
گزارش رسانههای محلی استان فارس حاکی است ویدئویی که در روزهای اخیر با عنوان «هجوم مردم شیراز به سمت نیروی انتظامی برای جلوگیری از دستگیری موتورسواران» در شبکههای اجتماعی بازنشر شده، ارتباطی با شیراز ندارد. این ویدئو ابتدا در برخی رسانههای ضد انقلاب از جمله در رتیوی، آواتودی، پشتپردهها، ایراناینترنشنال، بیان و ایندیپندنت بازتاب یافت و این رسانهها آن را نشانهای از «ناتوانی پلیس در کنترل جامعه»، «مقابله مردم با نیروی انتظامی» و «عصبانیت عمومی نسبت به اقدامات انتظامی» توصیف کردند. پیگیریها نشان میدهد محل وقوع حادثه شهرستان قیر و کارزین بوده و روایتسازی رسانههای ضدانقلاب، با واقعیت میدانی تطابق ندارد.
در این شهرستان، به گزارش اهالی منطقه، پایان هفتهها بویژه روزهای جمعه محل تجمع گروهی از موتورسواران است؛ تجمعهایی که عمدتاً با حضور موتورها و تجهیزات غیرمجاز برگزار میشود و جنبهای هیجانی و نمایشی دارد. نبود سازوکار رسمی، عدم حضور اورژانس، فقدان مسیر استاندارد و پراکندگی جمعیت، این تجمعها را به محیطهایی پرخطر تبدیل میکند. مردم منطقه طی ماههای اخیر بارها نسبت به مزاحمتها و رفتارهای پرخطر این گروهها اعتراض کردهاند.
به گزارش منابع محلی، روز جمعه ۷ آذرماه، مأموران نیروی انتظامی قیر و کارزین بر اساس دستور قضایی و در پی مطالبه مردمی برای رسیدگی به وضعیت موتورسواران فاقد مدارک و ایجاد مزاحمت، وارد محل شدند. بنا بر گزارشها، مأموران در تلاش برای توقف و متفرق کردن جمعی از موتورسواران بودند که چند نفر از افراد حاضر در محل با پرتاب سنگ به سمت نیروهای انتظامی حمله کردند. نیروی انتظامی اعلام کرده است مأموران برای حفاظت از جان خود و حاضران در صحنه، طبق قانون بهکارگیری سلاح، تیراندازی هوایی انجام دادند. بر اساس گزارش پلیس، در این حادثه هیچ فردی آسیب جدی ندید و تنها بخشی از تجهیزات مأموران خسارت دید. تأکید پلیس بر این است که عملیات در چارچوب قانون و با هدف پایان دادن به رفتارهای پرخطر انجام شده است.
بررسی شرایط حادثه نشان میدهد این تجمعها پیشینهای صرفاً هیجانی دارد و مبتنی بر علاقه دستهای از جوانان به موتورسواری است و ارتباطی با اعتراضهای اجتماعی یا تحرکات سیاسی ندارد. به گزارش اهالی منطقه، این اجتماعات از مدتها پیش در همان محیط شکل میگیرد و وقوع تنش میان نیروهای انتظامی و موتورسواران در چنین فضای هیجانی مسبوق به سابقه است.
در مقابل، رسانههای ضدانقلاب تلاش کردند این رخداد محدود را به شکل یک «شورش جمعی علیه پلیس» بازنمایی کنند. این رسانهها با برجستهسازی صحنههای پراکنده از درگیری، آن را به جامعه بزرگنمایی کرده و هدف خود را تحریک شهروندان به نافرمانی، القای ناتوانی دولت در مدیریت امنیت و تشدید بازنمایی رفتارهای هیجانی معرفی کردهاند. این روایتسازیها با جدا کردن ویدئو از زمینه واقعی آن، تلاش میکنند یک حادثه محدود انتظامی را به سطح یک تقابل سیاسی ارتقا دهند. به گزارش منابع محلی، نه محل وقوع رویداد و نه ماهیت آن با روایتی که رسانههای خارجی ارائه دادهاند همخوان نیست.
بازنمایی حادثه قیر و کارزین در رسانههای ضدانقلاب، نمونهای روشن از «تغییر میدان معنایی یک رخداد انتظامی» است؛ یعنی انتقال یک موضوع محدود، محلی و ناشی از رفتارهای هیجانی به حوزهای سیاسی و فراگیر. این تکنیک بر پایه 4 مؤلفه عمل میکند: نخست، جابهجایی جغرافیای حادثه برای ایجاد حس درگیری گسترده در شهر بزرگتری مانند شیراز؛ دوم، حذف زمینههای محلی همچون سابقه تجمعات موتورسواران و مطالبه مردمی برای ساماندهی؛ سوم، برجستهسازی مجموعهای از تصاویر کوتاه برای تولید برداشت «اعتراض ساختاری» و چهارم، نسبت دادن ناتوانی به نیروی انتظامی بدون ارائه داده معتبر. این شیوه روایتسازی با هدف تولید ادراک بیثباتی و تقویت تصور شکاف میان مردم و نیروهای حافظ نظم انجام میشود. در مقابل، دادههای محلی و گزارشهای رسمی نشان میدهد حادثه در چارچوب یک رویارویی محدود با متخلفان و بر اساس مطالبه عمومی رخ داده است.
استمرار شفافیت در ارائه اطلاعات و تقویت اقتدار آرام نیروی انتظامی در مواجهه با تجمعات پرخطر، نقش مهمی در کاهش امکان سوءاستفاده رسانهای از چنین رخدادهایی دارد.