01/آذر/1404
|
22:31
وقتی تیمی گمنام در فوتبال ایران‌ خودش را مطرح کرد

جسارت خلخال

مهدی تقوی: گاهی فوتبال چنان بی‌رحمانه توقعات را زیر پا می‌گذارد که حتی تیم‌های بزرگ نیز در برابرش دست‌وپا گم می‌کنند. شبی که استقلال برای یک پیروزی ساده پا به زمین گذاشته بود، چیزی در مسابقه نهفته بود که هیچ‌کس انتظارش را نداشت؛ احساسی شبیه توفانی که از دل آرام‌ترین روز سال بیرون می‌زند. پادیاب خلخال - تیمی بی‌سروصدا، بدون ستاره، بدون هیاهو - مسابقه را تبدیل کرد به داستانی که تا مدت‌ها در ذهن فوتبال‌دوستان می‌ماند.
استقلال آمده بود تا بازی را سریع ببرد و بلیت صعود را بی‌حاشیه امضا کند اما فوتبال راه خودش را می‌رود و حق کسی را هم ضامن نمی‌شود. پادیاب چیزی کم از یک تیم جسور لیگ برتری نداشت؛ فشار، جسارت، دویدن‌های بی‌وقفه و بدنی که تسلیم نمی‌شد. همین رفتار متفاوت باعث شد استقلال از همان دقایق نخست بفهمد قرار نیست به راحتی از زمین خارج شود.
حریف کهنه‌کار نبود اما تشنه‌ نمایش بود؛ تیمی از سطح سوم فوتبال کشور که با تمام مشکلات مالی و امکانات محدود، خودش را به بازی‌ای رسانده بود که حکم یک روز بزرگ را داشت. تیمی که حتی یک بازیکنش هم برای هواداران نام‌آشنا نبود، آنچنان نظم و جسارتی نشان داد که سکوها را وادار به احترام کرد. برخلاف تصور خیلی‌ها، رویارویی امسال با نماینده‌ای از اردبیل قرار نبود تکرار همان دیدار قدیمی و یک‌طرفه باشد. پادیاب نه آمده بود قربانی باشد و نه قصد داشت نقش حریف تمرینی را بازی کند.
آنها از همان ابتدا شفاف نشان دادند دنبال فرار نیستند؛ دنبال بردند، دنبال شوک‌ دادن هستند. فشار ابتدایی‌شان استقلال را عقب راند و حتی ضرباهنگ معمولی آبی‌پوشان را قطع کرد. یک شلیک سهمگین، دقیق و ناگهانی از ۳۰ متری، دروازه استقلال را هم فتح کرد و استادیوم را شوکه. گل، هم زیبا بود و هم نماد شجاعتی که در تمام لحظات بازی در بازیکنان پادیاب دیده می‌شد.
پس از گل، معمولاً انتظار می‌رود تیم کوچک‌تر عقب بنشیند، وقت تلف کند، خطاهای بی‌دلیل انجام دهد یا بازی را خراب کند اما پادیاب برخلاف این سنت نانوشته رفتار کرد. حتی با ۱۰ نفره شدن، بی‌پروا بازی کرد. نه توپ را به گوشه‌ها برد، نه بازیکنان خودشان را روی زمین انداختند. پادیاب هیچ‌کدام از ترفندهایی که در لیگ برتر عادی شده است را انجام نداد. با اصول دفاع کرد، با انضباط دوید و هر لحظه آماده ضدحمله بود. شجاعت‌شان در سبک بازی، مسابقه را در سطحی قرار داد که کمتر کسی انتظار داشت.
کار عبدالمجید باقری‌نیا - سرمربی قدیمی فوتبال ایران و مرد باتجربه پادیاب - در آماده‌سازی ذهنی تیمش ستودنی بود. بازیکنانش نه اضطراب داشتند، نه تحت تأثیر نام استقلال قرار گرفتند. انگار برای مسابقه‌ای آمده بودند که ۱۰۰ بار قبلاً تجربه‌اش کرده‌اند. از دقیقه ۲۳ که ۱۰ نفره شدند، به جای فروپاشی، تمرکز بیشتری پیدا کردند. این مقاومت ۲ ساعت ادامه داشت؛ مقاومتی که به‌راحتی می‌توانست تیمی معمولی از لیگ برتر را هم در هم بشکند، چه برسد به استقلال که از نظر روانی آماده یک شب آسان بود.
در این میان، پادیاب همان تیمی بود که نه فقط در دفاع درست کار کرد، بلکه هر زمان توپ را به دست آورد، رویاپردازی را کنار نگذاشت. هر دویدن‌شان، هر تکل‌شان، هر توپ‌گیری‌شان تصویری از تیمی بود که برای فرصت تاریخی‌اش جنگید، نه اینکه از آن بترسد. آنها همان‌قدر که با بدن‌شان بازی کردند، با قلب‌شان هم جنگیدند.
تا دقیقه ۸۹، پادیاب فاصله‌ای تا خلق یکی از شگفتی‌های بزرگ فوتبال ایران نداشت. استقلال تنها با یک ضربه پنالتی توانست نفس بکشد و بازی را به اضافه‌ وقت ببرد اما حتی پس از آن گل نیز تسلیم نشدند. تمام توان‌شان را گذاشتند اما قدرت استقلال و خستگی مفرط‌شان در نهایت کار خودش را کرد. هرچند نتیجه نهایی برای آنها شکست بود اما نوع ایستادگی‌شان آسیبی به احترام‌شان نزد. برعکس، احترام تازه‌ای ساخت.
در پایان، ممکن است کسی به جدول لیگ دسته دوم نگاه کند و پادیاب را یک تیم معمولی ببیند اما کسانی که این مسابقه را دیدند، می‌دانند فوتبال گاهی برای چند ساعت، قامت یک تیم کوچک را بزرگ‌تر از آنچه هست نشان می‌دهد. برای بازیکنان این تیم، برای شهر خلخال و برای مربی‌شان، این روز تبدیل به یک خاطره ماندگار خواهد شد؛ جمعه‌ای که در آن، یک تیم بی‌ادعا کاری کرد که حتی شکست هم نتوانست ارزشش را کم کند.

ارسال نظر
پربیننده