|
دیوان عالی آمریکا حکم به مصونیت ترامپ از اتهامات مربوط به حوادث 6 ژانویه داد
تبرئه شورشی ژانویه
گروه بینالملل: در عرض چند روز دومین خبر بد به بایدن و کمپین انتخاباتی رئیسجمهور آمریکا رسید؛ «دونالد ترامپ» رقیب بایدن در انتخابات ریاستجمهوری از اتهاماتش درباره 4 پرونده در دیوان عالی آمریکا تبرئه شد تا با توان بیشتر برای پیروزی بر بایدن به مبارزات انتخاباتی خود ادامه دهد.
دیوان عالی ایالات متحده آمریکا روز دوشنبه اول ژوئیه (۱۱ تیر) حکم داد نمیتوان دونالد ترامپ را به دلیل اقداماتی که در چارچوب اختیارات قانون اساسی به عنوان رئیسجمهور انجام داده است، تحت پیگرد قانونی قرار داد، البته قضات همزمان گفتهاند این مصونیت برای «اعمال خصوصی» وی معتبر نیست.
دیوان عالی آمریکا با ۶ رای موافق در مقابل ۳ رای مخالف اعلام کرد در حالی که رؤسای جمهور سابق میتوانند در چارچوب اختیارات قانونی خود اقداماتی انجام دهند و از مصونیت برخوردار هستند اما برای اقدامات خصوصی از مصونیت برخوردار نیستند.
«جان رابرتز» قاضی ارشد دیوان عالی آمریکا درباره این حکم به خبرگزاری رویترز گفت: «ما به این نتیجه رسیدیم که بر اساس ساختار قانون اساسی، ماهیت قدرت ریاستجمهوری ایجاب میکند رئیسجمهور سابق از تعقیب کیفری برای اقدامات رسمی در دوران تصدی خود مصونیت داشته باشد». رابرتز افزود: «حداقل با توجه به اختیارات اصلی ریاستجمهوری در قانون اساسی، این مصونیت باید مطلق باشد».
ترامپ پس از حکم دیوان عالی آمریکا، آن را یک پیروزی بزرگ برای دموکراسی دانست. این حکم، محاکمه ترامپ به دلیل توطئه برای تغییر نتیجه انتخابات سال ۲۰۲۰ را به تعویق میاندازد. ترامپ متهم است ادعاهایی دروغین درباره تقلب در انتخابات سال ۲۰۲۰ آمریکا مطرح کرده، ایالات متحده آمریکا را فریب داده، حقوق شهروندی را نقض کرده و همچنین مقامات وقت را برای تغییر نتایج انتخابات تحت فشار قرار داده است.
دیوان عالی 4 گروه از اتهامات مندرج در کیفرخواست ترامپ را تحلیل کرد. این اتهامات عبارت است از: گفتوگوهای ترامپ با مقامات وزارت دادگستری پس از انتخابات ۲۰۲۰، فشار ترامپ بر «مایک پنس» معاون رئیسجمهور وقت برای جلوگیری از تایید پیروزی بایدن در انتخابات توسط کنگره، نقش ترامپ در جمعآوری رایدهندگان جعلی طرفدار خود برای استفاده در فرآیند صدور گواهینامه و رفتار او مربوط به حمله ۶ ژانویه ۲۰۲۱ به ساختمان کنگره آمریکا توسط حامیانش.
دیوان عالی آمریکا اعلام کرد ترامپ کاملا در گفتوگو با مقامات وزارت دادگستری مصون است. این دادگاه همچنین اعلام کرد ترامپ در رابطه با تعاملات خود با مایک پنس نیز «مصونیت» دارد. با این حال درباره ۲ مورد اتهام دیگر، دیوان عالی تصمیمگیری درباره مصونیت ترامپ را به دادگاههای پایینتر واگذار کرد.
این نخستینبار از زمان شکلگیری آمریکا در قرن هجدهم است که دیوان عالی این کشور اعلام میکند روسایجمهور سابق این کشور در هر موردی از اتهامات جنایی مصون هستند.
اکثریت محافظهکار دیوان عالی شامل ۳ قاضی است که ترامپ آنها را منصوب کرده است. تصمیم دیوان عالی آمریکا به این معناست که این پرونده مشخص تا پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که 5 نوامبر برگزار میشود، به تعویق خواهد افتاد اما سخنگوی کمپین انتخاباتی جو بایدن، رئیسجمهور فعلی آمریکا گفت ترامپ «فکر میکند بالاتر از قانون است».
این خبر برای ترامپ یک معجزه انتخاباتی است. بعد از نمایش ضعیف جو بایدن مقابل ترامپ در نخستین مناظره انتخاباتی، این دومین ضربه مهلک به بایدن در مبارزات انتخاباتی بود. بایدن در سخنانش به حمله روز ششم ژانویه ۲۰۲۱ به ساختمان کنگره اشاره کرد و از آن به عنوان «یکی از سیاهترین روزها در تاریخ آمریکا» نام برد. وی گفت: «مردم آمریکا باید تصمیم بگیرند آیا میخواهند یک بار دیگر برای ریاستجمهوری به ترامپ اعتماد کنند، آن هم حالا با دانستن این نکته که او تشویق شده تا هر کاری را، هر موقع که دوست دارد، انجام دهد؟».
رئیسجمهور آمریکا تأکید کرد شهروندان این کشور «حق» دارند قبل از اینکه از آنها خواسته شود تا امسال به پای صندوقهای رای بروند، «در مورد آنچه روز ششم ژانویه رخ داد، پاسخ بگیرند». به گفته بایدن، حالا به واسطه حکم دیوان عالی این امر «به احتمال بسیار بسیار زیاد امکانپذیر نیست» و محاکمه ترامپ تا پیش از انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر، رخ نخواهد داد.
وی گفت: «در آمریکا پادشاه نداریم. هر کدام از ما مقابل قانون برابریم. هیچکس، هیچکس بالاتر از قانون نیست، حتی رئیسجمهور. من به حدود اختیارات ریاستجمهوری که 3 سال و نیم است در اختیار دارم، احترام میگذارم. اما هر رئیسجمهوری، از جمله دونالد ترامپ الان دیگر آزاد است که قانون را نادیده بگیرد. من با چیزی که قاضی سوتومایر (یکی از 9 قاضی دیوان عالی که گرایشات لیبرال دارد) امروز نوشت موافقم. او گفت حالا رئیسجمهور پادشاهی است که فراتر از قانون است. با وجود ترس برای دموکراسیمان، من مخالفم. خب! حالا مردم آمریکا هم باید مخالفت کنند؟ من که
مخالفم!»
این در حالی است که «مایک جانسون» رئیس جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در مصاحبه با شبکه خبری فاکسنیوز، سخنان بایدن را «خطرناک و نفرتانگیز» خواند و رئیسجمهور کنونی را به «تلاش در جهت تضعیف دیوان عالی» متهم کرد.
«سونیا سوتومایر» یکی از ۳ قاضی دیوان عالی که با این حکم مخالفت کرده بود، روز دوشنبه هنگام قرائت متن انتقادی این ۳ قاضی هشدار داد حکم دیوان عالی اکنون به رئیسجمهور قدرتی میبخشد که او را «به پادشاهی بالاتر از قانون» تبدیل میکند. ترامپ در مقابل با انتشار پستی در شبکه اجتماعیاش به نام «تروث» از این حکم استقبال کرد و آن را «یک پیروزی بزرگ برای قانون اساسی و دموکراسی» آمریکا خواند.
از طرفی وضعیت رقابتهای انتخاباتی در آمریکا هم بشدت در هالهای از ابهام قرار دارد. نتایج یک افکارسنجی جدید نشان میدهد دونالد ترامپ در مناظره انتخاباتی با اختلاف ۲ به یک بهتر از جو بایدن عمل کرد و از هر ۱۰ پاسخدهنده، ۶ نفر گفتند فکر نمیکنند رئیسجمهور فعلی آمریکا بتواند دوره احتمالی 4 ساله دوم ریاستجمهوری خود را به پایان برساند. بر اساس این نظرسنجی، بهرغم عملکرد ضعیف بایدن در مناظره، ترامپ هم از نظر بینندگان، فردی مانده در گذشته و علاقهمند به خود، نه مردم آمریکا توصیف شد.
اکثر پاسخدهندگان گفتند ترامپ به جای «افرادی مثل من»، «برای خودش» میجنگد و به جای «همه آمریکاییها» با «پایگاه» خودش صحبت میکند، در حالی که شرکتکنندگان در نظرسنجی به بایدن در هر ۲ ویژگی امتیاز مثبت دادند. آنها همچنین ارزیابی کردند بعید است او دوره دوم ریاستجمهوری احتمالی خود را به پایان برساند و عملکردش به طور کلی بسیار پایینتر از ترامپ بود.
***
مجری بیبیسی: ترامپ را بکشید!
یک مجری شبکه خبری «بیبیسی» با اشاره به حکم دیوان عالی آمریکا درباره مصونیت قانونی «دونالد ترامپ»، پیشنهاد قتل رئیسجمهور سابق آمریکا را مطرح کرد. «دیوید آرونوویچ» مجری خبری بیبیسی در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس خواستار کشتن «دونالد ترامپ» نامزد انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا شد. او سپس در مواجهه با انتقادهای گسترده از این اظهارات خود، پیامش را حذف و آن را یک «شوخی» عنوان کرد. آرونوویچ که مجری یکی از برنامههای شبکه خبری بیبیسی است، در این پیام نوشته بود: «اگر به جای بایدن بودم، فرصت را از دست نمیدادم و ترامپ را به دلیل تهدیدی که برای امنیت آمریکا دارد، میکشتم». او در این پیام به حکم اخیر دیوان عالی آمریکا اشاره کرد که دستکم حدی از مصونیت قانونی را برای ترامپ در نظر گرفته است. پیام این مجری با واکنشهای گستردهای در فضای مجازی روبهرو شد و کاربران او را به ترویج خشونت متهم کردند. آرونوویچ اما مدعی شد پیامش «بهوضوح طنز» بوده است.
ارسال به دوستان
خرازی اعلام کرد در صورتی که غرب مکانیسم ماشه را فعال کند، واکنش شدیدی دریافت میکند
هشدار هستهای
* اگر ایران با تهدید وجودی مواجه شود مجبور خواهیم بود دکترین خود را تغییر دهیم
گروه سیاست خارجی: روزنامه فایننشالتایمز گزارش داد دکتر سیدکمال خرازی در گفتوگو با این روزنامه اعلام کرده جمهوری اسلامی ایران تمایلی به وقوع جنگ منطقهای ندارد و از آمریکا، متحد اصلی رژیم صهیونیستی خواسته به آن برای جلوگیری از گسترش بیشتر تنشها فشار بیاورد. او در پاسخ به اینکه آیا ایران در صورت درگرفتن جنگی تمامعیار، به حمایت نظامی از حزبالله لبنان خواهد پرداخت، گفت: «تمام مردم لبنان، کشورهای عربی و اعضای محور مقاومت، از لبنان در مقابل اسرائیل حمایت خواهند کرد».
خرازی در این گفتوگو بیان کرد: «احتمال گسترش این جنگ به کل منطقه وجود خواهد داشت که تمام کشورهای آن، از جمله ایران درگیر آن خواهند شد. در چنین وضعیتی، ما هیچ انتخابی جز حمایت از حزبالله با تمام امکانات نخواهیم داشت». وی افزود: «گسترش جنگ به نفع هیچ کس، نه ایران و نه آمریکا نیست». نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل، مستقر در نیویورک، پیشتر با انتشار پیامی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس هشدار داد حمله گسترده رژیم صهیونیستی به لبنان به یک جنگ تمامعیار تبدیل خواهد شد. در این پیام آمده است: «اگر چه ایران تبلیغات رژیم صهیونیستی مبنی بر قصد حمله به لبنان را جنگ روانی میداند اما در صورت دست زدن به یک تهاجم نظامی تمامعیار، جنگی نابودکننده رخ خواهد داد. تمام گزینهها، از جمله مشارکت کامل همه جبهه مقاومت روی میز است». نمایندگی ایران در سازمان ملل پیش از این نیز در پیامی در شبکه مجازی نوشته بود: هر تصمیم نابخردانهای توسط رژیم اشغالگر اسرائیل که ناظر به نابودی زیرساختهای لبنان و منطقه اشغالی ۱۹۴۸ باشد، منطقه را وارد جنگ جدیدی میکند.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی همچنین گفت جمهوری اسلامی ایران در صورتی که مذاکرات غیرمستقیم با واشنگتن منجر به بازگشت دوباره این کشور به توافق هستهای شود، حاضر به برگزاری این مذاکرات خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران پس از خروج آمریکا از توافق هستهای (برجام) در سال ۲۰۱۸، متحمل شدن تحریمهای بازگرداندهشده آمریکا و بدعهدی شرکای اروپایی برجام در عمل به تعهداتشان در زمینه کاهش تاثیر این تحریمها و عادیسازی روابط تجاری با ایران، بهتدریج، به عنوان اقدامات جبرانی، اجرای تعهدات هستهای خود را ذیل این توافق کاهش داد.
برجام محدودیتهایی را برای فعالیتهای هستهای ایران در ازای رفع تحریمها ایجاد کرده بود. تلاشها برای احیای این توافق نیز که با خروج یکجانبه آمریکا ضعیف شد، از جمله در مذاکرات وین که از مارس ۲۰۲۱ آغاز شد و پس از یک سال دچار وقفه شد، تاکنون به نتیجه نرسیده است.
اقدامات جبرانی ایران در چارچوب بند ۳۶ برجام بود. مقامات ایران تاکید کردهاند این اقدامات برگشتپذیر است و به محض بازگشت طرفین توافق به پایبندی به تعهداتشان، ایران این اقدامات را به حالت قبل بازمیگرداند و اجرای تعهدات خود را از سر میگیرد.
خرازی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره ادعای غرب و رژیم صهیونیستی درباره وجود اهداف نظامی در برنامه هستهای ایران گفت: «ما قصد ساختن تسلیحات اتمی را نداریم.».
او همچنین تکرار کرد اگر ایران با تهدید وجودی مواجه شود، «طبعا ما مجبور خواهیم بود دکترین خود را تغییر دهیم». مقامات ایران تاکید کردهاند تولید و بهکارگیری تسلیحات اتمی جایی در برنامه دفاعی ایران ندارد و ماهیت برنامه هستهای ایران صرفا صلحآمیز است. وی افزود که اگر غرب تصمیم بگیرد مکانیسم ماشه (بازگردانی یکباره تحریمهای سازمان ملل علیه ایران) را برای بازگردانی تحریمهای لغوشده تحت توافق هستهای به کار بندد، «واکنش شدیدی از ایران از نظر تغییر در راهبرد هستهای آن دریافت خواهد کرد». خرازی در پایان بیان کرد: «تاکنون، ما تصمیمی برای غنیسازی بیشتر از ۶۰ درصد نداشتهایم اما تلاش کردهایم تجربیات خود را با استفاده از دستگاهها و تنظیمات مختلف گسترش دهیم».
ارسال به دوستان
استقبال پرشور مردم تهران از خانوادههای شهدای نبرد توفان الاقصی
همدلی با غزه
مراسم استقبال پرشور از کاروان بازماندگان شجاع و غیرتمند کربلای غزه با عنوان «با غزه تا پیروزی» همزمان با سالگرد جنایت تاریخی هدف قرار دادن هواپیمای مسافری توسط ناو جنگی آمریکا در میدان فلسطین تهران برگزار شد. روز گذشته مردم انقلابی تهران میزبان جمعی از خانوادههای شهدای فلسطین و غزه بودند و از بازماندگان شجاع و غیرتمند کربلای غزه استقبال گسترده کردند. حضور این خانوادههای شهدا برای نخستینبار که بعضا 70 شهید تقدیم مقاومت کردهاند، فرصت مناسبی برای اظهار همدلی و حمایت همهجانبه ملت ایران از فلسطین بود. در این مراسم شهروندان تهرانی در صفوف فشرده با حضور اقشار مختلف بویژه جوانان و نوجوانان، همراه با پیامهای تبلیغی بار دیگر حمایت خود را از فلسطین و غزه مظلوم به گوش جهانیان رساندند و با سر دادن شعار مرگ بر اسرائیل، مرگ بر آمریکا و برافراشتن پرچمهای جبهه مقاومت از بازماندگان شهدای غزه در تهران استقبال کردند. در این مراسم سیدمجتبی ابطحی، رئیس دبیرخانه کنفرانس فلسطین مجلس شورای اسلامی گفت: همزمان با سالگرد جنایت تاریخی هدف قرار دادن هواپیمای مسافری ایران از سوی ناو جنگی آمریکا و شهادت 290 نفر از مسافران ایرباس ایرانی، میزبان یکصد نفر از خانواده شهدا و بازماندگان نبرد توفان الاقصی در تهران هستیم. وی افزود: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نخستین هیات خارجی که به ایران آمد هیاتی از مردم فلسطین بود و بعد از عملیات توفان الاقصی، حضرت آیتالله خامنهای نخستین رهبری در جهان بودند که از این مردم مظلوم اما مقاوم حمایت کردند و آنان را ستودند. ابطحی افزود: امروز به برکت انقلاب اسلامی و مقاومت، جهان جدیدی در حال شکلگیری است که در دانشگاههای آمریکا و اروپا نتایج آن را میبینیم و از سوی رهبر انقلاب خطاب واقع شدند که در سمت صحیح تاریخ ایستادهاید. رئیس دبیرخانه کنفرانس فلسطین مجلس شورای اسلامی افزود: 9 ماه است اسرائیل لبنان را تهدید و اعلام میکند میخواهد آنجا را به عصر حجر بازگرداند اما در حال حاضر شمال سرزمینهای اشغالی به سرزمین ارواح تبدیل شده است. همچنین در این مراسم همسر شهید امیرعبداللهیان گفت: درود بر شما مردم استوار و مقتدر فلسطین که داغ مصیبت خانواده خود بر اثر جنگ، قحطی و گرسنگی را دیدید و همچنان استوار ایستادهاید. وی افزود: بدانید هر رزمندهای که سلاح در دست میگیرد و در مقابل مستکبران میایستد، دعا و ثنای امام خامنهای را پشت سر خود دارد. همسر شهید امیرعبداللهیان افزود: ایستادگی شما مثالزدنی است و انشاءالله ظلم و مصیبتی که بر شما روا شده است، با تمسک و توسل به قرآن التیام خواهد یافت. امروز به واسطه جنایات صهیونیستها، مساله فلسطین در صدر اخبار جهان است. وی در پایان گفت: شهید امیرعبداللهیان وحدت میدانها و جریانهای مقاومت را رمز پیروزی در میدان نبرد میدانست و با وحدت میان میدان دیپلماسی، میدان مقاومت و میدان سیاسی، پیروزی بزرگی را نصیب مقاومت کرد.
* ایران پشتیبان فلسطین و مردم غزه است
عبدالله زکی عبدالله، شهروند فلسطینی در این مراسم گفت: «من تمام اعضای خانوادهام را در جنگ غزه از دست دادهام، فرزندانم در جنگ غزه شهید شدند و مادر و پدر و برادرم و خواهرم نیز به جرگه شهدای غزه پیوستند». این شهروند فلسطینی که به همراه کاروان اصحاب توفان، خانواده شهدای جنگ غزه به ایران سفر کرده است، در گفتوگو با خبرنگار دانشجو گفت: من تمام اعضای خانوادهام را در جنگ غزه از دست دادهام؛ فرزندانم در جنگ غزه شهید شدند و مادر و پدر و برادرم و خواهرم و همسران خواهرانم و کودکانشان نیز شهید شدند. وی ادامه داد: آنچه در غزه رخ داده، نسلکشی و قحطی بوده و هنوز هم ادامه دارد. وی ادامه داد: مردم تهران با گلهای سرخ و دلهایی پاک از ما استقبال کردند. به خدا قسم میخورم که ما شما، مردم تهران و مردم ایران را دوست داریم، زیرا شما پشتیبان مردم فلسطین و مردم غزه هستید.
* محکم تا آخر پای مردم فلسطین هستیم
فرمانده نیروی هوافضای سپاه دوشنبه در جمع خانوادههای شهدای غزه که به ایران آمدهاند، گفت: محکم تا آخر پای شما هستیم و هر کاری که در توانمان باشد در حمایت از عزیزان فلسطینی انجام خواهیم داد. سردار امیرعلی حاجیزاده اظهار کرد: همانگونه که از سلاحهای عزیزان ما در فلسطین و لبنان و جاهای دیگر معلوم است، دیگر مشخص است در واقع از طریق ایران کمک و تغذیه میشوند و از هر کاری که از ما بربیاید کوتاهی نکردیم و کوتاهی نخواهیم کرد. وی ادامه داد: در هر بخشی که توان داشته باشیم، تا پای جان، پای مقاومت و مردم فلسطین هستیم و خواهیم بود. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند قطعا ملت فلسطین پیروز است. استقامت و مقاومت شما واقعا قابل وصف نیست. اینکه کسانی بین شما هستند که ۳۰ تا ۴۰ شهید دادهاند، برای غیرفلسطینیان قابل فهم نیست؛ این مقاومت و موفقیت شما مبارک باشد. وی تاکید کرد: مطمئن باشید شما مسیر تاریخ جهان را تغییر میدهید و این اتفاق خواهد افتاد. شما تاریخ منطقه و جهان را تغییر خواهید داد. محکم تا آخر پای شما هستیم و هر کاری که در توان ما باشد در حمایت از عزیزان فلسطین انجام خواهیم داد.
ارسال به دوستان
وزیر راه و شهرسازی: ترانزیت جادهای در دولت سیزدهم به ۳۳ میلیون تن رسید
گزارش راههای پیشرفت
وزیر راه و شهرسازی در شبکه ایکس نوشت: ترانزیت جادهای از قلمرو مرزهای کشور در ۳۳ ماه دولت سیزدهم به 32.97 میلیون تن رسید که در مقایسه با ۳۳ ماه دولت قبل که عدد 17.45 میلیون تن ثبت شده است، رشد ۸۹ درصدی داشته است. با پیگیریهای رئیسجمهور شهید جهش و رکورد ترانزیتی از قلمرو مرزهای کشور به ثبت رسید. وی در توئیت دیگری یادآور شد: از دیگر دستاوردهای دولت شهید جمهور در حوزه ترانزیت جادهای میتوان به افزایش میزان ترانزیت جادهای در سال ۱۴۰۲ که 14.75 میلیون تن بوده است نام برد که نسبت به سال ۱۴۰۱ شاهد رشد ۵۸ درصدی در آن بودیم. وی افزود: در ۳ ماه ابتدای سال ۱۴۰۳ نیز شاهد رشد ۶۹ درصدی ترانزیت نسبت به مدت مشابه سال قبل بودهایم.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» اظهارات مشاور اقتصادی پزشکیان را تحلیل و بررسی کرد
ستاد گرانی
گروه اقتصادی: مشاور اقتصادی مسعود پزشکیان روز گذشته اظهار کرد: در دولت مسعود پزشکیان، دولت مداخله خود را در بازار کاهش داده و اجازه میدهد بازارها به صورت آزادانه عمل کنند. علی طیبنیا به عنوان نمونه بازار سرمایه را مثال زد و آن را بازاری آزاد خواند که عرضه و تقاضا قیمت انواع داراییها را در آن مشخص کند.
* حمایت از واردات و سرکوب صادرات با نرخ تسعیر ۶۰ هزار تومانی
مشاور اقتصادی مسعود پزشکیان همچنین از فروش ارز شرکتهای بزرگ در سامانه نیما (حدود ۴۰ هزار تومان) انتقاد کرد و خواستار آزادسازی آن شد. این عملکرد به معنای فروش ارز شرکتهای بزرگ به قیمت ۶۰ هزار تومان است.
حتما باید مد نظر داشت که نیازهای ارزی برای واردات مواد اولیه واحدهای تولیدی با نرخ ارز نیمایی ۴۰ هزار تومانی تأمین میشود و وعده طیبنیا به معنای افزایش حداقل ۵۰ درصدی نرخ ارز مواد اولیه در همان ابتدای دولت احتمالی پزشکیان خواهد بود.
شایان ذکر است هیچ نظام اقتصادیای اینگونه عمل نمیکند و تقریبا در تمام نظامهای اقتصادی سازوکارهایی را برای حمایت از اقشار کمتر برخوردار یا فعالیتهای صنعتی در نظر میگیرند. اصولا نظریه بازار آزاد مطلق از دیدگاه اکثر نظامهای اقتصادی جهان غیرقابل اجرا و مغایر عدالت عمومی است و معمولا کشورهای غربی این نسخه را برای سایر کشورها میپیچند ولی خود در اجرا به آن عمل نمیکنند.
* چراغ سبز طیبنیا به بازار آزاد و آثار تورمی آن
مشاور اقتصادی مسعود پزشکیان گفت: عرضه و تقاضا قیمت انواع داراییها را مشخص خواهد کرد؛ قیمتگذاری دستوری تأثیری منفی روی سرمایهگذاری و رشد اقتصادی کشور دارد. وی مدعی شد: بنگاههای بزرگ را مجبور کردهاند ارز خود را به نرخ دستوری بفروشند که این موضوع به صادرات لطمه میزند. مشاور اقتصادی مسعود پزشکیان ادامه داد: افزایش نرخ سود بانکی بدون هماهنگی، منابع را از بازار سرمایه منحرف میکند.
وی گفت: رونق بازار اولیه مشروط به رونق بازار ثانویه است.
طیبنیا مدعی شد: برای واردات یارانه میدهند اما روی صادرات مالیات وضع کردهاند.
به گفته وی، دولت بیش از ظرفیت بازار شروع کرد به فروش اوراق دولتی که آثار منفی روی بازار سهام دارد و خلاف اصل ۴۴ است.
تحلیلگران اقتصادی و کارشناسان در پی این اظهارات نسبت به آن واکنش نشان داده و این اظهارات را چراغ سبز مشاور اقتصادی پزشکیان به گرانی قیمت ارز و سایر کالاهای وابسته تحلیل کردند.
* تا زمانی که رویکردهای جایگزین وجود دارد، سراغ تغییر قیمت نمیرویم
روحالله ایزدخواه، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتوگو با «وطن امروز» درباره اظهارات اقتصادی مشاور پزشکیان در زمینه تغییر نگاه به بازار آزاد و سیگنال مثبت دادن به گرانی گفت: نسخه گرانسازی را تکنوکراتها از ۳۰ سال پیش در ایران پایهگذاری کردند و تنها راهی که برای تراز بودجه در اقتصاد کشور باقی گذاشتند، این بود که سیاست جبرانی یارانهای را برای تراز کردن اقتصاد به کار بگیریم.
وی ادامه داد: این سیاست وقتی دید نمیتواند جلوی تورم را بگیرد و شکافهای ناترازی در طول زمان افزایش مییابد، سعی کرد با یارانه این شکاف را جبران کند. ما منتقد این رویکرد هستیم و اعتقاد داریم این عملکرد گرانسازی و یارانهدهی تورم را افزایش میدهد و درمان قطعی مشکلات اقتصادی نیست.
وی افزود: ما در مجلس معتقدیم در حال حاضر رویکردهای جایگزین برای کنترل قیمت در بازارهای مختلف وجود دارد. درباره بنزین که نظر تیم پزشکیان بر افزایش قیمت است از نظر ما در مجلس بهترین عملکرد افزایش بهرهوری سوخت و اسقاط خودروهای فرسوده است که میتواند ۳ میلیارد دلار امسال کاهش مصرف سوخت را در پی داشته باشد.
وی گفت: سیاستهای قیمتی آخرین راه است و ما در کمیسیون اقتصادی پیگیر راهکارهای تخصصی حل مشکلات قیمتی در بازارها هستیم. پیگیریهای ما نشان از این دارد که بانک جهانی با وجود پیشنهادهای تغییر قیمتی که از سوی کشورهای پیشرفته نسخهپیچی شده ولی تاکنون کشورهای پیشنهاددهنده خود این سیاستها را اجرا نکرده و نسخه حمایت از مردم را دنبال کردهاند.
وی گفت: کشورهای دنبالهرو بانک جهانی با نظریههای لیبرال خود به دنبال ایجاد شکاف در کشورهایی نظیر کشور ما هستند تا از این شکاف بهره برده و نتایج سیاسی بگیرند.
* تحلیل اظهارات مشاور اقتصادی پزشکیان از دیدگاه اقتصاددانان
طاهر رحیمی، کارشناس اقتصاد در واکنش به اظهارات علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت یازدهم گفت: پیش از تحلیل باید 3 محور را به عنوان محورهای کارنامه به ظاهر موفق آقای طیبنیا در دولت یازدهم ذکر کرد؛ نخست آنکه تورم در آن دوره بسیار کاهش یافت و بحث دوم اینکه نرخ ارز در آن بازه زمانی تثبیت شد و روند کاهشی به خود گرفت و محور سوم هم آنکه رشد نقدینگی در آن دوره کمتر شده بود.
وی افزود: اما نکته این است که اساسا در دوره طیبنیا اصلاحات بنیادین و زیرساختی در اقتصاد ایران انجام نشد. به عنوان نمونه نظام مالیاتی، نظام پولی و... اصلاح نشد، پس کاهش تورم، رشد نقدینگی و ثبات نرخ ارز ناشی از اصلاحات اقتصادی نبود و به همین دلیل بود که از سال ۱۳۹۶ به بعد دچار جهش نرخ ارز و جهشهای تورمی شدیم.
کارشناس اقتصاد افزود: در دوره وزارت آقای طیبنیا، نرخ ارز و تورم و متعاقب آن به عنوان معلول این دو متغیر، رشد نقدینگی سرکوب و فنر آن در دولت دوازدهم با کوچکترین تکانه خارجی رها شد.
* کاهش نقدینگی در دوره طیبنیا ناشی از سراب اخبار برجامی بود
وی افزود: در دوره وزارت آقای طیبنیا یک سرابی به نام توافق، مذاکرات و رفع تحریم شکل گرفت و تورم انتظاری توسط دولت با همین سراب در عاملان اقتصادی کشور از جمله مردم و بنگاههای اقتصادی اثر گذاشت. کاهش انتظارات تورمی ناشی از آن سراب رفع تحریم بود که باعث شد گردش پول در اقتصاد بشدت پایین آید. در این بازه زمانی شبهپول در نظام بانکی عملا قفل شد و سرعت گردش پول بشدت کاهش یافت و نرخ بهره اسمی هم بالا بود. به همین دلیل تورم کنترل
شد.
این اقتصاددان گفت: در دوره آقای طیبنیا با همین سیاست غلط، بانکها بشدت ناترازتر از قبل شدند، نرخ ارز هم به دلیل کنترل انتظارات تورمی تثبیت شده بود که آن هم ناشی از سراب رفع تحریمها و مذاکرات بود، نه به دلیل سیاستها و اقدامات زیرساختی.
رحیمی تأکید کرد: جهش تورمی، ارزی و نقدینگی در دولت دوازدهم معلول سیاستهای اشتباه و ضعف شدید تیم اقتصادی دولت یازدهم بود که آقای طیبنیا وزیر اقتصاد آن بود.
* پزشکیان با بدیهیات علم اقتصاد آشنایی ندارد
حسین مقدمیان، کارشناس اقتصاد نیز در واکنش به اظهارات پزشکیان در مناظره انتخاباتی با جلیلی گفت: آقای پزشکیان به بدیهیات علم اقتصاد آشنایی ندارد، فرق بین حجم نقدینگی و رشد نقدینگی را نمیداند و اطرافیانش از جمله آقای طیبنیا نیز این موضوع را به این نامزد انتخابات منتقل نکردهاند.
وی توضیح داد: در شرایطی که نرخ رشد نقدینگی با 23.4 درصد در اسفند ۱۴۰۲ پایینترین نرخ ۵ ساله خود را به ثبت رسانده است و نرخ تورم نقطه به نقطه از ۵۵ درصد در فروردین ۱۴۰۱ به 30.9 درصد در فروردین ۱۴۰۳ کاهش یافته است، پزشکیان دولت سیزدهم را به چاپ پول متهم کرد.
وی ادامه داد: عدم درک وی نسبت به تفاوت «حجم» نقدینگی و «رشد» نقدینگی منجر به بروز این اشتباه بزرگ شده است که نشان میدهد وی نسبت به مباحث ابتدایی علم اقتصاد نیز آشنایی ندارد و اطرافیانش نیز این موضوع را نمیدانند یا به وی درست منتقل نکردهاند.
مقدمیان گفت: اشتباه اصلی پزشکیان در استناد به حجم نقدینگی به جای رشد آن است و باید در سواد علمی مدعیان کارشناسی اطرافیان پزشکیان شک کرد و نگران بود، چرا که حتی علم دانشجوی ترم یک اقتصاد را نیز ندارند.
******
تحلیل عملکرد سعید جلیلی در مناظره نخست با مسعود پزشکیان
نقد بیبرنامگی
گروه سیاسی: اولین مناظره 2 کاندیدای راهیافته به دور دوم انتخابات ریاستجمهوری با حواشی بسیاری همراه بود. هرچند تا حدی میشد پیشبینی کرد که قرار است در روند کلی این مناظره چه صحنهها و صحبتهایی را ببینیم و بشنویم اما مشاجره جلیلی و پزشکیان در تایم پایانی بسیار هیجانی دنبال شد. در آن چند دقیقه توفانی حرفهایی رد و بدل شد که بهتر توانست عیار هرکدام از ۲ نامزد را مشخص کند. بویژه آنجا که پزشکیان ولو برای لحظهای هم که شده، نقاب اخلاق را از چهره برداشت و جلیلی را محکوم به اعدام کرد: «اگر رشد ۸ درصدی را محقق نکرد اعدامش کنید!»
چند سال پیش که حسن روحانی مخالفانش را به «جهنم» حواله کرد، شاید نمیدانست قرار است ادبیاتی را وارد فضای سیاسی کشور کند که مشخصه او و برخی از همکارانش میشود. مثل میکروفنی که عباس آخوندی، وزیر راه دولت روحانی در حاشیه هیات دولت از دست خبرنگاری گرفت و به گوشهای پرت کرد، یا توئیت اخیر آذریجهرمی که مخالفان خود را به حکومت طالبان تشبیه کرد، یا مثل بسیاری از بیاخلاقیهای دیگر که گویی اکنون اصلاحطلبان با آن خو گرفتهاند.
حالا هم که مسعود پزشکیان میخواهد دولت سوم روحانی را تشکیل بدهد، برای رقیبش حکم اعدام صادر میکند. ماجرا از جایی شروع شد که پزشکیان گفت: «از علم حرف میزنید، بگویید چارچوب علمی در فناوری یعنی چه؟ اینکه حرف بزنیم که برنامه نیست و یک چشمانداز میخواهید بنویسید باید با کوچکترین آدم آن سازمان صحبت کنید. قرآن ما مگر راهنمای ما نیست؟ چرا به آن عمل نمیکنیم؟ هنر آن است که طبق آنچه داری یک چیزی بنویسی اجرا شود. با این روند امکان رشد ۸ درصد از نظر علمی وجود ندارد». در اینجا بود که جلیلی بیبرنامه بودن پزشکیان را یادآور شد و این سوال را مطرح کرد که چرا میگویید امکان رسیدن به رشد 8 درصد (اعلامی در برنامه هفتم توسعه) وجود ندارد. شما که برنامه ندارید و میگویید برنامهها از قبل نوشته شده، چرا میگویید نمیشود همان برنامههای نوشتهشده را هم محقق کرد؟
در پاسخ پزشکیان رو به دوربین کرد و گفت: «جلوتر از شما اعلام کردم و جلوی چشم مردم اعلام میکنم همین امروز از انتخابات کنار میروم اما شرطش این است اگر میتوانید رشد ۸ درصدی را اعمال کنید، اگر نتوانستید اجرا کنید اعدامتان کنند. ۴۵ سال دارید حکومت میکنید، چرا مشکلات حل نشده است؟»
در این مناظره نامزد جبهه اصلاحات طوری صحبت کرد که انگار خودش را خارج از نظام میداند. در عمر 45 ساله نظام اسلامی، حداقل در 4 دوره 8 ساله کسانی در راس امور اجرایی کشور قرار داشتند که اکنون چکیدهای از تمامی آنها در ستاد انتخاباتی پزشکیان حضور دارند. از دفاع تمامقد فرزندان هاشمی و برخی اعضای کابینه او گرفته تا دولتمردان کابینه خاتمی و روحانی، تقریبا همان ترکیبی را پشت سر مسعود پزشکیان میبینیم که در سپهر سیاسی کشور تحت عنوان کارگزاران و اصلاحطلبان شناخته میشوند.
پزشکیان از درون حاکمیت آن را نقد میکند. اشکالی ندارد! اما اینکه در بزنگاه خودش را خارج از همان نظام و ساختاری فرض کند که احتمال دارد بتواند بالاترین سکان اجرایی آن را در دست بگیرد، امری است عجیب که در مناظره اول شاهدش بودیم.
* موی دماغ آمریکاییها!
گذشته از دقایق پایانی مناظره اول که بدون دخالت مجری، شاهد بحثهای داغ پزشکیان و جلیلی بودیم، این مناظره از ابتدا تقریبا همانطور دنبال شد که انتظارش را داشتیم. پزشکیان طبق معمول انجام تمام برنامهها را به کارشناسان موکول کرد و در هر جایی که احساس کرد قافیه تنگ شده است، سراغ برجام رفت و مذاکره پیرامون آن را پیش کشید. در اثنای مناظره، پزشکیان در پاسخ به این سوال که «آمریکا سردار سلیمانی را شهید میکند و میخواهد فروش نفت را به صفر برساند، در این شرایط شما چه میکنید؟» گفت: «بحث شهید سلیمانی جداست. آمریکا به خاطر بحثهای غزه و سوریه این کار را میکند. موی دماغ آنها شده بود و او را ترور کردند. این چه ربطی به دعوای بعد از آن قضیه دارد؟ چرا بازرگانان ما نمیتوانند راحت به اروپا بروند؟ ما چه کردیم که دنیا با ما اینچنین است؟ در همین همسایهها چرا ترکیه پول ما را نمیدهد؟ چرا چین دلار ما را پس نمیدهد و هر جنسی دلش میخواهد به ما قالب میکند؟ چرا همین قرارداد ۲۵ ساله را اجرا نمیکند؟ نخواهد کرد. افایتیاف مانند فیفاست. اگر زیر بار حرف آنها نرویم ما را بازی نمیدهند. اگر به آن عمل نکنیم ما را در بازیهای جهانی راه نخواهند داد. بگویید اگر اینها را نکردید چه بلایی میخواهید سر مردم بیاورید؟ چرا چاپ پول 3-2 برابر شده است؟»
ادعای پزشکیان درباره نرخ رشد نقدینگی در دولت شهید رئیسی البته با واکنش سخنگوی دولت همراه شد.
علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت، ساعتی پس از پایان مناظره در صفحه شخصی خود در ایکس نوشت: «ادب مرد به ز دولت اوست! نرخ رشد نقدینگی در دولت شهید رئیسی از ۴۲.۸ درصد در مهر ۱۴۰۰ به 24.1 درصد در فروردین ۱۴۰۳ کاهش یافت. مقابل دوربین گرفتن نموداری که انبوه نقدینگی دولت سابق را به اضافه نقدینگی جدید، مجموعا با هم نشان میدهد بیاخلاقی سیاسی است».
* نقطهزنی جلیلی
سعید جلیلی در مناظره اول نشان داد اگر بخواهد میتواند رقیب را با دلیل و مدرک در تنگنا قرار بدهد. او که چهره آرام مناظرات پیشین لقب گرفته بود، این بار بویژه در لحظات پایانی مناظره از قالب همیشگی خارج شد و برای هرکدام از ادعاهای پزشکیان دلایل متقنی ارائه کرد. جلیلی در پاسخ به پزشکیان در رابطه با مسائل بینالمللی، ارتباط با دنیا، افایتیاف و برجام گفت: «اینکه شما یک چیزی بگویید و یک چیزی بگیرید اینطور نبود، بلکه ما امروز در برجام طلبکاریم. ما چیزهای بسیاری دادیم و چیزی نگرفتهایم و راهحل این است که ما نباید معطل آنها شویم. کاری که باید انجام دهیم این است با طلبکاری به آنها بگوییم ما دهها کار انجام دادیم و شما از برجام خارج شدید. این دیپلماسی و سیاست نیست که همه چیزمان را بدهیم و طرف مقابل که خارج شود چیزی نگوییم».
وی افزود: «راهکار هم این است که مردم را مشارکت دهیم، نه اینکه به اندک بهانهای کار را تعطیل کنیم و بگوییم ۷۰۰ نفر در روز مردند هم مردند چون افایتیاف اجرا نشده است. ما این رویکرد را قبول نداریم، بلکه میگوییم نه تنها میتوان مشکلات را حل کرد بلکه میتوان پیشرفت هم ایجاد کرد».
نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری همچنین بیان کرد: «بعد از ۹ سال این موضوع روشن میشود که ابزار فشار او تحریمهاست و خود غرب اذعان داشت که تحریمها نقطه آخر بود و این عین صحبتهای اوباماست. وقتی ترامپ از برجام خارج شد من گفتم حماقت او بود و این در شرایطی بود که مردم ما فهمیدهاند چگونه با این حربه با تحریم مقابله کنند».
در بخش دیگری از مناظره، جلیلی در پاسخ به پزشکیان که اشاره به وجود مشکل در قشر کارگر جامعه و وجود تحریمها داشت، گفت: «من روی تشخیص شما اشکال میگیرم. برای همین تجویزتان غلط است، چرا که ما در موضوع تحریمها قدرتمند وارد شدهایم. من همان زمان هم در کمیسیون برجام به شما گفتم اینجا ننوشته است تحریمها لغو میشود، بلکه نوشته است ۸ سال دیگر و بعد از ۸ سال هم اتفاقی که رخ داد این بود که 3 کشور اروپایی اطلاعیه دادند تعهداتمان را انجام نمیدهیم».
وی گفت: «امروز اهرم تحریم را که غرب میخواست علیه ما به کار بگیرد حتما از آن خارج میشویم و یک راه این است که از طرف مقابل بخواهیم تعهدات خود را انجام دهد، همانطور که شهید رئیسی تحریمها را خنثی کرد. آنها گفته بودند ۲۰۰ هزار بشکه هم نمیتوانیم بفروشیم اما امروز ۲ میلیون بشکه میفروشیم. نباید معطل آنها بمانیم».
جلیلی درباره تحریمها هم اظهار کرد: «بحث خنثی کردن تحریم یک بحث است (بحث دیگر اینکه) ما باید او را از تحریم کردنش پشیمان کنیم. با اهرمهای اقتصادی و با رویکردهایی که داریم امروز در بسیاری از عرصهها این موضوع شکل میگیرد. چرا آنها در برخی عرصهها کوتاه میآیند؟ چرا که میبینند ما در حال پیشرفت هستیم و این را به سخره نگیریم که سلیمانی فرصتها را از دل تهدیدها به وجود میآوردند و میتوانیم سراغ قابلیتهای دیگرمان برویم. مسیر به راه انداختن اقتصاد تعامل گسترده با جهان است».
* مشاجره جذاب
مشاجره دقایق پایانی مناظره پزشکیان و جلیلی را باید جذابترین بخش رقابتهای انتخاباتی بدانیم که با توجه به ۲ مرحلهای شدن آن، زمان و روزهای تبلیغات نیز افزایش یافته است. در دور اول رقابتها، 5 مناظره برگزار شد که غیر از 2 مناظره آخر، ۳ مناظره اول چندان جذاب نبودند و ۲ مناظره دیگر تا حدی توانستند توجه برخی اقشار مردم را به خود جلب کنند.
هرچند باید اذعان کرد باقی ماندن تنها ۲ نامزد برای مرحله دوم، بهخودیخود باعث ایجاد دوئل بین آنها خواهد شد اما به نظر میرسد صداوسیما نیز در همین رقابتهای انتخاباتی توانست رفته رفته بهتر عمل کند و حداقل سوالاتی را به مجری برنامه بدهد که تا حدی چالشبرانگیز باشند. همچنین زمانی که مناظره پزشکیان و جلیلی تبدیل به بحث و گاه جدل شد، مجری دخالتی در این دقایق نکرد تا آنها بدون هیچ مزاحمتی حرفهای خود را بزنند. این هم نکتهای است که باید در نظر داشت. سعید جلیلی در این مناظره از قالب آرام همیشگی خود خارج شد و حملاتی به رقیب داشت. او از زبان بدن (لبخند، اشاره دست و حالتهای چهره) بهره برد که توانست تا حدی روی رقیب و بیننده تاثیرگذار باشد. جلیلی روی بیبرنامه بودن پزشکیان تمرکز کرد و مطالعات، تحقیقات، برنامهریزی و جلسات و دیدارهای میدانی خود را به رخ حریف کشید. هرچند میتوانست به جای تمرکز بر قانع کردن حریف، بیشتر بر مخاطبان تمرکز کند و به اقناع آنها بپردازد. پزشکیان در این مناظره گافهای بسیاری داد. از صدور حکم اعدام برای حریف تا تهدید به انصراف از رقابتها، تشبیه ناصواب سردار سلیمانی و چند مورد دیگر که جلیلی میتوانست از آنها استفاده کند. پزشکیان حرفهای تکراری گذشته را زد. تقریبا تمام آنچه را ظریف در میتینگها گفته بود دوباره بیان کرد و چون این بار با رقیبی طرف بود که بر نقاط ضعف او فشار میآورد، گافهایی را بروز داد که در سطور بالا ذکر شد. پزشکیان نشان داد کافی است کمی تحت فشار قرار بگیرد، آن وقت پتانسیل متعجب ساختن مردم را خواهد داشت!
در یک نگاه کلی جلیلی به عنوان کاندیدای جبهه انقلاب مسیر خوبی را در پیش گرفته است. هرچند میتواند بهتر باشد اما او نشان داد صرفا به دنبال تحریک احساسات مردم نیست و چون برنامه دارد، میخواهد به جای تحریک مردم، به کار عملی و جدی بپردازد و این منظور را نیز در صحبتهایش دنبال میکند.
ارسال به دوستان
دیدگاه
به یک رئیسجمهور خوب رأی بدهیم
جعفر علیاننژادی: این روزها در میان برخی گفتارهای کف خیابانی، حرف از انتخاب بین بد و بدتر است. نفس وجود این گفتار در جامعه حکایت از کاهش معنای انتخابات نزد برخی اقشار اجتماعی داشته و نشان میدهد الگوی رایدهی بخشی از جامعه همچنان سلبی است. آنها نهاد دولت را نه یک امر تسهیلگر، بلکه مداخلهگر میدانند، بنابراین معنای انتخابات برای آنها این است که باید بین مداخله کمتر و مداخله بیشتر یکی را انتخاب کنند.
طبیعی است این نگاه منفی، دلایل و ریشههای خاص خود را دارد که در این یادداشت مد نظر نگارنده نیست. این نحوه نگریستن به صحنه انتخابات، هم به عنوان یک آسیب قابلیت مسالهمندی داشته و هم قابلیت نقد و تخاطب دارد. اکنون که در آستانه انتخابات مرحله دوم ریاستجمهوری قرار داریم، فرصتی برای آسیبشناسی، فهم و حل مساله در کوتاهمدت نداریم اما فرصت نقد و آگاهیبخشی در کوتاهمدت ممکن است، هر چند میزان اثرش چندان پایدار نباشد.
نقد اول: اساسا انتخاب به خودی خود امری منفی و سلبی نیست، بلکه به معنای وجود امکانی برای یافتن راهی بهینه و عبور از وضع فعلی به وضعی بهتر است. اگر چنین نبود اساسا میل به انتخاب به وجود نمیآمد. عبور از یک دولت مداخلهگر به دولت تسهیلگر، یک انتخاب ایجابی و نه سلبی است. اساسا انتخاب بین یک «دولت بیاعتقاد به بازی دادن مردم و قیممآب» و یک «دولت معتقد به تسهیلگری و مشارکت واقعی مردم» است.
نقد دوم: در میان 2 نامزد موجود، آن نامزدی قائل و ملتزم به نقش مردم است که به دنبال رای ایجابی باشد، نه رای سلبی؛ کسی که به دنبال بسیج جامعه برای نه گفتن به نامزد دیگر نیست. در مقابل، نامزدی که به صورت مداوم به وضع بد مردم ارجاع میدهد و تغییرات مثبت انجام شده را نمیبیند، ذهنیت مردم را گرفتار انتخاب بین بد و بدتر میکند. او پس از رای آوردن نیز مردم را به وضع بد عادت میدهد.
نقد سوم: انتخاب بین بد و بدتر، به معنی عادت به حداقلها و رفتن به سراشیبی بدترین وضعیت است. طبیعی است وقتی ذهن خود را گرفتار انتخاب بین بد و بدتر کنیم، در نتیجه انتخاب بدی خواهیم کرد. انتخاب بد یعنی انتظار داریم وضعمان بدتر نشود، یعنی به حداقلها رضایت دادهایم. رضایت به حداقلها، نوعی انفعال و عقبنشینی است. یعنی منتظر عمل و اقدام دیگران ماندن، یعنی بدون گرفتن تضمین و موضع فعال، اجازه مداخلهگری به آنان بدهیم تا دوباره مجبور به انتخاب بین وضع بدتر شده و بدتر نشدن آن شویم. این سیر ما را به بدترین وضعیت میرساند.
نقد چهارم: ذهنیت مأیوس و گرفتار رای سلبی انتخاب سختی خواهد داشت. چون اول باید ببیند کدام نامزد بدتر از آن یکی است. آنگاه به آن نامزد کمتر بد، رای بدهد. بنابراین منتظر شنیدن بدگویی نامزدها از یکدیگر است. طبیعتا هر نامزدی که توان بدگویی بیشتری از نامزد دیگر داشته باشد، از نظر این طیف موفقتر بوده و رای بیشتری جمع میکند. چنین انتظاری موجب میشود به حرفهای ایجابی و برنامههای واقعی نامزدها توجه کمتری شود و انتخاب بدی شکل بگیرد.
نتیجه: ذهنیت مأیوس و سلبی، مستعد انتخاب بد بوده و صحنه را برای نامزدی که میخواهد از مردم رای سلبی بگیرد آمادهتر میکند. در مقابل بخش زیاد و قابل توجهی از جامعه، گرفتار این ذهنیت مأیوس نیست. آنها به انتخابات به دیده فرصت مینگرند؛ پنجره بازی که میتواند امکانهای انتخابشان را بهینه کرده و وضع را بهتر کند. در واقع آنان برای بهتر شدن وضعیت رای میدهند نه بدتر نشدن آن. انتخاب آنها آسانتر است چون انتخاب بین رئیسجمهور خوب و رئیسجمهور بد، کار چندان سختی نیست.
ارسال به دوستان
به بهانه حضور عروسکهای خاطرهساز «هادی و هدی» بر صحنه تئاتر
خاطرهساز بمانید
گروه فرهنگ و هنر: اوایل دهه ۶۰ صداوسیما با بهرهگیری از هنرمندان خلاق، اقدام به تهیه برنامههای عروسکی کرد که برخی از آنها بسیار جذاب و موفق بودند تا جایی که شخصیتهای این برنامهها نه تنها در آن دوران به عنوان تنها سرگرمی کودکان و نوجوانان به حساب میآمدند، بلکه تا سالها در یاد و خاطره کودکان دیروز و بزرگسالان امروز همچنان ماندگار ماندهاند. در واقع تنها سرگرمی کودکان و نوجوانان در اواخر دهه 50 و اوایل 60 تماشای همان برنامههای عروسکی بود که در سیما تولید میشد. کاراکترهایی چون زبان دراز، سر روشن، موش و کرکس در برنامه «بچهها مواظب باشید».
این استقبال به حدی بالا بود که کمکم پای کاراکترهای دیگر در برنامههای تلویزیونی باز شد. ساخت برنامههای عروسکی از رمان کلیله و دمنه که با ۳ عروسک شیر، شتر و روباه جذابیتهای خاص خود را داشت آغاز و بعدها هادی و هدی، آسمون و ریسمون، مدرسه موشها و چند برنامه دیگر در همین حوزه تولید و پخش شد که آنها نیز با گذشت ۳ دهه همچنان در ذهن کودکان دیروز ماندگار است.
حالا رضا فیاض در گفتوگویی خبر از اجرای یک نمایش در تالار هنر با حضور عروسکها یا بهتر بگوییم شخصیتهای ماندگار یکی از بهترین برنامههای دهه 60 با عنوان هادی و هدی داده است.
فیاض در این گفتوگو که دیروز منتشر شد، گفت: «شخصیتهای هادی و هدی در دهه 60 برای مجموعهای به همین نام توسط من و رضا شمس خلق شدند. من و گروهم سال 1398 پس از سالها در حال آمادهسازی اثری بر اساس این کاراکترها به عنوان نمایش «هادی و هدی و وروره جادو» برای کودکان و نوجوانان بودیم که متاسفانه به دلیل همهگیری ویروس کرونا از ادامه روند تمرین این نمایش بازماندیم».
وی افزود: «اکنون بعد از گذشت 5 سال به دعوت رئیس تالار هنر و البته به شرط تامین بودجه قرار است این نمایش را دوباره برای اجرا آماده کنم. شعرهای این اثر پیش از این نوشته شده بود اما اکنون بخشهایی از این اشعار برای ایجاد فضایی ریتمیک توسط امیر سلطاناحمدی در حال بازنگری است».
این هنرمند با تاکید بر اهمیت تامین بودجه برای تولید اثر نمایشی افزود: «کار کودک همواره پرهزینهتر از تولید نمایش برای گروه سنی بزرگسال است. ما برای تولید یک نمایش کودک نیاز به بودجه و حمایت بیشتری داریم، چرا که آثار این گروه سنی نیازمند ساخت عروسک، موسیقی متناسب، همچنین دکور متفاوت است».
همین موضوع باعث شد ابتدا نگاهی داشته باشیم به محبوبترین شخصیتهای عروسکی طی 4 دهه گذشته و در ادامه نیز بررسی کنیم آیا نسل امروز با توجه به شرایط فعلی، پذیرای این شخصیتهاست؟
از دهه ۶۰ تا امروز عروسکهای بسیاری را سراغ داریم که همچنان با دیدنشان خاطرات شیرینی در ذهن ما تداعی میشود؛ کاراکترهایی که صرفا یک عروسک نبودند، بلکه به شخصیتی محبوب تبدیل شدند.
* یک مدرسه پر از موش
کمتر کودک و نوجوان دهه شصتیای را سراغ دارید که با مجموعه «مدرسه موشها» خاطره نداشته باشد؛ همان مدرسهای که پر از موشهای دوستداشتنی بود که هرکدام تکیهکلامی داشتند و یک معلم جدی هم داشتند که با لحن و صدای خاصی مدام میگفت: «بنشینید بچهموشهای عزیز». در کنار این معلم جدی اما باحوصله، بچهموشهای شیرین و دوستداشتنی بودند که هرکدام ویژگیهایی داشتند.
* مادربزرگ مهربان و بچهها
یکی از ویژگیهای مجموعههای عروسکی دهههای ۶۰ موسیقی تیتراژ بود؛ ملودیهایی که هنوز هم با شنیدنشان خاطرات آن مجموعهها در اذهان تداعی میشود. «خونه مادربزرگه» یکی از همین مجموعهها بود که به واسطه موسیقی و شخصیتهای جالبش همچنان جزو کارهای موفق تلویزیون در زمینه کودک محسوب میشود. ماجرای این خانه از جایی آغاز میشد که «مخمل» گربه یکییکدانه مادربزرگ، تنها همدم او بود اما با ورود خانواده «آقا حنایی» و «گلباقالی خانم» به همراه ۲ جوجهشان، آرامش خانه مادربزرگ برای مخمل به هم ریخت و از این رو مخمل درصدد بیرون کردن این خانواده بود.
* ماجراهای یک قورباغه سبز
زندهیاد «علیرضا توپچیان» را شاید بتوان نخستین بازیگری دانست که با عروسک دستکشی که یک قورباغه سبز بود، همزمان هم عروسکگردانی و هم مقابل دوربین بازی میکرد و هنوز هم با همان شخصیت مهربان و صبورش که حرفهای قشنگی برای بچهها میزد، در ذهن مخاطبان مانده است. همچنین قورباغه سبز را میتوان نخستین عروسکی دانست که از پشت میزهای دکوری خارج شد و همراه عروسکگردانش به کوچه و خیابان میرفت.
* داستانهای خواهر و برادری
«هادی و هدی» یکی از قدیمیترین مجموعههای عروسکی تلویزیون است که برای بچههای دهه ۶۰ تبدیل به نوستالژی شده است؛ عروسکهایی که در مقابل یک پرده سیاه و تاریک نقشآفرینی میکردند. طراحی آنها به گونهای بود که بدون اینکه دهانشان باز شود، صحبت میکردند و چشمهایشان هم بیحرکت بود. گاهی نخهایی که به دستشان بود هم بهوضوح دیده میشد، با این حال به عروسکهای محبوب ما تبدیل شده بودند. در کنارشان خانوادهای بود که شامل پدر و مادر و مادربزرگ میشد و هر یک از تجربیاتش برای تربیت بچهها استفاده میکرد.
* لاکیجون باهوش
تنها لاکپشت عروسکی که در برنامههای کودک حضور داشت و با شیطنتها و بازیگوشیهایش بچهها را پای تلویزیون مینشاند، «لاکیجون» یک لاکپشت باهوش بود. البته به طور دقیقتر این عروسک یک تنپوش بود که بسیار ورجه وورجه میکرد و همین شیطنتهایش باعث شده بود محبوب بچهها شود.
* عروسکهای دهانگشاد
احتمالا خاطرتان هست «هاچین واچین» را؛ 2 عروسک دهان گشادی که زیر دستهایشان نخهایی داشتند که عروسکگردانها با استفاده از آن نخها، حرکتشان میدادند؛ عروسکهایی که هر بار داستانها و ماجراهایی را خلق میکردند. یک پستچی هم بود که اکبر عبدی نقش آن را بازی میکرد.
* وسوسههای دون دون
«السون و ولسون 3 تا میشن با دون دون»؛ این شعر تیتراژ ابتدایی مجموعه عروسکی «السون و ولسون» بود که در کلبه کوچکی زندگی میکردند. ضمن اینکه 2 خواهر کبوتر در نزدیک خانه آنها، لانهای برای خود ساخته بودند. شخصیت دیگر، «دون دون» بود که با آن چهره ترسناک سعی داشت به بهانههای مختلف، السون و ولسون را وسوسه کند تا شکلات و شیرینی بخورند و دندانهایشان مثل او خراب شود.
* پسربچههای بازیگوش
«آفتاب و مهتاب» ۲ پسربچه عروسکی سبزهروی بسیار بازیگوش و کنجکاو بودند. این دو نماد بچههای آن روزها، سرشار از شیطنت و سؤال بودند. تیتراژ برنامه با معرفی این 2 شخصیت توسط خودشان آغاز میشد و شعری هم در این باره میخواندند و اتفاقا با کلمهسازی خودشان را معرفی میکردند که همین نکته هم برای بچهها جالب بود. این 2 عروسک همیشه پشت یک میز بودند و قصههایشان را روایت میکردند.
* قصههای تابهتا
یکی از ماندگارترین عروسکهای دوران کودکی ما مربوط به مجموعه «قصههای تابهتا» و زیزیگولو است؛ موجود ناشناخته و عجیب صورتیرنگی که یکباره فرزندخوانده «آقای پدر» و «مادرخانومی» شد و ماجراهایی را خلق کرد. زیزیگولو در همسایگیشان دوستی به نام «امیر آقا جمالی» داشت که این دو در کنار هم ماجراجویی میکردند. این عروسک دوستداشتنی از سیارهای ناشناخته به زمین آمده بود که با خواندن ورد «زیزیگولو آسی پاسی دراکوتا تابهتا» کارهای خارقالعاده انجام میداد.
* یک شهر پر از بستنی
بستنی یکی از علاقهمندیهای همه بچههاست چه بچههای دیروز و چه بچههای امروز. از این رو در دهه ۷۰ مجموعه عروسکیای به نام «صبحبخیر کوچولو» تولید و پخش شد که شخصیتهایش بستنیهای خوشمزهای بودند که در کنار «خانوم بهار» برنامه اجرا میکردند. شعر معروف «دست کی بالا» را هم میخواندند و فضای شادی را برای بچهها ترسیم میکردند. این مجموعه یک مرغ نامهبر هم داشت که عروسک لکلک بود و در کنار این بستنیها حضور داشت. بستنیها عروسکهای تنپوشی بودند که با لحنی که صداپیشههایشان داشتند، داستانهایی را برای بچهها روایت میکردند.
* عروسک برای نسل گیمر؟!
با توجه به آنچه بیان شد و فهرست بلندبالایی از شخصیتهای محبوب نسل دیروز، این سوال مطرح میشود: آیا این عروسکها حالا هم میتوانند همانند سالهای دور، جذاب و محبوب باشند؟
از اواخر دهه 80 شاهد حضور بسیار پررنگ وسایل ارتباط جمعی و به تبع آن دسترسی آسان به تولیدات خارجی با تکنولوژی روز هستیم، در واقع نسل جدید با انبوهی از تولیدات روبهرو و مواجه است که این حجم تولید اصلا با دهه 60 قابل قیاس نیست.
طبیعی است در سالهایی که تنها سرگرمی موجود چند ساعت برنامه تلویزیونی بود، شخصیتهایی چون هادی و هدی یا حتی السون و ولسون به عنوان تنها سرگرمی به شمار میرفتند و طبعا یکی از دلایل ماندگاری آنها خاطرات شیرینی است که از آن روزها در اذهان باقی مانده است.
امروز در حالی نسل جدید وابسته به وسایل ارتباط جمعی شدهاند که جداسازیشان از آن بدل به یکی از معضلات و چالشهای خانوادهها شده است، آن هم در شرایطی که به گفته وزیر ارشاد بیش از 34 میلیون گیمر داریم که تنها 4 میلیون آنها به صورت حرفهای فعالیت میکنند اما از این میزان 80 درصد نوجوانان و کودکان هستند. حال تصور کنید نسلی با این میزان فعالیت در حوزه بازیهای هوشمند و دیجیتال که نزدیک به 90 درصدش در گوشیهای هوشمند متمرکز شده است، چگونه میتواند علاقهمند عروسکهایی شود که حتی خیلی از همنسلان ما هم در عجب هستند که چگونه این کاراکترها را دوست میداشتند و هنوز دارند.
حال با چنین شرایطی، آیا جان بخشیدن به کاراکترهای محبوب دهه 60 در سالن تئاتری که مختص کودکان و نوجوانان است، جز اینکه با عدم استقبال نسل جدید روبهرو شود، نتیجه دیگری خواهد داشت؟
در هر صورت نفس عمل، امری بسیار محترم و قابل تقدیر است اما اساسا هادی و هدی در کنار بازه زمانی پخش، بستر پخشش نیز در ماندگاریاش بسیار موثر بود؛ اگر این برنامه دیده و ماندگار شد، چون از قاب سیما میهمان خانهها شد، بنابراین تقلیل آن به یک سالن 100 نفره بدون شک نتیجهای جز از بین بردن یکی از خاطرهسازترین شخصیتهای نسل دیروز نخواهد شد.
ارسال به دوستان
اصلاحطلبان چگونه از دولت حداقلی به وضع بیدولتی رسیدند؟
دولت سوم روحانی و وضع بیدولتی
ابوالفضل مجاهد: چند ماه پس از روی کار آمدن دولت اعتدال، جواد غلامرضا کاشی، استاد اصلاحطلب دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی برای توجیه وضع دولت حسن روحانی از ادبیات مایکل جوزف اوکشات، فیلسوف انگلیسی وام گرفت و وضع موجود دولت را توجیه کرد. او در یادداشت خود تاکید داشت: «نماینده قرن بیستمی اعتدال اوکشات است. او سیاستورزی را به آشپزی یا کشتیرانی تشبیه میکند. سیاستمدار کسی است که سکانداری یک کشتی را در اختیار دارد. این کشتی نه از جایی آمده نه قصد دارد به جایی برود؛ تنها قرار است کشتیبان، اعتدال کشتی را در دریای پرتلاطم حفظ کند...»
این ادبیات در حالی مطرح میشد که اصلاحطلبان همواره از ایده دولت حداقلی دفاع میکردند و هرگونه مداخله دولت در امور مختلف مردم را برنمیتابیدند و آن را مخالف آزادی قلمداد میکردند اما با روی کار آمدن دولت حسن روحانی دیگر بحث از دولت حداقلی نیز اهمیت خود را از دست داده بود و به قول اوکشات صرف سالم نگه داشتن کشتی در دریای متلاطم برای دوستان اصلاحطلب دولت روحانی کافی به نظر میرسید.
لذا با پیروزی دوباره حسن روحانی در انتخابات سال 96 و ادامه یافتن 4 ساله آن دولت، جریان اعتدال و اصلاحات نه تنها از ایده دولت حداقلی که سالها بر آن تاکید داشت عبور کرد، بلکه به مرحله بیدولتی رسید.
این بیدولتی خود را در حوزههای مختلف اقتصاد، فرهنگ، سیاست و... نشان داد. آنجا که در اقتصاد دولتمردان منتظر دست نامرئی بازار بودند تا خود را تنظیم کند و تنها نظارهگر تحولات بازار بودند. در حوزه فرهنگ که با ولنگاری فرهنگی مواجه بودیم و دولت تماشاچی عرصههای مختلف فرهنگی بود. یا در حوزه سیاست که به نوعی انسداد سیاسی رسیده بودیم و راهی برای برونرفت از آن قابل تصور نبود و همه چیز به مساله مذاکره و برجام گره خورده بود. در حوزه اجتماعی هم نوعی یأس و ناامیدی در بدنه مردم حاکم بود و هر امکانی برای حرکت به جلو و تغییر شرایط را منتفی میکرد. لذا دولت حداقلی که روزی آرمان لیبرالهای وطنی برای بهرهمندی از آزادی در حوزههای مختلف بود، رفته رفته در دولت روحانی شکل دیگری به خود گرفت.
دولت حداقلی به این معناست که دولت فقط مجموعهای حمایتی است و وظیفه اصلی آن عبارت است از فراهم آوردن چارچوب صلح و نظم اجتماعی تا شهروندان بتوانند هر طور که بهتر میدانند زندگی خود را اداره کنند. بنا به تشبیه معروف جان لاک، دولت مانند نگهبان شب است که کار و خدمت او وقتی خواسته میشود که زندگی منظم در معرض تهدید باشد.
در این تعریف دولت حداقلی ۳ وظیفه اصلی دارد. اول از همه، نظم داخلی را حفظ کند، سپس اجرای قراردادها یا موافقتنامههای اختیاری بین شهروندان را تضمین کند، سپستر در برابر حمله خارجی از مردم دفاع کند، بنابراین تشکیلات نهادی دولت حداقلی به نیروی پلیس، نوعی نظام دادگستری و نوعی ارتش محدود میشود و این یعنی مسؤولیتهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی و دیگر مسؤولیتها به افراد تعلق دارد، بنابراین ایفای این مسؤولیتها بر عهده جامعه مدنی است.
اما وضعیت بیدولتی در واقع وضعیتی است که دولت اصلا خود را مسؤول یا پاسخگوی مسائل احساس نمیداند و مسائل را به حال خود رها میکند. در شرایط بیدولتی مردم احساس میکنند افقی برای آینده ندارند و امیدی به حل مشکلات و اجماع قوا برای حل چالشها نیست.
جالب اینجاست که رفته رفته ایده لیبرالیستی دولت حداقلی، تمایلی آنارشیستی در لیبرالیسم را نیز نشان میدهد. لیبرالهای آنارشیست، یک گام فراتر از دولت حداقلی رفتهاند و از جامعه بدون دولت دفاع میکنند؛ اتفاقی که در دولت دوم روحانی تا حد زیادی شاهد آن بودیم.
اما نسبت این بحثها با امروز ما چیست؟ آنچه از ادبیات جناب آقای پزشکیان به عنوان دولت سوم روحانی در تبلیغات انتخاباتی برمیآید، به نوعی عبور از ایده دولت حداقلی لیبرالها و تجویز نوعی بیدولتی است. احاله همه مسائل به نظر کارشناس و مبنا قرار دادن سیاستهای کلی نظام بدون آنکه برنامه و شیوهای برای رسیدن به افقهای آن قابل تصور باشد یا در مورد آن اندیشیده شده باشد، در واقع همان مثال کشتیبان اوکشات را به ذهن متبادر میکند. در حالی که وضعیت کنونی ایران و وضع جهانی، استقرار دولت دیگری را در کشور اقتضا میکند. اما آیا ممکن است میان دولت حداقلی و وضع بیدولتی، حالت سومی از جهت تغییر ساختار و سیستم برای ما پیش بیاید و به سمتی برویم که هم وظایف دولت را مشخص و هم دولت را پاسخگو کنیم؟
غربیها برای این منظور به سمت ایده دولت رفاه رفتهاند. آنچه مسلم است ایده دولت در میان کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری مغفول مانده اما میتوان ریشههایی از نگاه سیستمی به دولت را در برنامه و بیان برخی کاندیداها از جمله آقای جلیلی پیگیری کرد؛ آنجا که از لزوم نگاه همهجانبه به همه اقشار از جمله کارگران و صنعتگران و بازاریان و... و از ظرفیتهای درونی و از فرصتهای جهانی سخن به میان میآورد یا آنجا که بحث نگاه حداکثری در ارتباط با کشورهای همسایه و دنیا بیان و از برنامه عملیاتی برای گسترش مناسبات سخن گفته میشود. با این الگو است که میتوان از امکان پیشرفت، از آینده روشن و خدمتگزاری بیشتر برای جامعه سخن گفت؛ همان راهی که شهید رئیسی هم به آن باور داشت و تلاش خستگیناپذیری تا پای جان از خود نشان داد.
ارسال به دوستان
جلیلی در اجتماع باشکوه مردم خرمآباد راهکار انقلابی استفاده از ظرفیتهای داخلی برای خنثیسازی تحریم را تشریح کرد
انتخاب خودباوری
گروه سیاسی: سعید جلیلی دیروز پس از نخستین مناظره که با مسعود پزشکیان انجام داد به خرمآباد سفر کرد. در مناظره اول، پزشکیان در یک مقایسه سخیف، عباراتی دون شأن درباره شهید سلیمانی به کار برد. این موضوع پس از مناظره نخست، با اعتراضات گسترده مواجه شد. سعید جلیلی دیروز در اجتماع باشکوه مردم خرمآباد نیز به این موضوع اشاره کرد. دیروز جلیلی در خرمآباد گفت: ملت کوچکترین جسارت به سردار سلیمانی را برنمیتابد. نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اظهار داشت: امروز برخی در کشور به دنبال دوستی مجدد با دشمنان ایران اسلامی و امتیاز دادن به آنها هستند و میخواهند همان نسخه غلط را که ۸ سال بیکاری، رکود و رشد منفی را برای کشور به دنبال داشت بپیچند.
سعید جلیلی دیروز در اجتماع بزرگ مردم استان لرستان در محل استادیوم «شهید چاغروند» خرمآباد افزود: خدا را شاکرم که امروز این توفیق و افتخار را پیدا کردم تا در استان لرستان و این شهر دوستداشتنی در جمع شما مردم غیور حضور یابم. وی اظهار داشت: امروز برای یک هدف بزرگ جمع شدهایم، برای یک انتخاب بزرگ و در یک دوراهی برای یک انتخاب هستیم.
وی تاکید کرد: در مباحث تلویزیونی و سخنرانیها میشنوید که ۲ نگاه بیان میشود و امروز یکی از موضوعات مهم این است: آیندهای که میخواهیم باید چگونه باشد؟
وی ادامه داد: عدهای مشکلات، ضعفها و آسیبها را میبینند و پیشاپیش ناامیدی و ما نمیتوانیم را به جامعه القا میکنند، حتی میگویند دستیابی به رشد اقتصادی ۸ درصد امکانپذیر نیست.
نامزد ریاستجمهوری اضافه کرد: راهحل این دسته نیز این است که به دنبال راهی که هیچ وقت نتیجه نداده برویم و به چند قدرت جهانی که بیشترین دشمنی را با ما دارند امتیاز بدهیم تا بلکه مشکلاتمان را رفع کنیم.
جلیلی تصریح کرد: طرف مقابل ۱۵ بار تایید کرد که ایران به تعهداتش عمل کرده اما آنها زیر قولشان زدند که مشکلاتی را برای کشور به دنبال داشت، حالا عدهای همان را دوباره مطرح میکنند.
نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اظهار کرد: اما راه دیگر، راهی است که امام شهدا و رهبری به ما یاد دادند و آن خودباوری است که یک جهان فرصت برای ما ایجاد کرده و ثمره آن باید یک ایران جهش باشد.
وی گفت: اگر صحبت از یک ایران جهش میکنیم شعار نیست، بلکه برنامه است و اگر ملت ما این مسیر را انتخاب کند از روز شنبه با قدرت آن را آغاز خواهیم کرد.
نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری گفت: هر ایرانی از زن و مرد، پیر و جوان همه و همه باید در این حرکت بزرگ نقشی پرشکوه ایفا کنند.
جلیلی افزود: رئیسجمهور وقت آمریکا اعتراف کرد سردار سلیمانی کابوس ما است و دشمن را به لرزه درمیآورد. وی خاطرنشان کرد: هفته قبل در استان کرمان از روستای قنات ملک بازدید کردم که یک فرزند غیور به نام سردار سلیمانی را تقدیم جامعه اسلامی کرده که خار چشم دشمنان است و این فرزند عشایری آنچنان جایگاه یافت که رئیسجمهوری وقت آمریکا اعتراف کرد سردار سلیمانی کابوس ما است و دشمن را به لرزه درمیآورد. ملت ما امروز کوچکترین جسارت را به سردار سلیمانی برنمیتابد.
جلیلی ادامه داد: در طول دوره ۳ ساله ریاستجمهوری شهید رئیسی بخشی از توان دولت صرف ترمیم خرابکاریهای ۸ سال قبل، همچنین بخشی دیگر صرف بازگرداندن قدرت ملت در عرصههای مختلف شد و انشاءالله راه شهید رئیسی را با قدرت ادامه خواهم داد.
وی در جمع پرشور لرها گفت: اگر بستر برای جوانان فراهم شود تا نقش پرشکوه خود را ایفا کنند، سلیمانیها جهان را بر مستکبران تنگ میکنند. سلیمانیها کشور را گلستان میکنند.
نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری تاکید کرد: امروز یک جهان فرصت داریم، باید یک لرستان و یک ایران جهش داشته باشیم. ما در عرصههای مختلف میتوانیم جهش و موفقیتهای بسیار داشته باشیم و با انتخاب شما یک ایران جهش را در 4 سال آینده شاهد خواهیم بود. بر نماد گُلوَنی شما که نماد غیرت است، بوسه میزنم.
وی گفت: یکی از فرصتهای بزرگ کشور تنوع اقوام است که در شرایط مختلف نشان دادهاند همبستگی خود را حفظ کردهاند و اجازه نمیدهند در ایام انتخابات عدهای از آنها سوءاستفاده کنند. نامزد انتخابات ریاستجمهوری با تقدیر از غیورمردیها و دلاورمردیهای مردم استان لرستان در دفاعمقدس گفت: سلام بر گردان محبین که شهدای زیادی را تقدیم اسلام و انقلاب کرد و سلام بر مردم لرستان که چنین مردمانی دارند.
وی تاکید کرد: سلام بر مهد فرهنگی فقاهت که مرحوم آیتالله العظمی بروجردی فرزند این استان است، همچنین آیتالله طاهری خرمآبادی و آیتالله کمالوند و دکتر سیدجعفر شهیدی بزرگان این منطقه هستند، این استان در عرصههای مختلف فرزندانی تقدیم کرده که هر یک در عرصههای مختلف ستارههای درخشان هستند و اینها عظمت یک ملت
است.
ارسال به دوستان
نگاه
دولت سوم روحانی در کمین
شهاب خادم: دور اول انتخابات ریاستجمهوری ایران برگزار شد و هیچ یک از نامزدها موفق نشدند 50 درصد آرا را کسب کنند و آقایان مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به دور دوم راه یافتند.
اکنون صحنه انتخابات شفافتر و عیانتر شده و میتوان راحتتر درباره گفتمانهایی که در انتخابات وجود دارد و قرار است سکان هدایت پاستور را برعهده بگیرد نظر داد و تحلیل کرد.
اکنون رقابت میان ۲ گفتمانی است که طی سالهای گذشته نیز کم و بیش برقرار بوده اما در انتخابات کنونی بیش از پیش خود را نمایان کرده است؛ گفتمانی که قصد دارد کشور را به دوران 8 ساله ریاستجمهوری حسن روحانی ببرد و گفتمانی که قصد دارد رویکرد آیتالله شهید سیدابراهیم رئیسی را ادامه دهد و در عین حال شاخ و برگهای جدیدی در این چارچوب به آن بیفزاید تا سرعت پیشبرد امور تسریع یابد.
1- نامزد مورد حمایت حسن روحانی در انتخابات به وضوح اعلام کرده است مذاکره را «تنها» راه خروج از مشکلات اقتصادی میداند و اگر نگاهی به افرادی که در ستاد وی جمع شدهاند بیندازیم، میبینیم چیزی غیر از این نیست. آقای پزشکیان درست یک روز بعد از اینکه در تلویزیون گفت دولتش هیچ ارتباطی با حجتالاسلام حسن روحانی ندارد، با او دیدار و رایزنی کرد و آقای روحانی حمایت خود را از وی اعلام کرد! حضور محمدجواد ظریف، وزیر اسبق امور خارجه به عنوان دست راست و تئوریسین سیاست خارجی این نامزد نشان میدهد آقای پزشکیان در صورت پیروزی در انتخابات، دوباره کشور را بر روی ریل مورد علاقه غربپرستان قرار خواهد داد. گفتمانی که 8 سال کشور را معطل مذاکرات کرد و توافقی منعقد کرد که دونالد ترامپ بلافاصله پس از روی کار آمدن و به راحتی هرچه تمامتر از آن خارج شد و دست دولت روحانی به هیچ جا بند نبود.
2- باید روشنگری کرد که تبعات منفی و زیانبار این توافق همچنان ادامه دارد و کشورهای غرب بر اساس یک بند از این توافق به نام «مکانیسم ماشه» ایران را تهدید کردهاند در صورت عدم تبعیت از دستورات غربیها که از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیکته میشود، آنها این ماشه را چکانده و تمام تحریمهایی که ذیل قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران است دوباره بازگردانده خواهد شد. با چنین ضعفها و حفرههای بزرگی که در متن برجام است، معلوم نیست براساس چه عقل و منطقی همچنان میتوان از آن دفاع کرد، سر مردم شیره مالید و آن را دستاورد(!) خواند. با چنین تهدیدی، در صورت ورود عناصری که آویزان غرب هستند باید فاتحه برنامه هستهای کشور را خواند، چه اینکه اگر مصوبه مجلس شورای اسلامی موسوم به «قانون اقدام راهبردی برای رفع تحریمها» نبود دولت روحانی در همان سال آخر این کار را انجام داده بود.
3- برای جلوگیری از حضور دوباره این عناصر زیانده در پاستور باید به بازخوانی سیاستها و تصمیمهای دولتهای دوازدهم و سیزدهم پرداخت و آن را برای مردم ملموستر کرد. هر چند مردم خود آگاه و با همه پوست و استخوان دوران سیاه روحانی را تجربه کردهاند اما میتوان با موشکافی و تدقیق اظهاراتی که از اردوگاه آقای پزشکیان بیرون میآید، شمایی کلی از آینده دولت سوم روحانی ترسیم کرد.
به عنوان مثال مردم هنوز روزهای سیاه گران کردن یکباره بنزین توسط دولت وقت و نارضایتی فزاینده مردمی و حوادث پس از آن را از یاد نبردهاند. از قضا سخنگوی ستاد انتخاباتی همین نامزد روز شنبه درباره لزوم افزایش قیمت سوخت سخن گفت و نشانههایی که درباره آن به مردم ارائه داد، مشابه همان تصمیماتی است که دولت روحانی سال 98 گرفت و کشور را ماهها درگیر بحران کرد.
4- مقابله با دروغپراکنی و مغلطه از سوی وزرای کابینه روحانی که - هماکنون اطرافیان نزدیک پزشکیان هستند - از دیگر نکاتی است که باید به آن توجه کرد. ظریف در برنامه میزگرد سیاست خارجی ادعا کرد افزایش میزان فروش نفت ایران در دولت شهید رئیسی اراده دولت آمریکا بوده است اما آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در جلسه استماع کنگره آمریکا شخصا اعتراف کرد ایرانیها (در دولت پساروحانی) به راههای بیشتری برای دور زدن تحریمها و فروش مستقیم نفت خود دست یافتهاند و کاری از آمریکا و متحدانش ساخته نیست.
غربگرایان در انتخابات ریاستجمهوری 1400 نیز به دروغ مدعی شدند اگر شهید رئیسی در انتخابات پیروز شود در خیابانها دیوار میکشد و کشور را وارد دعواهای منطقهای و بینالمللی میکند اما به جرات میتوان گفت آیتالله شهید رئیسی و وزیر امور خارجه ایشان شهید حسین امیرعبداللهیان، پویاترین دیپلماسی را در میان همه دولتهای چند دهه گذشته اجرا کردند؛ از تنشزدایی با عربستان سعودی تا تعمیق روابط با چین و روسیه و عضویت در سازمانهای بینالمللی مهم مثل بریکس و شانگهای.
5- خالی بودن دست پزشکیان در ارائه یک برنامه مدون و منسجم باعث شده او در مبارزات انتخاباتی به وزرای دولتی تکیه کند که دستاورد آنها «تحقیقا هیچ» بوده و اکنون قصد دارند با استفاده از فضای انتخاباتی با فرافکنی، دروغپردازی و مغلطه برای خود اعتبار بخرند.
ارسال به دوستان
نکته
دولت چهاردهم و مسأله دفاع
مهدی بختیاری: نیروهای مسلح به عنوان مهمترین رکن تامین امنیت کشور در برابر تهدیدات خارجی، ارتباط مستقیمی با دولت دارند. در واقع دولت به واسطه تعریف وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در درون ساختار خود وظیفه تامین نیازهای نظامی بویژه در بخش تسلیحات و تجهیزات را بر عهده دارد که این مسیر به ۲ شکل محقق میشود.
نیازهای نیروهای مسلح در وزارت دفاع یا باید با تکیه بر توان داخل و از طریق ساخت تجهیزات به دست متخصصان ایرانی و شرکتهای داخلی تامین شود یا وزارت دفاع وظیفه دارد به هر شکل ممکن این تجهیزات را از خارج خریداری کرده و در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد.
علاوه بر این، با تعریف سرفصل خودکفایی و تامین نیازهای اساسی در داخل (به دلیل تحریمهای سنگین این حوزه طی چند دهه اخیر)، دولت تکلیفی شاید بیش از همه داشته باشد و این امر ارتباط مستقیم با ارتقای توان دفاعی کشور دارد.
در طول چند دهه گذشته و بویژه با پایان جنگ تحمیلی که ساختار وزارت دفاع (و پیش از آن وزارت سپاه) تغییر کرد، این ارتباط میان دولت و نیروهای مسلح بیشتر و عمیقتر هم شد و این مساله در دوره دولتهای مختلف با توجه به نگاه دولتمردان به امر دفاع، گاه دستخوش تغییر میشود.
در طول ۳ سال گذشته و در زمان دولت شهید رئیسی، پس از 8 سال ارتباط نهچندان مطلوب دولتهای یازدهم و دوازدهم با نیروهای مسلح، این حوزه احیا شد.
در واقع دولت روحانی به دلیل تمرکز کامل بر برقراری رابط با غرب، این بخش راهبردی را در برخی روندها با کندیهایی مواجه کرد که شاید بیش از حوزه تجهیزات، بر برخی سیاستهای عملکردی تاثیر داشت.
اگرچه نیروهای مسلح در سلسلهمراتب رهبر انقلاب به عنوان فرمانده کل قوا تعریف میشوند اما رئیسجمهور به دلیل بر عهده داشتن ریاست شورای عالی امنیت ملی میتواند بر بسیاری از موارد اثرگذار باشد.
کم شدن یا ایجاد تغییر در برخی برنامههای رزمایشی (که جزو اصول روتین و مداوم نیروهای مسلح است) از جمله این مصادیق بود که در برخی موارد تحت تاثیر سیاست خارجی دولت وقت قرار داشت و در مواقعی این اثرگذاری منفی با واکنشها و انتقادات فرماندهان و کارشناسان این حوزه نیز مواجه میشد.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم و هماهنگی بیشتر دولت و نیروهای مسلح با یکدیگر، این چالشها تا حدود زیادی برطرف شد که یک نمونه بارز آن انجام عملیات بیسابقه و درخشان «وعده صادق» (حمله سنگین موشکی و پهپادی به سرزمینهای اشغالی در پاسخ به حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق) بود که به گواه فرماندهان عالیرتبه نظامی در هماهنگی کامل با دولت بویژه شهید رئیسی به عنوان رئیسجمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی و شهید امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه انجام شد.
شاید چندان دور از واقعیت نباشد که در صورت ادامه دولت روحانی در مقطع این عملیات، این اقدام مهم و اثرگذار (که همچنان آثار آن در سطح بینالمللی قابل احصاست) یا انجام نمیشد یا لااقل به این شکل نبود، کما اینکه در موارد مشابه میتوان مثالهای زیادی زد. در دولت شهید رئیسی اما نهتنها این عملیات به بهترین و موثرترین شکل انجام شد، بلکه در داخل کشور نیز کمترین اثر (مثلا در حوزه اقتصاد و ارز) را داشت.
این در حالی است که در دولت روحانی تنها در یک مورد و در جریان انجام یک رزمایش که روی موشکها شعار «مرگ بر اسرائیل» نوشته شده بود، چه حواشی و تنشهایی درست شد و بدتر از آن، رئیسجمهور وقت حتی در جریان رقابتهای انتخاباتی نیز از آن به شکل غیرمسؤولانهای استفاده کرد.
در حوزه فضایی اوضاع حتی بدتر از این بود به طوری که در دولت آقای روحانی بخشهای زیادی از این حوزه راهبردی بویژه در زمینه پرتاب ماهواره تنها با یک اخم دولتهای غرب و به بهانه تنشزدایی با دستاندازهای زیاد مواجه شد و باز با روی کار آمدن دولت سیزدهم بود که این حوزه تا حد زیادی به ریل سابق خود برگشت و ما شاهد پرتابهای متعدد ماهوارهبرها (که یکی از مهمترین نیازهای حوزه فضایی است) شدیم.
موارد بسیار دیگری را میتوان مثال زد که چطور یک رئیسجمهور به عنوان عالیترین مقام دولت و دومین فرد کشور میتواند نقشی سازنده یا چالشساز در امر دفاع داشته باشد.
دولت چهاردهم طی هفتههای آینده مستقر خواهد شد. فارغ از اینکه سکان این دولت جدید را چه کسی در دست خواهد گرفت، یک مساله مهم نوع نگاه رئیسجمهور به مساله دفاع است.
راهی که شهید رئیسی آغاز کرد در صورت ادامه دولت او و با توجه به سوابقی که شخص وی و افراد موثر در دولتش داشتند، میتوانست به شکوفایی بیشتر بخشهای مختلف در نیروهای مسلح بویژه تامین تسلیحات و تجهیزات بینجامد اما دست تقدیر این بود که دولت رئیسجمهور شهید ناتمام بماند و حالا باید دید رئیس دولت چهاردهم تا چه میزان توان و اراده ادامه این مسیر را دارد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|