23/مهر/1404
|
03:33
نگاه

صلح در سایه سیاست یا سیاست در لباس صلح؟

فرزانه دانایی: اجلاس شرم‌الشیخ که روز یکشنبه ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵ در مصر برگزار شد، یکی از پرحاشیه‌ترین نشست‌های سیاسی سال‌های اخیر بود. این اجلاس با حضور بیش از ۲۰ رهبر و نماینده‌ بلندپایه از اروپا، آسیا، خاورمیانه و آفریقا، با هدف تثبیت آتش‌بس میان اسرائیل و حماس و تدوین نقشه‌ای برای بازسازی غزه تشکیل شد.
آنچه در ظاهر، «نشست صلح» نام گرفته بود، در واقع بازتابی از یک نبرد دیپلماتیک چندلایه بود میان قدرت‌هایی که هر یک می‌کوشند آینده نظم منطقه را به نام و به نفع خود بازنویسی کنند.
البته اجلاس شرم‌الشیخ در شرایطی برگزار شد که با وجود حضور گسترده مقامات بیش از ۳۰ کشور از جمله فرانسه، بریتانیا، آلمان، قطر، ترکیه، اردن و امارات، ۲ غایب بزرگ بر فضای نشست سایه انداخت: بنیامین نتانیاهو و نمایندگان حماس. دفتر نخست‌وزیر اسرائیل اعلام کرد نتانیاهو به ‌دلیل همزمانی اجلاس با تعطیلات مذهبی «سیمحات تورا» قادر به شرکت در آن نیست اما منابع دیپلماتیک در ترکیه و مصر فاش کردند دلیل اصلی عدم حضور وی فشارهای ترکیه و قطر بوده است. اگرچه نتانیاهو سعی کرد غیبت خود را به مراسم عید یهودیان گره بزند اما روزنامه گاردین خبر داد ترامپ قصد داشت در لحظات پایانی، نتانیاهو را به‌ طور غیرمنتظره‌ای به اجلاس دعوت کند اما رجب طیب اردوغان هشدار داد در صورت حضور نتانیاهو، از اجلاس خارج خواهد شد. در نتیجه، این دعوت لغو شد و نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در شرم‌الشیخ ظاهر نشد. عدم حضور ایران در این اجلاس نیز نشان داد بر خلاف تلاش ترامپ برای مدیریت کامل صحنه، دیگر بازیگران منطقه‌ای حاضر نیستند بدون شرط و بی‌حساب، در پروژه‌های سیاسی آمریکا مشارکت کنند.
* بیانیه «صلح و رفاه پایدار»؛ ابهام در اجرا و محتوا
نشست با امضای بیانیه‌ای موسوم به «صلح و رفاه پایدار» پایان یافت؛ سندی که به ادعای ترامپ قرار است چارچوب بازسازی غزه و نظارت بر اجرای آتش‌بس را فراهم آورد. ترامپ که همچنان معتقد است جایزه صلح نوبل باید به او تعلق می‌گرفت، در این مراسم با ژست یک پیامبر صلح وارد میدان شد و در سخنرانی خود در مراسم امضا گفت: این صلح ۳ ‌هزار سال طول کشید تا به دست آید و حالا پابرجا خواهد ماند. با این حال بسیاری از تحلیلگران حقوق بین‌الملل بر این عقیده‌اند این بیانیه فاقد سازوکار اجرایی، جدول زمانی مشخص یا نهاد ناظر بین‌المللی است و بیش از آنکه توافقی واقعی باشد، «بیانیه‌ای نمادین» به شمار می‌رود. این صلح نمایشی در واقع نمادی از تلاش‌های ترامپ برای پوشاندن اقدامات قبلی ایالات متحده در حمایت تمام‌قد از یک نسل‌کشی و جنایت جنگی در قرن 21 میلادی است. 
* ترامپ و پروژه بازگرداندن اسرائیل به جامعه جهانی
صلح مدنظر ترامپ در واقع بیانیه‌ای با امضای او بود که نشان دهد در حمایت از اسرائیل هیچ مرزی نمی‌شناسد؛ نه مرزی در حمایت تسلیحاتی از رژیم برای رقم زدن یک کشتار جمعی و نه مرزی در حمایت دیپلماتیک از رژیم برای بازگردان آن به عرصه جهانی پس از انزوا. ترامپ بعد از نمایش آشکار انزوای رژیم صهیونیستی در سازمان ملل در سخنرانی نتانیاهو که اکثر رهبران جهان آن را به نشانه اعتراض به جنایت‌های این رژیم در غزه، ترک کردند، شخصاً به این موضوع اشاره کرد که اسرائیل در جهان منزوی شده و اعلام کرد هر کاری برای تغییر این وضعیت انجام خواهد داد. به همین ترتیب، در لایه‌های زیرین اجلاس، هدف اصلی آمریکا بیش از آنکه دستیابی به صلح واقعی باشد، بازسازی مشروعیت اسرائیل در نظام بین‌الملل بود. اسرائیل پس از ۲ ‌سال جنگ در غزه و گزارش‌های گسترده از کشتار غیرنظامیان، در انزوایی بی‌سابقه قرار گرفته بود. از قطعنامه‌های متعدد سازمان ملل علیه آن تا تظاهرات سراسری در اروپا و آمریکای لاتین، افکار عمومی جهان بشدت علیه تل‌آویو شکل گرفته بود. ترامپ که از آغاز کارزار انتخاباتی خود در سال ۲۰۲۴ وعده داده بود «اسرائیل را به جایگاه طبیعی‌اش در جهان بازخواهد گرداند»، از اجلاس شرم‌الشیخ به عنوان ابزار احیای چهره صهیونیسم سیاسی در سطح جهان استفاده کرد. به گفته تحلیلگر نشریه لوموند، او با دقت، صحنه را به گونه‌ای طراحی کرد که رهبران جهان در کنار پرچم‌های اسرائیل و آمریکا عکس یادگاری بگیرند، بی‌آنکه نخست‌وزیر اسرائیل حضور داشته باشد؛ تلاشی حساب‌شده برای مشروعیت‌سازی غیرمستقیم.
* از صلح تا صحنه‌سازی؛ ترامپ و نوبل خیالی
دونالد ترامپ که پیش‌تر بارها تأکید کرده بود شایسته دریافت جایزه نوبل صلح است، در این اجلاس و جلسه سخنرانی‌اش در کنست اسرائیل، تلاش کرد تصویری از خود به‌ عنوان میانجی بزرگ خاورمیانه ارائه دهد. وی در سخنرانی در کنست اسرائیل، این اجلاس را «طلوع تاریخی» در خاورمیانه توصیف کرد و آن را پایان «عصر ترور و مرگ» دانست.
همچنین عبدالفتاح سیسی، رئیس‌جمهور مصر به‌ دلیل نقش برجسته ترامپ در پایان دادن به جنگ غزه، او را با بالاترین نشان دولتی مصر (نشان نیل) مورد تقدیر قرار داد. ترامپ که سال جاری موفق به دریافت جایزه صلح نوبل نشد، به نظر می‌رسد با برگزاری اجلاس شرم‌الشیخ به دنبال برگزاری یک مراسم باشکوه اهدای جایزه صلح نوبل خیالی به خودش بود که موفق به انجام این کار نیز شد! او تا توانست در حاشیه این اجلاس، سایر رهبران غرب بویژه اروپایی و نروژی (که جایزه صلح نوبل در این کشور اهدا می‌شود) را مورد تمسخر قرار داد و خود را ستاره «صلح‌ساز» اجلاس شرم‌الشیخ دانست. 
در حالی که رسانه‌های غرب با آب‌وتاب از «توافق تاریخی شرم‌الشیخ» سخن می‌گویند، واقعیت میدانی چیز دیگری است.
تنها ساعاتی پس از پایان نشست، خبرگزاری الجزیره گزارش داد درگیری‌های پراکنده در شمال غزه از سر گرفته شده و دست‌کم ۵ فلسطینی در تیراندازی نیروهای اسرائیلی کشته شده‌اند. به بیان دیگر، آتش‌بس اعلام‌شده هنوز «روی کاغذ» است و تضمینی برای دوام آن وجود ندارد. در عین حال، پشت پرده اجلاس، رقابت شدیدی میان کشورهای منطقه بر سر بازسازی غزه و کنترل آینده‌ سیاسی آن در جریان است. مصر به ‌دنبال تثبیت موقعیت خود به ‌عنوان میانجی اصلی و حافظ امنیت مرز رفح است؛ در حالی که قطر می‌خواهد نقش اقتصادی و مالی پررنگ‌تری ایفا کند. ترکیه نیز تلاش دارد با نفوذ در ساختار بازسازی، از نفوذ ایران و محور مقاومت در غزه بکاهد. در نتیجه، آنچه در ظاهر «همکاری بین‌المللی برای بازسازی» خوانده می‌شود، در عمل، میدان رقابت ژئوپلیتیک جدیدی است.
در پایان، پرسش بزرگ این است: آیا اجلاس شرم‌الشیخ می‌تواند آغازی برای صلح واقعی باشد یا صرفاً فصل تازه‌ای از بازی مشروعیت سیاسی است؟ بدون حضور نماینده رژیم صهیونیستی و حماس، بدون تضمین‌های سازمان ملل و بدون نظارت بین‌المللی، احتمال تکرار الگوهای شکست‌خورده گذشته بالاست. تجربه نشست‌های مادرید، اسلو و کمپ‌دیوید نشان داده وقتی قدرت‌های بیرونی صلح را از بالا تحمیل ‌کنند، معمولاً دوام نمی‌یابد. در این میان، اجلاس شرم‌الشیخ به ‌جای ایجاد صلح، آیینه‌ای از بازسازی توازن قدرت جهانی در خاورمیانه شد؛ جایی که آمریکا تلاش می‌کند خود را بازگرداند و متحدان منطقه‌ای هر کدام به ‌دنبال سهمی از آینده‌اند.
در هر صورت اجلاس شرم‌الشیخ شاید بتواند در کوتاه‌مدت، به تثبیت آتش‌بس شکننده میان حماس و اسرائیل کمک کند اما در ماهیت خود بیش از هر چیز پروژه‌ای سیاسی برای بازسازی چهره آمریکا و اسرائیل در نظام بین‌الملل است.
ترامپ با مهارتی نمایشی، صحنه‌ای از «صلح» را طراحی کرد که بازیگران اصلی آن غایب بودند و رهبران جهان در آن بیشتر شاهد بودند تا تصمیم‌گیر. صلح واقعی، نه در سالن‌های مجلل شرم‌الشیخ، بلکه در کوچه‌های ویران غزه و میان قربانیان این جنگ معنا پیدا می‌کند. تا زمانی که عدالت در معادلات صلح جایی نداشته باشد، هر توافقی صرفاً «آتش‌بسی میان ۲ دور جنگ» خواهد بود، نه صلحی پایدار؛ نه پایانی برای خشونت.

ارسال نظر
پربیننده