رها عبداللهی: همه میدانیم پس از رحلت حضرت رسول اکرم(ص)، در حالی که امیرالمومنین(ع) مشغول تکفین و تدفین پیکر مطهر ایشان بودند، فتنه سقیفه برپا شد و حق خلافت غصب شد. امتناع حضرت علی(ع) از بیعت با خلیفه خودخوانده غاصب، برهم زننده اسباب منافقان بود و باید چاره میشد. چاره، بیعت اجباری بود و کار به در و دیوار و آتش و دود و میخ و ریسمان کشید و قیام فاطمه(س) از همان لحظه آغاز شد. محسن ۶ ماههاش نخستین شهید راه دفاع از ولایت شد و مصائب فاطمیه رقم خورد اما دستگاه زر و زور و تزویر با چنگ زدن به هر راهی شده، عاقبت جایگاه خود را در خلافت تثبیت کرد و سالها این مقام در دست غاصبان و دنبالههایشان باقی ماند و حضرت صدیقه طاهره در راه مبارزه با این دستگاه به شهادت رسیدند. این خلاصه وقایع بعد از رحلت پیامبر(ص)، در نگاه اول میگوید قیام فاطمیه به هدفش نرسید و ایشان در این مسیر شکست خوردند و نتوانستند حق را به جایگاهش برگردانند اما این ظاهر ماجراست. با یک سوال سراغ روی دیگر ماجرا برویم: «اگر صدیقه طاهره این قیام را به پا نمیکردند، چه میشد؟»
اگر ایشان در برابر دستگاه ظلم و نفاق، پشت در نمیایستادند و جان خودشان و فرزند مظلومشان را فدا نمیکردند و آه فاطمه پشت در آتش گرفته، دامنگیر تاریخ نمیشد...
اگر با همان حال مجروح و بیمار، به همراه اطفالشان، برای جلوگیری از بیعت اجباری ستاندن غاصبان از امیرالمومنین راهی مسجد نمیشدند و با فریاد و تهدید بر سر خلیفه خودخوانده و اعوانش و ساکتان در برابر ظلم، ستونهای مسجدالنبی را نمیلرزاندند...
اگر ۴۰ شبانهروز به در خانه مهاجران و انصار نمیرفتند و برای بیدار کردن وجدان تکتک مردان و زنان مهر سکوت بر چشم و دهان زده در برابر بزرگترین ظلم عالم، با کلمات سوزناک حقخواهی، روشنگری نمیکردند...
اگر هر روز در مسیر خانه تا مزار حمزه سیدالشهدا تظاهرات خشم و سکوت برگزار نمیکردند...
اگر با نهضت گریه، سیل تظلمخواهی را در کوچههای مدینه جاری نمیکردند...
اگر در وصیتنامه مبارزاتیشان، با محروم کردن غاصبان از حضور در تشییع، آخرین ضربه را برای رسوا کردنشان وارد نمیکردند...
اگر با معمای عجیب و اعجازگونه قبر مخفی، نه فقط جامعه آن روز که تمام عالم را با یک چرای بزرگ مواجه نمیکردند و یک سازمان همیشگی روشنگری در برابر ظلم برپا نمیکردند... چه میشد؟
آنگاه به راحتی ظلم آشکاری که همگان با علم به ظلم بودنش پذیرفته بودند، به حق آشکار تبدیل میشد.
وجدان جامعه بشری برای همیشه تاریخ به خواب میرفت.
ایستادگی در برابر ظلم که آرمان بلند دین مبین اسلام بود، به سادگی به دست فراموشی سپرده میشد.
حق اهل بیت در جانشینی رسول خدا و هدایت مردم برای همیشه به ورطه نسیان فرومیرفت.
ستمکاری غاصبان پاک میشد و جریان امامت و در واقع ماموریت تمام انبیای الهی در حفظ امنیت کلمه توحید خاتمه مییافت، چرا که دفاع از حق ولایت تا همیشه تاریخ بیاعتبار و غیرضروری شناخته میشد.
مجاهدت و بذل جان در راه حق و عدالت بیمعنا به نظر میآمد. دستگاه نفاق و زر و زور و تزویر تا ابد فرصت فریب انسانها را پیدا میکرد.
دوباره سوال اول را تکرار میکنیم: صدیقه طاهره سلاماللهعلیها در قیام خویش علیه ظلم و نفاق، غالب شدند یا مغلوب؟
از مرحوم آیتاللهالعظمی بهجت نقل شده در پاسخ به این سوال فرمودند «اينكه حضرت زهرا عليهاالسلام بعد از آن همه مظلوميت، در حال احتضار وصيت کردند شبانه دفن شوند، كار عجيبى بود كه نظير كار پيغمبران عليهمالسلام است، زيرا كار كسى كه نزاع كند و مغلوب شود و كشته و شهيده شود و عليه او قضاوت شود و آن همه بلاها را ببيند و با اين حال راهى را پيدا كند كه خود را مثل غالب جلوه دهد و غالب بودن خود را به ديگران نشان دهد، به كار پيغمبران و اعجاز شباهت دارد، راهى كه فكر بشر از فهم آن عاجز است و آن اينكه وصيت کردند بدون تشييع شبانه دفن شود».
به حق باید گفت همه حقخواهان و عدالتخواهان و شهدای تاریخ مدیون فاطمه و فاطمیهاند.
نگاه
آیا قیام حضرت زهرا سلام الله علیها پیروز شد؟
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها