جواز صعود در جیب سعودی
بهراد رشوند: پرسپولیس ایستاده در لبه پرتگاه، آماده برای یک پرش بلند! جایی که باید امشب، ساعت ۱۹:۳۰، در آزادی، مقابل لشکر ستارههای النصر عربستان بایستد و حماسهای دیگر در تاریخ سرخها رقم بزند.
پرسپولیس این فصل را با 2 ناخدا پشت سر گذاشته؛ ابتدا با گاریدوی اسپانیایی، حالا با اسماعیل کارتال ترکتبار. با این حال، در اقیانوس توفانی لیگ نخبگان آسیا، تا اینجای کار، فقط ۶ امتیاز از ۷ مسابقه به تورشان افتاده و در جایگاه نهم جدول جا خوش کردهاند. اما حالا وقت درخشیدن است! باید از قلب میدان جنگ، 3 امتیاز را با دستان زخمی بیرون بکشند. مقابلشان النصری ایستاده که آنقدر دستش پر است که حتی کریستیانو رونالدو را به تهران نیاورده! میگویند رونالدو دلش میخواست دوباره پایش را به این خاک بگذارد اما مربیان النصر، حالا که صعودشان قطعی شده، تصمیم گرفتهاند فوقستاره پرتغالیشان را در عربستان نگه دارند.
* رونالدو نیست
هواداران پرسپولیس شاید از نبود رونالدو کمی نفس راحت بکشند اما در عوض باید نگران سایر ستارهها باشند! باقی ستارههای النصر هم مثل سکههای طلا برق میزنند اما در آزادی، هواداران پرسپولیس یک چیز را از ته قلبشان میدانند: «هیچ تیمی شکستناپذیر نیست!»
* در تونل وحشت، به دنبال روزنه نور
پرسپولیس کارتال همین چندی پیش، یک جام را در ۱۲۰ دقیقه نبرد مرگبار مقابل سپاهان از دست داد. حالا اگر قرار باشد سرنوشت این تیم را ننویسند، باید مقابل النصر، زخمهایشان را ببندند و با شمشیر برنده غیرت، به دل دشمن بزنند. پیروزی، یعنی جشن صعود در قلب آزادی، بدون توجه به نتایج دیگر. اما اگر لغزشی رخ بدهد، باید چشم به شانس و جدول دوخت، چشم به آن لحظاتی که «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» شاید به یاری بیایند!
ناممکن؟ هرگز!
روی کاغذ، النصر از کهکشانیهای آسیاست اما جنگ در مستطیل سبز، حساب و کتاب دیگری دارد. پرسپولیسیها، یک چیز را از هوادارانشان قرض گرفتهاند: قلبی که تا دقیقه ۹۰ میتپد، صدایی که تا آخرین ثانیه در آزادی خواهد پیچید. این بهترین فرصتی است که کارتال نشان دهد میتواند فرماندهای باشد که مقابل لشکر ستارگان، تیمش را سربلند از میدان بیرون بیاورد.
* جنگ با زخم، نبرد با غیرت
کاش پرسپولیس 4 ستاره مصدومش را داشت؛ وحید امیری، اوستون ارونوف، میلاد سرلک و سعید صادقی. اما حالا که تقدیر جور دیگری رقم خورده، باید با زخمهای باز هم جنگید. النصر هم غایبانی دارد؛ کریس رونالدو که بماند، اوتاویو پرتغالی، سلطان الغنام و عبدالله الخیبری هم به این نبرد نرسیدهاند اما این مسابقه، نه جنگ ستارهها که نبرد قلبهاست.
پرسپولیسیها امشب به زمین میروند که شاید ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ را به یک شب تاریخی برای فوتبال ایران تبدیل کنند؛ شبی که سرخها باید نشان دهند غیرممکن در فوتبال تنها همان غیرممکن است.
* کاپیتانی که پرسپولیس نمیتواند نادیدهاش بگیرد!
پرسپولیس در آستانه نبردی است که میتواند تمام رویاهایش را ببلعد یا پروازش را تا قله آسیا ادامه دهد. النصر، غول سعودی، روبهروی تیمی ایستاده که حالا بیش از هر زمان دیگری، امیدش به ساقهای کاپیتان همیشه حاضرش، امید عالیشاه، گره خورده است اما درست همین جا، یک گره کور هم وجود دارد؛ گرهی که نه به تاکتیک و سیستم مربی ربط دارد، نه به تعداد مصدومان و مهرههای غایب. این گره، چیزی است که شاید فقط با دست سرمربی ترک پرسپولیس، اسماعیل کارتال، باز شود. او که بعد از بازی سپاهان، وقتی امید عصبی را دید که چطور کارت قرمز را مثل خاری در چشمهایش فرو کرده بودند، تصمیم گرفت موضع سختگیرانهای بگیرد. گفت و تأکید کرد بیاحتیاطی، آن هم از سوی یک کاپیتان، نباید بیپاسخ بماند. گفت باشگاه چنین رفتارهایی را تحمل نمیکند و هرکس تیم را در مخمصه بیندازد، خودش هم باید هزینهاش را بپردازد.
حالا اما، فوتبال همان بازی بیرحمی است که تصمیمهای سخت را در آسانترین موقعیتها سر راهت میگذارد. درست وقتی به سرسختیات افتخار میکنی، شرایطی پیش میآید که باید همان سرسختی را قورت بدهی. مصدومیتهای ارونوف، امیری و صادقی، دست مربی را در خط هافبک بسته است. انتخابهایش محدودتر از آن است که بشود روی نیمکت نشاندن کاپیتان را یک تصمیم انضباطی لوکس دانست. اینجا، کارتال فقط 2 راه دارد: یا پای اصولش میماند و در یکی از مهمترین بازیهای فصل، یکی از کلیدیترین مهرههایش را نیمکتنشین میکند، یا از آن غرور مربیگریاش کمی کوتاه میآید و برای حفظ تعادل تیم، عالیشاه را دوباره به ترکیب اصلی برمیگرداند.
حالا چشمها به ترکیب پرسپولیس دوخته شده، به نامهایی که سر بزنگاههای بزرگ روی تخته تاکتیکی نقش میبندند. امید، همان شماره 2 که بارها از روزهای سخت عبور کرده، این بار هم احتمالاً جایی در میانه زمین خواهد داشت. چرا؟ چون فوتبال، مثل زندگی، گاهی چارهای برایت نمیگذارد جز اینکه حتی از کسی که میخواستی تنبیهش کنی، کمک بخواهی.
***
پرسپولیس در پیچ خطرنا
امشب، پرسپولیس باید مقابل النصر در آزادی بجنگد، در حالی که هنوز از زخمهای الهلال و سپاهان خون میچکد. النصر با خیال راحت از صعودش، آماده یک بازی تشریفاتی است اما پرسپولیس برای اینکه از قطار آسیا جا نماند، باید ببرد. این یعنی دوئل مرگ و زندگی. ولی پرسپولیس کارتال، درست در مهمترین مقطع فصل، شبیه کسی است که شمشیرش را جا گذاشته، زرهش را درآورده و بیدفاع وسط میدان ایستاده است.
* 8 گل خورده در 4 بازی؛ سقوط یک قلعه
دیوار دفاعی پرسپولیس، زمانی بختک روی سینه رقبا بود اما در 4 بازی اخیر، 8 بار فرو ریخته است. با فولاد مساوی کردند، از الهلال 4 گل خوردند، گلگهر را با یک گل بردند و از سپاهان 3 گل نوش جان کردند. در این مدت، حفرهای که قرار بود پر شود، مثل یک زخم باز رها شد تا مهاجمان حریف، از آن عبور کنند و جشن بگیرند.
* کارتال! اینجا به امید گیر دادهای؟
بازی با سپاهان، یک جنگ تمامعیار بود که در آن امید عالیشاه با یک کارت قرمز، خودش و تیمش را از پا انداخت. کارتال بعد از بازی، انگار میخواست همه دردهای تیمش را با یک مشت به صورت امید تسویه کند. در کنفرانس خبری، فریاد زد کاپیتانش باید جریمه شود اما سوال این است: چه کسی باید خود او را جریمه کند؟
* حفرهای که فقط گل خوردن بلد بود
گلهای خورده پرسپولیس، یک نقشه واحد دارند. الهلال عربستان 4 بار از فاصله بین مدافع چپ و مدافع میانی عبور کرد و سپاهان هم همین مسیر را برای 3 گلش انتخاب کرد. انگار آنجا یک دروازه نامرئی است، دروازهای که فقط به روی رقبا باز میشود و کسی برای بستن آن، فکری نکرده است. عجیب نیست که تیمی در 2 شکست بزرگش، ۷ گل از یک نقطه بخورد و مربیاش همچنان روی اخراج یک بازیکن تمرکز کند؟ وقتی یک مربی، نقطهضعف تیمش را نمیبیند، وقتی در هر 2 باخت سنگین، از یک سوراخ گزیده میشود اما باز هم انگشت اتهام را سمت دیگری میگیرد، آیا وقت آن نرسیده خودش مورد سوال قرار بگیرد؟ اگر قرار به جریمه باشد، شاید لیست انتظار، اول از همه اسم کارتال را داشته باشد.