20/اسفند/1403
|
09:17
۲۲:۰۵
۱۴۰۳/۱۲/۱۹
واکاوی انگیزه‌های پشت پرده مخالفان

تسنیم؛ چالش منتقدان سنتی

کد خبر: ۴۰۳۱۲۷

مجید غیاثی: در روزهای اخیر، نامه‌ای از سوی حجت‌الاسلام سیداصغر ناظم‌زاده‌ قمی خطاب به آیت‌الله جوادی‌آملی منتشر شده که در آن، نقدهایی بر چاپ تفسیر ۸۰ جلدی تسنیم و برخی سخنان ایشان در مراسم رونمایی از این اثر مطرح شده است. این نامه، در ظاهر لحنی خیرخواهانه دارد اما با دقت در محتوا و نحوه استدلال آن، مشخص می‌شود بیش از آنکه نقدی علمی باشد، رنگ و بوی چالش‌های سیاسی و برداشت‌های نادرست از سخنان آیت‌الله جوادی‌آملی را دارد. 
۱- ادعای تحمیل هزینه سنگین بر بیت‌المال
یکی از محورهای اصلی این نامه، این ادعاست که چاپ تفسیر ۸۰ جلدی تسنیم، هزینه‌ای سنگین بر بیت‌المال تحمیل کرده است و بهتر بود تنها نسخه نوری (دیجیتال) آن منتشر شود یا به تلخیصی از آن بسنده می‌شد. 
این سخن از چند جهت نادرست است:
الف- باید توجه داشت انتشار آثار فاخر علمی، یک ضرورت فرهنگی و تمدنی است. اگر قرار باشد هر اثر علمی به ‌دلیل مشکلات اقتصادی جامعه کنار گذاشته شود، باید بسیاری از کتاب‌های مهم تفسیری، فلسفی و فقهی نیز هرگز منتشر نمی‌شدند. مشکلات معیشتی جامعه، یک واقعیت است اما این مشکلات نباید بهانه‌ای برای توقف تولید علم و فرهنگ شود. 
ب- تألیف و چاپ این اثر، حاصل دهه‌ها تلاش علمی و پژوهشی است و هزینه آن، در مقایسه با بسیاری از مصارف غیرضروری که در کشور صورت می‌گیرد، ناچیز است. اتفاقاً یکی از دلایل اصلی مشکلات اقتصادی کشور، کمبود تولید فکر و اندیشه‌های بنیادین است. تفسیری چون تسنیم، می‌تواند در آینده مبنای بسیاری از تحولات اجتماعی و فکری شود. اگر بخواهیم با استدلال نویسنده نامه پیش برویم، باید بسیاری از آثار علمی را کنار بگذاریم و به یک جامعه سطحی و بی‌هویت تبدیل شویم. 
پ- درباره نسخه دیجیتال نیز باید گفت چنین نسخه‌ای موجود است و در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد اما آیا می‌توان یک اثر تفسیری را که مشتمل بر ده‌ها هزار نکته علمی و قرآنی است، تنها به نسخه دیجیتال محدود کرد؟ اهل تحقیق و پژوهش، همچنان نیازمند نسخه‌های چاپی هستند و اتفاقاً بزرگان حوزه و دانشگاه همواره تأکید داشته‌اند نسخه‌های فیزیکی آثار مرجع، برای مطالعه دقیق و بهره‌گیری بهتر ضروری است. 
۲- ادعای نادرست درباره سخنان آیت‌الله جوادی‌آملی
در بخش دیگر نامه، نویسنده با استناد به سخنان آیت‌الله جوادی‌آملی درباره نظام امت - امامت، این پرسش را مطرح کرده که آیا مقام معظم رهبری باید فرمایشات ائمه را به علما برسانند یا برعکس؟ نخست، این سؤال حاصل یک برداشت نادرست از سخنان آیت‌الله جوادی‌آملی است. ایشان هیچ‌گاه نگفته‌اند مفسران و علما مأموریت ندارند معارف اهل‌بیت(ع) را تبیین کنند، بلکه تأکید کرده‌اند جایگاه رهبری، استمرار مسیر امامت در دوران غیبت است و وظیفه ولی‌فقیه، زنده نگه‌داشتن این راه و رساندن پیام ائمه به جامعه است. در واقع، رهبری هم دریافت‌کننده معارف دینی از علما و حوزه‌هاست و هم نقش تبیین و اجرایی این معارف را بر عهده دارد. اینکه تصور شود علمای دینی فقط در مقام رساندن معارف دینی به ولی‌فقیه هستند، نادیده‌گرفتن نقش اجتماعی، سیاسی و اجرایی رهبری در جامعه اسلامی است. 
دوم، آیت‌الله جوادی‌آملی، در طول حیات علمی خود، همواره بر حقوق مردم و مسؤولیت‌های حاکمان تأکید کرده‌اند. برخلاف ادعای نویسنده نامه، ایشان هرگز قائل به یک نظام صرفاً تک‌ساحتی نبوده‌اند که در آن، مردم فقط موظف به تبعیت باشند، بلکه همواره در سخنان خود، بر اهمیت عدالت، پاسخگویی مسؤولان و حق مردم بر حاکمان تأکید داشته‌اند. نویسنده نامه، با استناد به سخنان امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه، تلاش کرده نظام امت و امامت را در برابر نظام حقوق متقابل مردم و حاکمان قرار دهد. این در حالی است که هیچ تعارضی میان این دو وجود ندارد. در نظام اسلامی، همان‌طور که مردم موظف به حمایت از ولی‌فقیه هستند، حاکمان نیز وظیفه دارند عدالت را اجرا کنند اما نکته اساسی این است که نقد عدالت و عملکرد مسؤولان، نباید تبدیل به تضعیف اصل ولایت‌فقیه و ایجاد شکاف در نظام امت و امامت شود. نامه‌ای که اخیراً منتشر شده، بیش از آنکه یک نقد علمی باشد، نوعی شبهه‌افکنی در باب جایگاه تفسیری و اندیشه‌ای آیت‌الله جوادی‌آملی است. از ادعای غیرمنطقی درباره چاپ تفسیر تسنیم گرفته تا سوءبرداشت از سخنان ایشان در باب امت و امامت، همگی نشان می‌دهد این هجمه‌ها نه از سر دغدغه علمی، بلکه با انگیزه‌های دیگری مطرح شده‌ است. 
آیت‌الله جوادی‌آملی در طول سال‌ها تدریس و پژوهش، همواره از مدافعان حقوق مردم، عدالت و نظام اسلامی بوده‌اند. کسانی که امروز تلاش می‌کنند با تحریف سخنان ایشان، نوعی دوگانگی میان نقش علما و رهبری جامعه اسلامی ایجاد کنند، یا از مبانی فکری آیت‌الله جوادی‌آملی بی‌اطلاع‌اند، یا با اغراض دیگری در این مسیر قدم گذاشته‌اند. 
علاوه بر این در روزهای اخیر، برخی افراد با انگیزه‌هایی نامعلوم – که بیش از آنکه علمی باشد، رنگ و بوی سیاسی و جناحی دارد – تلاش کرده‌اند در علمیت و جامعیت تفسیر تسنیم، اثر سترگ آیت‌الله جوادی‌آملی، تشکیک کنند. این رویکرد که بیش از آنکه نقدی علمی باشد، نوعی جوسازی رسانه‌ای و تبلیغاتی است، نشان‌دهنده ناآشنایی منتقدان با عمق فلسفی، عرفانی و تفسیری این اثر بی‌بدیل است. نخست، باید به این نکته اساسی اشاره کرد که تفسیر تسنیم، نه‌تنها در امتداد سنت تفسیری عقلانی و اجتهادی اسلام قرار دارد، بلکه با ابتنای بر حکمت متعالیه و نگاه جامع به قرآن، گامی فراتر از تفاسیر پیشین برداشته است. آیت‌الله جوادی‌آملی برخلاف برخی مفسران که صرفاً در چارچوب نقل یا عقل جزئی باقی می‌مانند، با تلفیق وحی، برهان و عرفان، قرآن را به‌ عنوان یک نظام معرفتی مستقل و پویا بررسی کرده است. کسانی که جامعیت این تفسیر را زیر سؤال می‌برند، یا شناخت درستی از روش تفسیری حکمی و عرفانی ندارند، یا خود را به تجاهل می‌زنند تا اغراض دیگری را دنبال کنند. دوم، این نخستین‌بار نیست که شخصیت‌های علمی و حکمی بزرگ، هدف حملات غیرعلمی قرار می‌گیرند. تاریخ اندیشه اسلامی، از فارابی و ابن‌سینا گرفته تا ملاصدرا و علامه طباطبایی، همواره شاهد تخریب‌های کسانی بوده است که یا ظرفیت فهم اندیشه‌های پیچیده را نداشته‌اند، یا از نفوذ آنها در میان نخبگان و جامعه احساس خطر کرده‌اند. امروز نیز تسنیم، به‌ عنوان تفسیری که مرزهای فهم قرآن را گسترش داده است، طبیعتاً مورد هجوم کسانی قرار می‌گیرد که نمی‌توانند با آن مقابله علمی کنند و ناچار به شبهه‌افکنی‌های بی‌اساس متوسل می‌شوند. 
سوم، این قبیل حملات بیش از آنکه نقدی علمی باشد، ریشه در مسائل سیاسی و جناحی دارد. اگر به تاریخ این انتقادات بنگریم، خواهیم دید عمدتاً از سوی کسانی مطرح شده که یا فاقد سابقه علمی در تفسیر و فلسفه‌اند، یا در چارچوب‌های خاص سیاسی، به ‌دنبال تخریب چهره‌های فکری مستقل هستند. این افراد به‌ جای آنکه با منطق علمی وارد بحث شوند، با ترفندهای رسانه‌ای تلاش می‌کنند جایگاه تسنیم را در میان آثار تفسیری متزلزل نشان دهند، حال آنکه این تفسیر، با پشتوانه دهه‌ها تحقیق و تدریس، اکنون مرجع بسیاری از محافل علمی و تفسیری در جهان اسلام است. آیت‌الله جوادی‌آملی برخلاف بسیاری از شخصیت‌های علمی که گاه در برابر انتقادات ناعادلانه واکنش نشان می‌دهند، اساساً وارد این منازعات سطحی نمی‌شود. روش و منش علمی ایشان، همواره بر تعلیم، تبیین و تولید فکر استوار بوده و هیچ‌گاه خود را درگیر پاسخ به شبهات و اتهامات غیرعلمی نکرده است. این سکوت، نه از ناتوانی در پاسخگویی، بلکه از بی‌ارزش بودن این قبیل ادعاها و انگیزه‌های پشت پرده آنها نشأت می‌گیرد. 
چهارم، مهم‌ترین ویژگی تفسیر تسنیم که آن را از سایر تفاسیر متمایز می‌کند، رویکرد جامع آن به فهم قرآن است. بسیاری از تفاسیر گذشته، یا به مبانی فلسفی بی‌توجه بوده‌اند، یا در دایره نقل و ادبیات محصور مانده‌اند اما تسنیم، با جمع میان عقل، وحی و شهود، افق جدیدی را در تفسیر قرآن گشوده است. اگر مخالفان این تفسیر، نقدی علمی داشتند، باید در میدان علم و تحقیق آن را مطرح می‌کردند، نه در رسانه‌ها و مجامع عوام‌پسند. این نشان می‌دهد مساله اصلی، نه محتوای علمی تفسیر تسنیم، بلکه اثرگذاری و نفوذ آن در ساحت اندیشه اسلامی است. 
پنجم، یکی از ادعاهای رایج منتقدان، این است که تسنیم در برخی موارد، بیش از حد وارد مباحث فلسفی و عرفانی شده و از روش سنتی تفسیر دور افتاده است. این سخن، اگر از سر ناآگاهی باشد، نشان‌دهنده عدم درک نسبت به مبانی تفسیر حکمی و اجتهادی است و اگر از سر غرض‌ورزی باشد، نشانه‌ای از همان رویکرد سطحی‌نگرانه‌ای است که در طول تاریخ، مانع از پیشرفت اندیشه اسلامی شده است. جوادی‌آملی، برخلاف برخی مفسران که صرفاً به تفسیر تحت‌اللفظی بسنده می‌کنند، تلاش کرده است معانی عمیق قرآن را در پیوند با عقلانیت و حکمت اسلامی بازخوانی کند. 
ششم، کسانی که امروز در علمیت تفسیر تسنیم تشکیک می‌کنند، آیا به این پرسش پاسخ داده‌اند که آلترناتیو علمی آنها چیست؟ اگر تسنیم را کنار بگذاریم، کدام اثر تفسیری با چنین جامعیتی وجود دارد که بتواند هم در سطح اصول فلسفی و هم در حوزه مباحث اجتماعی، تحولات فکری ایجاد کند؟ حقیقت این است که بسیاری از این منتقدان، خود فاقد هرگونه نظام تفسیری مستقل هستند و تنها هنرشان، حمله به دیگران است. آنها در عمل، هیچ‌گونه بدیل روشنی برای فهم قرآن ارائه نمی‌دهند، بلکه صرفاً به تخریب شخصیت‌های علمی و بی‌اعتبارسازی آثار فاخر فکری می‌پردازند. 
هفتم، این قبیل حملات، نه نخستین مورد است و نه آخرین مورد خواهد بود. در طول تاریخ، بسیاری از اندیشمندان بزرگ، از ابن‌سینا و سهروردی گرفته تا ملاصدرا و علامه طباطبایی، مورد هجمه‌های شدید قرار گرفته‌اند اما آنچه باقی مانده، آثار علمی آنها بوده است، نه سخنان بی‌پایه مخالفان‌شان. امروز نیز همان جریان‌هایی که در گذشته با فلسفه و عرفان مخالفت می‌کردند، با زبان جدیدتری، به‌ دنبال محدودسازی اندیشه و تفکر در حوزه دین هستند اما واقعیت این است که قرآن، فراتر از این نگاه‌های محدود است و تفسیر آن نیز نمی‌تواند در چارچوب‌های بسته باقی بماند. 
در نهایت، جامعه علمی، حوزه‌های علمیه و مراکز دانشگاهی باید هوشیار باشند و اجازه ندهند این نوع هجمه‌های غیرعلمی، به تضعیف گفتمان تفسیری عقلانی و اجتهادی منجر شود. آیت‌الله جوادی‌آملی، با دهه‌ها تلاش علمی، اثری ماندگار به جهان اسلام عرضه کرده است. تفسیر تسنیم، نه‌تنها پاسخگوی نیازهای معرفتی معاصر است، بلکه زمینه‌ای برای توسعه اندیشه اسلامی در قرن‌های آینده خواهد بود. حقیقت را نمی‌توان با غوغاسالاری پوشاند و همان‌گونه که تاریخ نشان داده، آنچه از میان این گردوغبارها باقی خواهد ماند، نور علم و حقیقت است.

ارسال نظر
پربیننده