فصل غروب کمدیها
میلاد جلیلزاده: اکران نوروز ۱۴۰۴ که از ۸ اسفندماه سال قبل آغاز شده بود، رفته رفته در حال پایان است و فیلمهای روی پرده باید جایشان را به نوبت بعدی اکران بدهند. البته در میان آن فیلمها میشد موردی مثل «هفتادسی»، نخستین کارگردانی بهرام افشاری در سینمای بلند داستانی را هم دید که اکران آن از هفتم آذرماه ۱۴۰۳ شروع شده بود و حتی همزمان با برگزاری جشنواره فجر ادامه داشت. از آن سو «صیاد» به کارگردانی جواد افشار هم ۲۰ فروردینماه و به مناسبت روز ارتش اکران خود را آغاز کرد که میشود آن را نخستین اثر از فهرست اکران دوم نوروز امسال دانست. فیلم «میرو» نیز از ۲۷ فروردین در گروه هنر و تجربه اکران شد که فروش آن در سمفا درج نمیشود و عموما اهالی رسانه هم در محاسباتشان چنین مواردی را مورد بیتوجهی قرار میدهند. غیر از «صیاد» و «میرو»، انیمیشن «رویاشهر» هم از سوم اردیبهشتماه اکران شده، در حالی که چند فیلم دیگر قرار است از ۱۷ اردیبهشت روی پرده بروند. به عبارتی، از میان فیلمهایی که قرار است در نوبت پس از اکران نوروزی ۱۴۰۴ اکران شوند، ۳ فیلم تا این لحظه به نمایش درآمده و نوبت اکران تعداد دیگری هم مشخص شده است که در ادامه به معرفی این فیلمها و زمان نمایششان پرداخته میشود. باید توجه داشت امکان اینکه مواردی به این فهرست اضافه شود وجود دارد اما حذف هر کدام تقریبا بعید به نظر میرسد. در اکران نوروز امسال معلوم شد سیاست مدیران فرهنگی جدید فاصله گرفتن از کمدیهای بفروش و حرکت به سمت ژانرهای متنوع است اما گفته میشود هنوز حجم تولیدات کمدی که از قبل آماده شدهاند به قدری بالاست که سهم چنین فیلمهایی از جدول اکران را بالا میبرد. این در حالی است که بین ۹ فیلم اکران دوم نوروز، یک کمدی بفروش وجود دارد، یک کمدی وحشت که چندان در ردیف بفروشهای چند سال اخیر نیست و باقی هم هیچکدام کمدی نیستند. توجه به این نکته هم لازم است که سینماهای سراسر کشور در حالی فروردین ۱۴۰۴ را با ۲۴۰۳۰۰ مخاطب به پایان رساندند که در بازه زمانی مشابه در سال ۱۴۰۳ میزبان ۲,۳۵۰,۰۰۰، سال ۱۴۰۲ میزبان ۲,۲۲۶,۰۰۰ نفر و سال ۱۴۰۱ میزبان ۱,۶۰۰,۰۰۰ هزار مخاطب بودند. به عبارتی تعداد مخاطبان فروردینماه ۱۴۰۴ رشدی هرچند متوسط نسبت به سال گذشته داشته است. این در حالی است که کیک کلی فروش با نسبت عادلانهتری بین فیلمهای روی پرده تقسیم شده بود و برخلاف سالهای گذشته که مثلا ۷۰ درصد فروش کل سینمای ایران در یک سال، متعلق به ۳ کمدی بود، امسال فیلمهای تاریخی، اجتماعی و کودک هم توانستند نسبت قابل قبولی از فروش را تجربه کنند. این به سیاستهای توزیعی و مهندسی اکران برمیگردد؛ در حالی که پیش از این هم چنین مهندسیهایی وجود داشت و به نفع آثار کمدی انجام میشد اما توسط مدیران و مسؤولان مربوطه ادعا میشد همه چیز بنا به انتخاب خود تماشاگران به این سو رفته است. با توجه به این مسائل، ترکیببندی اکران در فصلهای پس از نوروز سینمای ایران را هم میتوان طور دیگری مورد بررسی قرار داد. پیش از این در گزارشی تحت عنوان «هشتضلعی اکران نوروزی» به معرفی کلی فیلمهایی پرداخته بودیم که در اکران نوروز ۱۴۰۴ نمایش داده میشدند و اکنون به استقبال آثاری میرویم که پس از آنها روی پرده رفتهاند یا خواهند رفت.
صیاد
جواد افشار
۲۰ فروردین
اولین فیلمی که بعد از ۸ اثر اکران نوروزی روی پرده رفت، «صیاد» بود به کارگردانی جواد افشار و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی که به عنوان پرترهای از سپهبد شهید علی صیادشیرازی در فجر چهلوسوم هم نمایش داده شده بود. در این فیلم مقطعی از زندگی شهید شیرازی نمایش داده شده که او به جنگ کردستان ورود میکند و با رئیسجمهور وقت، ابوالحسن بنیصدر هم رفته رفته به چالشهایی برمیخورد. غیر از پرتره صیاد شیرازی، شخصیت سرلشکر شهید حسن باقری، سردار محسن رضایی و سردار سید یحیی صفوی هم در این فیلم نمایش داده شده است. یک نکته قابل توجه در این فیلم استفاده از ابزار هوش مصنوعی برای بازسازی صدای این شخصیتهای واقعی، حتی شخصیت ابوالحسن بنیصدر است که هومن برقنورد نقش او را بازی میکند. علی سرابی در این فیلم نقش شهید شیرازی را بازی کرده و همسرش مارال بنیآدم که در فجر چهلودوم برای «پروین» برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن شده بود، نقش همسر شهید شیرازی را. نادر سلیمانی، محمدرضا هدایتی، ایوب آقاخانی، خیام وقارکاشانی، حامد شیخی و رز رضوی هم از جمله بازیگران دیگر این کار هستند. این فیلم از ۲۰ فروردینماه امسال به مناسبت هفته ارتش در سراسر کشور اکران شد و تا به حال با ۱۷۳۰ سانس نمایش توانسته به فروشی بالاتر از ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیارد تومان و حدود ۳۵ هزار نفر مخاطب برسد.
میرو
حسین ریگی
۲۷ فروردین
فیلم میرو که از ۲۷ فروردین امسال در گروه هنر تجربه به نمایش درآمد، بعد از «لیپار» و «هوک»، سومین اثر حسین ریگی، فیلمساز بومی سیستانوبلوچستان است. سعید الهی، برادر محمود گبرلو، تهیهکننده این فیلم است و بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایهگذاران فیلم هستند. فیلم قبلی ریگی با نام «هوک» که در جشنواره چهلویکم نمایش داده شد، به دلیل توجه به مسائل بومی منطقه سیستانوبلوچستان مورد توجه بعضی مخاطبان قرار گرفت و هرچند میشد ضعفهایی را در کار مشاهده کرد، به لطف این روایت محلی و دستنخورده، خیلیها از چنین مواردی چشمپوشی کردند. این فیلم هم البته اکران نشد و مستقیما به شبکه نمایش خانگی آمد. با اینحال «میرو» که به فجر چهلوسوم آمد، باعث ناامیدی عدهای از همان مخاطبان نسبت به این فیلمساز شد، چرا که روایت کشدار و خستهکننده فیلم، به رغم موضوع آن که مرتبط با دفاعمقدس است، آزاردهنده بود. میرو با محوریت نمادین یکی از بسیجیان نوجوان شهرستان چابهار و اراده وی برای عزیمت به جبهههای جنگ، تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی ساخته شده است و احتمالا نخستین فیلم دفاع مقدسی سینمای ایران به حساب میآید که در گروه هنر تجربه اکران شده است. این فیلم از ۲۷ فروردینماه روی پرده رفته است.
رویاشهر
حسین عنایتی
۳ اردیبهشت
انیمیشن «رویاشهر» که از آثار حاضر در جشنواره ۴۲ فجر بود، حالا در اکران دوم نوروزی و پس از سری دوم «پسر دلفینی» که در فجر چهلوسوم حاضر بود، روی پرده رفته است. «رویاشهر» که محصول مشترک مرکز انیمیشن سوره، مرکز پویانمایی مهوا، اداره کل فرهنگی شهرداری تهران و استودیو آیندهنگار است، از ۳ اردیبهشتماه به سرگروهی پردیس سینمایی مگامال و پخش موسسه بهمن سبز میزبان مخاطبان خود در سینماهای سراسر کشور شد و دومین اثر از سازندگان انیمیشن «بنیامین» بهحساب میآید و محسن عنایتی نیز کارگردان آن است. این فیلم یک داستان فانتزی، تخیلی و تاریخی دارد که ۲ شهر در آن محوریت دارند و رویاشهر به عنوان یکی از شهرهای اصلی آن به خطر میافتد و در معرض نابودی قرار میگیرد و نوجوان ۱۲ سالهای برای نجات آن دست به کار میشود. اسم این نوجوان آرات است و الگوی او پدر قهرمانش بوده اما برخلاف پدرش دارای شاخ نیست و این مساله از عضویت او در گروه جنگجویان اژدها جلوگیری میکند. به عبارتی با روایت نسلی طرفیم که ویژگیهای اساطیر گذشته را ندارند اما بنا دارند با تلاشهای خود، به قهرمانان شهر تبدیل شوند. او در سودای قهرمانی در ابتدا توان فهم حقایق را ندارد اما در ادامه میتواند مسیر صحیح را بیابد و به مقابله با ضدقهرمان بپردازد. شخصیت او بیشباهت به شخصیت «بنیامین» در انیمیشن بنیامین نیست و در کل «رویاشهر» هم اثری است در پی جا انداختن مفهوم منجی.
خانه ارواح
کیارش اسدیزاده
۱۷ اردیبهشت
فیلم «خانه ارواح» که با نام قبلی «مجوز خروج» سال ۹۹ در میان پاندمی کرونا جلوی دوربین رفت، از ۱۷ اردیبهشتماه امسال روی پرده میرود. کارگردان فیلم کیارش اسدیزاده است که نخستین بار سال ۸۸ با نگارش فیلمنامه «در انتظار معجزه» به کارگردانی رسول صدرعاملی در سینمای حرفهای دیده شد و سال ۹۱ با فیلم «گس» نخستین کارگردانیاش را تجربه کرد. او پس از آن در سال ۹۳ فیلم «شکاف» را ساخت و در «هشتگ خالهسوسکه» مشاور کارگردان بود. اسدیزاده سال ۹۸ سریال «کرگدن» را برای شبکه نمایش خانگی کارگردانی کرد و ساخت فیلم «خانه ارواح» مربوط به بعد از این پروژه میشود. ۲ سریال «هفت» و «دفتر یادداشت» که هر دو مربوط به سال ۱۴۰۲ هستند، کارهای بعدی این کارگردان بود که همگی قبل از «خانه ارواح» نمایش داده شد و در اکثر آنها از چهرههای مشهور بازیگری استفاده شده بود اما هیچکدام به موفقیت چشمگیری نرسیدند. «خانه ارواح» هم از فهرست بازیگران صاحبنامی برخوردار است که شامل پژمان جمشیدی، رضا کیانیان، نازنین بیاتی، سروش صحت، ستاره پسیانی و چهرههای دیگری مثل نادر فلاح، کاظم سیاحی و علی استادی میشود؛ یک کمدی با تم وحشت که داستان آن در دهه ۳۰ روایت میشود و امیرشهاب رضویان تهیهکنندگیاش را بر عهده داشته است.
اسفند
دانش اقباشاوی
۱۷ اردیبهشت
امسال بر حسب اتفاق یا به هر دلیل دیگری، ۲ فیلم در جشنواره فجر حضور داشتند که هر ۲ پرتره یک نفر هستند، یعنی شهید علی هاشمی؛ «اسفند» به کارگردانی دانش اقباشاوی یکی از این فیلمها بود و «اشک هور» به کارگردانی مهدی جعفری مورد بعدی. دانش اقباشاوی از سال ۱۴۰۱ قصد ساختن این فیلم را داشت که همزمان با فیلم جعفری به عنوان محصول مشترک فارابی و اوج به جشنواره رسید و قرار است از ۱۷ اردیبهشتماه اکران سراسری آن آغاز شود.
سردار شهید سرلشکر علی هاشمی یکی از اسرارآمیزترین فرماندهان جنگ ایران و عراق بود که حتی نامش تا سالها سر زبانها نیفتاد. البته مردم خوزستان خیلی خوب او را میشناختند. او عربزبان و اهل خوزستان بود و با مردم بومی آن منطقه که از طیفهای مختلف فکری و تیپهای متفاوت اجتماعی بودند، قرارگاهی تأسیس کرد که ارتش کلاسیک و منظم عراق را در دامچاله یک نبرد نامتقارن به باتلاق غافلگیری فرو برد. از آنجا که فعالیت شهید هاشمی امنیتی بود و خیلیها سر از کارش درنمیآوردند، همان زمانی هم که زنده بود، حرف و حدیثهایی دربارهاش زمزمه میشد. فیلم «اسفند» به مقطعی از زندگی شهید هاشمی میپردازد که او تصمیم میگیرد در یک طراحی خلاقانه و مبتکرانه، از باتلاق هور به عراق حمله کند. یعنی از جایی که هیچ عقل نظامیای حتی آن را حدس هم نمیزد.
بی سر و صدا
مجیدرضا مصطفوی
۱۷ اردیبهشت
فیلم «بی سر و صدا» قرار بود یکی از اکرانهای ویژه جشنواره فجر چهلوسوم در بخش خارج از مسابقه باشد و در کنار آثار جنجالی و پر سر و صدایی مثل «پیرپسر» «غریزه» و «قاتل وحشی» قرار بگیرد که البته این مورد آخری اکران نشد. این اتفاق اما نیفتاد و عوامل فیلم «بیسر و صدا» ۱۰ اسفندماه 1403 اثرشان را در اکرانی محدود برای طیف خاصی از خبرنگاران که عمدتا به لحاظ سیاسی و نسبتهای دیگر، با خود فیلم و عواملش همسو بودند، نمایش دادند. بالاخره اعلام شد این فیلم قرار است از ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ روی پرده برود و اکران عمومی شود. داستان درباره پسر نوجوانی است به اسم سمیر که عاشق دختری به نام لیلا میشود. لیلا قبلا در سیرک بندباز بوده اما به دستور مقامات از اجرا منع شده است. سیامک، پدر سمیر، سرکارگر یک مزرعه پرورش الاغ است و یک روز متوجه میشود الاغها گم شدهاند و در پس پیگیری این موضوع، اسرار وحشتناکی از فساد را کشف میکند. کارگردان این فیلم مجیدرضا مصطفوی است که در سالهای ۹۲ و ۹۶، دو فیلم «انارهای نارس» و «آستیگمات» را کارگردانی کرده بود. بیسر و صدا یک فیلم نمادین و اصطلاحا معناگراست که چندان نمیتواند با مخاطبان ارتباط برقرار کند؛ چه مخاطبان عام که از گذشته با چنین آثاری ارتباط برقرار نمیکردند و چه مخاطبان خاص که طی سالهای اخیر دیگر از مرعوب شدن در مقابل این نوع فضاها عبور کردهاند.
صددام
پدرام پورامیری
۱۷ اردیبهشت
نام پدرام پورامیری در چند سال اخیر معمولا کنار حسین دوماری امیری شنیده میشد. ۲ فیلمساز کرمانی متولد سال ۷۳ که از زمان ساخت فیلم کوتاه و نگارش فیلمنامه برای دیگران تا کارگردانی آثار بلند سینمایی، همیشه کنار هم و به طور مشترک کار میکردند و جوایزی از جشنواره فیلم کوتاه تهران و جشنواره فجر را به طور مشترک برنده شدند. آنها قبل از اینکه یادگار جنوب را با همدیگر جلوی دوربین ببرند تصمیم گرفته بودند از هم جدا شوند و هر یک از آنها فیلم خودش را بسازد. این اتفاق افتاد و آنها ۲ کمدی ساختند که یکی «صددام» بود به کارگردانی پدرام پورامیری و دیگری «کوکتلمولوتوف» که حسین دوماری کارگردانی کرد و از ۸ اسفندماه به صف اکران نوروزی پیوست. صددام به جشنواره فیلم فجر هم رفت که نشست خبری آن با حضور رضا عطاران حاشیههایی ایجاد کرد. این فیلم به ماجرای بدل ایرانی صدام میپردازد که در زمان وقوع جنگ با عراق به کشورش برگشته است؛ فیلمی کاملا مطابق با معیارهای گیشه که حضور آن در جشنواره فجر از نظر عدهای از مخاطبان عجیب به نظر میرسید اما با این حال توانست در ۳ رشته، نامزد دریافت سیمرغ بلورین شود. مجتبی رشوند تهیهکننده این فیلم است و غیر از رضا عطاران، پریناز ایزدیار، آزاده صمدی، عباس جمشیدیفر، امیراحمد قزوینی و سیاوش چراغیپور هم در این کار بازی کردهاند.
بازی را بکش
محمدابراهیم عزیزی
۱۷ اردیبهشت
بازی را بکش نخستین ساخته سینمایی محمدابراهیم عزیزی است که پیش از این در زمینه ساخت فیلم کوتاه فعالیت میکرد. مصطفی کیایی تهیهکننده این فیلم است و برادرش محسن کیایی در آن بازی میکند. غیر از محسن کیایی، هنرپیشههایی مثل هدی زینالعابدین، پوریا رحیمیسام و محمد بحرانی هم در فیلم حضور دارند و تعدادی از چهرههای کمتر دیده شده هم در این فیلم جلوی دوربین رفتهاند که متین حیدرینیا، حدیث بیابانگرد، سودابه جعفرزاده، مهرداد بخشی، فرحروز دواتگر و بهرام نوری از آن جملهاند. بازی را بکش هم میتواند یک فیلم فوتبالی ارزیابی شود و در ردیف کارهایی مانند «بیرو» و «پرویزخان» قرار گیرد و هم میتواند فیلمی بهحساب آید درباره قمار و مافیای آن و تبعات هولناکی که پشت این جریان وجود دارد؛ چیزی که قبلا در سینمای ایران با فیلم «تومان» نمونهای از آن مشاهده شد. این فیلم در شمال کشور روایت میشود و ماجرا در بین تیمهای فوتبالی آن حوالی میگذرد. یک مربی فوتبال به نام موسی برادرش را در یک سانحه ورزشی از دست میدهد اما هنگامی که پیگیر ماجرا میشود و میخواهد راز این مرگ را بفهمد، به جاهای عجیبی میرسد؛ به گونهای که انگار فقط او از کرانه این توفان دور بوده و بقیه همگی دامنشان تر شده است.
شمال از جنوب غربی
حمید زرگرنژاد
۱۷ اردیبهشت
حمید زرگرنژاد که سال ۹۲ با فیلم «پایان خدمت» به سینمای بلند داستانی معرفی شد و در ادامه «ماهورا» و «برای مرجان» را در سالهای ۹۵ و ۹۹ ساخت، سال ۱۴۰۱ با فیلم «شماره ۱۰» به جشنواره فجر آمد و فیلمش در ۱۱ رشته نامزد سیمرغ شد. او در فجر چهلوسوم «شمال از جنوب غربی» را داشت که نامزد ۱۳ رشته شد و در نهایت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمبرداری را دریافت کرد. البته به این نکته هم باید توجه داشت همچنان که در این دوره از فجر نادیده گرفته شدن فیلمهایی مثل «اسفند» و «خدای جنگ» (تولیدات اوج) بسیار بحثبرانگیز شد، جایزه گرفتن این فیلم و «پیشمرگ» که هر ۲ از تولیدات بنیاد روایت فتح هستند هم محل مناقشات فراوانی قرار گرفت. طبیعتا هر کس نام فیلم «شمال از جنوب غربی» را میشنود، به یاد شاهکار کلاسیک آلفرد هیچکاک به نام «شمال از شمال غربی» میافتد که دلالت قطعی این عبارت هنوز مشخص نیست اما فیلم پنجم حمید زرگرنژاد به دلایلی کاملا مشخص، چنین نامی پیدا کرده است. در شمال کشور غائلهای پیش آمده که به تحریک یک دشمن خارجی در جنوب غرب ایران ایجاد شده است؛ یعنی غائلهای که در شمال ایران به تحریک دشمن بعثی از جنوب غربی کشور تأمین و تغذیه میشود. این فیلم با بازی چهرههایی مانند مصطفی زمانی، بهناز جعفری، علی دهکردی و امیر آقایی، به مقطعی از تاریخ ایران در دوران اول انقلاب پرداخته که یک گروه مائوئیست به نام سربداران، برای تسخیر مسلحانه شهر آمل وارد طرح و نقشه میشوند. تهیهکننده این فیلم مهدی مددکار است.