
رضا عمویی: آمریکاییها به امیدواری شهرت دیرینهای دارند. شهروندان آمریکایی در گذشته اغلب با ادعای بلندپروازانه «میتوانم انجامش دهم» و دنبال کردن رویای آمریکایی شناخته میشدند. در بسیاری از کشورها نیز افرادی به امید رسیدن به رویاهای خود هر سال روانه آمریکا میشوند و موج مهاجرت سالانه به آمریکا آمار کمی نیست. حالا اما گزارشهایی در دست است که نشان میدهد آمریکا دیگر مانند گذشته «بهشت رویاها» نیست. نظرسنجیهای مختلف نشان میدهد بسیاری از آمریکاییها در حال از دست دادن امید خود به آینده کشورشان هستند. نظرسنجیای که سال ۲۰۲۳ توسط مرکز تحقیقات «پیو» انجام شد، نشان میدهد حداقل دوسوم آمریکاییها معتقدند تا سال ۲۰۵۰ آمریکا از نظر اقتصادی ضعیفتر و از اهمیت کمتری در جهان برخوردار خواهد بود. پیو همچنین در اعلام نتایج نظرسنجی خود گفته: شهروندان آمریکایی از نظر سیاسی نگاه مثبتی به آینده ندارند و معتقدند آمریکا تا سال 2050 بسیار شکننده و دارای شکاف داخلی خواهد بود. نظرسنجی دیگری نیز که سال گذشته (2024) توسط والاستریت ژورنال انجام شد، نشان داد تقریباً ۸۰ درصد آمریکاییها انتظار دارند زندگی برای نسل آینده فرزندانشان بدتر از امروز باشد.
جدیدترین نظرسنجیها حتی وضعیت تاریکتری را برای آمریکا به تصویر میکشد، تا آنجا که وبگاه آمریکایی پلیتیکو نتایج یک نظرسنجی را منتشر کرده که نشان میدهد هر روز بر تعداد افرادی که معتقدند دوران طلایی آمریکا پشت سر گذاشته شده، اضافه میشود و به نظر میرسد «برند آمریکا» از درون رو به افول است. به نوشته پلیتیکو و بر اساس نتایج نظرسنجی یادشده، در کشوری که بشدت دچار دودستگی شده، بدبینی و بدگمانی حکمفرماست؛ به گونهای که دوسوم آمریکاییها میگویند دولت اغلب و به عمد به مردم دروغ میگوید. این بیاعتمادی میان هر 2 جناح وجود دارد؛ ۶۴ درصد جمهوریخواهان و ۷۰ درصد رایدهندگان دموکرات با این نظر موافقند که دولت به عمد به مردم دروغ میگوید. در این میان ۴۹ درصد (نزدیک به نیمی از جمعیت) آمریکاییها میگویند بهترین دوران آن کشور پشت سر گذاشته شده و به پایان رسیده است.
پلیتیکو بویژه به همزمانی انتشار این نظرسنجی با یک سالگی پیروزی ترامپ در انتخابات نوامبر ۲۰۲۴ (آبان ۱۴۰۳) اشاره کرده و نویسنده معتقد است این نتایج نشاندهنده موج بزرگ بدبینی در میان شهروندان آمریکایی است. بر اساس نظرسنجی پلیتیکو، باور به «رویای آمریکایی» در این کشور کاهش یافته  و به عبارتی این شعار که هر آمریکایی با تلاش و انضباط میتواند زندگی خود را بهبود بخشد، از بین رفته است. در مجموع ۴۶ درصد آمریکاییها میگویند این رویا دیگر وجود ندارد.
* بیاعتمادی به دولت
بیاعتمادی به دولت آمریکا یکی از شاخصههایی است که نشان میدهد شهروندان این کشور نگاه مثبتی به عملکرد دولت ندارند. اندیشکده «مشارکت برای خدمات عمومی»، مستقر در واشنگتن دیسی، نتایجی از یک گزارش درباره میزان اعتماد آمریکاییها به دولت در سال 2025 را منتشر کرده نتایج آن نشاندهنده افزایش بیسابقه بیاعتمادی و ناامیدی شهروندان آمریکایی از عملکرد دولت آن کشور است. بر اساس یافتههای مهم این نظرسنجی، 45 درصد آمریکاییها میگویند دولت فدرال بیشتر دارای تأثیر منفی بر کشور است تا تأثیر مثبت. همچنین دوسوم آمریکاییها یعنی 67 درصد میگویند دولت فدرال «فاسد» است. بر اساس این گزارش، 61 درصد آمریکاییها هم گفتهاند دولت فدرال «اسرافکار» است.
طبق نظرسنجی این موسسه که آوریل ۲۰۲۵ یعنی 6 ماه پیش انجام شده است، تنها یکسوم آمریکاییها (۳۳درصد) میگویند به دولت فدرال اعتماد دارند و تقریباً نیمی (۴۷ درصد) میگویند به دولت اعتماد ندارند و ۱۳درصد بیطرف هستند.
* 90 درصد برای 10 درصد
گزارشها در خود آمریکا حکایت از افزایش شکاف طبقاتی دارد. گزارشی که توسط بانک «فدرال رزرو مینیاپولیس» (یکی از ۱۲ شعبه فدرال رزرو آمریکا در شهر مینیاپولیس) بتازگی منتشر شده، تاکید دارد از دهه ۱۹۸۰، آمریکا نهتنها شاهد افزایش مداوم نابرابری درآمدی بوده، بلکه همزمان فاصله طبقاتی از نظر دسترسی به مسکن نیز بر اساس درآمد تشدید و بدتر شده است. «دونالد ارل کالینز» نویسنده آمریکایی نیز با انتشار گزارشی در الجزیره نوشته است بهترین روزهای اقتصاد آمریکا مدتهاست گذشته و روزهای بهتر برای آمریکا در آینده دیگر قابل پیشبینی نیست.
نویسنده آمریکایی معتقد است ایده قرن بیستمی «رویای آمریکایی» که در آن تقریبا بخش زیادی از شهروندان آمریکایی میتوانستند به طبقه متوسط، ثروتمند یا حتی بسیار ثروتمند تبدیل شوند یا آرزوی تبدیل شدن به آن را داشتند، در قرن بیستویکم تقریباً از بین رفته است.
گزارشی نیز که موسسه مودیز آنالیتیکس (شرکت خدمات مالی آمریکایی) 8 ماه پیش منتشر کرد، حکایت از این دارد که 10 درصد ثروتمندترین آمریکاییها (خانوارهایی با درآمد سالانه حداقل ۲۵۰ هزار دلار) نیمی از کل هزینههای مصرفکنندگان آمریکایی (حدود ۱۰ تریلیون دلار) را بین سپتامبر ۲۰۲۳ تا سپتامبر ۲۰۲۴ به خود اختصاص دادهاند. بر اساس این گزارش، 12.7 میلیون خانوار آمریکایی روی هم رفته هزینهشان از 131 میلیون خانوار باقیمانده این کشور بیشتر است و این اختلاف بزرگترین شکاف درآمدی را در تاریخ آمریکا نشان میدهد. در همین حال، اوضاع برای آمریکاییهای با مشاغل عمومی و رایج، بسیار ناامیدکننده است، چون حداقل دستمزد فدرال از سال ۲۰۰۹ روی 7.25 دلار در هر ساعت ثابت مانده است. این در حالی است که فقط نرخ تورم سالانه تا سپتامبر 2025 به بیش از 3 درصد رسیده است.
«سچیتا مکنیر» شهروند ۴۵ ساله ساکن آتلانتا که راننده تاکسی اینترنتی است، درباره رویای آمریکایی به نیویورکتایمز گفته است: «وقتی به رویای آمریکایی فکر میکنم، با توجه به تعرفهها و اقتصاد و وامهای دانشجویی که در طول زندگی درگیر آن هستم، به این نتیجه میرسم این رویا دیگر قابل دستیابی نیست و راستش را بخواهید باید به مهاجرت به خارج از آمریکا فکر کنم».
* مهاجرت داخلی به دلیل ناامنی
از سوی دیگر، پایان رویای آمریکایی فقط مربوط به شرایط بد اقتصادی نیست، بلکه اوضاع اجتماعی و امنیت نیز در آمریکا شرایط خوبی ندارد. طبق گزارش سازمان ملل متحد، تا پایان سال 2024 بیش از یک میلیون نفر در آمریکا به دلیل خشونت، ناامنی، آزار و اذیت از خانههای خود آواره شدهاند. خشونت باندهای تبهکار، تهدید، اخاذی، آزار و اذیت و خشونت جنسی صدها هزار آمریکایی را مجبور به فرار از خانههای خود برای جستوجوی زندگی در جای دیگری از آمریکا کرده است.
این روزها تصاویری از افراد بازداشتشده دستبند به دست و زنجیر به پا به کرات دیده میشود. عمده این تصاویر مربوط به موج بازداشتها در آمریکا به بهانه مبارزه با مهاجران غیرقانونی است. حتی افرادی که سابقه جرم و جنایت ندارند و وضعیت اقامت قانونی آنها توسط دادگاه تأیید شده است نیز در معرض این بازداشتها قرار دارند. فراتر از این برخی شهروندان متولد آمریکا نیز طی چند ماه گذشته به دلیل سیاستهای ضدمهاجرتی ترامپ بازداشت شدهاند. 3 ماه پیش، مأموران فدرال در شهر مونتهبلو ایالت کالیفرنیا یک شهروند آمریکایی متولد آمریکا را که به مأموران گفته بود گذرنامهاش در جیبش است، بازداشت کردند. ماه گذشته نیز یک شهروند آمریکایی متولد آریزونا که گزارش شده بیسواد و دارای معلولیت یادگیری است، توسط مأموران مهاجرت بازداشت شد و به اشتباه متنی را امضا کرد که در آن اعتراف کرده بود به طور غیرقانونی وارد آمریکا شده است. اوایل تابستان نیز یک شهروند آمریکایی متولد فلوریدا، با وجود داشتن کارت شناسایی واقعی، توسط مأموران مهاجرت بازداشت شد و پس از بازداشت، اداره مهاجرت اعلام کرد ماموران تصور کردهاند کارت شناسایی او جعلی است. این شرایط باعث شده حتی شهروندان عادی آمریکایی بویژه لاتینتبارها یا آسیاییها با وجود تولد در خاک آمریکا اما در معرض بازداشت قرار داشته باشند. نظرسنجی منتشرشده در والاستریت ژورنال حاکی از آن است 63 درصد لاتینتبارها با وجود داشتن مدارک قانونی اقامت یا کار در آمریکا اما از رفت و آمد در خیابانها احساس ناامنی دارند و با تاریک شدن هوا سعی میکنند از محل اقامت خود خارج نشوند.
«باب بودت» شهروند ۷۹ ساله ساکن فینیکس و بازنشسته اداره مالیات، با آنکه در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته آمریکا به ترامپ رای داد اما درباره تحقق رویای آمریکایی بسیار ناامید است و به نیویورکتایمز میگوید: آن رویا از بین رفته است. بیشتر افرادی که من میشناسم سعی میکنند زندگی کنند، حقوق ماهانهشان را بگیرند و زنده بمانند. طبقه متوسط در حال فروپاشی است. قیمت املاک و مستغلات از کنترل خارج شده و نمیدانم جوانان چگونه میخواهند یک خانه برای زندگی جور کنند. شاید جوانان ناگزیر به مهاجرت به شهرهای ارزان شوند.
* فرار مغزها از آمریکا
با قدرتگیری دوباره ترامپ در آمریکا، این کشور شاهد مهاجرت گسترده نخبگان خود نیز هست.  گزارشی در مجله «نیچر» منتشر شده که نشان میدهد صدها نفر از پژوهشگران و محققان علمی آمریکایی میگویند در حال بررسی مهاجرت از این کشور هستند؛ محققانی که بسیاری از آنها دههها از دوران حرفهای خود را برای انجام کارهای دقیق علمی و اکتشافات گذراندهاند و اکنون مهاجرت و خروج از آمریکا را به ماندن در این کشور ترجیح میدهند. «کرک سویرینگن» پژوهشگر آمریکایی در یادداشتی با انتقاد از سیاستهای ترامپ که منجر به مهاجرت گسترده نخبگان علمی از این کشور شده، گفته است: «آنها شهروند نمیخواهند، رعیت میخواهند و فکر میکنند ما دشمن هستیم!» نتایج نظرسنجی انجامشده از سوی مجله معتبر نیچر نشان داد ۷۵ درصد محققان و پژوهشگران آمریکایی در حال بررسی مهاجرت همیشگی از این کشور هستند. این گزارش همچنین نشان میدهد تعداد دانشمندان آمریکاییای که به دنبال پیدا کردن شغل در خارج از این کشور هستند، 30 درصد افزایش یافته است.
فشار دولت دونالد ترامپ برای کاهش هزینههای فدرال منجر به توقف بخشی از فعالیتهای تحقیقاتی - پژوهشی و کاهش بودجه دانشگاهها و بسیاری از مراکز علمی و تحقیقاتی شده و کارشناسان و پژوهشگران این مراکز به دلیل از دست دادن موقعیتهای شغلی خود اکنون ناچار به مهاجرت از آمریکا به کانادا، اروپا و حتی چین شدهاند. بنیاد ملی علوم آمریکا یک نهاد علمی است که بتازگی یک میلیارد دلار از کمکهای مالی خود به پژوهشگران را تعلیق کرده و این کاهش بودجه به صورت مستقیم باعث توقف فعالیت کاری بسیاری از کارشناسان و محققان در بخش علوم ریاضیات آن شده است.
«دانیلا فودرا» دکتری مهندس زیستپزشکی در دانشگاه کلمبیاست و پاییز امسال با قطع بورس دولتی به او برای انجام تحقیقاتش درباره فیبرومهای رحمی، برای ادامه تحقیقاتش ناگزیر به مهاجرت به کانادا شد. سایت تحلیلی کریستین ساینس مانیتور نیز با انتقاد از افزایش مهاجرت نخبگان از آمریکا به دلیل قطع بودجه و کمکهای مالی دولت فدرال در گزارشی نوشت: آمریکا قبلاً بهشت تحقیقات بود ولی حالا دانشمندان چمدانهایشان را برای رفتن از آن میبندند!