علی حسینی: تهاجم نظامی روسیه به اوکراین تنها یک نقطه عطف در تاریخ امنیتی اروپا نبود، بلکه به مثابه یک کاتالیزور قدرتمند عمل کرد که محاسبات استراتژیک کرملین را دگرگون کرد و به بازتعریف بنیادین روابط خارجی این کشور منجر شد. در میانه این توفان ژئوپلیتیک، شاید هیچ رابطهای به اندازه مناسبات تهران - مسکو دستخوش تحولی چنین عمیق و شگرف نشده باشد. آنچه پیش از این جنگ، یک مشارکت موردی و عملگرایانه آمیخته با بیاعتمادیهای تاریخی بود، اکنون در حال تبدیل شدن به یک اتحاد راهبردی چندوجهی است که ابعاد آن حوزههای نظامی، اقتصادی و ژئوپلیتیک را در بر میگیرد. این تغییر یک انتخاب از روی فرصتطلبی صرف نیست، بلکه ضرورتی است که از دل انزوای بیسابقه روسیه و نیازهای متقابل ۲ کشور در برابر فشارهای غرب سر برآورده است.
* شراکتی تازه برآمده از بطن بحران
پیش از وقایع اوکراین، روابط ایران و روسیه را نمیتوانستیم یک اتحاد استراتژیک بنامیم. با وجود همکاریهای مقطعی بویژه در بحران سوریه که با هدف مقابله با دشمن مشترک و جلوگیری از یکجانبهگرایی آمریکا شکل گرفت، این روابط همواره تحت تأثیر فقدان اعتماد ریشهدار در حافظه تاریخی ۲ ملت قرار داشت. این مشارکتها هر چند پایههایی برای همکاریهای فنی و نظامی ایجاد کرد اما ماهیتی عملگرایانه و محدود داشت. با این حال، جنگ اوکراین و مواجهه روسیه با تحریمهای فلجکننده و انزوای سیاسی از سوی غرب، مسکو را ناچار کرد در سیاست خارجی خود بازنگری کرده و به دنبال شرکای قابل اعتمادی بگردد که توانایی ایستادگی در برابر هژمونی غرب را داشته باشند.
در این میان، جمهوری اسلامی ایران که خود دههها تجربه مقاومت در برابر تحریمها و فشارهای بینالمللی را در کارنامه دارد، به یک گزینه ایدهآل و دارای اهمیت استراتژیک برای کرملین تبدیل شد. نیازهای مبرم روسیه در میدان نبرد، بویژه برای پر کردن شکافهای فناورانه و تولیدی در ماشین جنگیاش، بستری را فراهم آورد تا نخستین و ملموسترین تحول در روابط ۲ کشور در حوزه همکاریهای نظامی - فنی رخ دهد.
* از پهپادهای شاهد تا سودای تولید مشترک
گزارشهای متعدد منابع غرب؛ از جمله مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) و اندیشکده CNA، تأیید میکند ایران به یکی از تأمینکنندگان اصلی فناوری نظامی برای روسیه در جنگ اوکراین تبدیل شده است.
صادرات پهپادهای ایرانی، بویژه مدلهای شاهد که در روسیه با نام «ژران ۲» شناخته میشوند، نقطه اوج این همکاریها بوده است. این تسلیحات که با ویژگیهایی چون قیمت ارزان، تولید انبوه و ماهیت فرسایشی شناخته میشوند، به روسیه این امکان را داده با هزینهای ناچیز، پدافند هوایی اوکراین را تخلیه کرده و مهمات گرانقیمت خود مانند موشکهای کروز را برای اهداف باارزشتر ذخیره کند. اما این همکاری از سطح واردات صرف فراتر رفته است. ارزیابیها حاکی از آن است مسکو و تهران در حال ایجاد تأسیسات تولید مشترک این پهپادها در خاک روسیه (در منطقه ویژه اقتصادی آلابوگا) هستند. این اقدام نشاندهنده تعمیق بیسابقه همکاریها و ورود آن به مرحلهای جدید و بلندمدت است. علاوه بر این، گمانهزنیهایی جدی درباره احتمال ارسال موشکهای بالستیک ایرانی به روسیه نیز وجود دارد؛ اقدامی که در صورت تحقق، سطح این تعاملات را به شکلی بنیادین ارتقا خواهد داد و ماهیت روابط ۲ کشور را به کلی دگرگون میکند. این همکاری نظامی، راهکاری حیاتی برای روسیه جهت پر کردن شکافهای خود در یک جنگ فرسایشی است.
* تابآوری اقتصادی - بازآرایی ژئوپلیتیک
فراتر از حوزه نظامی، جنگ اوکراین فرصتهای جدیدی در عرصههای اقتصادی و ژئوپلیتیک نیز برای ۲ کشور ایجاد کرده است. مواجهه با دشمن مشترک و تحریمهای کمرشکن، هر ۲ پایتخت را به سمت یافتن راهحلهای خلاقانه و همافزایی ظرفیتها سوق داده است. تجربه طولانی ایران در مقابله با ساختارهای تحریمی، به یک دارایی ارزشمند برای روسیه بدل شده تا بتواند اثرات فشارهای اقتصادی غرب را مدیریت کند. از سوی دیگر، نیاز روسیه به بازارهای جدید برای صادرات و واردات، فرصتی طلایی برای افزایش چشمگیر حجم تجارت دوجانبه با ایران فراهم کرده است. هماهنگی در سیاستهای انرژی بویژه در بازار جهانی گاز، میتواند به اهرم فشاری مشترک علیه غرب تبدیل شود.
در بعد ژئوپلیتیک، فعال شدن کریدور حیاتی شمال - جنوب (INSTC) اهمیتی مضاعف یافته. با قطع ارتباط زمینی روسیه با اروپا، این کریدور چندوجهی که ایران را از یک سو به روسیه و از سوی دیگر به بازارهای آسیای مرکزی و آبهای آزاد متصل میکند، به یک شریان حیاتی برای تجارت روسیه تبدیل شده. این کریدور میتواند روابط اقتصادی مسکو و تهران را به سطحی عمیق و بلندمدت برساند. همزمان تقابل مشترک با «یکجانبهگرایی آمریکا»، نیروی محرکی برای ایجاد یک معماری امنیتی و اقتصادی جایگزین برای نظم موجود به رهبری غرب شده است. عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای (SCO) و پیوستن همزمان به گروه بریکس (BRICS)، بسترهایی را برای شکلدهی به یک نظم جهانی پساغربی فراهم آورده است.
* با یک واقعیت نوین ژئوپلیتیک روبهرو هستیم؟
شواهد موجود نشان میدهد تغییر سیاست خارجی روسیه و تعمیق روابط با ایران یک چرخش تاکتیکی و موقت نیست. ابعاد گسترده همکاریها، از تولید مشترک تسلیحات پیشرفته گرفته تا سرمایهگذاری بر زیرساختهای استراتژیک مانند کریدور شمال - جنوب و تلاش برای ساخت یک نظم جهانی جایگزین، همگی گواهی بر یک تغییر بنیادین و بلندمدت است. این رابطه که از ضرورتهای ناشی از یک بحران متولد شد، اکنون در حال تبدیل شدن به یکی از ستونهای اصلی نظم نوین جهانی است. فشارهای فزاینده آمریکا و متحدانش در منطقه غرب آسیا نیز بویژه پس از تلاشهای گسترده برای تغییر نظم منطقه به نفع خود، ایران را بیش از پیش به سمت تحکیم این اتحاد راهبردی سوق میدهد. در نهایت، جنگ اوکراین بستری را فراهم آورد تا روابط تهران - مسکو از یک مشارکت عملگرایانه به یک اتحاد استراتژیک عمیق بلندمدت ارتقا یابد؛ اتحادی که ماهیت ژئوپلیتیک منطقه و جهان را برای سالهای آینده تحت تأثیر قرار خواهد داد.
* فرصتآفرینی در میانه بحران
برای استفاده عملی از این فرصت، ایران باید از همزمانی عضویت در نهادهایی مانند شانگهای و حضور در گفتوگوهای بریکس و رشد واقعی کریدور شمال - جنوب بهرهبرداری کند. افزایش سرمایهگذاری در بندرها، راهآهن و زیرساختهای لجستیک به منظور تبدیل شدن به هاب ترانزیت منطقه میتواند صادرات غیرنفتی و خدمات حملونقل را سرعت بخشد و درآمدهای ارزی جدید ایجاد کند. تحقق توافقهای تجاری و گسترش تولید ارزش افزوده در داخل (بویژه در بخشهای پتروشیمی، فلزات و قطعات الکترونیک) همراه با بهرهگیری از معافیتها و قراردادهای ترجیحی مانند موافقتنامههای منطقهای، شانس ایران را برای جذب سرمایهگذاری مشترک و انتقال فناوری افزایش میدهد؛ بویژه حالا که راههای تجاری جایگزین برای روسیه اهمیت یافته است.
همزمان تهران باید تعمیق همکاریهای فناورانه و دفاعی با مسکو را با مدیریت مخاطرات تحریمی و دیپلماسی متوازن همراه کند. هرگونه توسعه تولید مشترک یا انتقال تکنولوژی باید از مسیرهای قراردادی شفاف، ساختارهای پولی جایگزین (استفاده از ارزهای ملی یا سیستمهای تسویه غیرآمریکایی) و تنوع شرکای تجاری پیگیری شود تا از وابستگی یکجانبه و هدف گرفتن بیشتر توسط تحریمها جلوگیری شود. ضمن بهرهگیری از بازار فناوری و ظرفیتهای صنعتی روسیه برای ارتقای زنجیره تأمین داخلی، ایران باید جایگاه خود را در روابط بینالملل حفظ کند و از تبدیل شدن به مرکز تدارکات نظامی صرف که نمیتواند ایران را به یک بازیگر پایدار و پیچیده تبدیل کند، اجتناب داشته باشد.
نگاه
ضرورت جهش در شراکت راهبردی
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها