چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شبی که خبر وام، براتم دادند
نانوشته حرف میخوانیم ما
قیمت چاپش شود یک عالمه
شما هم به کردار روباه پیر
از آبِ گلالود ماهی بگیر
دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید که رفته فرهاد دنبال وام و ضامن
آن تلخوَش که صوفی امالخَبائِثَش خواند
برجام را نشان داد، کتمان نمود ماشه
جای گل گل باش و جای خار خار
تا نباشی مثل استعمار، مار