10/مهر/1404
|
00:50
نگاه

چرا استیو ویتکاف سر قرار نیامد؟

مهدی سیف‌تبریزی: فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، دیروز – چهارشنبه - در حاشیه نشست هیات دولت تصریح کرد در حاشیه اجلاس سازمان ملل، نماینده آمریکا خلاف وعده‌ای که داده، سر قرار نیامده و مذاکره حضوری ایران و آمریکا به هم خورده است. در عرصه دیپلماسی، جایی که اعتماد بر پایه تعهدات بنا می‌شود، ایالات متحده بارها نشان داده مذاکره را نه ابزاری برای صلح، بلکه سلاحی برای سلطه و بازی با حریفان می‌بیند. دولت مسعود پزشکیان در ایران، با رویکردی واقع‌بینانه و علاقه‌مند به حل مسالمت‌آمیز مسائل، بارها دست دوستی دراز کرده است اما پاسخ واشنگتن نه‌تنها رد قاطع پیشنهادها، بلکه افزودن لایه‌های جدید بر فشارها بوده است. این الگو که در 5 دور مذاکره غیرمستقیم تکرار شده، نشان‌دهنده نیت واقعی آمریکاست: کشاندن ایران به بازی بی‌پایان مذاکره؛ بدون هیچ اراده‌ای برای توافق پایدار.
* رد پیشنهادهای ایران؛ نشانه بدعهدی مداوم
دولت پزشکیان، از ابتدای روی کار آمدن، بر دیپلماسی فعال تأکید داشته و پیشنهادهایی عملی برای دیدار مستقیم ارائه کرده است. طبق اظهارات سخنگوی دولت در مهرماه ۱۴۰۴ ایران آمادگی کامل برای دیدار و مذاکره مستقیم با آمریکا و تروئیکای اروپا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک را اعلام کرده بود. 
این پیشنهاد که حتی شامل تأخیر ۴۵ روزه در فعال‌سازی مکانیسم ماشه (اسنپ‌بک) بود، از سوی طرف‌های آمریکایی و اروپایی رد شد. این رد، نه بر پایه دلایل منطقی، بلکه به عنوان بخشی از استراتژی «فشار حداکثری» آمریکا تفسیر می‌شود که هدفش تضعیف اقتصاد ایران و ایجاد فشار اجتماعی در داخل کشور است.
علاوه بر این، ایران تاکنون 5 دور مذاکره غیرمستقیم با آمریکا را در شهرهایی چون رم و مسقط برگزار کرد. 
در هر دور، هنگامی که پیشرفتی محدود حاصل می‌شد، هیات آمریکایی موضوعات جدیدی را مطرح می‌کرد: از «غنی‌سازی صفر» تا الزامات نظامی ضد برنامه موشکی ایران. این الگو، نشان‌دهنده نیت واقعی واشنگتن است؛ نه حل مساله، بلکه کشاندن ایران به باتلاق مذاکرات بی‌پایان. نتیجه آن؟ اقتصاد ایران را وابسته به نوسانات این بازی، از تورم و تحریم‌ها ‌کند. 
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه در مصاحبه با سی‌ان‌ان به این بدعهدی اشاره کرد و گفت هرگاه با اروپایی‌ها به تفاهماتی رسیده‌ایم، در دور بعد بر اساس خواست آمریکا، آنها برخلاف تعهدات عمل کرده‌اند. 
این اظهارات که در گزارش‌های الجزیره و رویترز بازتاب بسیاری یافته، تأکید دارد اروپا نه شریک مستقل، بلکه ابزاری در دست آمریکاست. نتیجه این بازی، وابسته کردن اقتصاد ایران به نوسانات دیپلماتیک است؛ جایی که تمرکز ملی از پیشرفت داخلی به انتظار بیهوده از غرب منحرف می‌شود.
* شروط غیرمنصفانه تروئیکا؛ فشار زیر سایه آمریکا
تروئیکای اروپا که ظاهراً مستقل عمل می‌کند، در واقع مهره‌ای در بازی بزرگ‌تر آمریکاست. تابستان ۱۴۰۴، این 3 کشور برای خودداری از فعال‌سازی مکانیسم ماشه، ۳ شرط سنگین بر ایران تحمیل کردند: نخست، بازگشت فوری بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تأسیسات هسته‌ای و امضای تفاهمنامه جدید؛ دوم، آغاز مذاکرات مستقیم با آمریکا بر سر همه موضوعات، از جمله برنامه هسته‌ای و موشکی؛ و سوم، تعیین تکلیف ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصد. این شروط که در بیانیه مشترک وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان اعلام شد، نه‌تنها غیرواقع‌بینانه، بلکه مغایر روح برجام بود.
ایران، در پاسخ، به مدالیته جدیدی در قاهره با آژانس رسید که شفافیت را بدون تسلیم تضمین می‌کند. با این حال، مساله اورانیوم ۶۰ درصد که بخش عمده آن در تأسیسات فردو و نطنز ذخیره شده بود، به دلیل حملات اخیر، پیچیده‌تر شده است. وزارت امور خارجه ایران بارها تأکید کرده دسترسی به این تأسیسات که زیر آتش اسرائیل و آمریکا قرار گرفته، ممکن نیست و نمی‌توان از سرنوشت این مواد خبر داد. اما تروئیکا، بدون توجه به این واقعیت‌ها، بر شروط خود اصرار دارد. این فشار که توسط گزارش‌های پارلمان بریتانیا مستند شده، نشان می‌دهد چگونه اروپا، تحت نفوذ آمریکا، از ابزارهای حقوقی برای تضعیف ایران استفاده می‌کند. 
عراقچی در گفت‌وگو با سی‌ان‌ان، این شروط را «غیرواقع‌بینانه» خواند و هشدار داد اروپا با پیروی از آمریکا، فرصت‌های دیپلماتیک را نابود می‌کند. گزارش‌های پارلمان بریتانیا و شورای روابط خارجی آمریکا نشان می‌دهد این فشارها، نه برای صلح، بلکه برای تضعیف موقعیت ایران طراحی شده‌ است. چنین رویکردی، اقتصاد ایران را با تورم و رکود روبه‌رو می‌سازد و سیاست داخلی را به ورطه وابستگی می‌کشاند؛ جایی که تصمیم‌گیری‌ها بر پایه وعده‌های پوچ غرب قرار می‌گیرد.
* حملات نظامی در اوج مذاکرات؛ نماد خیانت آشکار
شاید تلخ‌ترین فصل این داستان، حملات نظامی اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران در خرداد و تیر ۱۴۰۴ باشد؛ درست در اوج مذاکرات. طبق گزارش‌های شورای روابط خارجی و آرمز کنترل، آمریکا ۲۲ ژوئن/ اول تیر، با عملیات هوایی، 3 سایت کلیدی – فردو، نطنز و اصفهان – را هدف قرار داد.  این حملات که در آستانه دور ششم مذاکرات غیرمستقیم بود، هرگونه پیشرفت در مذاکرات را بر باد داد. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، این حملات را «موفقیت‌آمیز» خواند. پس از آن آمریکا سعی کرد از هرگونه مذاکره با ایران خودداری کند. 
عراقچی در گفت‌وگو با سی‌ان‌ان، این حملات را «نقض فاحش اصول دیپلماتیک» توصیف کرد و گفت اروپا، تحت تأثیر آمریکا، از محکوم کردن آن خودداری کرد. گزارش‌های واشنگتن‌پست تأکید دارد این اقدامات، بخشی از استراتژی ردیابی و نابودی برنامه هسته‌ای ایران بوده که نتیجه‌اش بی‌اعتمادی عمیق‌تر میان ۲ کشور است. در سیاست داخلی، این حملات نشان می‌دهد منتظر ماندن برای مذاکره، امنیت ملی را به خطر می‌اندازد و اقتصاد را با هزینه‌های بازسازی سنگین روبه‌رو می‌سازد.
در نهایت، مذاکره با آمریکا، بر اساس تجربیات تاریخی و رویدادهای ۱۴۰۴، تأمین‌کننده منافع ایران نبوده است. از رد پیشنهاد نیویورک تا حملات نطنز، آمریکا نشان داد دیپلماسی را ابزاری برای سلطه می‌بیند. 
دولت پزشکیان، با رد مذاکرات مستقیم توسط رهبر معظم انقلاب در یکم مهرماه ۱۴۰۴، مسیر درستی را برگزید: تمرکز بر اقتصاد مقاومتی، تقویت دیپلماسی با شرق و پیشرفت علمی بدون وابستگی.

ارسال نظر
پربیننده