
حاجمحمود خالقی، از صمیمیترین دوستان سردار سلیمانی است؛ همان کسی که به همراه محمدباقر قالیباف کار تدفین پیکر حاجقاسم را انجام داد. برای آماده کردن این ویژهنامه یکی از بهترین گزینههای ما برای مصاحبه حاجمحمود خالقی بود، چرا که سینهاش گنجینه خاطرات ناب سردار سلیمانی است. اگر چه خیلی از کارها انجام شده بود و متنی از خاطرات ایشان را برای انتشار آماده کرده بودیم اما در روزهای آخر، ایشان به علت تعهدی که به بنیاد حفظ و نشر آثار حاجقاسم داده بود، از انتشار گفتوگوی خود امتناع کرد تا در فرصت مناسبتر و با ضوابط و قواعد بهتری این خاطرات به صورت رسمی منتشر شود؛ امری که ما نیز به آن احترام گذاشتیم. به همین دلیل تنها به ارائه بخشهایی از خاطرات ایشان که تاکنون به صورت عمومی منتشر شده، اکتفا میکنیم.
***
شهید مطهری میفرمایند شخصیت هر انسانی به فلسفه حیات او بستگی دارد و این به این معنی است که نگرش هر شخص به زندگی و دنیا، بیانگر شخصیت اوست. اگر بخواهیم شخصیت یک انسان را ارزیابی کنیم، باید به نوع نگرش او به جهان بنگریم، زیرا نوع نگاه او به فلسفه و چیستی زندگی است که شخصیت آن فرد را برای ما بازگو میکند. مولوی هم بدرستی اهمیت فلسفه زندگی را بیان میکند و میفرماید:
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
اینکه یک انسان چگونه به زندگی و جهان نگاه میکند، نشاندهنده مسیر، جایگاه، هویت و شخصیت اوست. شهید عزیز ما نگاه ویژهای به زندگی و مسائل جهان داشت. این نگاه را میتوان از بیانات و اعمال ایشان، از زمان حضورشان در جبهه تا مجموعه رفتار و گفتارشان تا قبل از شهادت مشاهده کرد که جهان را کاملا خدایی تعریف میکرد. آرمانش را خدایی کردن هرچه بیشتر جهان تعریف کرده و در این مسیر امام حسین(ع) را به عنوان یک الگوی کامل برگزیده بود. تاثیر این الگوپذیری در اعمال و بیاناتشان موج میزد و با بیان جمله «ما ملت امام حسینیم» این الگوپذیری را با صدای رسا اعلام کرد. لذا مشاهده میکنیم که رفتار ایشان با خانواده، جامعه، دشمن و رفتار ایشان در قبال مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی از امامحسین الگو گرفته شده است.
انبیا و اولیا و بزرگان الهی یک ویژگی خاص دارند که آنها را متمایز میکند و آن هم یکی بودن علم، باور و عمل آنهاست. معنای این جمله این است: علمی که به دست آوردند را باور دارند و به آن باور هم عمل میکنند و همه اینها در یک جهت است. دیگران ممکن است علم داشته باشند اما باوری به علمشان نداشته باشند و به آن عمل نکنند. به عنوان مثال یک پزشک از ریز جزئیات مضرات سیگار آگاه است اما ممکن است برخلاف این علمی که دارد، دخانیات هم مصرف کند.
شهید عزیز ما نمونه مجسم انسجام فکری، باوری و عملی بود و در تمام مراحل زندگیشان این ویژگی کاملا واضح و مشخص بود. سردار عزیز ما از روز اولی که عازم جبهه شد بدون اینکه بخواهد خودنمایی کند، کاملا خالصانه در جهت آرمانهایش به کشور و اسلام خدمت کرد. برخورد ایشان با گروههای سیاسی مختلف را که نگاه کنید، میبینید که اعتقادی به قبیلهگرایی رایج و مرسوم کشور نداشت و معیار را میزان ارتباط با ولایت فقیه و آرمانهای دین و انقلاب قرار داده بود.
رفتار ایشان با فقرا یا محرومان را که مشاهده میکردید، میدیدید آن سردار بزرگ ما که عالیترین نشانهای نظامی را داشت، در کمال تواضع و فروتنی با آنها رفتار میکرد. در سیل خوزستان، برای کمک به مردم منطقه در میان آنها حضور یافت و خالصانه هر کاری را که از دستش برمیآمد انجام داد. همچنین رفتار ایشان با کودکان، خانوادههای شهدا و همکاران نیز کوچکترین اثری از ریا، تکبر و منیت نداشت.
پس از مرور رفتار شخصی و اجتماعی، به عملکرد و آثار ایشان میرسیم. آثار شهید ما در سطح ملی و چند درجه بالاتر در سطح فرا ملی بود. آثار شهید عزیز ما به گونهای است که در عراق، لبنان، سوریه و در هر جای دیگری که آزادیخواهانی وجود داشته باشند، محبتش هم در دل افراد آن مناطق ساری و جاری است. اما این اتفاق محصول چیست؟ این اتفاق حاصل نگاه جهانی، افق دید گسترده و عقیده حمایت از مستضعفین شهید عزیز ما است.
ویژگی بارز دیگر ایشان، شجاعت و جسارتشان بود. هیچگاه از خطر فرار نمیکرد و دل به دریای مشکلات میزد. اگر در جبهههای جنگ حضور داشت، در خط مقدم این جبههها میجنگید و اینگونه نبود که به نیروهایش بگوید شما بروید و من شما را هدایت میکنم، بلکه میگفت من جلوتر میروم و شما هم بیایید.
مساله مرگ برای ایشان حل شده بود و کوچکترین هراسی از مرگ نداشت، زیرا باور داشت «انا لله و انا الیه راجعون». یقین داشت که همه ما به سوی خدا خواهیم رفت و صرفا در این مسیر گام برمیداشت. خود را تابع صرف مقام معظم رهبری میدانست و یکی از مهمترین شئون عاقبت به خیری هر فرد را رابطه دلی، قلبی و حقیقی او با رهبر حکیم انقلاب عنوان میکردند.
مهمترین شاخصهای ذهنی ایشان این بود که یک انسان الهی و خدایی باشد، لذا در صحبتهایش میگفت سوای محبتی که به من دارید، آیا توانستهام خدمتکار خوبی باشم؟ آیا توانستهام در مسیر خدا حرکت کنم؟
شهید عزیز ما با این نگاه و ذهنیت، کارهای بسیار مفیدی را در سطح جهانی انجام داد. شما مشاهده میکنید رئیسجمهور آمریکا از خرج کردن 7 هزار میلیارد دلار در منطقه خاورمیانه برای رسیدن به اهداف استکباری جهانی خود خبر میدهد که ایجاد داعش نیز ابزاری برای رسیدن به این اهداف بود اما دیدیم که شهید عزیز ما مقابل تحقق اهداف آمریکا و استکبار جهانی ایستاد و آنها را شکست داد و در مسیر اهدافش کارهای بزرگی را به سرانجام رساند.
در حوزه روابط اجتماعی هم با توجه به جایگاهی که در میان آحاد مختلف جامعه پیدا کرده بود، الگوی جامعه شد که آثار آن را در حضور باشکوه اقشار مختلف مردم در مراسم تشییع پیکر ایشان مشاهده کردید. این وعده خداوند است که هر کس خالصانه عمل کند، خداوند او را بالا میبرد.
اینطور نبود که صرفا یک شخصیت نظامی باشد، بلکه در مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کمکهای فراوانی به کشور کرد. در حوزه اقتصادی، یکی از اقدامات ایشان، زمینهسازی بستر تعاملات اقتصادی بین ایران، عراق، سوریه و لبنان بود. اکثر گرههایی که در روابط تجاری ایران با این کشورها ایجاد میشد، به دست این شهید عزیز باز میشد. یکی از مهمترین دلایل توجه ایشان به مسائل اقتصادی این بود که میدانست بقای تمام اقدامات نظامی در انتها به مسائل اقتصادی ختم میشود. به عنوان مثال کشوری مانند عربستان که برای سرنگونی عراق و سوریه، حمایتهای مالی و نظامی زیادی از داعش کرد، اکنون با نابودی داعش، از طریق حوزه اقتصادی ورود پیدا کرده و آن حجم از پولی را که برای تجهیز داعش اختصاص داده بود اکنون برای تسلط بر کشور عراق و سوریه اختصاص داده است. این موضوع را سردار سلیمانی از همان زمان درک کرده بود و تاکید فراوان داشت که روابط تجاری ایران و عراق باید در بالاترین سطح ممکن خود باشد. لذا هر جا روابط تجاری دچار خللی میشد، از طریق روابطی که داشت زمینه را برای حل این مشکلات فراهم میکرد تا روابط تجاری دچار مشکل نشود.
در نگاه کلان، منطقه خاورمیانه با توجه به اهمیتش، هر شکلی که پیدا کند قطعا هندسه جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این مسأله از قدیم در نظریههای مدیریت جهانی هم وجود داشته است که هر کس بتواند کنترل منطقه خاورمیانه را به دست گیرد، میتواند حاکمیت جهان را در اختیار خود درآورد. بر این اساس عمده تحولات دنیا هم از همین منطقه شروع شده و بخش زیادی از حیات دنیا نیز به انرژی و بازار این منطقه وابسته است.
کار بسیار مهمی که شهید عزیز ما کرد این بود که این منطقه را از چنگ استکبار جهانی بیرون کشید. اکنون اگر جهان اسلام بتواند این منطقه را حفظ و مدیریت کند، میتواند کنترل اقتصاد جهان را به دست گیرد. ایشان با این نگاه، اقدامات استراتژیک و بلندمدتی را برای تحقق این هدف انجام داد و ما اکنون برخی نتایج آن را مثلا در حجم مبادلات تجاری ایران و عراق مشاهده میکنیم. نگاه متوازن ایشان به حوزههای نظامی و اقتصادی موجب شد همزمان با تحقق اهداف نظامی، روابط تجاری هم گسترش یابد.
این عوامل باعث شد ایشان به عنوان یک الگوی جامع و ماندگار معرفی شود که نگاهشان صرفا معطوف به جبهه و جنگ نبود و در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی عملکردهای مثبت زیادی داشت.
از دیگر خصوصیات بارز شخصیت ایشان، آیندهنگری و شناخت دقیق نسبت به روابط جهانی بود. نگاه ایشان به هندسه و جغرافیای جهانی، بسیار به واقعیت نزدیک بود و اولویتبندی بسیار دقیق و درستی داشت، به همین خاطر به مسائل حاشیهای اهمیتی نمیداد. همانطور که میدانید ذهنیت بسیاری از نخبگان این بود که ایشان نامزد ریاستجمهوری شود و اگر این اتفاق هم میافتاد قطعا با رای بسیار بالایی انتخاب میشد اما ایشان در جواب گفت این کارها را بگذارید برای کسانی که دنبال آن هستند، ما دنبال چیزهای دیگری هستیم.
اینها عملکرد ایشان در زمان حیاتشان بود اما برکات ایشان پس از شهادتشان نیز همچنان ادامه دارد. همه آزادیخواهان، مبارزان با استکبار و کسانی که دنبال خدمت به جامعه هستند، ایشان را الگوی خود قرار دادهاند. این شهید عزیز در حال حاضر به درجهای رسیده است که امام راحل فرمودند: گاهی یک انسان یک امت میشود و گاهی یک جهان. ایشان با مجموعه رفتارها، گفتارها و عملکرد خود یک انسان جهانی شد و حتی تاریخ را هم پشت سر گذاشت و دیگر اینطور نیست که صرفا مختص به زمان معاصر باشد و قطعا نامشان در تاریخ جاودانه خواهد شد.