27/آبان/1404
|
02:28
رمزگشایی از ایده‌ ترامپ در غزه

سناریوی تجزیه نوار غزه

ابوالفضل ولایتی: قریب به ۴۰ روز از زمان انعقاد رسمی آتش‌بس در باریکه‌ غزه با میانجی‌گری آمریکا، قطر، ترکیه، سعودی و مصر و با محوریت طرح ۲۰ ماده‌ای دونالد ترامپ می‌گذرد. پیچیدگی و درهم تنیدگی بحران‌ها و چالش‌های سیاسی، امنیتی و اجتماعی در مناسبات فلسطینیان با رژیم صهیونیستی در طول دهه‌های متمادی، موجب شده شماری از ناظران منطقه‌ به دیده‌ تردید به طرح خام ترامپ برای رفع تنش‌های حاکم بر نوار غزه بنگرند.
به واقع بخش اعظم تحولات میدانی غزه به مفاهیمی چون تشکیل کشور مستقل فلسطین، تعیین تکلیف معضل آوارگان، روند رو به تزاید شهرک‌سازی‌ها در کرانه‌ باختری و امیال غایی صهیونیست‌های راست‌گرا در انجام ایده‌ «اسرائیل بزرگ» گره خورده است. از همین‌ رو به زعم تحلیلگران، پابرجا ماندن آتش‌بس در نوار غزه بویژه پس از آزادی اسرای صهیونیست و تحویل اجساد صهيونيست‌های هلاک‌شده در نوار غزه با واقعیت‌های میدانی اندکی در تعارض است.
جرد کوشنر، داماد ترامپ و مبدع طرح معامله قرن به همراه استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در منطقه در طول ۴۰ روز گذشته کرارا به منطقه سفر کرده و در دیدار با مقامات ارشد رژیم صهیونیستی و رهبران عرب در پی حفظ مفاد آتش‌بس در نوار غزه بوده‌اند.
در میانه تشدید گمانه‌زنی‌ها درباره آینده طرح ۲۰ ماده‌ای ترامپ، دیپلمات‌های ارشد آمریکایی ۲ سناریو را به شکل موازی جهت پیشبرد ایده‌ ترامپ و تامین مصالح رژیم صهیونیستی در پیش گرفته‌اند. در سناریوی اول، مقامات آمریکا می‌کوشند با تصویب طرح مدنظر خویش در شورای امنیت سازمان ملل متحد، ضمن استقرار نیروهای چندملیتی و تشکیل هیاتی خودگردان، با خلع‌ سلاح حماس، زمام امور را در این باریکه در دست گیرند.
سناریوی دوم به اقدامات عملی و مشترک ایالات‌متحده و رژیم صهیونیستی جهت دوپاره کردن نوار غزه و گسست ابدی منطقه شرقی از غربی و تسلط تدریجی صهيونيست‌ها بر این منطقه بازمی‌گردد؛ امری که در بطن خود، مانعی کلیدی در تحقق آمال فلسطینیان در تشکیل کشور مستقل فلسطین ارزیابی می‌شود.
در ادامه ضمن تشریح ۲ سناریو و ابعاد آن، به واکاوی اهداف پیدا و پنهان طرح‌های مذکور می‌پردازم.
* وزن‌دهی به ایده‌ حکومت انتقالی در نوار غزه با هدف پیشبرد خلع‌ سلاح حماس
در روزهای گذشته دیپلمات‌های آمریکایی کارزار وسیعی را در سطح بین‌المللی جهت تصویب طرح مدنظر خویش در شورای امنیت درباره آینده‌ نوار غزه به راه انداخته‌اند، طرحی که اگرچه در بطن خود، تشکیل کشور/ دولت مستقل فلسطین را در آینده‌ای نامعلوم گنجانده و توانسته حمایت تمام‌قد شیخ‌نشین‌های خلیج‌ فارس، مصر و ترکیه را جلب کند، لیکن در عرصه‌ عمل امکان تحقق عینی آن ناممکن است.
پیش‌نویس واشنگتن به دنبال ارائه یک چارچوب برای مرحله پس از آتش‌بس در جنگ غزه است. ۴ رکن این پیش‌نویس از این قرارند:
- تشکیل یک حکومت انتقالی
- استقرار یک نیروی امنیتی چندملیتی
- خلع سلاح حماس
- آغاز بازسازی نوار غزه
برخلاف پیش‌نویس‌های قبلی در این متن به موضوع تشکیل کشور فلسطینی احتمالی در آینده اشاره شده، همین مساله رهبران عرب نزدیک به آمریکا را به تحرکی فزاینده برای تصویب آن در شورای امنیت واداشته است‌. در بیانیه‌ منتشره از سوی این کشورها آمده است:
«ایالات متحده، قطر، مصر، امارات، سعودی، اندونزی، پاکستان، اردن و ترکیه حمایت مشترک‌شان از قطعنامه شورای امنیت را که در حال حاضر در دست بررسی است، ابراز می‌کنند و به دنبال «تصویب سریع» این اقدام هستند». 
بر مبنای مفاد پیش‌نویس پس از «تاسیس هیات صلح» به عنوان مسؤول امور در نوار غزه، دونالد ترامپ ریاست آن را تا سال ۲۰۲۷ عهده‌دار خواهد بود.
* زمینه‌سازی برای تفکیک ابدی غزه به ۲ بخش مجزا و مستقل از یکدیگر
عقب‌نشینی نظامیان صهیونیست به پشت خط زرد، موجب دوپاره شدن این باریکه شده است. برآيند تحرکات آمریکایی - صهیونیستی در منطقه گواه خرسندی آنان از وضعیت حاکم بر این منطقه است؛ امری که عملا با پیاده‌سازی‌ برخی اقدامات به تجزیه تدریجی نوار غزه منتهی خواهد شد.
گاردین در گزارشی حائز اهمیت به تحلیل برنامه‌ غایی آمریکا در این زمینه پرداخته و از تشکیل ۲ منطقه‌ سبز و قرمز در نوار غزه خبر داده است.
منطقه سبز تحت حضور نیروهای اسرائیلی و یک نیروی بین‌المللی قرار خواهد گرفت و بازسازی منحصر به این منطقه خواهد بود.
منطقه قرمز بخش گسترده‌ای از غزه است که اکثر ساکنان آن آواره شده‌اند و هیچ برنامه‌ای برای بازسازی در این محدوده در نظر گرفته نشده است.
* رمزگشایی از اهداف غایی ترامپ
ایده مقامات آمریکا اگرچه در ظاهر در پی تثبیت آتش‌بس در نوار غزه و زمینه‌سازی برای حصول صلحی بلندمدت توأم با شکل‌گیری کشور مستقل فلسطین در آینده‌ بلندمدت است ولی در عالم واقع، تدریجا به از هم گسیختگی روزافزون جامعه‌ فلسطینی و غلبه‌ کامل سیاسی - امنیتی رژیم صهیونیستی بر امور فلسطینیان منتهی خواهد شد.
مهم‌ترین اهداف طرح ترامپ از تفکیک نوار غزه و طرح پیش‌نویس جدید واشنگتن به شورای امنیت از این قرارند:
چندپارگی مضاعف جامعه‌ فلسطینی: رژیم صهیونیستی عامدانه با تشکیل شهرک‌های گسترده در کرانه‌ باختری و قدس اشغالی، عملا ضمن جداسازی این ۲ منطقه مهم از یکدیگر، مناطق فلسطینی‌نشین را به جزیره‌هایی مجزا از یکدیگر مبدل کرده است. هدف دولت‌های مختلف اسرائیل از سیاست یادشده، از میان بردن امکان تشکیل کشور مستقل فلسطین در آینده است. در چنین بستری، تفکیک نوار غزه به ۲ منطقه، عملا جامعه‌ فلسطینی را چهارپاره کرده و امکان تاسیس دولتی متشکل از مناطق جاافتاده از یکدیگر را ناممکن خواهد کرد.
تشدید اختلاف‌های داخلی در میان فلسطینیان: قدرت‌گیری حماس در نوار غزه و تسلط جنبش فتح بر کرانه‌ باختری عملا زمینه‌ تشکیل ۲ دولت مجزا در مناطق فلسطینی را در طول ۲ دهه اخیر رقم‌ زده است. پافشاری طرف صهیونیست بر قدرت‌گیری گروهی تکنوکرات بدون وابستگی به فتح و حماس (مطابق پیش‌نویس ارائه‌شده از سوی آمریکا) با هدف سه‌پاره کردن گروه‌های فلسطینی است. نکته قابل ملاحظه آنکه با تفکیک مناطق شرق غزه از غرب این باریکه و با توجه به روابط مستحکم موساد با برخی شبه‌نظامیان تروریست و تبهکار فلسطینی همچون گروه ابوشباب و تسلیح مدام آنان جهت ایزوله حماس، عملا قدرت نظامی در شرق غزه از آن گروه‌های تبهکار شده و وضعیت را بغرنج‌تر خواهد کرد. کوشنر هفته گذشته در سفر به سرزمین‌ اشغالی با ابوشباب دیدار کرد و از حمایت آمریکا از استقرار گروه‌های مسلح تحت امر وی در شرق غزه خبر داد.
ترغیب ساکنان نوار غزه به شورش علیه حماس: به موازات انحصار بازسازی به مناطق شرق نوار غزه و با توجه به سکونت اغلب فلسطینیان در بخش تحت کنترل حماس و تشدید محدودیت‌ها علیه این بخش از سوی دولت صهیونیستی، تدریجا جامعه فلسطینی به مقایسه سبک زندگی و میزان رفاه در ۲ سوی این باریکه خواهد پرداخت. بر مبنای گزارش گاردین، ترامپ بر آن است با بازسازی فوری و ارسال کمک‌های ویژه به مناطق شرقی پشت خط زرد، ضلع غربی را به آیینه عبرتی برای حکومت تحت کنترل حماس برای جامعه‌ فلسطینی تبدیل کرده و زمینه‌ ایجاد شورش و بلوا در این منطقه را علیه حماس فراهم آورد.
تقویت نفوذ سیاسی- امنیتی آمریکا در معادلات منطقه: رسانه‌های غرب در طول هفته‌های اخیر از تلاش پشت پرده آمریکا برای تاسیس پایگاه‌های نظامی در جنوب دمشق و ضلع شرقی نوار غزه خبر داده‌اند؛ سیاستی که بر خلاف شعارهای انتخاباتی ترامپ مبنی بر خروج نظامیان آمریکایی از غرب آسیا ارزیابی می‌شود. به زعم تحلیلگران، حضور نظامی - امنیتی آمریکا در منطقه به منظور تبدیل واشنگتن به یگانه بازیگر کلیدی و تأثیرگذار غرب آسیا انجام شده است؛ امری که در لوای خود، منافع رژیم صهیونیستی را نیز به طریق اولی تامین خواهد کرد. ایالات‌ متحده بر آن است با تقویت حضور نظامی خود در سوریه و نوار غزه - مناطقی که پیش‌تر تحت نفوذ جمهوری اسلامی ایران و جمهوری فدراتیو روسیه قرار داشت - حلقه‌ فشارهای بین‌المللی علیه ۲ کشور منتقد واشنگتن را تنگ‌تر کند.
تامین ملاحظات امنیتی و مطالبات سیاسی رژیم: تفکیک نوار غزه به ۲ منطقه، ضمن تثبیت منطقه حائل و تقویت عمق استراتژیک برای رژیم صهیونیستی، تدریجا راه را برای بلندپروازی‌های آتی صهيونيست‌ها هموار خواهد کرد. ۲ هدف کلیدی کوچ اجباری فلسطینیان و انضمام این باریکه به سرزمین‌ اشغالی با تصویب طرح ترامپ در شورای امنیت و جداسازی مناطق نوار غزه از یکدیگر به مرور هموار خواهد شد. حضور امنیتی رژیم صهیونیستی در مناطق پشت خط زرد، تدریجا  زمینه‌ انضمام آن به سرزمین‌ اشغالی را با تاسیس شهرک‌های جدید و سکونت یهودیان در این مناطق فراهم خواهد کرد. ایزوله جامعه‌ ۲ میلیونی فلسطینی‌های ساکن ضلع غربی و ممانعت از امدادرسانی و بازسازی در این منطقه به بهانه‌ مخالفت حماس با خلع‌ سلاح و همزمان تسلط ارتش صهیونیستی بر گذرگاه‌های مرزی به تشدید بحران‌های داخلی در این منطقه منجر خواهد شد. بروز بحران انسانی در ضلع غربی به موازات احتمال از سرگیری جنگ در این منطقه بدلیل مخالفت حماس با ایده‌های واشنگتن و تل‌آویو، راه را در گذر زمان برای سرکوب جامعه‌ فلسطینی و واداشتن آنان به خروج از این منطقه هموار خواهد کرد. گروه‌های مقاومت مستقر در نوار غزه با انتقاد شدید از پیش‌نویس ارائه‌شده، آن را بر خلاف ثبات این باریکه دانسته و خواستار قطعنامه‌ای شده‌اند که در آن از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان حمایت شود و از حضور اشغالگران در غزه، کرانه باختری و قدس جلوگیری کند.

ارسال نظر
پربیننده