29/مهر/1404
|
03:14
ورزش ایران چگونه بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه روی سکوهای جهانی خودنمایی کرد؟

مدال‌های جهانی، پاسخ محکم‌ به جنگ نرم دشمن

بنیا فرید: در روزهایی که نبرد رسانه‌ها از توپ و تفنگ خطرناک‌تر شده، قهرمانان ایرانی با هر مدال‌شان تیری در قلب عملیات روانی دشمن شلیک کردند. آنها نه فقط برای امتیاز یا رکورد، بلکه برای حیثیت ملی جنگیدند. از سالن‌های آمریکا و کره‌جنوبی تا تشک‌های کرواسی و زمین‌های هند و اندونزی، یک صحنه بارها تکرار شد: ورزشکار ایرانی، بوسه بر پرچم، اشک در چشم و لبخند بر چهره.
در اوج التهاب‌های جهانی، وقتی نخست‌وزیر رژیمی اشغالگر مردم را به آشوب دعوت می‌کرد و رسانه‌های وابسته و ضدانقلاب در تلاش بودند آتش اختلاف را شعله‌ور کنند، ورزش ایران روایت دیگری ساخت؛ روایتی از اتحاد، ایمان و سربلندی. آنها نشان دادند سکوهای افتخار هم می‌توانند خاکریز جبهه جنگ نرم باشند.
والیبالیست‌های تیم ملی در اوج فشارها، هنگام پخش سرود ملی، قامت راست کردند و احترام نظامی گذاشتند. تصویری که مثل موجی از غرور در شبکه‌های اجتماعی پیچید و به سایر رشته‌ها رسید. زنان کاراته‌کا، مردان کشتی‌گیر، وزنه‌برداران و فوتسالیست‌ها، همگی پیام را دریافت کردند: هر مدال یعنی لبخند یک ملت.
در ماه‌های گذشته، کارنامه ورزش ایران درخشان‌تر از هر زمان بود. کشتی آزاد پس از ۱۲ سال و کشتی فرنگی پس از ۹ سال قهرمان جهان شدند، وزنه‌برداری پس از ۸ سال‌ بر بام دنیا ایستاد، تیم‌های جوانان در تکواندو و والیبال مدال طلا را لمس کردند. در همان روزها، سارا بهمنیار نخستین طلای تاریخ کاراته بانوان را به گردن آویخت و زهرا کیانی در ووشو تاریخ‌ساز شد. حتی ناشنوایان ایران در فوتسال جهان فاتح شدند و سینا موحدِ ۱۴ ساله با هوش و خلاقیتش استادبزرگ شطرنج لقب گرفت.
این افتخارات فقط رکورد ورزشی نبود؛ نشانه‌ای بود از زنده بودن روح جمعی در ملتی که زیر بار فشارهای اقتصادی و رسانه‌ای خم نشده است. وقتی جوان ایرانی در برابر پرچم کشورش می‌ایستد و نام وطن را فریاد می‌زند، در واقع امید را به خانه‌ها برمی‌گرداند. او یادآوری می‌کند می‌شود در اوج سختی‌ها هم پیروز شد.
در سوی دیگر، رسانه‌هایی که از لندن و واشنگتن و تل‌آویو تغذیه می‌شوند، با تمام قوا می‌کوشند این حس غرور را تضعیف کنند اما تصویر کشتی‌گیر ایرانی که بعد از پیروزی زانو می‌زند و پرچم را می‌بوسد، ۱۰۰۰ برابر قوی‌تر از هر تیتر جعلی اثر دارد. در زاگرب، تماشاگران خارجی برای قهرمانان ایران فریاد زدند؛ نشانه‌ای که نشان داد زبان افتخار، جهانی است.
این موفقیت‌ها پاسخی بود به جنگی که سال‌هاست دشمن آن را با اسم نرم و ظاهر فرهنگی آغاز کرده است. هدف، بریدن ریشه‌ امید بود اما حالا، مدال‌های طلایی که بر گردن قهرمانان ایرانی آویخته می‌شود، مثل شمشیرهایی درخشان بر گرد چهره‌ ملت می‌تابد. آنها نه فقط قهرمانان ورزش؛ که سفیران ایمان و استقامتند.
در عکس‌های پایانی هر رقابت، چهره‌هایی دیده می‌شود که به آسمان خیره‌اند؛ هر یک با پرچم یا سربند یا دستی بر قلب، انگار شکرانه‌ای در دل دارند. همین تصویر است که مفهوم وطن را برای نسل جوان معنا می‌کند؛ نسلی که شاید در رسانه‌ها کمتر ستوده می‌شود اما در میدان عمل، پرچم را بر قله می‌نشاند.
این روزها در کوچه و بازار، وقتی مردم از برد کشتی‌گیران و مدال بانوان سخن می‌گویند، لحن‌شان از غرور لبریز است. گویی برای چند دقیقه، خستگی زندگی کنار می‌رود و حس مشترکی از «ما می‌توانیم» دوباره زنده می‌شود. این همان جوابی است که دشمنان بیرون مرز نمی‌خواستند بشنوند.
و سرانجام، در دیدار دیروز قهرمانان ورزشی با رهبر انقلاب اسلامی جمله‌ای گفته شد که خلاصه همه این معناهاست:
«مدال‌های جهانی، محکم‌ترین پاسخ به جنگ نرم دشمن‌ است».
در واقع، هر مدال طلایی که بر سینه‌ یک ایرانی می‌درخشد، همان‌قدر ارزش دارد که پیروزی در یک نبرد بزرگ. چون در جهان امروز، گاهی یک سکو می‌تواند کاری کند که ۱۰۰۰ رسانه از انجامش عاجزند.

ارسال نظر
پربیننده