانس و گروسی و بویژه نقش‌آفرینی او در حمله به ایران و عدم محکومیت این حمله، روند همکاری‌های خود با آژانس‌ را تغییر داد. ایران همچنین اخیرا هشدار داد در ‌صورت تداوم این رویه، باز هم در همکاری‌های خود با آژانس تجدیدنظر بیشتری خواهد کرد.
در همین راستا کاظم غریب‌آبادی، معاون حقوقی و بین‌الملل وزارت امور خارجه اخیرا هشدار داد در صورت تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای حکام، تجدید نظری اساسی در روابط با آژانس انجام خواهد شد. وی خاطرنشان کرد: آنان اکنون دنبال فشار هستند، این یک پیام دارد، آنان کاری با تعامل ایران ندارند، طبیعتاً شرایط ما بعد از قطعنامه در شورای حکام متفاوت خواهد بود، توافق قاهره اکنون کاملاً کنار گذاشته است. غریب‌آبادی اضافه کرد: ایران یک تجدید نظر در روابط با آژانس در نظر می‌گیرد. ایران در صورت صدور قطعنامه، بازنگری اساسی انجام خواهد داد. آنان اکنون تعامل برای‌شان مهم نیست.
اظهارات معاون وزیر امور خارجه نشان می‌دهد ایران سیاست خود برای تجدیدنظر در روابط با آژانس را که پس از جنگ ۱۲ روزه اتخاذ کرده، ادامه خواهد داد. 
* تغییر معادله ضروری است
سیاست آمریکا و ۳ کشور اروپایی این است که با همراه کردن آژانس با خود، ایران را به عدم اجرای مفاد معاهده منع گسترش سلاح‌‌های هسته‌ای و همین‌طور عدم پایبندی به مفاد قطعنامه‌های شورای امنیت متهم کنند. در واقع استناد اتهامات آنها علیه ایران، مفاد معاهده «ان‌پی‌تی» و قطعنامه‌های شورای امنیت است. این در حالی است که اقدام اخیر این کشورها در فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران، یک اقدام غیرقانونی و خلاف قوانین بین‌المللی، نیز مقررات برجام بود. کما اینکه ۲ عضو شورای امنیت سازمان ملل یعنی چین و روسیه نیز این اقدام‌ را غیرقانونی دانسته‌اند.‌‌ مخالفت صریح این ۲ کشور با اقدامات غیرقانونی غرب باعث ایجاد یک شکاف بزرگ در شورای امنیت علیه ایران شده است. به ‌گونه‌ای که روسیه صراحتا اعلام کرده هیچ‌کدام از قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران‌ را به رسمیت نمی‌شناسد و مسکو با استناد به انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ در ۱۸ اکتبر/ ۲۶ مهر همکاری‌های خود با ایران را بدون توجه به مفاد این قطعنامه‌ها انجام خواهد داد. وزارت خارجه روسیه نیز اخیرا در بیانیه‌ای اعلام کرد از نظر مسکو، موضوع هسته‌ای ایران به یک موضوع عادی تبدیل شده و مطلقا نباید در شورای امنیت به آن رسیدگی شود. این بیانیه روسیه از آن جهت حائز اهمیت است که این کشور اکنون ریاست دوره‌ای شورای امنیت را در اختیار دارد. چین نیز موضع مشابهی با روسیه اتخاذ کرده و طی نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل تاکید کرده است بازگشت قطعنامه‌ها علیه ایران غیرقانونی است، لذا چینی‌ها نیز نسبت به مفاد قطعنامه‌ها، اعلام عدم پایبندی کرده‌اند. بر همین اساس کامل مشخص است ایران بازگشت این قطعنامه‌ها را غیرقانونی می‌داند و اساسا دلیلی برای اجرای مفاد آنها ندارد. 
از سوی دیگر درباره «ان‌پی‌تی» نیز پس از بمباران شدن تاسیسات هسته‌ای ایران، مسجل شد قوانین آژانس صرفا ابزاری برای اعمال فشار قدرت‌هاست و هیچ فایده‌ای برای کشورهای عضو ندارد.
بنابراین ایران بارها اعلام کرده باید قواعد و مبانی جدیدی برای برنامه هسته‌ای ایران که مورد تجاوز قرار گرفته، در نظر گرفته شود و مقررات گذشته دیگر شامل وضعیت برنامه هسته‌ای ایران نمی‌شود. بنابراین کاملا مشخص است طرف غربی با بی‌اعتنایی به این منطق ایران به دنبال تنش‌زایی است. طی ماه‌های اخیر در مقابل هر نوع حسن‌نیت ایران، آمریکا و کشورهای اروپایی رویه اعمال فشار بیشتر را دنبال کردند.
سیدعباس عراقچی نیز دیروز به همین موضوع واکنش نشان داد. وزیر امور خارجه که چند ساعت پس از تصویب این قطعنامه از پایان توافق قاهره خبر داد، دیروز در توئیتی، منطق این موضع ایران را تبیین کرد. وی نوشت: «همان‌طور که دیپلماسی در ماه خرداد توسط اسرائیل و آمریکا مورد تهاجم قرار گرفت، «توافق قاهره» نیز توسط آمریکا و ۳ کشور اروپایی کشته شد. روند ناپسند و شرم‌آوری که ما را به این نقطه رساند، از این قرار است: هنگامی که ما در آستانه دور ششم مذاکرات هسته‌ای با آمریکا بودیم، ناگهان رژیم اسرائیل و سپس آمریکا به ایران حمله کردند. زمانی که پس از آن، ایران با میانجی‌گری مصر و با وجود بمباران تأسیسات هسته‌ای، در قاهره با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی توافقنامه‌ای برای ازسرگیری بازرسی‌ها امضا کرد، ۳ کشور اروپایی تحت فشار آمریکا به دنبال اعمال تحریم‌های شورای امنیت علیه مردم ما رفتند. وقتی ایران شروع به فراهم کردن دسترسی برای بازرسان آژانس به تأسیسات هسته‌ای خود کرد و این روند را از سایت‌هایی آغاز کرد که در حملات خرداد و تیر بمباران نشده بودند، آمریکا و ۳ کشور اروپایی دست به یکی کردند تا ایران را در شورای حکام آژانس مورد محکومیت قرار دهند. اکنون برای همگان واضح است این ایران نیست که به دنبال ساختن یک بحران تازه است. حسن‌نیت ما را درک نمی‌کنند. ۳ کشور اروپایی و آمریکا به دنبال تنش‌زایی هستند؛ آنها بخوبی می‌دانند خاتمه رسمی توافق قاهره نتیجه مستقیم تحریکات خودشان است».
اگرچه عراقچی با این توئیت اعلام کرد واکنش ایران به قطعنامه جدید، پایان‌یافته تلقی کردن توافق قاهره است اما به اعتقاد کارشناسان این اقدام کافی نیست.
توافق قاهره برای جلوگیری از فعال‌سازی مکانیسم ماشه انجام شده بود که با بدعهدی طرف مقابل و فعال‌سازی ماشه، این توافق خود به خود لغو شد. همان زمان و پس از فعال‌سازی مکانیسم ماشه نیز عراقچی اعلام کرد توافق قاهره منتفی است. بنابراین اکنون در واکنش به قطعنامه جدید، ایران باید یک واکنش قطعی محکم‌تر نشان دهد. 
به اعتقاد کارشناسان، ایران باید معادله موجود با آژانس را تغییر دهد؛ معادله‌ای که در آن، عضویت ایران در معاهده‌های بی‌فایده تبدیل به یقه‌ گرفتن از ایران شده است. به عبارتی این معاهده‌ها نه‌تنها آورده‌ای برای ایران نداشته است، بلکه حالا باعث شده غرب با استناد به عضویت ایران در آنها، پروژه فشار حداکثری بر تهران اعمال کند.

ارسال نظر