عالیست که در هر نفسی دست به تیغ است
او عاشق بیمار، چنان یار شفیق است
جان را به فدای تو کند ای تن بیمار
هم با خود تو، هم ته جیب تو رفیق است
این شل شدنش موقع پاداش چه زیباست!
چون شربت دیفن دل او سخت، رقیق است
مدیونی اگر فکر کنی کلیهات نیست!
او سمت آپاندیس فقط رفت و دقیق است
نوبتدهیاش گرچه که در سال دو بار است
دریا که نه، در بحر مقالات، غریق است
او تکنولوژی دوست ندارد مثلاً پز
او عاشق نقدی، مدل عهد عتیق است
از تو اگر او هدیه طلب کرده به ناچار
خب چاه بدهکاری او ژرف و عمیق است!
برداشت اگر جای طحالت مریات را
در فکر علاج تو به هر راه و طریق است
چون دکتر جراح تورم، توی تحریم
درمان چنین خبط فقط زوزه و جیغ است