محمد رستمپور: شهره پیرانی، تصویری از دخترش آرمیتا رضایینژاد در صحن گوهرشاد منتشر کرده و نوشته «الحمدلله که باعث خوشحالی دل پدر و عموهات شدی». منظور همسر شهید داریوش رضایینژاد، قبولی آرمیتا در کنکور است ۱۴ سال پس از ترور پدرش، پیش چشمانش، با 5 گلوله. داریوش، تنها دانشمند شهید هستهای ایران نیست. مجید شهریاری، مصطفی احمدیروشن، مسعود علیمحمدی و محسن فخریزاده هم هستند. در کنار ۲۳ هزار شهید کوچک و بزرگ دیگری که قربانی ترور شدهاند؛ از دختر کاپشن صورتی، ریحانه سلطانینژاد 2 ساله که سیزدهم دی ۱۴۰۳ در انفجار گلزار شهدای کرمان به شهادت رسید تا مهدی عراقی، از مبارزان فعال انقلاب اسلامی که چهارم شهریور ۱۳۵۸ با گلوله گروهک فرقان به شهادت رسید. فرقان و داعش و کومله و جندالشیطان و منافقین، از مشهورترین گروههای تروری هستند که در جنایتکاری و آدمکشی به جنگطلبترین چهرههای تاریخ جهان شباهت دارند. بیشترین شهدای ترور به دست گروهک نفاق و گروهکهای تجزیهطلب قربانی شدند و استانهای تهران، آذربایجان غربی و کردستان، بیشترین شهدای ترور را تقدیم ایران کردند. این آمار نشان میدهد هدف از ترور قربانیان، القای ترس و هراسی بوده که قاتلان در پی گسترش آن بودند تا مقاومت در هم شکند و تسلیم شود. ایران، بزرگترین قربانی تروریسم است اما به همان اندازه روزهای ابتدای انقلاب و با همه سختی همچنان سرپاست. تروریستها از گروهی به گروه دیگر، از نام و عنوانی به نام و عنوانی دیگر درمیآیند اما مشخصاً تمام نمیشوند. مهمترین مشخصه ترور و متمایزترین تفاوت آن با جنگ این است که ترور اولاً غیرنظامی را هدف میگیرد و ثانیاً مبتنی بر اهرم غافلگیری است. زد و خورد در میدان جنگ بویژه بین نیروهایی که برای جنگیدن آموزش دیدهاند، مهمترین مشخصه جنگ است اما ترور ناغافل میزند و غیرنظامی میکشد. در دانشنامههای امنیتی، ترور «اعمال خشونت بدون توجیه مشروع با هدف ترساندن و حذف کردن» تعریف شده. مرکز مبارزه با تروریسم سازمان ملل متحد (UNCCT) در گزارشی در ژوئن ۲۰۲۴ تصریح کرد پیشرفت فناوری و توسعه پلتفرمهای مجازی، تروریسم سایبری را به مافیایی پرسود در وب تاریک تبدیل کرده که از همه اشکال پیشین تروریسم خطرناکتر است، چون ردی از خود به جا نمیگذارد، بویژه اگر تبعات و عوارض نامعلوم داشته باشد. بر اساس یک نظرسنجی گالوپ در سال ۲۰۲۱، بیش از 80 درصد مردم آمریکا مهمترین تهدید امنیت ملی این کشور را تروریسم سایبری میدانند. والتر لاکور، متخصص تروریسم در اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) اشاره میکند یک مقام رسمی سیا ادعا کرده که میتواند «با یک میلیارد دلار و ۲۰ هکر قابل، ایالات متحده را فلج کند». تروریسم سایبری به استفاده از اینترنت، رسانههای اطلاعاتی و پلتفرمهای ارتباطی برای انجام حملات تروریستی یا ترویج اهداف تروریستی اشاره دارد. آنچه تروریسم سایبری را از سایر حملات سایبری، مانند جرائم سایبری متمایز میکند، قصد صریح برای ایجاد وحشت یا بیثبات کردن جوامع است که اغلب در پی اهداف سیاسی یا ایدئولوژیک است. با این نگاه، هدفگیری شهروندان در شبکههای اجتماعی و راهاندازی سیلی از توهین و تخریب و شماتت علیه آنان به دلیل همراهی یا مخالفت با نظام سیاسی، وقتی در پی هراسافکنی باشد، از اشکال تروریسم سایبری محسوب میشود. به صورت مشخص، تیمهای سایبری که با هدف دستکاری و جعل ذهنیت در پی القای وحشت هستند، به دنبال پشیمانسازی مردم از هر گونه کنش حمایتی از جمهوری اسلامی هستند، بویژه در میان هنرمندان، بازیگران و هر کسی که شکلی از مرجعیت و نفوذ اجتماعی دارد. همین اتفاق در 6 ماه التهاب ۱۴۰۱ نیز رخ داد و بازیگران سینما و چهرههای هنری و بازیکنان تیمهای ورزشی هدف قرار گرفتند. از جمله «پرواز همای» که در سالروز شهادت «حاجقاسم سلیمانی» در دی ۱۴۰۱ با رونمایی از آلبوم «آرش تا سرباز» در تالار وحدت، مارپیچ سکوت را شکست و نشان داد طرفداری و حمایت از جمهوری اسلامی ایران مختص بخشهای مشخصی از اقشار اجتماعی نیست. حمله تروریستی آنلاین به همای آنقدر شدید و دامنهدار و حجیم شد که او در ویدئویی مجبور شد به دروغ ادعا کند فریب خورده است. تروریسم سایبری میترساند و به دلیل آنکه این هراسافکنی پیش چشم افراد پرشماری در ساحت تایملاین یا عرصه عمومی شبکه است، شکلی از همراهسازی را دنبال میکند. القای تردید، ترساندن، تطمیع و پشیمانسازی، مراحل یک کمپین تروریستی سایبری است. در این منطق، هنرمندان، سلبریتیها و حتی مداحان و روحانیون به 2 دسته حکومتی و مردمی تقسیم میشوند. مردمیها مرتباً مورد تجلیل و تمجید واقع میشوند و اگر خطا یا اشتباهی از آنان سر بزند، سانسور وسیعی به کار گرفته میشود تا آنان همچنان وجیه به نظر رسند اما آنانی که با تلویزیون، وزارتخانهها یا نهادهای مختلف نظام سیاسی در هر پروژه هنری یا اجتماعی کار میکنند، «حکومتی» خوانده میشوند و مرتباً سوژه حملات آنلاین هستند. دقت در این موضوع قابل اعتناست که «تهدید مستقیم شخصی»، «افشای اطلاعات شخصی» و «حملات هماهنگ سایبری» است که تروریسم سایبری را از آزارگری آنلاین فراتر میبرد. تروریستهای سایبری دائماً در تلاشند هزینه حمایت از یک فکر یا اندیشه سیاسی را بالا ببرند. مانند آنچه تروریستهای کلاسیک در مقابله با پاسداران، روحانیان یا اعضای حزب جمهوری اسلامی انجام میدادند. موضوع وقتی خطرناکتر میشود که در فضایی که تروریسم سایبری میسازد، امکان یک زندگی عادی یا بهرهمندی از اشکالی از خدمات مسدود میشود و 2 سطح یا ساحت از زندگی و شهروندی تعریف میشود که از نظر جغرافیایی نیز مجزا و متفاوتند؛ دوقطبیهایی که امکان طرح آزادانه ایدهها یا بهرهمندی از سطحی از زیست اختیارمدارانه را سلب میکند، همان دوقطبیهایی که تروریستها به دنبال آن هستند. در نظر تروریستها هیچ ساحت اشتراک یا میدان سازشی میان 2 فکر و قطب وجود ندارد و از این نظر تروریستها به فاشیستها نزدیک میشوند. تروریسم، چه فیزیکی و چه سایبری، بندبند رشتههایی که ایران را یکپارچه و عزیز میکند، جدا جدا میخواهد. آینده در اتحاد علیه ترویستهاست و شکل دادن یک اتحاد، اولاً در گرو این است که نیازها و ایدههای متقابل افراد یک جامعه را به رسمیت بشناسیم، ثانیاً اتفاقا از اختلافات حرف بزنیم. سرپوش گذاشتن روی اختلافات و بیاعتنایی به تفاوتها با عناوین صوری، زمین و زمینهای برای پرورش تروریستهای آنلاین میسازد.
پربیننده