11/آذر/1404
|
00:21
چرا اسرائیل به دنبال تقویت و فعال‌سازی گروهک‌های تروریستی در غرب و شرق ایران است؟

پیش‌شرط سناریوی تجزیه

حسین کیامنش: جنگ ۱۲ روزه برای رژیم صهیونیستی یک شکست راهبردی بود. همزمان با آغاز ترورها و حملات تجاوزکارانه، اسرائیل انتظار داشت یک آشوب در ایران ایجاد شود و بعد از تبدیل شدن به جنگ داخلی، منجر به براندازی جمهوری اسلامی شود. 
رژیم صهیونیستی در این جنگ نشان داد به جای تکیه صرف بر توانایی نظامی خود، روی ایجاد آشوب و بی‌ثباتی در داخل ایران حساب ویژه‌ای باز کرده است. این رویکرد که در چارچوب دکترین «اتحادهای پیرامونی» تعریف می‌شود، از دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی توسط رهبران این رژیم بویژه دیوید بن‌گوریون طراحی شد. این دکترین بر ایجاد اتحاد با گروه‌های غیرعرب یا اقلیت‌های قومی در منطقه، مانند کردها، بلوچ‌ها و گروه‌های مخالف سیاسی مانند منافقین، برای تضعیف دولت‌های ایران، عراق و سوریه تأکید داشته و دارد. درباره ایران، این استراتژی به معنای بهره‌برداری از تنوع قومیتی و مذهبی برای ایجاد شکاف‌های داخلی و مشغول کردن کشور به درگیری‌های قومی - مذهبی است، به ‌گونه‌ای که توان ملی و منطقه‌ای ایران تضعیف شود. جنگ ۱۲ روزه نمونه‌ بارز اجرای این دکترین بود که در آن اسرائیل تلاش کرد با ترکیب حملات نظامی هدفمند، تحریک جامعه و استفاده از گروهک‌های نیابتی، ایران را به یک بحران داخلی و در نهایت تجزیه سوق دهد.
یکی از محورهای کلیدی این راهبرد، تحریک مردم به آشوب بود. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در اوج جنگ در گفت‌وگویی با شبکه اینترنشنال، به ‌طور مستقیم از مردم ایران خواست علیه حاکمیت قیام کنند. وی با بهره‌گیری از شعار «زن، زندگی، آزادی» و اشاره به نارضایتی‌های اجتماعی، تلاش کرد زمینه را برای ناآرامی‌های داخلی فراهم کند. این فراخوان که در بحبوحه جنگ نظامی مطرح شد، نشان‌‌دهنده تلاش اسرائیل برای تبدیل درگیری نظامی به بحران داخلی بود که می‌توانست انسجام ملی ایران را تضعیف کند.
با همه اینها، اتفاقی که افتاد، دور از انتظار صهیونیست‌ها بود. جامعه ایران فارغ از هر تفکر و سلیقه سیاسی، پشت حاکمیت و رودرروی دشمن خارجی ایستاد؛ موضوعی که محاسبات تل‌آویو را به هم ریخت تا رژیم صهیونیستی به این نتیجه برسد که اساسا بدون یک جنگ داخلی در ایران، هر حمله‌ای محکوم به شکست خواهد بود.
هدف اصلی اسرائیل نه براندازی جمهوری اسلامی، بلکه تجزیه ایران است و سرنگونی جمهوری اسلامی پیش‌شرط آن به شمار می‌رود. مشکل واقعی اسرائیل نه جمهوری اسلامی، بلکه وجود یک دولت - ملت بزرگ، متکثر اما یکپارچه، دارای عمق استراتژیک و توان نظامی بازدارنده است. ابزار اصلی نیز گروهک‌های تجزیه‌طلب و تروریستی فعال در آن سوی مرزهای غربی و شرقی کشورند. این استراتژی در جنگ ۱۲ روزه هم خودش را نشان داد؛ جایی که حمایت علنی و فوری گروهک‌های تروریست کرد از حملات اسرائیل، نه فقط یک موضع سیاسی، بلکه آمادگی عملیاتی برای ورود به صحنه و راه‌اندازی جنگ داخلی بود. گزارش‌های متعدد نشان می‌دهد این گروهک‌ها از جمله حزب پاک، از ساعات اولیه حملات اسرائیل، حمایت‌شان از رژیم صهیونیستی در برابر ایران را اعلام کردند. اورشلیم پست در گزارشی که اخیرا منتشر کرده، گروهک تروریستی پاک را به عنوان یکی از گروه‌های کرد توصیف می‌کند که از همان ابتدا علنا از حملات اسرائیل استقبال کرد و حتی جوانان کرد را به تصرف پایگاه‌های سپاه در استان‌های کردنشین فراخواند.
گروهک‌های تروریستی ضدایرانی با هماهنگی ضمنی یا حتی مستقیم، منتظر فرصتی بودند تا با بهره‌برداری از هرج‌ومرج اولیه ایجاد شده در پی حملات اسرائیل، دست به جنگ داخلی بزنند. حملات هدفمند اسرائیل در روزهای ابتدایی جنگ به پایگاه‌های نظامی ایران در غرب کشور- مناطقی که دقیقا هم‌مرز با اقلیم کردستان عراق و پایگاه‌های این گروهک‌ها هستند-مهر تاییدی بر این هماهنگی است. این حملات، به طور مستقیم راه را برای ورود گروهک‌ها به داخل کشور باز می‌کرد.
البته این هماهنگی را باید بخشی از یک الگوی بزرگ‌تر دانست که اورشلیم‌پست اسرائیل در گزارش‌های اخیر خود به صراحت آن را ترسیم کرده است. بنابر اذعان این رسانه صهیونیستی، «کردها و یهودیان، متحدان طبیعی یکدیگرند» و «کردستیزی پس از یهودستیزی بزرگ‌ترین نفرت منطقه است». با تاکید بر این همانندی، اورشلیم پست پیشنهاد می‌دهد اسرائیل روابطش را با گروه‌های کرد فعال در عراق عمیق‌تر و آمریکا را وادار کند پایگاه‌هایش را در کردستان عراق نگه دارد. اورشلیم پست همچنین به نقل از حسین یزدان‌پناه، سرکرده گروهک تروریستی پاک می‌نویسد «دولت جدید ترامپ باید پایگاه‌های آمریکایی را در کردستان عراق حفظ کند تا ایران را مهار کند. ما برای شکستن هژمونی ایران به اسرائیل و آمریکا و عربستان نیاز داریم».
همزمان با این پیشنهادات اورشلیم پست برای تقویت روابط اسرائیل و گروهک‌های کرد تجزیه‌طلب، گروهک تروریستی جیش‌الظلم اعلام کرده با تمام شاخه‌های مسلح بلوچ در پاکستان و افغانستان ادغام شده تا جبهه‌ای واحد علیه ایران تشکیل دهند. خوش‌باوری است اگر زمان‌بندی این دو اتفاق را تصادفی بدانیم. نقشه راهی که رژیم صهیونیستی برای گروهک‌های ضدایرانی ترسیم کرده، این است که با فعال شدن بیش از پیش علیه ایران، مقدمات هر حمله احتمالی اسرائیل علیه کشورمان را فراهم کنند. 
این نقشه را عبدالله مهتدی، سرکرده گروهک تروریستی کومله در گفت‌وگویی که اخیرا با اینترنشنال داشت، تایید کرد: «مهم‌ترین عاملی که می‌تواند غرب را برای سیاست تغییر رژیم در ایران تشویق کند، عامل مردم است. اگر در ایران جرقه‌ای بخورد و جنبشی آغاز شود مثل «زن، زندگی، آزادی» و کمی تداوم داشته باشد، علاقه غرب برای آنکه کار ایران را (با حمله نظامی) یکسره کند، بیشتر می‌شود».
مهتدی به صراحت اذعان می‌کند وظیفه گروهک‌های تجزیه‌طلب، ایجاد یک بحران یا جنگ داخلی است تا آمریکا و اسرائیل آخرین قدم‌ها برای براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران را بردارند.
یعنی اول گروهک‌های ضدایرانی، غرب و شرق کشور را تهدید می‌کنند و وقتی کشور درگیر جنگ داخلی شد، اسرائیل و آمریکا حملات گسترده خود را آغاز می‌کنند، جمهوری اسلامی سقوط می‌کند و مناطقی از ایران توسط گروهک‌ها جدا می‌شود تا به جای یک ایران واحد و قدرتمند، چند دولت کوچک، ضعیف و وابسته ایجاد شود.
چند هفته پس از توقف جنگ 12 روزه، نشریه نیوزویک در گزارشی که به ‌وضوح از تحلیل‌ها و نظرات کارشناسان صهیونیست و غربی، از جمله «ارن لهاو» و «عفرا بن‌جیو» بهره برده بود، این سوال را مطرح کرد: «اسرائیل چگونه می‌تواند از اختلافات قومی ایران برای درگیر کردن آن در یک جنگ داخلی بهره ببرد؟» این گزارش به ‌طور خاص به پتانسیل گروهک‌های تجزیه‌طلب در مناطق شمال ‌غرب و جنوب‌ شرق ایران اشاره داشت. نیوزویک تأکید کرد گروه‌هایی مانند پژاک، کومله و جیش‌الظلم، به دلیل سازمان‌یافتگی و سابقه فعالیت‌های مسلحانه می‌توانند به‌ عنوان بازوهای نیابتی اسرائیل عمل کنند. این نشریه به‌ صراحت پیشنهاد داد اسرائیل باید از «صرف حرف زدن با مردم ایران» فراتر رود و به تسلیح و پشتیبانی لجستیکی این گروه‌ها بپردازد تا آنها را به ابزارهایی مؤثر برای بی‌ثبات‌سازی ایران تبدیل کند.
همه اینها نشان‌‌دهنده یک تغییر پارادایم در استراتژی اسرائیل نسبت به جنگ 12 روزه است؛ تغییر از ابتدا حمله و بعد تلاش برای جلب حمایت مردمی، به سمت استفاده مستقیم از گروه‌های مسلح برای ایجاد آشوب و سپس حمله نظامی به ایران.

ارسال نظر
پربیننده