11/آذر/1404
|
00:58
دیدگاه

طرح رفاه مصنوعی ترامپ در غزه قطعا شکست می‌خورد

محمدعلی صمدی: رئیس‌جمهور ایالات متحده در طرح ۲۰ بندی‌اش قصد دارد نیروی چندملیتی به غزه اعزام کند. این طرح، طبعا به سود اسرائیل است نه مردم فلسطین و شامل خلع سلاح حماس و دیگر گروه‌های مقاومت و مدیریت مستقیم دونالد ترامپ و تونی بلر -نخست‌وزیر اسبق انگلستان - است. ترامپ مدعی است می‌خواهد بخشی از غزه را جدا و در آنجا رفاه ایجاد کند. قصد تاجر نیویورکی قاعدتاً خیرخواهی برای ساکنان غزه نیست. نیت وی این است میان ساکنان باریکه تفاوت ایجاد شود و در نهایت مردم مستقر در مناطقی که از سوی حماس اداره می‌شود، علیه نیروهای مقاومت شورش کنند اما آیا این بخش طرح ۲۰ ماده‌ای شدنی است؟ بی‌تردید خیر! به دلایلی که در ادامه ذکر می‌کنم.
آمریکا اگر توان انجام چنین کاری را داشت، در افغانستان انجام می‌داد. ۲۰ سال آنجا حضور داشت. همان زمان هم می‌گفتند قرار است یک مدل آمریکایی بسازد که همه منطقه حسرتش را بخورد و مثلاً پاکستانی‌ها، ایرانی‌ها یا مردم خلیج‌فارس برای کار به افغانستان بروند! اگر چنین الگویی شدنی بود، افغانستان بهترین فرصت بود. نه مردم آنجا به اندازه فلسطینی‌ها نسبت به غرب و اسرائیل کینه داشتند و نه مقاومت اسلامی جدی در آن حد وجود داشت.
حالا که ۷۰ هزار غیرنظامی که بسیاری‌شان زن و کودک بودند، در غزه شهید شده‌اند، چطور می‌خواهند منطقه‌ای بسازند که مردم در آن زندگی کنند؟ اینها بیشتر در حد رؤیاپردازی‌های ترامپ است؛ همان‌طور که درباره اوکراین خیال‌بافی می‌کرد. شدنی نیست. اصلاً شرایط حداقلی اجرای چنین طرحی موجود نیست. شما باید جمعیت و سرمایه و ثبات بیاورید. در غزه کجا چنین امکانی دارید؟ کرانه غربی شرایطش کاملاً با غزه متفاوت است، اگر اسرائیل و آمریکا می‌توانستند الگوی رفاه‌ساز پیاده کنند، همان‌‌جا انجام می‌دادند. فلسطینی‌هایی که زیر حاکمیت اسرائیل در کرانه باختری زندگی می‌کنند، اگر به رفاه قابل‌ توجهی می‌رسیدند، شاید غزه‌ای‌ها می‌گفتند «زندگی زیر سایه اسرائیل بهتر است، چرا بجنگیم؟» اما اسرائیل ذاتاً گرفتار نوعی لجاجت و برتری‌طلبی متوهمانه است که نزدیک ۸۰ سال است در رفتارش ریشه دارد. برای خودش هر حقی قائل است و برای فلسطینی‌ها هیچ. حقوق انسانی حداقلی برای طرف مقابل قائل نیست. اسرائیل از این نگاه کوتاه نیامده و کوتاه هم نخواهد آمد. آمریکا و فانتزی‌های ترامپ هم قدرت تحمیل چنین تغییری به اسرائیل را ندارند. رفاه مردم غزه قطعا اتفاق نخواهد افتاد.
اگر چنین مدل‌هایی شدنی بود، در عراق تحت اشغال آمریکا هم انجام می‌شد، چرا آنجا انجام نشد؟ چون نیروی مقاومت از دل مردم شکل گرفت. همیشه هم می‌گویند ایران پشتیبانی می‌کند؛ ایران از تظلم‌خواهی آنها حمایت سیاسی می‌کند اما اگر خود مردم نخواهند کاری کنند، پشتیبانی خارجی کاری از پیش نمی‌برد. 
مگر ایران می‌تواند برای کسی از هوا نیرو بفرستد؟ وقتی مردم خواهان زندگی بهتر باشند، ابزارش را هم پیدا می‌کنند.
این طرح شدنی نیست. تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد چنین پروژه‌هایی به جایی نمی‌رسد. حداقل حداقل، اگر بخواهند واقعی صحبت کنند، ۱۰ سال زمان لازم است فقط برای ایجاد زیرساخت؛ ۱۰ سالی که نه ترامپ خواهد بود، نه نتانیاهو. تازه فقط برای ساخت چند شهرک که بخواهند مردم را در آن ساکن کنند. کدام شهر در غزه هست که ویران نشده باشد؟ کدام خانواده هست که حداقل ۱۰ شهید نداده باشد و نسبت به اسرائیل کینه نداشته باشد؟
از نظر اقتصادی چه؟ اگر محاصره غزه ادامه یابد که اصلاً مدل اقتصادی معنا ندارد. اگر محاصره را بردارند که به معنی تحقق اهداف مقاومت است. عملیات توفان‌الاقصی هدف نخستش شکستن محاصره بود. اگر مرزهای غزه باز شود و رفت‌وآمد و اقتصاد شکل بگیرد، این یعنی پیروزی مقاومت. با حفظ محاصره چطور می‌خواهند رفاه ایجاد کنند؟
ساختن چند شهرک که کار خاصی نیست؛ قبلاً هم ساخته‌اند. همان شهرک‌هایی که در جنگ ۲ ساله ویران شد. ساختمان‌های ۱۵ طبقه که نه آب داشت، نه برق و نه گاز، فقط ظاهر ساخته بودند. کشورهای عرب ساختمان‌های ظاهری ساخته بودند که همه هم در جنگ تخریب شد. مردم غزه، داخل‌شان با فلاکت زندگی می‌کردند. چه چیز تازه‌ای در این طرح ۲۰ ماده‌ای هست که قبلاً تجربه نشده باشد؟
اینها فانتزی‌های ترامپ است. حتی اگر اسرائیل هم زیر بارش برود، نتیجه‌اش چیزی جز تقویت دستاوردهای مقاومت نخواهد بود. به نظر من این طرح هم قطعاً شکست می‌خورد. اصلاً این به معنای واقعی «طرح» نیست. طرح باید چارچوب داشته باشد؛ نقطه شروع و پایان و توافق حداقلی. اینکه کسی بیاید دیکته بخواند «من می‌گویم اینها اجرا شود»، طرح نمی‌شود. 80-70 سال است انواع طرح‌ها برای فلسطین ارائه شده؛ از طرح فهد تا طرح کیسینجر و نیکسون و طرح‌های فرانسوی‌ها. در این ۷۰ سال چندین رئیس‌جمهور آمریکا آمدند و رفتند و مردند و هیچ‌‌کدام‌شان نتیجه‌ای نگرفتند.
با طرح و دیکته نمی‌شود مردمی را که اشغالگر پایش را بر گلوی‌شان گذاشته و نفس‌شان را بند آورده و حاضر نیست از سلطه‌طلبی‌اش کوتاه بیاید، به رهایی رساند. هر قدر طرح‌های قبلی به نتیجه رسید، این طرح هم به نتیجه خواهد رسید!

ارسال نظر
پربیننده