عباس قائمی*: تحلیل وضعیت صداوسیما در شرایط کنونی کار بسیار دشواری است. بسیاری معتقدند در پی تصمیمات و سیاستهای مدیریت ۴ سال گذشته، مخاطبان این رسانه کاهش شدیدی یافته است. هرچند روی میزان و شیب این کاهش حرفهای ضدونقیضی مطرح است اما مدیران این رسانه نیز با ارجاع به روند کاهشی رسانههای پخش (Broadcast) در جهان، کار خود را ساده میکنند. البته نسبت به سیاستهای رسانهای مدیران رسانه ملی انتقاداتی وارد است اما این استدلال چندان دچار خدشه نیست. پیشتر در یادداشت «تلویزیون؛ همچنان محبوب اما رو به افول» به بررسی تطبیقی دادههای جهانی و ایرانی مصرف رسانههای پخش پرداخته شد. نکته قابل توجه در آن دادهها این بود که شیب افول تلویزیون در کشورهای مختلف جهان بسیار بیشتر از ایران بوده است.
در چنین شرایطی، به صورت محسوس، بازپخش تولیدات نمایشی قدیمی صداوسیما به مراتب از تولیدات جدید این سازمان مخاطب بیشتری دارد. طبق دادههای گردآوری شده توسط متا، از ابتدای سال ۱۴۰۴، بازپخش سریالهای ستایش، دودکش، نون خ و بچه مهندس از جمله پرمخاطبترین سریالهای این سال را تاکنون تشکیل دادهاند که همگی بالای ۳۰ درصد مخاطب داشتهاند!
اما در مهرماه، بازپخش سریال یوسف پیامبر با جلب ۵۳ درصد مخاطب، باعث شد این سریال پس از «پایتخت ۷» در صدر جدول پرمخاطبترینهای ۱۴۰۴ قرار گیرد و موضوع استقبال از بازپخش سریالهای قدیمی صداوسیما را بیش از پیش مطرح کرد. وجه پدیده بودن یوسف پیامبر، به غیر از مجموع مخاطبان آن در میانگین کل جامعه، جذابیت آن برای نسل جوان بود؛ به طوری که دستهای که کمترین میزان مصرف تلویزیون را دارد - یعنی دسته سنی ۱۸ تا ۲۵ سال - بیشترین نسبت مخاطب سریال یوسف پیامبر را در نسبت با دیگر دستههای سنی داشته است. برجسته شدن مجدد قسمتهای این سریال و شوخیهای مربوط به آن در شبکههای اجتماعی نیز، ماحصل تعامل فعال این نسل با یوسف پیامبر بوده است. این سریال حتی ۱۵ درصد کسانی را که اعلام کردهاند «اصلاً» تلویزیون تماشا نمیکنند به خود جذب کرد که عدد بسیار قابل توجهی است. همچنین ۳۳ درصد از کسانی که خود را مخاطب ماهواره میدانند و ۵۵ درصد مخاطبان محتوای نمایش خانگی نیز پای تماشای این سریال نشستند.
این آمار و نظایر آن، نشاندهنده آن است که باید به ادعاهای مطرح شده درباره کاهش «شدید» و «سریع» مخاطبان تلویزیون، با دیده تردید نگریست؛ اما در کنار این وضعیت نمیتوان کاهش مخاطبان تولیدات نمایشی و برنامههای جدید صداوسیما را نیز نادیده گرفت. پرمخاطبترین برنامههای این روزهای تلویزیون طبق سنجش روندی متا، بهندرت به ۲۰ درصد از ایرانیان بالای ۱۸ سال میرسد. بسیاری از سریالهای جدید حتی توانایی جذب ۱۰درصد مخاطب را ندارند.
تحلیل علل تماشای محتوای تکراری
اولین دلیل شکلگیری این پدیده «کاهش کیفیت» محصولات رسانهای جدید، چه در شبکه نمایش خانگی و چه در صداوسیماست. هرچند بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران به این عامل اشاره میکنند اما باید توجه داشت تحلیل رفتار مخاطبان تنها از زاویه کیفیت محصولات رسانهای حتما اشتباه است. مؤلفههای بسیار زیادی در انتخابها و ساخت رفتارهای رسانهای مخاطبان تاثیرگذار است که به تناسب مساله در ادامه به برخی از این عوامل که در مطالعات علمی و تحقیقاتی مخاطبپژوهی مطرح است، اشاره خواهیم کرد. دومین مؤلفه مهم تکثر انتخابها است. طبق تحقیقات انجام شده، افزایش تعداد گزینههای در دسترس مخاطبان، باعث میشود مخاطبان در بین گزینههای مختلف تقسیم شوند. به بیان دیگر، با افزایش تعداد انتخاب مخاطبان، میزان مخاطب پرمخاطبترین تولیدات رسانهای روند کاهشی به خود میگیرد. در خود ایالات متحده، بر اساس دادههای نیلسن، پرمخاطبترین برنامه تلویزیونی تنها چیزی حدود ۲ درصد مخاطب دارد!
در ایران نیز با موج افزایش مصرف شبکههای اجتماعی از یک سو و تولیدات نمایشی شبکه نمایش خانگی از سوی دیگر که از جهت حجم تولید در سطح و اندازه صداوسیما اقدام میکند، مخاطبان را در میان انتخابهای بسیار متعددی تقسیم میکند و باعث میشود میزان مخاطبان سریالهای جدید کاهش یابد.
علت سوم را باید در فرآیند انتخاب رسانهای مخاطبان جستوجو کرد. در چنین شرایطی مخاطبانی که در میان انتخابها و گزینههای متعددی مخیر هستند، بر اساس رهیافتهای آنی یا ذایقه قبلی خود دست به انتخابگری میزنند. در فرآیند انتخاب، صرفاً «کیفیت اثر» نیز موثر نیست، بلکه مخاطب تلاش دارد در سرمایهگذاری زمان محدود خود، کمترین ضرر را متحمل شود و انتخابی با پایینترین ریسک را داشته باشد، چرا که بهرغم اینکه بسیاری از محتواهای نمایشی به صورت رایگان در دسترس مخاطبان قرار میگیرد اما «زمان» یکی از مهمترین هزینههایی است که مخاطبان برای تماشای این محتواها صرف میکنند. از این رو مخاطبان به عنوان یک میانبر ذهنی، از پیشنهادات دیگران برای تماشای محتوای نمایشی استفاده میکنند.
حال مجدداً انتخاب سریالهای تکراری را در چنین زمینهای تصور کنید؛ مخاطبی که از کیفیت یک اثر - به واسطه واکنشهای گذشته مخاطبان- «مطمئن» است، در حالی که از کیفیت سریالهای جدید چندان مطمئن نیست. چنین فردی در زمان انتخاب، به سمت گزینههای کمریسکتر سوق داده میشود. در نهایت، یکی دیگر از توجیهات انتخابهای تکراری در نظریات انتخاب رسانهای «تلاش برای بازسازی لذت اولیه مصرف» است. به بیان دیگر «نوستالژی» و تلاش برای تجربه مجدد یک لذت قدیمی، یکی دیگر از مؤلفههای مؤثر در زمینه انتخاب محصول رسانهای تکراری است. این اتفاق در مصرف محصولات کوتاهتر مانند موسیقی بسیار قویتر عمل میکند به صورتی که بخش قابل توجهی از آهنگهایی که مخاطبان ایرانی گوش میکنند، از آهنگهای قدیمی است. در پایان باید تأکید کرد در شرایط اشباع رسانهای که تعدد و تنوع رسانهها با شدت بسیار بیش از گذشته در جریان است، ابزارهای تحلیلی و دادههای دقیق مصرف رسانهای، در کنار تحلیلهای علمی از رفتارهای مخاطبان میتواند در روشن شدن هرچه بیشتر شرایط کمک کند؛ کاری که متا تلاش دارد با مطالعه مداوم رفتار مصرف رسانهای مخاطبان، رسانههای ایرانی را در ارتباط با مخاطبان خود توانمند کند.
* پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)