رضا رحمتی: در روزهای اخیر، مجموعهای از حوادث پهپادی در شمال اروپا نگاهها را بار دیگر به منطقه نوردیک جلب کرده است. پرواز پهپادهای ناشناس بر فراز فرودگاههای دانمارک و نروژ، مشاهده پهپادها در نزدیکی پایگاه نیروی دریایی سوئد و حتی نفوذ آنها به خاک لهستان، بحثهای زیادی را برانگیخته است. هر چند برخی انگشت اتهام را مستقیماً به سوی روسیه گرفتهاند اما هنوز مدارک قطعی در این باره وجود ندارد. همین ابهام، فضای مناسبی را برای گمانهزنیهای سیاسی ایجاد کرده است. از یک سو این رخدادها میتواند بخشی از بازی قدرت روسیه برای آزمایش واکنش ناتو باشد و از سوی دیگر، برخی معتقدند احتمال تحریک از جانب اوکراین یا حتی بازیگران غیردولتی نیز منتفی نیست. آنچه روشن است اینکه چنین تحولات امنیتیای در بستری رخ میدهد که شمال اروپا بیش از هر زمان دیگری به یک میدان قطببندی نظامی و ژئوپلیتیک تبدیل شده است.
* پهپادها و بازیگران احتمالی
پرواز پهپادها بر فراز مراکز حساس در دانمارک و نروژ باعث شد پروازها به طور موقت متوقف شود و فضای نگرانی در افکار عمومی شکل بگیرد. در سوئد نیز حضور پهپادها در اطراف یک پایگاه نیروی دریایی موضوعی مهم بود، زیرا چنین مکانهایی همواره حساسترین نقاط دفاعی کشور محسوب میشوند. در لهستان، تعدادی از پهپادها حتی سرنگون شدند و این کشور موضوع را در سطح ناتو مطرح کرد.
تحلیلها در اینجا به 3 سناریو تقسیم میشود. سناریوی نخست، دخالت مستقیم روسیه است. مطابق این نگاه، مسکو میخواهد با چنین اقدامات کمهزینهای میزان آمادگی کشورهای نوردیک و ناتو را محک بزند، از نظر روانی جوامع آنها را تحت فشار قرار داده و نشان دهد حتی فرودگاهها و مراکز حساس اروپای شمالی هم از دسترسش خارج نیست.
سناریوی دوم، نقش بازیگران غیردولتی یا حتی گروههای خرابکار است که ممکن است برای مقاصد امنیتی، تجاری یا حتی ایجاد آشوب چنین اقداماتی را انجام داده باشند.
سناریوی سوم این است که برخی نیروهای وابسته به اوکراین یا متحدانش بخواهند با چنین تحریکاتی پای ناتو را بیشتر در میدان درگیر کنند و سطح تهدید را علیه روسیه افزایش دهند. بررسی منصفانه ماجرا ایجاب میکند هیچکدام از این سناریوها از پیش رد نشود و تحلیل صرفاً بر اساس دادههای محدود موجود، یک سوی ماجرا را محکوم نکند.
* فضای امنیتیشده شمال اروپا
مساله زمانی حساستر میشود که بدانیم فنلاند و سوئد طی سالهای گذشته به ناتو پیوستهاند. این تحول، شمال اروپا را از فضایی نسبتاً متعادل وارد یک معادله امنیتی کاملاً تازه کرد. از دید روسیه، پیوستن 2 کشور بزرگ نوردیک به ناتو به معنای گسترش مستقیم مرزهای نظامی غرب به سمت شمال غرب خاک این کشور است. واکنشهای کرملین نیز نشان داد این عضویتها نهتنها از نگاه مسکو تهدید محسوب میشود، بلکه میتواند زمینهساز اقدامات بازدارنده از جمله تهدیدهای آشکار، افزایش پروازهای شناسایی و استقرار تجهیزات استراتژیک باشد.
از طرف دیگر، برای فنلاند و سوئد نیز این عضویت پاسخی به نگرانیهای امنیتی ناشی از جنگ اوکراین بود. آنها معتقد بودند تنها راه تضمین امنیتشان، پیوستن به چتر دفاع جمعی ناتو است. با این حال، این پیوستن لزوماً به کاهش تنشها منجر نشده است، بلکه در کوتاهمدت، معادله بازدارندگی را پیچیدهتر و سطح قطببندی امنیتی در منطقه را بیشتر کرده است.
* استقرار زیردریاییهای هستهای روسیه در دریای بالتیک
یکی از مهمترین نشانههای این قطببندی، استقرار زیردریاییهای هستهای روسیه در دریای بالتیک است. این اقدام برای کشورهای نوردیک و بالتیک نهتنها تهدید نظامی محسوب میشود، بلکه به لحاظ روانی نیز پیامدهای گستردهای دارد. حضور چنین تجهیزات استراتژیکی در منطقهای که شریان حیاتی تجارت و امنیت اروپاست، خطر برخوردهای ناخواسته را افزایش میدهد. از نگاه روسیه، این اقدام پاسخ مستقیم به گسترش ناتو و حضور کشورهای جدید در آن است.
برای ناتو و کشورهای نوردیک، استقرار زیردریاییهای هستهای روسیه یک زنگ خطر بود. به همین دلیل، شاهد افزایش رزمایشهای دریایی و هوایی در بالتیک بودیم. در عین حال، این وضعیت پرسشی مهم را پیش روی تحلیلگران قرار میدهد: آیا چنین اقداماتی بازدارنده است یا خود به افزایش احتمال درگیری منجر میشود؟
* قطببندی در سیستم امنیتی شمال اروپا
آنچه امروز در شمال اروپا مشاهده میشود، بیش از هر چیز نشانهای از یک قطببندی تازه در سیستم امنیتی است. در یک سوی این قطب، روسیه با ابزارهای سخت خود از جمله نیروی دریایی، زیردریاییهای هستهای و توان پهپادی قرار دارد. در سوی دیگر، کشورهای نوردیک و بالتیک هستند که به ناتو پیوسته یا از حمایت آن برخوردارند و بر تقویت سامانههای پدافندی و ضدهوایی خود تمرکز کردهاند.
قطببندی جدید تنها نظامی نیست. از نظر سیاسی نیز فضا به گونهای است که هر حادثهای – حتی یک پرواز مشکوک پهپاد – میتواند به عنوان تهدیدی راهبردی تعبیر شود. افکار عمومی در کشورهای نوردیک که سالها امنیت و آرامش را تجربه کرده بودند، اکنون خود را در شرایطی میبینند که هر روز باید اخبار تهدیدات جدید را دنبال کنند. این تغییر، اثرات اجتماعی و روانی گستردهای بر جوامع منطقه خواهد داشت.
* پیامدها و آینده
پیامد مستقیم این روند، افزایش هزینههای دفاعی کشورهای نوردیک است. بودجههای نظامی در حال رشد است و تمرکز بر توسعه سامانههای دفاع ضدهوایی و ضدپهپادی افزایش یافته است. از سوی دیگر، اتحادیه اروپایی نیز تلاش میکند با ارائه حمایتهای سیاسی و مالی، همبستگی خود را با کشورهای عضو و همسایه نشان دهد.
در سطح بینالمللی، خطر برخورد مستقیم میان روسیه و ناتو بیش از گذشته مطرح است. اگر یکی از این پهپادها منجر به حادثهای جدی، مثلاً سقوط یک هواپیمای مسافری یا خسارت به یک تأسیسات حیاتی شود، فشار برای واکنش فوری بسیار بالا خواهد بود. چنین سناریویی میتواند اروپا را وارد بحرانی جدید کند که مدیریت آن بسیار دشوار است.
با این حال، سناریوی دیگری نیز وجود دارد: اینکه پس از مدتی، کانالهای دیپلماتیک فعال شوند و نوعی گفتوگوی امنیتی منطقهای میان روسیه و کشورهای نوردیک شکل گیرد. چنین گفتوگویی میتواند به کاهش ریسک برخوردهای ناخواسته کمک کند، هرچند در شرایط فعلی احتمال آن کم به نظر میرسد. ندایی که از هلسینکی بلند شد شاید بتواند تا حد زیادی تنش و ریسک برخورد را کاهش دهد. رئیسجمهور فنلاند به صراحت درباره شرایط جنگی با روسیه گفت «ما با روسیه در جنگ نیستیم». الکساندر اشتوب با اشاره به نفوذهای اخیر پهپادهای روسیه به استونی، لهستان و برخی دیگر از کشورهای عضو ناتو گفت: «آنچه ما باید در این نوع موقعیتها انجام دهیم 2 چیز است: اول، آرامش خود را حفظ کنیم. دوم، دفاع را تقویت کنیم تا دیگر این اتفاق نیفتد. نکته کلیدی در اینجا عدم واکنش بیش از حد است». این موضع شاید تا حدی بتواند فضا را متعادل کند اما باید دید برنامه بعدی چیست.
* جنگ سوم جهانی؟
حوادث اخیر پهپادی در شمال اروپا بدون شک نشانهای از افزایش تنشها و قطببندی امنیتی است اما در عین حال، منصفانه آن است که بپذیریم هنوز عامل دقیق این حوادث مشخص نشده است. هرچند بسیاری روسیه را مسؤول میدانند اما نمیتوان فرضیههای دیگر از جمله نقش بازیگران غیردولتی یا حتی تحریکات احتمالی از سوی اوکراین را به کلی نادیده گرفت. اگر کشورهای نوردیک و ناتو صرفاً بر اساس فرضیههای اثباتنشده، سیاستگذاری کنند، خطر خطاهای محاسباتی و ورود به یک چرخه تنش بیپایان افزایش مییابد. برعکس، اتخاذ رویکردی محتاطانه و تلاش برای ایجاد کانالهای ارتباطی میتواند به کاهش ریسک کمک کند. به هر روی، شمال اروپا امروز دیگر آن منطقه آرام گذشته نیست. با عضویت سوئد و فنلاند در ناتو، استقرار زیردریاییهای هستهای روسیه در بالتیک و مجموعه تهدیدهای متقابل، شاهد شکلگیری قطببندی جدیدی هستیم که آینده امنیت اروپا را بشدت تحت تأثیر قرار خواهد داد. پرسش اصلی این است: آیا این قطببندی به سوی بازدارندگی پایدار پیش خواهد رفت یا به سمت درگیریهای ناخواسته؟ پاسخ به این پرسش، بیش از هر چیز به خرد سیاسی رهبران منطقه و توان آنها برای مدیریت بحران بستگی دارد.
آیا اروپا به جنگ نزدیک میشود؟
افزایش تنشها در شمال اروپا
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها