
حامد پارسافر: در حالی که نگاهها عمدتا بر جنگ غزه، نبرد اوکراین، تجاوز قریبالوقوع احتمالی آمریکا به ونزوئلا و رقابت راهبردی واشنگتن - پکن متمرکز است، یک واقعیت کمتر دیدهشده اما اثرگذار در حال شکلگیری است: تعمیق همکاریهای فناورانه، امنیتی و نظامی ایران و چین؛ همکاری مهمی که امروز نه صرفا یک رابطه کلاسیک خریدار و فروشنده، بلکه یک تفاهم چندلایه با پیامدهای مستقیم برای ساختار قدرت غرب آسیاست. گزارش موسسه مطالعات امنیت قومی اسرائیل (INSS) درباره روابط دانشگاهی میان ۷ پسر (۷ دانشگاه برتر دفاع ملی چین) و نهادهای وابسته به وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران، تنها نوک کوه یخ این مشارکت است؛ مشارکتی که از پهپاد، ماهواره و هوافضا تا حوزه سایبری و انرژی هستهای را پوشش میدهد. برای فهم تصویر کاملتر، باید چند مولفه دیگر را هم کنار این پازل قرار داد.
* تایوان، رژیم صهیونی و خطوط قرمز پکن؛ فرصتی که نباید از دست داد
چین همکاریهای امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی با تایوان را نقض مستقیم خطوط قرمز خود تلقی میکند؛ بویژه همکاری در حوزه پدافند و سامانههای رهگیر که از نگاه پکن، توان نظامی تایپه را بشدت تقویت میکند. در چنین فضایی، ایران به عنوان کشوری که عملا در چالش با رژیم اشغالگر است، میتواند نقطه اتکای تازهای برای پکن باشد. چین خوب میداند تلآویو در سالهای اخیر از اولویتهای آن فاصله گرفته و کاملا در محور «آمریکا - هند - تایوان» تعریف شده است. همین اختلاف ساختاری، بستر مطلوبی ایجاد کرده تا تهران به شریک مطمئنتری برای انتقال فناوریهای حساس تبدیل شود، بیآنکه پکن را در رویارویی مستقیم با واشنگتن قرار دهد.
* کیفیت تجهیزات چینی؛ از نگاه دنیای واقعی و نه روایتهای غربی!
غرب سالها تلاش کرد تجهیزات چینی را «کمکیفیت» جلوه دهد اما میدان نبرد جای شعار نیست.
نمونه روشن آن، درگیری اخیر پاکستان با هند بود؛ جایی که جنگندههای 17JF بلاکIII مجهز به موشکهای چینی 15PL توانستند عملاً برتری هوایی رافالهای فرانسوی را خنثی کنند. این اتفاق برای متخصصان دفاعی یک پیام روشن داشت: نسل جدید تجهیزات چین کاملا قابل اتکا و در برخی حوزهها حتی پیشرو است. برای ایران - که امروز ستون اصلی دکترین بازدارندگیاش بر پهپاد، موشک و جنگال استوار است - همکاری با کشوری که در همین حوزهها جهشهای واقعی داشته، یک انتخاب طبیعی و حسابشده به نظر میرسد.
* انرژی و ژئواکونومی؛ پیشران خاموش همکاری نظامی
چین بزرگترین مشتری نفت ایران است و در توافق 25 ساله عملا امنیت انرژیاش را به ثبات رابطه با تهران گره زده است.
این وابستگی انرژی، فقط یک تبادل نفتی نیست، مقدمهای است برای تعمیق همکاریها در لایههای حساستر:
- پروژههای مشترک در صنایع پالایشی و پتروشیمی
- سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی
- توسعه مشترک تجهیزات امنیت انرژی
اینها میتواند روابط ۲ کشور را از «همکاری تاکتیکی» به سطح مهمی از همپیمانی راهبردی و بلندمدت ارتقا دهد.
* محور CRINK و پیام روشن به واشنگتن و تلآویو
محور در حال ظهور CRINK - شامل چین، روسیه، ایران و کرهشمالی - عملاً یک شبکه تبادل فناوری، تسلیحات و تجربه جنگی تشکیل داده است. این محور، برخلاف پیمانهای کلاسیک، ساختاری غیررسمی اما بسیار انعطافپذیر و مؤثر دارد.
برای آمریکا و رژیم صهیونی، این وضعیت چند تهدید راهبردی ایجاد میکند:
- کماثر شدن تحریمها از طریق زنجیره فناوری آسیایی
- دسترسی ایران به فناوریهای پیشرفتهتر در هوافضا، رادار، موشک و فناوری سایبری
- حضور پررنگتر روسیه و چین در مسائل غرب آسیا و در نتیجه تضعیف نفوذ واشنگتن در این منطقه
- شکلگیری یک بلوک تجهیزاتی مستقل که میتواند الگوی تسلیحاتی منطقه را دگرگون کند.
به عبارت دقیقتر، ایران امروز نهتنها از تحریمها عبور کرده، بلکه تبدیل به گره اتصال فناوریهای پیشرفته شرق آسیا با نیازهای امنیتی غرب آسیا شده و این دقیقا نقطهای است که واشنگتن و تلآویو از آن بیشترین نگرانی را دارند.
* فرصت تاریخی ایران، زنگ خطر غرب
مجموعه شواهد، از همکاری دانشگاهی گرفته تا تبادل فناوری دفاعی، انرژی و ژئواکونومی، نشان میدهد ایران و چین در حال ورود به یک مرحله تازه از همکاری هستند؛ مرحلهای که میتواند نظم دفاعی و سیاسی منطقه را دگرگون کند. چین در ظاهر محتاط و خنثی اما در عمل در حال ساختن یک شبکه قدرت چندلایه است و ایران در این شبکه نقش بسیار مهمی ایفا میکند. برای ایران، این یک فرصت تاریخی برای ارتقای توان بازدارندگی، تنوعبخشی به منابع فناوری و تقویت استقلال است و برای آمریکا و رژیم موقت صهیونیستی، مسیری است که میتواند توازن قوا در منطقه را به شکل بنیادین تغییر دهد.