
گروه سیاسی: ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، سفر رئیسجمهور به پاکستان، ۱۴ مهر 1404، سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به پاکستان و اینک 5 آذر 1404، سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی به پاکستان. ترافیک پروازهای تهران - اسلامآباد زیاد شده و این رفت و آمدها و نشست و برخاستها راز نهچندان پنهانی دارد که از چشم صهیونیستها پنهان نمانده است. موسسه مطالعات امنیت قومی اسرائیل (INSS) 2 هفته پس از سفر مسعود پزشکیان به پاکستان، در گزارشی تفصیلی نخستین سفر خارجی رئیسجمهور ایران پس از جنگ 12 روزه را زیر ذرهبین برد و شاید همین نکته، اساس تحلیل گزارش را تشکیل داد. 909 کیلومتر خط مرزی میان هر 2 کشوری هم باشد زمینه جدی یک ائتلاف سیاسی و چه بسا اقتصادی را فراهم میکند اما این مرز طولانی، سالیان متمادی است به دلیل فعالیت گروههای جداییطلب مسلح و عوامل تروریست، رابطه 2 کشور را در برخی برههها به بحران نزدیک کرده.
* نقطه عطفی به نام جنگ 12 روزه
۱۶ آبان ۱۴۰۴، محمدباقر قالیباف در نشست با فعالان اقتصادی پاکستان و ایران گفت در جنگ ۱۲ روزه ایران با رژیم صهیونیستی، ملت پاکستان با روحیه حقطلبی، عدالتخواهی و درک عمیق و دقیق و تشخیص به موقع، به میدان آمد و از ملت، دولت و نیروهای مسلح ایران حمایت و دفاع کرد. کمتر کسی به یاد دارد یک روز بعد از آغاز جنگ و در شرایطی که بسیاری از اندیشکدهها و مقامات سیاسی منطقه و جهان منتظر بودند ببینند ورق جنگ به کدام سو مایل میشود تا بر اساس آن اظهارنظر کنند، نخستوزیر پاکستان، شهباز شریف با مسعود پزشکیان تماس گرفت و تأکید کرد تجاوز اسرائیل علیه مردم ایران غیرقابل توجیه است. وزیر دفاع او، خواجه محمد آصف نیز از کشورهای اسلامی خواست از ایران در مقابله با اسرائیل حمایت کنند و گفت اسرائیل، ایران، یمن و فلسطین را هدف قرار داده است و اگر کشورهای اسلامی اکنون متحد نشوند، با سرنوشت مشابهی روبهرو خواهند شد. 2 روز بعد از جنگ نیز قطعنامهای از سوی سنای پاکستان مبنی بر محکومیت حملات رژیم صهیونیستی به ایران منتشر شد.
پاکستان نمیخواست دست روی دست بگذارد و بویژه در پی آن بود در مقابل حمایت اسرائیل از هند که با هدف ایجاد آشفتگی در نظم کریدوری مورد نظر چین وزن جدیدی پیدا کرده بود، ائتلاف جدیدی برپا کند. پاکستان بارها از راهحل دیپلماتیک برای مساله هستهای و حق ایران برای داشتن برنامه هستهای حمایت کرده است و این حق را در سفر رئیسجمهور ایران به اسلامآباد نیز ابراز کرد. با این همه، چیزی فراتر از این ائتلافهای سیاسی، در بیان مقامات سیاسی 2 کشور آمده که میتواند هم انتفاع اقتصادی بیاورد و هم همکاری امنیتی که اتفاقاً ضرورت فوری توسعه روابط است. بویژه آنکه بدانیم تنها یک روز پیش از آغاز جنگ 12 روزه، مؤسسه «پژوهش رسانههای خاورمیانه» (MEMRI) «پروژه مطالعات بلوچستان» را با هدف مشروعیتبخشی به جریانات آشوبگر تجزیهطلب در 2 سوی مرز ایران و پاکستان راهاندازی کرد. در این پروژه، رژیم صهیونیستی با ارتباط با شورشیان بلوچ در تلاش است بیثباتسازی در مرزهای ایران و پاکستان را که به دلیل بافت سخت جغرافیایی، برای قاچاقچیان و تجزیهطلبان، مأمن و پناهگاه فراهم کرده، دامنهدار و مستمر کند. دویچهوله بعد از سفر پزشکیان به پاکستان نوشته بود ایران و پاکستان در پی برقراری یک دیپلماسی امنیتیاند، چون ایران از «جیشالعدل» ضربه میخورد و پاکستان از «ارتش آزادیبخش بلوچستان». در بیانیه رسمی آغاز «پروژه مطالعات بلوچستان»، آمده بود بلوچستان در کنار منابع غنی کشاورزی و معدنی میتواند «پایگاهی عالی برای مقابله با ایران، برنامه هستهای آن و روابط خطرناکش با پاکستان» باشد.
* هویت مشترک، نظمساز است
با آنکه جمعیت زیاد، وسعت جغرافیایی و همسایگی، رابطه 2 کشور را به سطح قابل اعتنایی میرساند اما از دید کارشناسی، هسته اصلی رابطه را تاریخ و فرهنگ مشترک ایران و پاکستان میسازد. این اشتراک در پی نظمسازیهای استعماری بویژه پس از جنگ دوم جهانی و تلاش برای اختلافسازی میان کشورهایی با اشتراک تمدنی، از یاد رفته است. این اشتراک اتفاقاً تهدید و فرصت امنیتی و اقتصادی میسازد، بویژه وقتی بدانیم رابطه 2 دشمن متخاصم ایران و پاکستان، یعنی رژیم صهیونیستی و هند، سویههای ایدئولوژیک گرفته. به رغم آنکه ۴۰ درصد صادرات تسلیحاتی رژیم صهیونیستی به هند اختصاص دارد، دولت نارندرا مودی در هند در تلاش است رابطه ایدئولوژیکتری با رژیم صهیونیستی بنا کند. اینجاست که سخنان پزشکیان در دیدار نخستوزیر پاکستان اهمیت مضاعف مییابد: «احساس ما این است هیچ فاصلهای بین مردم 2 کشور نیست و علاقهمندیم روابط فیمابین در همه عرصهها و زمینهها تقویت و تعمیق و موانع پیش روی گسترش همکاریها رفع شود».
جمعه 16 آبان وقتی محمدباقر قالیباف در مسجد یثرب کراچی حضور پیدا کرد و با استقبال گسترده نمازگزاران روبهرو شد، در شبکه اجتماعی خود نوشت «پیوند 2 ملت ناگسستنی است» و 18 آبان در نطق پیش از دستور خود در مجلس شورای اسلامی گفت: «پاکستان میتواند پلی برای اتصال ایران به شرق آسیا باشد». رئیس مجلس از ابتدا گفته بود برای اجرایی شدن ۱۱ تفاهمنامه همکاری امضاشده میان ایران و پاکستان در سفر رئیسجمهور، به اسلامآباد و کراچی سفر کرده اما دیدار با فرمانده ارتش پاکستان که اتفاقاً در سفر دیروز دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز تکرار شده، گویای نکات زیرمتنی دیگری است که باید بدان توجه کرد. سپهبد احمد شریف چودری، سخنگوی ارتش پاکستان 18 تیر در مصاحبه با الجزیره گفته بود حمایت پاکستان از ایران در طول جنگ ۱۲ روزه بر مبنای مواضع اصولی و مطابق منشور ملل متحد و قوانین بینالمللی از جمله قوانین جنگ بود.
* فراتر از یک هدف 10 میلیارد دلاری
ایران اگرچه پیش از این به «ابتکار کمربند و جاده» و سازمان همکاری شانگهای پیوسته اما بهبود روابط با پاکستان را فرصتی برای گسترش همکاری در چارچوب کریدور اقتصادی چین -پاکستان (CPEC) میبیند. علی لاریجانی هم بعد از سفر به پاکستان در صفحه شخصی خود نوشت «به مسؤولان پاکستانی گفتم دکتر پزشکیان بعد از سفر به پاکستان دستورات مهمی را برای رفع موانع اقتصادی بین 2 کشور صادر کرده است. شورای عالی امنیت ملی هم در این باره هرگونه محدودیتی را رفع خواهد کرد». تجارت فعلی میان ایران و پاکستان، حدود 3 میلیارد دلار در سال است و طرفین در پی آنند این تجارت را بویژه از 4 مسیر رونق بازارچههای مرز، تقویت اتصالات ریلی و بنادر، تجارت تهاتری و فعالسازی توافقنامه تجارت دوجانبه ارتقا دهند. تجارت 10 میلیارد دلاری در صورتی که با هدف آزادسازی پتانسیل اقتصادی پاکستان و ایران از طریق ارتباط، اعتماد و منافع متقابل پیش رود، میتواند به تنوع بازارها کمک کند و سهم 2 کشور را در میانه پویاییهای فزاینده جهانی بالا ببرد.
اما ارتقای روابط در 3 حوزه امنیت، فرهنگ و اقتصاد، به چیزی بیشتر از رفت و آمدهای مکرر مقامات نیاز دارد که در بیان وزیر کشور پاکستان آمده است، یعنی بازتعریف نیازها و تدوین استراتژی جدید: «نیاز به تدوین استراتژی و ارتقای روابط دوجانبه تهران و اسلامآباد بیش از هر زمان دیگری ضروری شده است و این هدف از طریق سفر مهم دبیر شورای عالی امنیتملی ایران به پاکستان به طور معناداری پیش خواهد رفت». علی لاریجانی در بازگشت از اسلامآباد گفت: «ایران با چین روابط راهبردی دارد و آن را به اجرا گذاشتیم که سطح روابط اقتصادی را افزایش داد، بین ایران و روسیه نیز همین ارتباط راهبردی برقرار شد و میتوانیم روابطی را نیز با پاکستان در این حوزه تعریف کنیم». روابط راهبردی برآمده از تهدیدات مشترک ایران و پاکستان میتواند آنچه مابین سطور قراردادها و توافقهای اقتصادی پنهان شده، آشکار کند. جنگی که اسرائیل خرداد راه انداخت، آذر به ائتلاف راهبردی ایران و پاکستان انجامید که پس از انقلاب بیسابقه است. در 5 ماه گذشته، 3 رفت و آمد جدی میان 2 رقیب استراتژیک رژیم صهیونیستی در منطقه، سازوکارهایی برای مقابله با جاهطلبیهای متجاوز قرن ساخته؛ بنیانی که پایههای متعددی دارد و میتواند فرصتهایی برای تهران و اسلامآباد بسازد. نزدیکترین و شبیهترین ائتلاف در منطقه به رابطه چین و ایران و چین و پاکستان، رابطه ایران و پاکستان است. نظم جدید جهان از خردهنظمهای منطقهای شکل میگیرد و راهبرد به جای ائتلاف، دشمن را ناکار میکند.
اهمیت ائتلاف ایران، روسیه، چین و کرهشمالی بیش از پیش شده است
کر را دیگر نمیتوان انکار کرد
طاها سهرابپور: اندیشکده مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک (CSIS) در گزارشی کوشــش کرده ائتلاف کرینک (CRINK) را پس از گذشت ۲ سال از شکلگیری در ۱۰ نمودار مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. کرینک به ائتلاف چهارگانه چین، روسیه، ایران و کرهشمالی گفته میشود که به عنوان یک ائتلاف «ضدهژمون» و «امپریالیسمستیز» قصد دارد نظم جهانی تحت سلطه غرب را به چالش بکشد تا روابط بینالملل بر اساس منافع مشترک خود به یک نظم چندقطبی تغییر شکل دهد. کرینک آوریل 2024 در مقالهای در فارنافرز به عنوان «محور آشوب» معرفی شد تا مانند آنچه جورج بوش در سال 2002 در توصیف ایران، عراق و کرهشمالی با تعبیر «محور شرارت» نامیده شد، مورد توجه قرار گیرد اما در عمل رسانهها و اندیشکدهها جز در تحلیلهای مربوط به جنگ روسیه و اوکراین، اتفاقاً به همان مضمونی اشاره کردند که کشورهای این ائتلاف در نظر داشتند، یعنی تلاش چندجانبه اقتصادی، سیاسی و نظامی برای بازتعریف نظمی چندقطبی در جهان که بویژه در عرصه حقوقی و هنجاری کاملاً به نفع سیاستهای ایالات متحده پیش میرود. با گذشت یک سال از ریاست جمهوری دوباره ترامپ و بههمریختگی و آشفتگی بیحد و حصر در موازین بینالمللی که در جنگ غزه و تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران و بویژه پس از آشکار شدن اختلاف در شورای امنیت سازمان ملل بر سر فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران به رهبری آمریکا و با اجرای ۳ کشور اروپا مشاهده شد، یک بار دیگر بحث از کرینک در رسانههای غرب داغ شده. کرینک یک ائتلاف ناگفته و پنهان است که مثل شانگهای و بریکس سازمانی ندارد اما به شکل محسوس در پی تضعیف سلطه آمریکا بر کشورهای مختلف جهان است. ۴ کشور کرینک تأکید دارند آمریکا با ۲ اهرم دموکراسی و تحریم، سلطه خود را بر جهان پیش میبرد و در پی بسط یک نوامپریالیسم جهانی است که باید در همه عرصهها بویژه دیپلماسی با آن مقابله کرد. به رغم آنکه برخی قویاً اعتقاد دارند آمریکا از کرینک به دنبال ساخت یک غیریت ایدئولوژیک است تا امیال و خواستههای خود را پیش ببرد اما نگاهی به قابلیتهای این ائتلاف پنهان نشان میدهد اتفاقاً کرینک، خطری مهیب برای آمریکاست؛ چه بسا بسیار بیشتر از کنش دلارزدایی که در متن بریکس قرار دارد و بارها مورد اعتراض دونالد ترامپ قرار گرفته. کشورهای کرینک بیش از یکپنجم جمعیت جهان را در خود جای دادهاند و یکچهارم تولید ناخالص داخلی جهان را تولید میکنند. از نظر نظامی، این ۴ کشور یکپنجم هزینههای دفاعی جهان را به خود اختصاص میدهند و روسیه، چین و کرهشمالی روی هم رفته بیش از نیمی از کل سلاحهای هستهای دنیا را در اختیار دارند. تجارت بین چین و روسیه با بیش از ۲۴۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴، به طور چشمگیری از تجارت دوجانبه بین سایر جفتهای کرینک پیشی میگیرد. بزرگترین رابطه تجاری بعدی بین چین و ایران است. طبق دادههای رسمی، تجارت آنها در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۳ میلیارد دلار بوده است اما این رقم ۲۹ میلیارد دلار نفت تحریمشده را که ایران از طریق کشورهای واسطه به چین صادر میکند، شامل نمیشود. تجارت دوجانبه روسیه و کرهشمالی در بحبوحه همکاریهای فزاینده در طول جنگ اوکراین به طور قابل توجهی افزایش یافته است اما مهمتر از تجارت، اعزام سرباز و نیروی نظامی از کرهشمالی به میدان جنگ روسیه است که به صورت رسمی و عیان نیز اعلام شد. کافی است به خاطر بیاورید مراسم استقبال رسمی کرهشمالی از جنازه کشتهشدگان در میدان نبرد روسیه و اوکراین را. علاوه بر این، انرژی بویژه از زمان حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، به یک حوزه کلیدی همکاری اقتصادی بین کشورهای عضو این ائتلاف تبدیل شده است. پس از تحریمهای انرژی غرب علیه روسیه، چین خرید نفت با تخفیف از روسیه را افزایش داد و بودجه مورد نیاز مسکو برای جنگ را تأمین کرد. نیمه اول سال ۲۰۲۵، چین به طور متوسط 1.5 میلیون بشکه نفت در روز از روسیه وارد کرد - افزایشی ۸۰ درصدی نسبت به مدت مشابه ۶ ماهه در سال ۲۰۲۱- واردات نفت ایران توسط چین در همین بازه زمانی ۴۰۰ درصد افزایش یافت و به ایران در بحبوحه تحریمهای شدید غرب، یک جایگزین اقتصادی ارائه داد. چین همچنین با ارائه کالاهای ۲ منظوره که هم کاربرد نظامی و هم تجاری دارند، در تداوم جنگ روسیه در اوکراین نقش حیاتی داشته است. اندکی پس از حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، چین به سرعت صادرات «اقلام با اولویت بالا» به روسیه را افزایش داد، مجموعهای از ۵۰ کالای کلیدی ۲ منظوره که بر اساس سطح خطری که ایجاد میکنند به ۴ سطح تقسیم میشوند. تقویت روابط امنیتی کرینک از زمان جنگ اوکراین در رزمایشهای مشترک نظامی بیشتر نیز مشهود است. از سال ۲۰۲۲ تاکنون ۳۷ رزمایش مشترک با مشارکت حداقل ۲ کشور کرینک برگزار شده که به طور متوسط تقریباً ۱۰ رزمایش در سال است. این یک افزایش عمده نسبت به سالهای قبل است: بین سال ۲۰۰۳ (زمانی که نخستین رزمایش چین و روسیه برگزار شد) و ۲۰۲۱ (سال قبل از حمله روسیه به اوکراین)، کرینک بهطور متوسط کمی بیش از ۳ رزمایش در سال داشته است. رزمایشهای دوجانبه چین و روسیه بخش زیادی از این رشد را به خود اختصاص داده است اما همکاریهای سهجانبه نوظهوری نیز وجود دارد، از جمله رزمایشی در سال ۲۰۲۴ که کرهشمالی به عنوان ناظر در نمونهای نادر از فعالیتهای سهجانبه چین، روسیه و کرهشمالی شرکت کرد. در پایان باید از تعاملات سیاسی بین رهبران ارشد این ائتلاف در عرصه دیپلماسی سخن گفت. برای نمونه، از ژانویه 2022، رهبران سیاسی و دیپلماتهای چین و روسیه تقریباً 50 بار ملاقات کردهاند که به طور قابل توجهی بیشتر از دیدارهای دوجانبه در سالیان اخیر است. اگرچه کشورهای کرینک، بازیگران یکسانی نیستند و تفاوتهای قابل توجهی در تواناییها و تمایل آنها برای مشارکت در انواع مختلف همکاری وجود دارد؛ با این حال، دادهها الگوی روشنی از همکاری شتابیافته را نشان میدهد که بیان میکند چگونه این ۴ کشور میتوانند برای به چالش کشیدن ایالات متحده و متحدان آن با هم همکاری کنند.