مجله فارن افرز در شماره جدید خود گزارشی از عملکرد دونالد ترامپ در سال اول دوره دوم ریاست جمهوریاش منتشر کرده و سال 2025 را سالی دانسته که او در خطر کامل زندگی کرده است؛ خطری که او برای ثبات و امنیت ایالات متحده چه در داخل و چه در خارج از این کشور به وجود آورد و اثرات و تبعات آن تا سالها با این کشور همراه خواهد بود. در ادامه به خلاصهای از این گزارش اشاره شده است.
* سال اول دوره دوم ترامپ؛ بیثباتی داخلی و تحول سیاست خارجی
سال نخست دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ با ویژگیهای کمسابقهای از اختلال و بیثباتی همراه بود که هم طرفداران و هم منتقدان را شگفتزده کرد. بسیاری از پیشبینیها درباره این دوره قابل انتظار بود، زیرا سیاستها و سبک حکمرانی ترامپ در دوره اول، چارچوب رفتار او در سالهای بعد را مشخص کرده بود. از همان ابتدا ترامپ تیم سیاستگذاری خود را بر اساس وفاداری شخصی و توانایی بسیج پایگاه رأیدهندگانش انتخاب کرد. بر خلاف برخی استثناها، مانند «مارکو روبیو» در وزارت خارجه یا «اسکات بسنت» در وزارت خزانهداری، عمده نیروهای محوری دولت دوم ترامپ به «عوامل آشوب» موسوم بودند که انتظار میرفت نظم اجرایی را دگرگون کنند.
* تمرکز بر یکجانبهگرایی و سیاست داخلی
ترامپ با آزادی عمل بیشتری نسبت به دوره اول، به سمت یکجانبهگرایی شدید حرکت کرد. سال ۲۰۱۷ او با محدودیتهای جهانی و درگیری در جنگ خارجی مواجه بود و در تعامل با ایران، از توافق هستهای ۲۰۱۵ تبعیت میکرد اما در سال ۲۰۲۵، محدودیتهای ژئوپلیتیکی کاهش یافته بود و ترامپ توانست با اعمال سیاستهای حداکثری در حوزههای اقتصادی و تجاری، استقلال عمل بیشتری داشته باشد. این آزادی عمل، بویژه در زمینه تعرفهها و سیاستهای تجاری، موجب شد سیاستهای تهاجمی و گاه غافلگیرکنندهای اجرا شود.
یکی از جنبههای برجسته این دوره، تغییرات در روابط دولت با نیروهای مسلح و نهادهای امنیتی بود. ترامپ با تغییر بیش از ۱۵ افسر ارشد، از جمله زنان و افراد رنگینپوست، نشان داد قصد دارد کنترل مستقیم بر ارتش و نهادهای امنیتی داخلی داشته باشد. این تغییرات، با انتقاد کارشناسان امنیتی همراه شد، زیرا فقدان ثبات مدیریتی در حوزههای حساس، ظرفیت پاسخگویی دولت به بحرانهای داخلی و خارجی را کاهش میدهد.
استفاده ترامپ از نیروهای نظامی در داخل کشور، یکی از نقاط عطف و شگفتیآور این سال بود. هزاران نیروی گارد ملی به شهرهایی مانند شیکاگو، لسآنجلس، ممفیس، پورتلند و واشنگتن دیسی اعزام شدند. در برخی موارد، حتی نیروهای فعال دریایی نیز وارد عمل شدند، بویژه زمانی که اعتراضات محلی ناشی از عملیات مهاجرتی ایالات متحده شدت یافت. این اقدام، نیروی نظامی غیرسیاسی آمریکا را وارد مناقشات حزبی کرد و پرسشهایی جدی درباره استقلال و نقش نظارتی نیروهای مسلح ایجاد کرد.
* چالشهای اقتصادی و اجتماعی
در سطح اقتصادی، ترامپ وعده «دهه جدید رشد آمریکایی» را داده بود اما واقعیتها با وعدهها فاصله داشت. کاهش مالیاتها عمدتاً به نفع شرکتهای بزرگ و طبقات پردرآمد بود و طبقه متوسط بهره چندانی نبرد. در عین حال، افزایش هزینه انرژی و مسکن، رشد بهای خدمات درمانی و تحصیلی و فشارهای تورمی موجب شد اعتماد مصرفکنندگان کاهش یابد. نظرسنجیها نشان داد بخش قابل توجهی از مردم، حتی در میان پایگاه سنتی حزب جمهوریخواه، عملکرد اقتصادی دولت را ناکافی ارزیابی کردند.
در حوزه اجتماعی، گفتمان تهاجمی ترامپ شکافهای سیاسی و اجتماعی را تشدید کرد. حملات مداوم به رسانهها، ادعاهای بیاساس درباره «شبکههای خرابکارانه» و فشار سیاسی بر شهرها و مقامات دموکرات، فضای گفتوگوی عمومی را تضعیف کرد و خطر خشونتهای سیاسی و افراطگرایی داخلی را افزایش داد. نهادهای امنیتی داخلی هشدار دادند قطبیسازی گفتمانی بویژه با حمایت مستقیم کاخ سفید، میتواند تهدیدی جدی برای ثبات داخلی ایجاد کند.
* سیاست خارجی و تمرکز بر نیمکره غربی
در عرصه بینالملل، ترامپ بشدت بر یکجانبهگرایی و تمرکز بر نیمکره غربی تأکید کرد و چین را به حاشیه راند. بر خلاف پیشبینیها که بر اولویت رقابت با چین در حوزه فناوری و امنیت تمرکز داشت، دولت دوم ترامپ مسائل اقتصادی با چین را محدود به تعرفهها و توافقهای تجاری کرد. این تغییر مسیر موجب تعجب کارشناسان و متحدان آمریکا شد، زیرا نگرانیهای راهبردی و امنیتی چین به شکل کماهمیتتری در سیاست خارجی ترامپ دیده میشد.
در غرب نیمکره، ترامپ اقدامات گستردهای برای اعمال فشار بر مکزیک و ونزوئلا انجام داد. تهدید به استفاده از نیروهای نظامی علیه باندهای مواد مخدر در مکزیک و عملیات خشونتآمیز در کارائیب و اقیانوس آرام علیه ونزوئلا، موجب نگرانی بینالمللی شد. این اقدامات، علاوه بر افزایش احتمال مهاجرت غیرقانونی، انتقاد گسترده جامعه بینالمللی و نهادهای مدنی را به دنبال داشت. ترامپ همچنین اقدامات پنهانی برای تغییر رژیم در ونزوئلا را تایید کرد؛ موضوعی که او سال ۲۰۱۶ به عنوان استراتژی نامطلوب ارزیابی کرده بود.
سیاست خارجی ترامپ، با کاهش مشارکت آمریکا در نهادهای چندجانبه و بیتوجهی به متحدان اروپایی، موجب کاهش نفوذ جهانی ایالات متحده شد. این روند، فرصتهای جدیدی برای چین و دیگر قدرتهای رقیب ایجاد کرده و ممکن است نظم جهانی را به سمت قطبهای متعدد و مناقشات شدیدتر سوق دهد.
* کنترل داخلی و کنگره
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد سال اول دوره دوم ترامپ، تسلط بیسابقه او بر کنگره بود. با وجود اکثریت شکننده جمهوریخواهان، اعضای حزب به ندرت حاضر به مخالفت با رئیسجمهور شدند و قدرت نظارتی خود را محدود کردند. ترامپ حتی بدون توجه به دستور صریح کنگره، در زمینه کمکهای خارجی، فروش تسلیحات و امنیت بینالمللی تصمیمات مستقل گرفت و نظارت قانونی کنگره را به حداقل رساند. این روند میتواند تعادل قوا در نظام قانون اساسی آمریکا را دچار تغییرات بنیادین کند.
سطح بالای کنترل ترامپ بر پایگاه حزبی و توانایی او در هدایت سیاستها موجب شد وفاداری به رئیسجمهور از اهمیت بالاتری نسبت به سیاستگذاری واقعی برخوردار شود. این امر در بلندمدت، امکان اجرای سیاستهای رادیکال و بیتوجه به نهادهای قانونی و سنتهای اجرایی را فراهم کرد.
* پیامدها و چشمانداز آینده
سال اول دوره دوم ترامپ، با پیشبینیپذیری در برخی اقدامات و شگفتیهای غیرمنتظره در دیگر حوزهها همراه بود. اقدامات داخلی و خارجی او، تعادلهای حساس در روابط مدنی و نظامی و ساختارهای نظارتی قانون اساسی را تحت تأثیر قرار داده است. اگر کنگره و نهادهای مدنی واکنش مناسب نشان دهند، میتوان مسیر دوره دوم را تغییر داد و سیاستها را به سمت کنترلشدهتر هدایت کرد اما در صورت ادامه روند فعلی، احتمال دارد تعادل قوا در داخل و نفوذ جهانی آمریکا بشدت کاهش یابد و نظام بینالملل وارد مرحلهای از بیثباتی و رقابت شدید شود.
در سطح جهانی، تمرکز ترامپ بر نیمکره غربی و کاهش توجه به رقبای کلیدی همچون چین، ممکن است توازن قدرت را به نفع کشورهای رقیب تغییر دهد. متحدان سنتی آمریکا بهرغم تمایل به همکاری، قادر به جایگزینی نقش رهبری واشنگتن نیستند و خلأ قدرت میتواند به تغییرات بنیادین در نظم جهانی منجر شود.
در مجموع، سال اول دوره دوم ترامپ، هم به لحاظ شدت اختلال داخلی و هم به لحاظ تغییر جهتهای سیاست خارجی، یکی از شگفتآورترین سالهای آغاز ریاست جمهوری پس از فرانکلین روزولت محسوب میشود. این دوره، پیشبینیها را تأیید کرد اما در عین حال، شگفتیهایی ایجاد کرد که اثرات آنها تا سالها باقی خواهد ماند و مسیر آینده آمریکا و جهان را دشوار برای پیشبینی کرده است.
سال پرخطر ترامپ
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها