18/آذر/1404
|
01:28
چرا ترکیه در مقابل فشار آمریکا برای توقف واردات انرژی از ایران مقاومت می‌کند

امنیت انرژی انتخاب راهبردی آنکارا

گروه اقتصادی: ترکیه در شرایطی که ایالات‌متحده فشارهای فزاینده‌ای برای کاهش وابستگی این کشور به گاز ایران و روسیه اعمال می‌کند، همچنان بر ادامه واردات گاز از ایران پای می‌فشارد. در همین رابطه آلپ ارسلان بیرقدار، وزیر انرژی ترکیه اخیرا در گفت‌وگو با خبرنگاران اعلام کرد « این کشور به گاز ایران و روسیه نیازمند است».
قرارداد ۲۰ ساله صادرات گاز میان تهران و آنکارا که اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی امضا شد، سالانه ۱۰ میلیارد مترمکعب گاز را از طریق خط لوله به ترکیه منتقل می‌کند و تا میانه سال ۲۰۲۶ اعتبار دارد. این توافق برای ترکیه نه‌تنها یک قرارداد تجاری، بلکه ستون مهمی در امنیت انرژی‌اش محسوب می‌شود، چرا که ایران پس از روسیه دومین تأمین‌کننده بزرگ گاز این کشور است و نزدیک به ۱۷ درصد واردات گاز ترکیه را تشکیل می‌دهد.
ایالات متحده پس از جنگ اوکراین تلاش کرده متحدان خود را به سمت کاهش واردات انرژی از روسیه و ایران سوق دهد و جایگزینی آن با LNG آمریکا و قطر را پیشنهاد کرده است. ترکیه نیز در همین راستا قراردادهایی برای واردات بلندمدت LNG با شرکت‌های آمریکایی و اروپایی امضا کرده، از جمله توافق ۲۰ ساله با شرکت Mercuria برای واردات سالانه 4 میلیارد مترمکعب LNG از سال ۲۰۲۶. با این حال، جایگزینی کامل گاز خط لوله ایران با LNG به دلیل هزینه‌های بالای زیرساختی و حمل‌ونقل، برای ترکیه دشوار و پرهزینه خواهد بود.
گاز ایران به دلیل نزدیکی جغرافیایی و هزینه پایین انتقال، با قیمتی در محدوده ۳ تا ۴ دلار به ازای هر میلیون بی‌تی‌یو به ترکیه عرضه می‌شود؛ رقمی که در مقایسه با قراردادهای مشابه منطقه‌ای، یکی از پایین‌ترین نرخ‌ها برای ترکیه به شمار می‌رود و مزیت اقتصادی قابل توجهی ایجاد می‌کند.
در مقابل، واردات گاز از آمریکا به شکل LNG هزینه‌ای بسیار بالاتر دارد. هرچند قیمت پایه گاز طبیعی در هاب هنری آمریکا دسامبر ۲۰۲۵ حدود 4.9 دلار به ازای هر میلیون بی‌تی‌یو ثبت شده است اما برای رساندن این گاز به ترکیه باید مراحل پرهزینه‌ای طی شود، مایع‌سازی و حمل دریایی که حدود ۳ تا ۴ دلار هزینه دارد و سپس ذخیره‌سازی و تبدیل مجدد به گاز که ۲ تا ۳ دلار دیگر به هزینه‌ها اضافه می‌کند. در نتیجه، قیمت نهایی LNG آمریکا برای ترکیه بین ۱۰ تا ۱۲ دلار به ازای هر میلیون بی‌تی‌یو تمام می‌شود؛ تقریباً 3 برابر نرخ گاز خط لوله ایران.
محاسبات نشان می‌دهد واردات سالانه ۱۰ میلیارد مترمکعب گاز ایران معادل حدود ۳۶۰ میلیون میلیون بی‌تی‌یو است. با در نظر گرفتن اختلاف میانگین ۷ دلاری بین گاز ایران و LNG آمریکا، ترکیه سالانه حدود 2.5 میلیارد دلار صرفه‌جویی می‌کند. این رقم با توجه به نوسانات بازار و هزینه‌های جانبی می‌تواند تا ۶ میلیارد دلار نیز افزایش یابد و نشان‌دهنده اهمیت راهبردی واردات گاز ایران در کاهش هزینه‌های انرژی ترکیه است.
این تفاوت قیمتی نه‌تنها از منظر اقتصادی، بلکه از نظر ژئوپلیتیک نیز اهمیت دارد. واردات گاز خط لوله ایران برای ترکیه به معنای امنیت انرژی پایدار و کاهش فشار مالی بر اقتصاد داخلی است. در مقابل، جایگزینی کامل با LNG آمریکا فشار سنگینی بر بودجه این کشور وارد خواهد کرد و مسیر ترکیه برای تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه‌ای را دشوار می‌کند.
* دلایل اصرار ترکیه بر ادامه خرید گاز از ایران
اصرار ترکیه بر ادامه خرید گاز از ایران دلایل متعددی دارد. 
نخست، وابستگی شدید این کشور به واردات انرژی است؛ ترکیه حدود ۹۹ درصد گاز مصرفی خود را وارد می‌کند و هرگونه قطع ناگهانی می‌تواند بحران جدی ایجاد کند.
 دوم، مزیت جغرافیایی ایران است؛ گاز از طریق خط لوله و با هزینه حمل پایین وارد می‌شود، در حالی که LNG نیازمند پایانه‌های گران‌قیمت و هزینه‌های بالاتر است. می‌توان ادعا کرد گاز ایران برای ترکیه حدود 3 برابر ارزان‌تر از LNG آمریکا تمام می‌شود و همین اختلاف قیمتی سالانه میلیاردها دلار صرفه‌جویی به همراه دارد. این واقعیت دلیل اصلی اصرار آنکارا بر ادامه واردات گاز از ایران است؛ همکاری انرژی با تهران نه‌تنها به موازنه تجاری 2 کشور کمک می‌کند، بلکه برای ترکیه یک مزیت راهبردی در مسیر دستیابی به جایگاه هاب انرژی منطقه‌ای محسوب می‌شود.
سوم، سیاست تنوع منابع انرژی است؛ آنکارا تلاش دارد واردات خود را از ایران، روسیه، آذربایجان و همچنین LNG آمریکا و قطر به‌ طور همزمان مدیریت کند تا به یک هاب انرژی منطقه‌ای تبدیل شود. 
چهارم، ملاحظات سیاسی است؛ ترکیه نمی‌خواهد با قطع کامل واردات از ایران و روسیه روابط منطقه‌ای خود را تضعیف کند و در عین حال سعی دارد همکاری با آمریکا را نیز حفظ کند.
با نزدیک شدن به پایان قرارداد در سال ۲۰۲۶، ترکیه احتمالاً به دنبال تمدید یا بازنگری در شرایط توافق خواهد بود. تحلیل‌ها نشان می‌دهد آنکارا ممکن است حجم واردات از ایران را کاهش دهد تا فضای بیشتری برای همکاری در بخش گازی سایر کشورها ایجاد کند اما قطع کامل واردات بعید به نظر می‌رسد. ایران نیز به دلیل رویکرد توسعه روابط اقتصادی با کشورهای همسایه علاقه‌مند به تمدید قرارداد خواهد بود.
اصرار ترکیه بر ادامه خرید گاز از ایران در واقع بازتاب سیاست موازنه‌گرایی انرژی این کشور است. آنکارا می‌کوشد همزمان روابط خود با واشنگتن را حفظ کند و از مزایای اقتصادی همکاری با ایران و روسیه بهره‌مند شود. این سیاست چندجانبه ترکیه را در موقعیتی میان شرق و غرب قرار داده است.
ترکیه در سال‌های اخیر بارها اعلام کرده است هدف‌گذاری روابط اقتصادی با ایران را در سطح ۳۰ میلیارد دلار تجارت سالانه دنبال می‌کند. این هدف در شرایطی مطرح می‌شود که روابط اقتصادی 2 کشور تحت تأثیر فشارهای آمریکا و محدودیت‌های بانکی با چالش‌های جدی مواجه بوده است. در چنین فضایی، انرژی و بویژه واردات گاز از ایران، به‌ عنوان یکی از ستون‌های اصلی موازنه تجاری میان 2 کشور عمل می‌کند و می‌تواند به تحقق این هدف کمک کند. در واقع گاز و فرآورده‌های انرژی می‌توانند حجم تجارت را به ‌طور قابل توجهی افزایش دهند و زمینه را برای توسعه سایر بخش‌ها فراهم کنند. به بیان دیگر، گاز ایران برای ترکیه نه‌تنها یک منبع انرژی، بلکه یک ابزار تنظیم‌کننده روابط اقتصادی است که به تحقق هدف‌گذاری کلان 2 کشور کمک می‌کند.
* رویکرد هاب انرژی شدن ترکیه
ترکیه در سال‌های اخیر بارها اعلام کرده است قصد دارد به یک هاب انرژی منطقه‌ای تبدیل شود؛ جایگاهی که نه‌تنها نیازهای داخلی این کشور را پوشش دهد، بلکه امکان تأمین بخشی از انرژی مورد نیاز اروپا را نیز فراهم کند. تحقق چنین هدفی مستلزم دسترسی پایدار به منابع متنوع انرژی و ایجاد شبکه‌ای گسترده از خطوط انتقال است. در این میان، همکاری با ایران جایگاهی کلیدی دارد.
ایران به ‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر گاز طبیعی جهان، ظرفیت بالایی برای تأمین انرژی دارد. خط لوله موجود میان 2 کشور و قراردادهای بلندمدت صادرات گاز، ترکیه را در موقعیتی قرار داده که می‌تواند از این منبع به‌عنوان پشتوانه‌ای برای تثبیت جایگاه خود در بازار انرژی اروپا استفاده کند. در واقع، اگر ترکیه بخواهد نقش یک هاب انرژی را ایفا کند، نیازمند منابعی است که هم از نظر حجم و هم از نظر استمرار عرضه قابل اتکا باشند؛ ویژگی‌هایی که گاز ایران به‌خوبی داراست.
از سوی دیگر، اروپا پس از بحران اوکراین و کاهش واردات از روسیه، به دنبال منابع جایگزین مطمئن است. ترکیه با بهره‌گیری از موقعیت ژئوپلیتیک خود می‌تواند مسیر انتقال انرژی از خاورمیانه به اروپا را مدیریت کند اما این نقش تنها زمانی عملیاتی خواهد شد که آنکارا بتواند همکاری پایدار با ایران را حفظ کند و گاز ایران را به‌عنوان بخشی از سبد صادراتی خود به اروپا عرضه کند.
به بیان دیگر، ترکیه بدون مشارکت ایران نمی‌تواند به ‌طور کامل به هدف هاب انرژی شدن دست یابد. منابع آذربایجان و واردات LNG از آمریکا و قطر هرچند بخشی از نیازها را پوشش می‌دهند اما برای تثبیت جایگاه ترکیه در بازار اروپا کافی نیستند. ایران با ذخایر عظیم و موقعیت جغرافیایی نزدیک، حلقه‌ای حیاتی در این زنجیره است.
اگر ترکیه بخواهد به یک بازیگر اصلی در تأمین انرژی اروپا تبدیل شود، همکاری با ایران نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. استمرار واردات گاز از ایران و توسعه مسیرهای انتقال، می‌تواند به آنکارا امکان دهد تا هم نیاز داخلی خود را مدیریت کند و هم به هدف بلندپروازانه تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه‌ای و شریک راهبردی اروپا نزدیک‌تر شود.
ترکیه با وجود فشارهای آمریکا، همچنان به واردات گاز از ایران ادامه می‌دهد زیرا قرارداد ۲۰ ساله تا سال ۲۰۲۶ معتبر است و جایگزینی کامل آن با LNG آمریکا و قطر هم از نظر اقتصادی و هم از نظر زیرساختی دشوار خواهد بود. آینده این قرارداد به توان ایران در ارائه شرایط رقابتی و به سیاست ترکیه در تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه وابسته است. در هر صورت، اصرار ترکیه بر ادامه خرید گاز از ایران نشان‌دهنده واقعیت نیاز انرژی و محدودیت‌های ژئوپلیتیک آنکارا است.

ارسال نظر