سیفالله احمدی: چین در عصر دنگ شیائوپینگ تصمیم گرفت با یک تغییر در الگوواره (پارادایم)، سیاست بازار در برابر فناوری را دنبال کند. شرکتهای آمریکایی خود را با یک بازار جدید و وسیع مواجه میدیدند. یک دهه بعد شرکتهای چینی مانند هوآوی و ZTE در حال نوآوریهای مستقل بودند و فناوریهای جدید را بومیسازی میکردند. برنامه ملی ساخت چین 2025 در سالهای دهه 1990 به گونهای طراحی شده بود که آمریکاییها را خیلی زود از تفوق بر اقتصاد چین دور کرد. طبیعی بود آمریکاییها اصلا از این وضع راضی نباشند. روند توسعه فناوری در چین به سمتی حرکت کرد که پس از 20 سال، نه فقط چین در فناوری وابسته به آمریکا و غرب نبود، بلکه به مرزهای دانش رسیده بود و میتوانست در بسیاری از فناوریها با غرب رقابت کند. همین موضوع سبب شد سال 2012 کمیته امنیتی مجلس نمایندگان آمریکا هوآوی و ZTE را رسما تهدید امنیت ملی معرفی کند. این همان نقطهای بود که آمریکاییها را نگران کرد و چین از یک کشور بزرگ اما جامانده از توسعه، به یک کشور توسعهیافته در قواره کشورهای صنعتی اروپا درآمد.
با افشاگریهای ادوارد اسنودن در سال 2013 درباره نفوذ اطلاعاتی NSA، چین دریافت همچنان زیر چتر آمریکاست، زیرا همچنان زیرساختهای فناوریهای چینی وابسته به آمریکا بود. تلاش چینیها برای خارج شدن از یوغ فناوری آمریکا، یانکیها را به مقابله واداشت. برای همین از سال ۲۰۱۸ ساز و کاری با نام دیوار فناوری در آمریکا طراحی شد که صادرات فناوری را به کشورهایی مانند چین، تحریم میکرد اما این برای جلوگیری از تصمیم ملی چین در حرکت به سمت قلههای فناوری، کافی نبود. برای همین آمریکا قانون مجوز دفاع ملی NDAA را برای کنترل صادرات و واردات فناوری اجرایی کرد. این قانون حتی واردات کالاهای فناورانه را هم محدود میکرد. آمریکا در این قصه باز هم کوتاه نیامد و از ترس توسعه فناوریهای دیجیتال چین، قانون تحریم تراشههای نیمههادی را برای فشار حداکثری بر روند پیشرفت فناوری دیجیتال در چین تصویب کرد.
این تحریمها تهدید بزرگی برای شرکتهای فناوری چین بود اما چینیها یاد گرفته بودند مقاومت در برابر فشارها، همیشه پاسخگوست. آنها نه فقط برای بومیسازی تراشههای نیمههادی برنامهریزی کردند، بلکه به مقابله تحریمی با آمریکا دست زدند. چین محدودیت صادرات مواد نادر خاکی را اجرایی کرد و این بار این چین بود که اراده خود را بر آمریکا تحمیل میکرد، چون این صنایع دیجیتال آمریکا بودند که بشدت به معادن عناصر نادر خاکی چین احتیاج داشتند.
این دعوا قصهای دامنهدار است که یکی از پردههای آن محاکمه مالک چینی تیکتاک در کنگره آمریکاست. در این پرده آمریکا به اندازهای از قدرت یافتن چین نگران میشود که در عالیترین نهاد سیاسی خود، سعی میکند از امنیت ملی خود که توسط یک شبکه اجتماعی تهدید شده، دفاع کند.
این ماجرا واجد درسهایی برای همه جوامع است. مثلا اینکه آمریکا و غرب تنها تا زمانی با شما همراه خواهند بود که زیر سیطره آنها باشید و اگر بخواهید گامی فراتر از مرزی که آنها تعیین کردهاند بردارید، از هر طریق که بتوانند با شما مقابله میکنند. اما مهمترین درس شاید این باشد که لازمه پیشرفت، مقاومت در برابر موانع، ناامید نشدن و نترسیدن از تهدید دشمن است؛ مقاومتی که از دل هویت و باور ملی برای رسیدن به قله بیرون میآید.
امروز پس از تجربه دفاعمقدس ۱۲ روزه که ارزش همبستگی ملی بیش از گذشته برای همه ما روشن شده است، امر ملی میتواند ما را به اهداف بزرگمان برساند. لکن این مسیر ساده و بیمعارض نیست و نخواهد بود. پس اگر همه به دنبال ایران قوی هستیم، راهی جز تلاش، همبستگی و مقاومت ملی نیست.
تجربه جهانی از مقاومت ایرانی
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها