14/آبان/1404
|
00:48
نخست‌وزیر عراق: تا زمانی که ائتلاف آمریکایی در عراق حضور داشته باشد خلع سلاح حشد‌الشعبی امکان‌پذیر نیست

دست رد سودانی بر سینه ترامپ

حسین مهدی‌تبار: نخست‌وزیر عراق در مصاحبه‌ای که دیروز با رویترز انجام داد، موضعی قاطع در برابر فشارهای آمریکا برای خلع سلاح گروه‌های مقاومت اتخاذ کرد. محمد شیاع السودانی صریحاً اعلام کرد خلع سلاح این گروه‌ها تنها زمانی ممکن است که نیروهای آمریکایی و ائتلاف بین‌المللی به اصطلاح ضدداعش به طور کامل از خاک عراق خارج شوند. این اظهارات که در آستانه انتخابات پارلمانی عراق در ۱۱ نوامبر/ ۲۰ آبان بیان شد، نه‌تنها یک پاسخ مستقیم به تهدیدهای اخیر واشنگتن است، بلکه نمادی از مقاومت در برابر سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا و اسرائیل در منطقه به شمار می‌رود. 
سودانی که خود را به عنوان یک رهبر ملی معرفی می‌کند، تأکید کرد: «عراق متعهد به کنترل همه سلاح‌ها توسط دولت است اما این کار تا زمانی که ائتلاف آمریکایی در کشور حضور داشته باشد، امکان‌پذیر نیست». این حرف‌ها، در حالی ‌زده شد که آمریکا اخیراً هشدارهای جدی به بغداد داده و پیت هگست، وزیر جنگ آمریکا به سودانی گفته باید جلوی فعالیت‌های گروه‌های مقاومت را بگیرد؛ اگرنه عواقب سنگینی برای بغداد در پی خواهد داشت. موضع‌گیری سودانی، بویژه درباره کتائب حزب‌الله - یکی از برجسته‌ترین گروه‌های مقاومت که آمریکا آن را تروریستی می‌خواند- فشارهای واشنگتن را بی‌اثر جلوه می‌دهد. کتائب (گردان‌های) حزب‌الله که بخشی از نیروهای حشد شعبی است و در مبارزه با داعش نقش کلیدی داشته، بارها هدف حملات آمریکا قرار گرفته اما سودانی با پیوند دادن خلع سلاح به خروج نیروهای خارجی، عملاً به آمریکا می‌گوید تلاش‌هایش برای انحلال این گروه‌ها بیهوده است. طبق گزارش رویترز، سودانی در این مصاحبه تأیید کرد خروج تدریجی نیروهای آمریکایی از سال جاری میلادی - ۲۰۲۵- آغاز شده و تا سپتامبر ۲۰۲۶ کامل خواهد شد. وی این جدول زمانی را به عنوان شرط اصلی برای هرگونه گام در جهت کنترل سلاح‌ها مطرح کرد. این رویکرد که از سوی سودانی به عنوان اولویت ملی توصیف شده، نشان‌دهنده تغییر تعادل قدرت در عراق است؛ جایی که گروه‌های مقاومت دیگر به عنوان شبه‌نظامیان خارج از قانون دیده نمی‌شوند، بلکه بخشی از ساختار دفاعی این کشورند که در برابر اشغال خارجی ایستاده‌اند. از منظر تحلیلی، این اظهارات یک پیروزی استراتژیک برای محور مقاومت محسوب می‌شود. آمریکا سال‌هاست با فشارهای دیپلماتیک، تحریم‌ها و حتی حملات نظامی، سعی در تضعیف این گروه‌ها داشته اما آقای نخست‌وزیر با این موضع، برنامه‌های واشنگتن برای بازسازی نفوذ خود در غرب آسیا را ناکام گذاشت. ائتلاف موسوم به ضدداعش که سال ۲۰۱۴ تشکیل شد، حالا با توجه به کاهش شدید تهدید داعش- که سودانی آن را لطیف خدا توصیف کرد- توجیهی برای حضور ندارد. طبق گزارش المانیتور، سودانی عقیده دارد: «دلیل حضور ائتلاف چیست؛ وقتی امنیت برقرار است؟» این انتقاد، ریشه در دیدگاه گروه‌های مقاومت دارد که نیروهای آمریکایی را «اشغالگر» و حضورشان را بهانه‌ای برای ادامه تنش‌ها می‌داند. پیروزی مقاومت در این زمینه، نه‌تنها به معنای حفظ توان نظامی گروه‌هاست، بلکه به تقویت جایگاه سیاسی‌شان در عراق منجر می‌شود؛ جایی که سودانی، با حمایت از ائتلاف چارچوب هماهنگی، شانس بالایی برای پیروزی مجدد در انتخابات دارد و بر دستاوردهای اقتصادی مانند قرارداد با اکسون‌موبیل برای توسعه میادین نفتی تأکید می‌کند. موضع نخست‌وزیر عراق شباهت زیادی به رویکرد لبنان در برابر فشارهای مشابه برای خلع سلاح حزب‌الله دارد. سودانی در مصاحبه خود، به طور غیرمستقیم به این مقایسه اشاره کرد و گفت: «وضعیت اینجا با لبنان متفاوت است اما زمان کافی وجود دارد». در لبنان، دولت تحت فشار شدید آمریکا و اسرائیل برای خلع سلاح حزب‌الله قرار دارد اما حزب‌الله بارها تأکید کرده تا زمان خروج کامل اسرائیل از جنوب لبنان و توقف حملات، هیچ مذاکره‌ای درباره سلاح‌ها انجام نخواهد داد. طبق گزارش الجزیره، شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله در سخنرانی اخیر خود گفت: «خلع سلاح به نفع پروژه اسرائیلی است و ما تسلیم فشارهای آمریکا و اسرائیل نخواهیم شد». این موضع که پس از آتش‌بس نوامبر ۲۰۲۴ بیان می‌شود، نشان‌دهنده مقاومت در برابر نقشه ‌راه آمریکایی است که خواستار خلع سلاح کامل تا پایان سال است. اسرائیل که هنوز ۵ نقطه مرزی را اشغال کرده و حملات هوایی روزانه انجام می‌دهد، از این فشارها حمایت می‌کند اما مجموعه دولت لبنان - مانند عراق - زیر بار نرفته و بر اولویت امنیت ملی و خروج نیروهای خارجی تأکید دارد. خلع سلاح گروه‌های مقاومت، در واقع بخشی از سیاست گسترده‌تر آمریکا و اسرائیل برای تثبیت سیطره بر منطقه است. واشنگتن و تل‌آویو، با ادعای مبارزه با تروریسم، سعی در ایجاد یک نظم جدید دارند که در آن محور مقاومت - از حزب‌الله در لبنان تا حشد شعبی در عراق - به حاشیه رانده شود. این سیاست، ریشه در استراتژی‌های پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ دارد اما حالا با تمرکز بر ایران تشدید شده است. طبق گزارش نیویورک‌تایمز، آمریکا حزب‌الله را به عنوان بازوی ایران می‌بیند و خلع سلاح آن را کلیدی برای باز کردن کمک‌های بازسازی لبنان می‌داند اما این فشارها بیشتر با هدف تضعیف نفوذ تهران در منطقه است. در عراق هم، تلاش برای انحلال گردان‌های حزب‌الله و دیگر گروه‌ها، بخشی از فشار بر ایران برای محدود کردن برنامه هسته‌ای و حمایت از متحدانش است. 
سودانی با پیوند خلع سلاح به خروج آمریکایی‌ها، این چرخه را می‌شکند و نشان می‌دهد دولت‌های عربی مانند عراق و لبنان نمی‌خواهند بازیچه سیاست‌های خارجی باشند. از همه مهم‌تر، این مقاومت‌ها احتمال گزینه نظامی علیه ایران را کمتر می‌کند. آمریکا و اسرائیل با ناکامی در خلع سلاح متحدان ایران، نمی‌توانند براحتی به سمت تشدید تنش بروند. گزارش‌های المانیتور نشان می‌دهد حملات اخیر آمریکا به مواضع مقاومت نه‌تنها حمایت مردمی از حشد شعبی و شاخه‌های مختلف آن را افزایش داده، بلکه وحدت محور مقاومت را تقویت کرده است. در لبنان، جایی که حزب‌الله پس از جنگ ۲۰۲۴ هزاران مبارز و غیرنظامی را از دست داد، فشار برای خلع سلاح ادامه دارد اما شیخ نعیم قاسم قاطعانه گفته: «ما سلاح‌ها را تا زمانی که اسرائیل تهدید است، رها نمی‌کنیم». این موضع، مشابه حرف‌های سودانی، بر شرط متقابل تأکید دارد: خروج اشغالگران پیش از هرگونه امتیاز. نتیجه این است که فشارهای آمریکا و اسرائیل، به جای تضعیف مقاومت، به انسجام آن منجر شده و دولت‌های عراق و لبنان را در برابر مداخله خارجی متحد کرده است. در عراق، حشد شعبی - که شامل گردان‌های حزب‌الله است - از سال ۲۰۱۴ تاکنون، هزاران عضو را در مبارزه با داعش از دست داده و حالا به عنوان نیروی رسمی دولت عمل می‌کند. سودانی که بودجه حشد را افزایش داده، آن را نیروی اساسی دفاع از عراق می‌خواند. این ادغام، تلاش آمریکا برای جداسازی گروه‌ها از دولت را خنثی کرده و نشان می‌دهد مقاومت بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت ملی عراق است. گزارش‌ها نشان می‌دهد سودانی، با وجود فشارهای داخلی از سوی برخی سیاستمداران شیعه، توانسته تعادل برقرار کند و همزمان روابط اقتصادی با آمریکا را حفظ کند- مانند قرارداد با جنرال‌الکتریک برای تولید ۲۴ هزار مگاوات برق - اما این روابط، هرگز به قیمت تسلیم در برابر خلع سلاح تمام نشده. در لبنان هم، داستان مشابهی جریان دارد. حزب‌الله که از سال ۱۹۸۲ در برابر اشغالگری رژیم صهیونی ایستاده، حالا پس از جنگ ویرانگر ۲۰۲۴، با هزاران شهید و آواره روبه‌رو است. طبق گزارش الجزیره، دولت لبنان کمیته‌ای برای پاسخ به پیشنهاد آمریکا تشکیل داده اما حزب‌الله آن را «دیکته‌شده توسط واشنگتن» می‌داند. شیخ قاسم در سخنرانی‌های اخیر، تأکید کرده «مقاومت، کلید امنیت لبنان است» و خلع سلاح بدون خروج اسرائیل، خیانت به خون شهداست. این مقاومت، ریشه در تاریخ دارد: «حزب‌الله سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶، جنوب لبنان را آزاد کرد و حالا، با وجود همه اتفاقات، همچنان بازدارنده اصلی در برابر تهاجم اسرائیل است». فشار آمریکا - برای خلع سلاح تا پایان ماه نوامبر- با حمایت اسرائیل همراه است اما لبنان، مانند عراق، بر «انحصار دولتی بر سلاح» شرطی می‌گذارد که خروج خارجی‌ها را شامل شود. از دیدگاه منطقه‌ای، این ۲ مورد - عراق و لبنان- شکست برنامه آمریکا برای «نظم جدید» را برجسته می‌کند. واشنگتن، با بازگشت ترامپ به قدرت، فشارها را افزایش داد و هگست در تماس با سودانی، خواستار جلوگیری از حملات تلافی‌جویانه علیه اسرائیل شد اما گزارش‌های بی‌بی‌سی نشان می‌دهد این تهدیدها به جای ترساندن، به وحدت بیشتر منجر شده است. محور مقاومت که از یمن تا سوریه امتداد دارد، حالا با حفظ توان در عراق و لبنان، گزینه نظامی علیه ایران را پرهزینه‌تر می‌کند. با اینکه آمریکا و اسرائیل، با تکیه بر برتری نظامی، سعی در دیکته کردن شرایط دارند اما دولت‌های عراق و لبنان نشان داده‌اند مردم و مقاومت، حرف آخر را می‌زنند. در عراق، انتخابات پیش رو می‌تواند این پیروزی را تثبیت کند و سودانی با تمرکز بر توسعه - مانند بندر فاو و صادرات گاز-  نشان داده مقاومت با پیشرفت اقتصادی سازگار است. در لبنان، جایی که بازسازی جنوب نیازمند میلیاردها دلار است، خلع سلاح بدون امنیت ممکن نیست.

ارسال نظر
پربیننده