مراقب زیرزمین باش!
سعیده اسدیان: تفریحات زیرزمینی بخش مختصری از نسل Z این روزها به موضوعی چالشبرانگیز تبدیل شده، تفریحاتی که بیشتر در فضاهای غیررسمی و پنهانی انجام میشود و در بسیاری مواقع با تبلیغات گستردهای از سوی غرب بویژه از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، ترویجمیشود.
تبلیغاتی که سعی در القای این تصور دارد که تفریحات زیرزمینی به عنوان نشانهای از «آزادی» و «جسارت» در برابر عرفهای اجتماعی محسوب میشوند. این امر بخش خاصی از نسل Z را به سمت فعالیتهایی میبرد که از نظر فرهنگی و اجتماعی ممکن است مغایر با اصول رایج جامعه باشد.
این در حالی است که آمارها نشان میدهد نسل Z بیشتر از هر نسل دیگری در معرض تأثیرات این رسانهها و تبلیغات قرار دارد. در این راستا، تعداد اندکی از آنها به سرعت به سمت تفریحات خارج از چارچوبهای معمول اجتماعی حرکت میکنند که در موارد زیادی با انتقادات اجتماعی و حتی قانونی روبهرو میشوند.
در گزارشها و مطالعاتی که به تأثیر اینستاگرام بر رفتارهای بخش کوچکی از نسل Z پرداختهاند، ذکر شده جوانان به دنبال تجربیات خاص و منحصر به فرد هستند و این فضا آنها را به سمت تفریحات غیررسمی و زیرزمینی سوق میدهد. در برخی موارد، حتی شاهد انتشار و ترویج فعالیتهای خطرناک یا غیرقانونی در اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی بودهایم.
امین، پسری 28 ساله است که تجربه حضور در یک تفریح زیرزمینی را اینگونه شرح میدهد: ساعت 22:30 دقیقه با هماهنگی و همراهی یکی از دوستانم به سمت سولهای در اطراف شهریار حرکت کردیم، نخستین بار بود که جسارت حضور در چنین جایی را پیدا کرده بودم، از یک بیابان بیآب و علف و تاریک گذر کردیم تا به یک سوله نسبتاً بزرگ رسیدیم. صدای همهمهای محو به گوشم میرسید، ماشین را پارک کردیم و همراه دوستم به سمت سوله رفتیم، مردی چهارشانه با هیبتی ترسناک جلوی در بود، یک اسم رمز رد و بدل شد و ما وارد محوطهای شدیم که دور تا دور آن عدهای آماده نشسته بودند تا تماشاگر بساط خون و قمار باشند. هیجان بالایی داشتم و کمی هم ترسیده بودم، هر کسی یک اسم مشخص را برای تشویق فریاد میزد، از پسر 17 ساله تا جوان سی و چند ساله را دور تا دور قفس مسابقه میدیدم، یکی دسته صدتایی دلار دستش بود و دیگری سیگار و گل، به محض ورودِ ۲ مبارز به قفس و شروع مسابقه، نخستین چیزی که دیدم فواره خون بود که از دهان یکی از مبارزها بیرون زد... .
MMA
مبارزات در قفس یا MMA یکی از همین تفریحات زیرزمینی است که به صورت غیرقانونی و بدون مجوز در ایران برگزار میشود، هرچند سال 1400 وزارت ورزش و جوانان مجوز رسمی فعالیت این رشته را صادر کرد تا بلکه برگزاری آن به صورت قانونی و زیر نظر یک نهاد رسمی از شدت آسیبهای آن کم کند اما با این حال به دلیل شرطبندیهای کلان، معاملات مواد مخدر، اسلحه و... در این مسابقات غیرمجاز، همچنان تنور برگزاری MMA به صورت غیررسمی داغ است. ورزشی که بلای جان خیلی از جوانها شده و در موارد بسیاری منجر به مرگ فرد مسابقهدهنده یا همان فایتر شده است؛ مبارزهای که تقریبا هیچ محدودیتی ندارد و هر کس با هر فنی که بلد باشد، آنقدر ضربه میزند تا حریف را از میدان به در کند.
* زول پارتی
این هم یکی دیگر از تفریحات برخی اعضای نسل Z به شمار میآید؛ تفریحی جدید و البته کثیف که در لوکیشنهای مخفی یا غیررسمی برگزار میشود، میزبان با یک ظرف پر از قرص زولپیدم که یک خوابآور قوی به شمار میرود، به سمت میهمانها میرود.
دختران و پسران جوان مشت خود را پر از دانههای قرص میکنند و با یک لیوان آب بالا میدهند، بعد از چند دقیقه حالتی از خوابآلودگی، توهم و مستی وجودشان را فرامیگیرد و رفتارهای هیجانی و خارج از عرف آغاز میشود.
در این پارتیها معمولا نوعی موسیقی الکترونیک یا هیپ هاپ پخش میشود که میتواند به نوعی مشابه پارتیهای کلوبها یا باشگاههای شبانه باشد اما در محیطهای مخفیتر.
* مراسم عرفانی با چاشنی روانگردان
این روزها تهاجم فرهنگی تا جایی پیش رفته که باور، ایمان و اعتقادات نوجوانان و جوانان را هدف قرار داده، انتخاب این گروه سنی هم کاملا حساب شده است، مهاجمان فرهنگی در غرب بخوبی میدانند به دلیل تأثیرپذیری بالای ناشی از سن نوجوانی و جوانی، هیجان این افراد سرکوبناشدنی است و به همین جهت هم به راحتی میتوانند از آن، در راستای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند و با کادوپیچ کردن مفهوم آزادی، جوانان را به سمت هدفی مجهول سوق دهند. برپایی مراسم عرفانی با کمک مواد مخدر و توهمزا امکان دسترسی به تجربیات فراواقعی یا به اصلاح «آگاهی فراتر» را برای نسل جدید فراهم میکند، فرد مصرفکننده این مواد ممکن است به حالتهای توهمی برسد که در آن احساس کند به جهانهای دیگری دسترسی پیدا کرده با با ارواح و نیروهای ماوراءالطبیعه ارتباط برقرار کرده است، گاهی هم این توهمها در خانههای زیرزمینی به شیطانپرستی منتهی میشود.
* بازی خون در پایتخت!
در این شیوه تفریح زیرزمینی، شاهد بازیهای فجیع نسل جدید با خون خودشان هستیم، در این تفریح تلخ عدهای نوجوان با اجاره کردن ساعتی یکی از هزاران خانه خالی در پایتخت، میهمانی خود را با چاشنی خون آغاز میکنند.
وسیله این تفریح مرگبار، سرنگهایی است که با آن خون خود را میکشند و مجدد به بدن تزریق میکنند، گاهی برای لذت بیشتر خون گرفته شده را با مقداری مواد مخدر مخلوط کرده و مجدد وارد بدن میکنند.
این خودآزاری مرگبار معمولا ریشه روانی دارد و میتواند همچون سایر رفتارهای پرخطر، عواقب غیرقابل جبران به همراه داشته باشد.
* رنگ پارتی
در این مراسم به ظاهر جشنگونه، دختران و پسران بر اساس قانونی نانوشته و به گفته صاحب میهمانی با لباسی که تم رنگی مشخصی دارد، مثلا سفید، سرمهای یا حتی قرمز در این میهمانی حاضر میشوند.
در ابتدای میهمانی و در بدو ورود میهمانها، به آنها قوطیهای رنگ مخصوص قابل شستشو میدهند و به این ترتیب میهمانی رنگها آغاز میشود.
نور، موسیقی و صدای دیجی و سرو برخی نوشیدنیهای غیرمجاز اساس میهمانی را تشکیل میدهد تا حاضران از این طریق به وجد آیند و به سر و صورت و لباس همدیگر رنگ بپاشند. متأسفانه انواع و اقسام پارتیها و تفریحات غیرمجاز، زیرزمینی و البته خطرناک زیر پوست شهر در حال انجام است؛ تفریحاتی که با جستوجو برای هیجان و تجربههای متفاوت از آنچه که معمولا پذیرفته شده، همراه هستند.
* کاهش اضطراب با تفریحات پرخطر
علیرضا شریفییزدی، جامعهشناس و روانشناس اجتماعی درباره سبک تفریحات نسل جدید به «وطن امروز» میگوید: «از بعد روانشناسی عمدتاً افرادی به سمت تفریحات زیرزمینی میروند که ماجراجویی بخشی از ویژگی شخصیتی آنهاست، برخی هم به دلیل داشتن اختلال شخصیت ضداجتماعی به این سمت و سو کشیده میشوند.
اگر بخواهیم تحلیل ساختاری جامعهشناسی داشته باشیم، واقعیت امر این است که کشور ما در حال تجربه یک اضطراب اجتماعی ساختارمند است، تبدیل یک جامعه سنتی به جامعه مدرن، اضطراب اجتماعی سنگینی را بر جامعه ایران تحمیل کرده و افراد به عنوان مکانیزم دفاعی برای کاهش این اضطراب به رویههای مختلفی چنگ میزنند که بتوانند به اصطلاح، این اضطراب را کاهش داده یا مدیریت کنند».
* ضعف زیرساختی برای تفریحات سالم
روانشناس در ادامه میگوید: «در مورد بخش کوچکی از نسل Z، به دلیل اینکه این نسل عجول است و از سوی دیگر امکان دسترسی به رسانههای جدید و رخدادهای جهانی برایش بسیار سهل و آسانتر از نسلهای قبل شده، بنابراین مقوله سبک زندگی یا شیوه تفریح کردن و گذران اوقات فراغت برایش متفاوت میشود.
متأسفانه شبکههای اجتماعی و رسانههای غربی بالاترین ضریب نفوذ و بالاترین تأثیرگذاری را در بخشهایی از نسل Z دارند و همین موضوع باعث شده نسل جدید به سمت تفریحات زیرزمینی و پرخطر یا روابط بیمحابای جنسی کشیده شود و متأسفانه به دلیل اینکه زیرساختهای ما برای تفریحات سالم و مناسب کافی نیست، شرایط هر روز بدتر هم میشود».
* نقشه شوم غرب برای جوانان ایران
شریفییزدی در پایان با تأکید بر اینکه غربیها برای نسل جوان ما برنامه دارند، میگوید: «در واقع رسانههای غربی تلاش میکنند از طریق تهاجم فرهنگی به جوانهای ما مسیر غلط بدهند و خیلی متأسفم که بگویم تا حدی هم موفق شدهاند، آنوقت این طرف هنوز با ادبیات نسل جدید آشنایی ندارند و در مراکز فرهنگی مباحثی مطرح میشود که جذابیتی برای نسل جدید ندارد، در این میان خانوادهها هم دیگر توان مدیریت فرزند خود را ندارند.
ما ۳ دسته والد داریم، والد درجه یک مثل پدر، مادر، عمو، خاله، پدربزرگ و...، والد درجه ۲ یعنی مربی مهد کودک و معلم مدرسه و والد درجه ۳ یعنی گروه همسال و رسانه. در دوره نوجوانی والد درجه ۳ جای خود را با والد درجه یک عوض میکند، یعنی اصلیترین والد نوجوان دیگر پدر، مادر یا معلم نیست بلکه گروه همسالان و رسانه اصلیترین والدین آنها میشوند، گروهی که نوجوان با آن همانندسازی میکند، به حرفش گوش میدهد و سبک زندگی خود را با او همسان میکند. من ۲ کلیپ درباره یک پارتی با عنوان «انیمال پارتی» دیدم که واقعا تأسفبرانگیز بود.
ما سالهای قبل شاهد اکسپارتیهایی بودیم که الان به کوک پارتی، پول پارتی، انیمال پارتی و... تبدیل شدهاند؛ تفــریحاتی که متأسفانه به لایههای پایین جامعه هم تسری یافته و اگر فکری برای آن نکنیم، به نظر میآید سالهای آینده مشکلات بیشتری را تجربه خواهیم کرد».
بدون شک سرمایهگذاری در زمینه تفریحات جوانان، نه یک هزینه، بلکه یک سرمایهگذاری بلندمدت برای آینده کشور است و مسؤولان فرهنگی، شهری و اجتماعی باید با نگاهی علمی و جامع، برای ایجاد فضاهای متنوع، در دسترس و جذاب برای جوانان برنامهریزی کنند، در غیر این صورت در آیندهای نهچندان دور باید شاهد افزایش اختلالات روانی و گرایش به رفتارهای پرخطر، کاهش تعلق اجتماعی و افزایش نارضایتی اجتماعی باشیم.