
رضا عمویی: آفتاب عمر حامی اصلی حمله نظامی آمریکا به ایران در دولت بوش و کسی که برای سقوط جمهوری اسلامی ایران برنامههای مفصلی داشت، روز گذشته غروب کرد. «دیک چنی» که زمانی به عنوان قدرتمندترین معاون رئیسجمهور آمریکا طی چند دهه گذشته و به عنوان معمار اصلی جنگ در غرب آسیا معروف بود، در 84 سالگی مرد. کسی که با فرضیات نادرست خود آمریکا را به جنگ نافرجام عراق کشاند، در چند سال گذشته با عوارض ذاتالریه و بیماری قلبی و عروقی درگیر بود و خانوادهاش مرگش او را تایید کرد.
دیک چنی به عنوان چهلوششمین معاون رئیسجمهور آمریکا در ۲ دوره بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۹ در کنار رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا، «جورج دبلیو بوش» بود و دههها یک بازیگر قدرتمند در صحنه سیاسی آمریکا به شمار میرفت. او به عنوان یک نئوکان محافظهکار، ایران را به عنوان تهدیدی وجودی برای آمریکا و متحدانش (بویژه رژیم صهیونیستی) میدید و بر گزینههای نظامی و براندازی نظام اسلامی ایران تأکید داشت. تحت رهبری چنی، دولت بوش برنامههای مخفی سایبری و خرابکاری علیه برنامه هستهای صلحآمیز ایران را آغاز کرد. گزارشها حاکی است او در رایزنیهای اولیه برای طراحی ویروس استاکسنت جهت حمله به تأسیسات هستهای ایران نقش داشت و از تحریمهای مالی علیه ایران حمایت کرد اما این تحریمها را ناکافی میدید و بر ترکیب آنها با اقدام نظامی اصرار داشت. پیشتر پایگاه خبری سالون در گزارشی با عنوان «بزرگترین پشیمانی دیک چنی عدم حمله همزمان به ایران و عراق» نوشت: گزارشهای منتشر شده حاکی از آن است دیک چنی، معاون رئیسجمهور اسبق آمریکا معتقد است دولت پیشین [آمریکا] به اندازه کافی به گسترش جنگ نپرداخته است. «سیمور هرش»، روزنامهنگار تحقیقی و نویسنده آمریکایی، سال 2008 گزارش داده بود دیک چنی به دنبال آن بود با ارائه مدارک دروغین، آمریکا را وارد جنگ با ایران کند اما برنامههایش درباره ایران نتوانست اجرایی شود، چون آمریکاییها در باتلاق جنگ عراق و افغانستان بشدت گرفتار شده بودند.
چنی بیشتر دوران بزرگسالی خود را با بیماریهای قلبی و عروقی گذراند و پیشتر هم از چندین حمله قلبی جان سالم به در برده بود. او پس از پیوند قلب در سال ۲۰۱۲ گفته بود زندگی جدیدی پیدا کرده و در چند سال آخر عمرش هیچ فعالیت سیاسی نداشت اما به عنوان معمار اصلی جنگهای آمریکا در غرب آسیا در دولت بوش، همواره سایه سنگین جنگ عراق بر چهرهاش بود و هیچگاه از اتهام به راه انداختن بیدلیل جنگ در عراق رها نشد.
* از کنگره تا کاخ سفید
چنی مدارک لیسانس و فوقلیسانس خود را در رشته علوم سیاسی از دانشگاه وایومینگ دریافت کرده و سال ۱۹۶۴ ازدواج کرد. او پیش از آنکه به کاخ سفید راه یابد، نمایندگی ایالت وایومینگ در کنگره را بر عهده داشت. بعدها توسط «دونالد رامسفلد» به عنوان معاون رئیس دفتر کاخ سفید در زمان ریاست جمهوری جرالد فورد انتخاب شد و سپس سال ۱۹۷۵، زمانی که رامسفلد از کاخ سفید جدا شد، جانشین دوست نزدیک خود (رامسفلد) در کاخ سفید شد. چنی همچنین سال ۲۰۰۱، زمانی که رامسفلد وزیر دفاع دولت بوش شد، همکاری با دوست قدیمی خود را آغاز کرد و این ۲ نفر در طول جنگ عراق و افغانستان، اتحادی فوقالعاده در پشت پرده دولت بوش تشکیل دادند.
چنی حتی پیش از قدرتگیری در دولت بوش پسر، در دولت بوش پدر نیز مهارت قابل توجهی در هدایت آمریکا به جنگ از جمله حمله به پاناما در سال ۱۹۸۹ و عملیات توفان صحرا در سال ۱۹۹۱ برای بیرون راندن نیروهای عراق از کویت داشت. او در انتخابات ۱۹۹۶ به دنبال نامزدی برای ریاست جمهوری بود اما از این کار صرفنظر کرد. این جمهوریخواه تندرو در دوران ریاست جمهوری دولت دموکرات بیل کلینتون از صحنه سیاسی کنار رفت و شرکت هالیبرتون مستقر در دالاس را به عنوان مدیر اجرایی اداره کرد و پس از دولت کلینتون در دولت بوش پسر دوباره به کاخ سفید بازگشت.
زمانی که جرج بوش پسر قصد ورود به رقابتهای سیاسی ریاست جمهوری را داشت، پیشینه پربار سیاسی چنی باعث شد او در کنار بوش پسر به عنوان یک نامزد انتخاباتی بیتجربه و خام قرار گیرد. در واقع چنی بیتجربگی و خامی جرج بوش در ریاست جمهوری را جبران میکرد و وقتی بوش پس از انتخاباتی جنجالی به کاخ سفید راه یافت، چنی نه فقط معاون او، بلکه یک مشاور باتجربه بود که نفوذ بسیار زیادی در دولت بوش پسر داشت. سیانان در گزارشی گفته است چنی از نفوذ بسیار زیادی در پشت صحنه تحولات کاخ سفید برخوردار بود و با نفوذ زیادش در دولت بوش یکهتازی میکرد. روایتهای تاریخی از دولت بوش نشان میدهد چنی «تصمیمگیرنده» خودخوانده دولت بوش بود و سیر تا پیاز تصمیمات کابینه را پیش میبرد.
* معمار جنگها با ادعاهای دروغ
چنی پس از حملات ۱۱ سپتامبر، جنگ آمریکا در افغانستان را برای سرنگونی طالبان طرحریزی کرد و خیلی زود برای گسترش حمله آمریکا به عراق و سرنگونی صدام تلاش کرد. ادعاهای مبالغهآمیز چنی به عنوان معاون رئیسجمهور آمریکا درباره برنامههای سلاحهای کشتار جمعی عراق، ارتباط بغداد با القاعده و قصد عراق برای تجهیز تروریستها به سلاحهای مرگبار برای حمله به آمریکا، نقش بزرگی در زمینهسازی برای حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ داشت. با این حال گزارشهای کنگره و سایر تحقیقات پس از جنگ ثابت کرد چنی و دیگر مقامات آمریکایی اطلاعات نادرستی درباره برنامههای سلاحهای کشتار جمعی عراق ارائه میکردند و اساسا این تسلیحات هیچگاه پیدا نشد و شاید هم اصلا وجود نداشت. یکی از بدنامترین ادعاهای چنی آن بود که ادعا کرده بود «محمد عطا»، هواپیماربای اصلی ۱۱ سپتامبر با مقامات اطلاعاتی عراق در پراگ ملاقات کرده است اما این ادعا هم حتی توسط کمیسیون مستقل بررسی حملات ۱۱ سپتامبر هرگز اثبات نشد.
با این حال چنی هیچگاه بیاساس بودن و نادرستی ادعاهای خود درباره عراق و افغانستان را نپذیرفت و همواره اصرار داشت در صحبتهایش درباره عراق «تحریف، بزرگنمایی یا ادعای ساختگی و نادرست» نداشته است.
جنگ آمریکا در عراق و افغانستان، ایالات متحده را به مسیری تاریک و ضداخلاقی سوق داد. «بازجوییهای ضدانسانی» از مظنونان تروریستی و شکنجه مظنونان توسط نظامیان ارتش آمریکا، یکی از تاریکترین و بدنامترین دورههای فعالیت ارتش آمریکا در منطقه است و در همه این موارد همواره نام دیک چنی به عنوان معمار اصلی دیده میشود. نیویورکتایمز در گزارشی نوشته است چنی در گفتوگویی مدعی شده بود برخی روشهای شکنجه مظنونان به تروریسم مانند غرق مصنوعی کاملاً قابل قبول است. چنی همچنین از مدافعان صریح نگهداری مظنونان به تروریسم بدون محاکمه در زندان گوآنتانامو بود؛ زندانی که به دلیل شکنجه زندانیان در آن هنوز برای آمریکا مایه بدنامی و ننگ است.
روزنامه واشنگتنپست در مطلبی نوشته است چنی با به راه انداختن جنگ عراق به نمادی از افراط در مبارزات ضدتروریسم و فرضیات بشدت نادرست و ضعیف تبدیل شد و حمله موفقیتآمیز به عراق را به باتلاقی خونین تبدیل کرد. طبق گزارش مرکز تحقیقات پیو، میزان محبوبیت چنی در زمانی که قدرت را در دست داشت، کمتر از 31 درصد بود.
چنی همچنین تا پایان عمرش نسبت به فرضیات نادرست جنگ عراق هیچگاه ابراز پشیمانی نکرد و در واکنش به گزارش کمیته اطلاعات سنا در سال ۲۰۱۴ که بازجویی وحشیانه در زندان گوآنتانامو را باعث آسیب دیدن چهره آمریکا دانسته بود، گفت: «اگر به گذشته بازگردم، دوباره این کار را انجام خواهم داد». او سال ۲۰۱۵ در مصاحبهای با سیانان درباره جنگ عراق گفته بود: «جنگ عراق در آن زمان کار درستی بود و من آن زمان به جنگ اعتقاد داشتم و الان هم به آن اعتقاد دارم».
* انزوا در میان جمهوریخواهان
چنی در سالهای پایانی عمرش به عنوان منتقد سرسخت ترامپ ظاهر شد. او سال ۲۰۱۶ با وجود انتقاد ترامپ از سیاستهای خارجی دولت بوش اما از وی حمایت کرد. پس از پایان دوره اول ریاست جمهوری ترامپ و وقوع شورش ۶ ژانویه 2021 در کنگره آمریکا از سوی حامیان ترامپ، چنی به منتقد ترامپ تبدیل شد و بشدت به رفتارهای هیجانی ترامپ در زمان شورش در کنگره حمله کرد و گفت: «در تاریخ ۲۴۶ ساله آمریکا، هرگز فردی به اندازه دونالد ترامپ تهدیدی بزرگ برای آمریکا نبوده است. او یک بزدل است. یک مرد واقعی به هوادارانش دروغ نمیگوید. او در انتخابات شکست خورد؛ شکست بزرگی هم خورد».
چنی در سالهای پایانی عمر خود، با وجود آنکه همچنان یک شخصیت تندرو بود اما به دلیل انتقاد شدید از «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور فعلی آمریکا تا حد زیادی از حزب جمهوریخواه طرد شده بود. مواضع انتقادی چنی علیه ترامپ باعث شده بود وی دیگر جایی در حزب جمهوریخواه آمریکا نداشته باشد. جالب آن است نفرت چنی از ترامپ تا بدان جا زیاد بود که او در آخرین مشارکتش در انتخابات در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ به کاملا هریس، نامزد دموکراتها رای داد، با وجود آنکه همچنان خود را یک جمهوریخواه میدانست.
* دیک چنی در یک نگاه
تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۴۱
محل تولد: لینکلن، نبراسکا
نام تولد: ریچارد بروس چنی
پدر: ریچارد هربرت چنی، برای وزارت کشاورزی کار میکرد
مادر: مارجوری لورین (دیکی) چنی
ازدواج: لین آن (وینسنت) چنی (۲۹ آگوست ۱۹۶۴ - تاکنون)
فرزندان: مری و لیز
تحصیلات: تحصیل در دانشگاه ییل، ۱۹60-۱۹۵۹ - تحصیل در کالج کاسپر ۱۹۶۳- دانشگاه وایومینگ، لیسانس علوم سیاسی، ۱۹۶۵- دانشگاه وایومینگ، فوق لیسانس علوم سیاسی، ۱۹۶۶- تحصیل در دانشگاه ویسکانسین به عنوان دانشجوی دکتری، ۱۹۶۸ (اما آن را به پایان نرساند).
دین: متدیسم (منشعب از کلیسای پروتستان انگلستان)