علی دارایی: جمعهشب در ورزشگاه شهدای شهرقدس، ۲ تصویر کاملاً متضاد از فوتبال ایرانی مقابل هم صف میکشند؛ تیمی که در خط حمله برق میزند و تیمی که در خط دفاع چون صخره استوار است. استقلال پرتغالی با نقشههای هجومی ساپینتو، در برابر آلومینیوم حسابگر سیدمجتبی حسینی قرار میگیرد؛ جدالی میان عطش گل و وسواس نظم. دیداری که نه فقط جدول، بلکه فلسفه ۲ فوتبال متفاوت را تعیین تکلیف میکند.
* استقلال؛ ماشین گلسازی ساپینتو
آبیهای تهران، در ۲ هفته اخیر همانند توفانی که از شمال میوزد، هر هفته دروازهای را درنوردیدهاند. تیمی که از مرز ۱۰ گل گذشته و به عنوان قویترین خط حمله لیگ تاج بر سر دارد. ساپینتو، مردی که کنار زمین میایستد و تیمش را به پرواز با ۳ مهاجم تشویق میکند، حالا ترکیبی از تکنیک، سرعت و بیرحمی را در اختیار دارد. در بازیهای اخیر، استقلال تقریباً در هر میدان ردّی از گلهایش بر جا گذاشته است؛ هیچ دفاعی از گزند بازیکنان تیزپای این تیم در امان نبوده. اگر در هفتههای ابتدایی، کارشناسان از ناهماهنگی میگفتند، حالا هماهنگی ضربات آسانی از راست و نفوذهای گودرزی از چپ، روایت دیگری دارد. نامهایی چون کوشکی، حردانی و حتی جوانانی که کمتر شناختهشده بودند، به تیم روحی تازه دادهاند.
تعداد گلزنان استقلال در این فصل خود حکایتی دارد: ۸ بازیکن مختلف موفق به گلزنی شدهاند، نشانهای از بازی گروهی و تنوع تاکتیکی. از ضربات ایستگاهی رضاییان تا فرار پشت دفاع سحرخیزان، ساپینتو نشان داده است به فوتبال بیپروا باور دارد. آبیپوشان امسال کمتر به کنترل بازی فکر کردهاند و بیشتر به تمام کردن کار حریف در سریعترین زمان ممکن اندیشیدهاند؛ درست برخلاف تیمی که قرار است مقابلشان صفآرایی کند.
* آلومینیوم؛ تولد دوباره از دل شکست
در سمت مقابل، داستانی آرام و تدریجی جریان دارد. آلومینیوم سیدمجتبی حسینی، فصلی را آغاز کرد که در 3 هفته ابتداییاش جز شکست و ناامیدی چیزی نداشت اما درست از جایی که همه دستها را از این تیم شسته بودند، روندی شکل گرفت که حالا آنها را تا صدر جدول بالا آورده است. از هفته چهارم، گویی دکمهای در ذهن بازیکنان ایرالکو روشن شد. دیگر از آن خط دفاع سست خبری نبود. نظم جای اضطراب را گرفت و دروازهبان جوان، محمد خلیفه، بدل به چهرهای غیرقابل نفوذ شد. 5 کلینشیت پیاپی در لیگ برتر، آماری نیست که به سادگی به دست آید؛ بویژه در لیگی که بیشتر تیمها دفاع را آخرین دغدغه میدانند.
آخرین باری که آلومینیوم گل خورد، هنوز هفته سوم بود. از آن روز بیش از ۴۷۰ دقیقه گذشته و توپ دیگر راهی به تور دروازه خلیفه پیدا نکرده است. آلومینیوم در زمین شاید کمتر بدرخشد اما در ذهن حریفان سایهای از ترس میاندازد. تیمی که یاد گرفته چگونه ضرباهنگ بازی را خفه کند، سرعت را از حریف بگیرد و هر سانتری را با آرامش از منطقه خطر بیرون بکشد.
* برخورد ۲ فلسفه؛ حمله بیامان یا دفاع بیخطا؟
این بازی فقط رقابت ۲ تیم صدرنشین نیست؛ تلاقی ۲ جهان فکری است. ساپینتو با چشمانی شعلهور از شور و فریاد، به تیمش میآموزد فوتبال یعنی حمله، حتی اگر منجر به ریسک شود. در مقابل، حسینی با نگاهی سرد و آرام، نظم را کلید بقا میداند. استقلال میخواهد بجنگد تا گل بزند، آلومینیوم میجنگد تا گل نخورد.
در چنین تضادی، هر اشتباهی ممکن است مرگبار باشد. اگر استقلال زود به گل برسد، میتواند با اعتماد به نفس موج دوم حمله را هم راه بیندازد اما اگر آلومینیوم تا نیمه اول دوام آورد، ممکن است بازی به زمین تاکتیکی و کنترلشدهای بدل شود که در آن هر ثانیه ارزش دارد. برای ساپینتو، برتری در این مسابقه یعنی تثبیت تیمش بهعنوان قدرت اول فصل؛ برای حسینی، یعنی اثبات اینکه میشود بدون هیاهو، تنها با انضباط و باور، تا قله رفت. تماشاگران اما در انتظار چیزی فراتر از عددها هستند: برخورد تاکتیکها در زمین سبز.
* فراتر از امتیاز
این دیدار میتواند چهره لیگ را دگرگون کند. استقلال با پیروزی، فاصلهای روانی از رقبا ایجاد خواهد کرد؛ آلومینیوم با یک تساوی یا برد، داستانی تازه از مقاومت خواهد نوشت. نبردی که در ظاهر ساده است اما درونش نبض فوتبال مدرن ایران میتپد؛ جایی میان سرعت پرتغالی و دقت ایرانی.
جمعهشب نه فقط برنده بازی که مسیر آینده لیگ بیستوپنجم مشخص میشود. اگر توپ دروازه خلیفه را بگشاید، شاید پایان رؤیای دفاع فولادی رقم بخورد و اگر آبیها در گلزنی ناکام بمانند، فلسفه سکوت و استحکام سیدمجتبی حسینی یک بار دیگر پیروز میشود. در هر ۲ صورت، آنچه باقی میماند تصویری از فوتبال ایران است؛ تضاد میان هجوم و حساب، میان توفان و دیوار.
نبرد ۲ صدرنشین با فلسفههای متضاد؛ حمله استقلال به دیوار آلومینیوم
جنگ نظم و توفان
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها