سعید سحرخیزان سرانجام همان بازیکنی شد که مدتها هواداران آبی منتظرش بودند؛ جرقهای که آرامآرام دارد به شعله تبدیل میشود. مهاجمی که هفتهها در سایه قدم میزد، حالا با ۲ گل پیاپی خودش را از پشت پرده بیرون کشیده و در یکی از حساسترین مقاطع فصل، لبخند را به چهره ساپینتو و هواداران استقلال برگردانده است.
استقلال در دیدار مهم مقابل فولاد، با همان گل یکضرب سحرخیزان پیروز شد و دوباره تاج صدر را بر سر گذاشت اما پشت این گل، قصهای طولانیتر خوابیده است؛ قصه مهاجمی که در ۱۵ بازی رسمی نه فرصت داشت، نه اعتماد کافی و نه آن برق قدیمی را که در اورنبورگ همه را غافلگیر میکرد. تنها گلش در این مدت از روی نقطه پنالتی بود؛ گلی که نمیتوانست تشنگی یک مهاجم جوان را برطرف کند.
اما ناگهان همه چیز تغییر کرد؛ از جدال آسیایی برابر الوصل شروع شد. هنوز زمان زیادی از آغاز بازی نگذشته بود که سحرخیزان با جاگیری درست و ضربهای بینقص، توپ را به عمق دروازه حریف فرستاد و نخستین نشانههای بیداری را نشان داد. چند روز بعد در لیگ، این بار مقابل فولاد، از اشتباه نعمتی بیشترین بهره را برد و در شرایطی که حامد لک برای سد کردن مسیرش پیش آمده بود، خونسرد توپ را از بین پاهای او عبور داد. یک ضربه ساده اما هوشمندانه؛ گلی که ارزشش فراتر از ۳ امتیاز بود.
نکته عجیب این است که هر ۳ گل سحرخیزان برای استقلال نیمه اول به ثمر رسیده؛ گویی موتور او درست همان لحظهای روشن میشود که هنوز همه چیز زیر نور آفتاب بازی است. گل دقیقه ۶ مقابل الوصل، ضربه دقیقه ۳۱ به فولاد و گل وقتهای اضافه نیمه نخست مقابل فجرسپاسی، تصویری روشن میسازد: سحرخیزان متخصص شروع قدرتمند است.
حالا پرسش مهم این است: آیا او میتواند این روند را به نیمههای دوم هم بکشاند یا خیر؟ مهاجمان بزرگ را با نیمه اول نمیشناسند؛ آنها هر لحظه قادرند ورق بازی را برگردانند. این مرحلهای است که سعید باید به آن برسد تا هم خودش رشد کند و هم استقلال نفس عمیقتری بکشد.
با تمام این نشانههای مثبت، سحرخیزان همچنان از نسخه ایدهآل خودش فاصله دارد. بازی با فولاد ۲ صحنه داشت که میتوانست رامین رضاییان و یاسر آسانی را در موقعیتهای طلایی قرار دهد اما تصمیم به تکنوازی گرفت. شاید هیجان گلزنی دوباره، شاید اثبات خود، یا شاید یک لحظه عجله باعث شد آن پاسهای کلیدی را ندهد. ساپینتو هم بخوبی میداند این اشتباهات بخشی از مسیر بلوغ است اما باید زودتر اصلاح شود؛ چون یک مهاجم فقط با گل دیده نمیشود، بلکه با استفاده از موقعیتها در لحظههای حساس ماندگار میشود.
با این حال، همین که مهاجم شماره ۱۱ دوباره بوی گل گرفته، برای استقلال خبر کوچکی نیست. چند روز مانده تا داربی، این بیداری میتواند چیزی باشد که کل آرایش خط حمله ساپینتو را تغییر دهد. استقلال به مهاجمی نیاز داشت که نه فقط بدود، بلکه نیش آخر را هم بزند و حالا نشانههایی میبینیم که شاید این نقش بالاخره روی شانههای سحرخیزان قرار گرفته باشد.
سحر نزدیک شده و اگر باد موافق بوزد، شاید این آغاز یک داستان طولانی باشد.
مهاجم جوان استقلال سرانجام قدم اول را برداشت
آغاز سحر
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها