تردید در وعدههای تجدیدپذیر
گروه اقتصادی: در ماههای اخیر موضوع کمبود سوخت منجر به بروز مشکلاتی همچون خاموشیها و تعطیلیهای گسترده در سطح کشور شده است. این مشکلات به این دلیل است که در حال حاضر 75 درصد از سبد تأمین انرژی اولیه کشور را گاز طبیعی تشکیل میدهد؛ در شرایطی که میزان مصرف گاز در سالهای اخیر روند صعودی داشته اما در مقابل برداشت گاز نسبت به قبل افت داشته است. همچنین در زمینه تولید برق نیز بیش از 90 درصد تولید برق کشور توسط نیروگاههای حرارتی که وابسته به گاز طبیعی هستند، تأمین میشود که این مساله به مشکل ناترازی انرژی در کشور بیش از گذشته دامن زده است. از طرف دیگر در ابتدای دولت چهاردهم با وجود تأکید بر افزایش 12 هزار مگاواتی توسعه تجدیدپذیرها در برنامه هفتم توسعه، هنوز برنامه جدی در این زمینه ارائه نشده است.
در شرایطی که سال به سال شاهد تشدید ناترازی گاز در کشور هستیم، آینده تأمین این انرژی پایدار با ادامه روند فعلی، با چالش مواجه خواهد شد و اگر امروز چارهاندیشی نشود، دیر یا زود، ایران با بالاترین ذخایر انرژی، قادر به تأمین انرژی پایدار نخواهد بود. تنوعبخشی به سبد تأمین انرژی کشور و کاهش سهم وابستگی به گاز یک ضرورت جدی برای تأمین پایدار انرژی کشور در آینده است. بیش از ۲ دهه است که موضوع توسعه انرژیهای تجدیدپذیر بویژه در زمینه نیروگاههای بادی و خورشیدی در ایران مطرح شده است اما آهنگ توسعه این نوع انرژی در دولتهای مختلف بسیار کند بوده است، این در حالی است که ایران ظرفیتهایی بسیار قابلتوجه در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر دارد.
در ایران میزان تابش خورشید نسبت به کشورهای اروپایی 40 درصد بیشتر است و نسبت به کشورهای همجوار بویژه کشورهای حاشیه خلیجفارس به دلیل دمای خنکتر و وزش باد مطلوب، ایران شرایط مناسبتری برای توسعه نیروگاههای خورشیدی و بادی دارد. در مجموع استانهای سیستانوبلوچستان، خراسانجنوبی، خراسانرضوی و کرمان پتانسیل 40 هزارمگاواتی توان تولید برق از محل انرژیهای تجدیدپذیر خورشیدی و بادی را دارند؛ استان کرمان بیشترین ظرفیت خورشیدی و استان سیستانوبلوچستان بیشترین ظرفیت بادی را دارد.
علیاکبر محرابیان، وزیر نیروی دولت قبل در ابتدای فعالیت خود اعلام کرد میزان تولید برق تجدیدپذیر را از هزار مگاوات به 10 هزار مگاوات خواهد رساند اما افزایش ظرفیت عملی تولید برق تجدیدپذیر اجرا نشد و در طول فعالیت او تنها حدود 300 مگاوات به ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر کشور افزوده شد. وی اما بعد اعلام کرد با ریلگذاری توسعه در این بخش، حدود 13 هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر با پیشرفتهای متفاوت، آماده اجرا هستند یا در وضعیت اجرا قرار دارند. حتی سال گذشته یک برنامه ضربتی افزایش 5400 مگاواتی ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر در برنامه وزارت نیرو قرار گرفت که در عمل محقق نشد و باید از این برنامهها به عنوان «توهم توسعه» به جای برنامه عملی نام برد.
* نگاه تردید به برنامه 30 هزار مگاواتی توسعه تجدیدپذیرها در دولت چهاردهم
در ابتدای دولت چهاردهم با وجود تأکید بر افزایش 12هزارمگاواتی توسعه تجدیدپذیرها در برنامه هفتم توسعه، افزایش 30 هزار مگاواتی ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر به عنوان یک برنامه مهم در بخش انرژی عنوان شد. با نگاهی به گذشته این سوال مهم مطرح میشود که آیا این بار هم با «توهم توسعه» به جای «برنامه عملی» مواجهیم، یا قرار است این بار نقطه عطفی را در تاریخ توسعه ظرفیتهای انرژی کشور با تغییر پارادایم توسعه به سمت تجدیدپذیرها شاهد باشیم؟
اگرچه هنوز برای قضاوت درباره تحقق برنامههای دولت چهاردهم در زمینه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر زود است اما با بررسی اجمالی آنچه تا امروز گذشته (6 ماهه ابتدایی عمر دولت)، تحقق برنامه دولت را باید با نگاه تردید نگریست. در شروع دولت (پایان مردادماه 1403) ظرفیت اسمی تولید برق تجدیدپذیر ایران به 1241 مگاوات رسید که در برابر ظرفیت اسمی 93 هزار و 452 مگاواتی تولید برق کشور، سهمی حدود 1.3 درصدی را به خود اختصاص داد. این ظرفیت در پایان دیماه 1403 به 1530 مگاوات رسید و نسبت به ظرفیت اسمی 94 هزار و 497 مگاواتی، سهمی 1.6درصدی را به خود اختصاص داده است. رشد 289 مگاواتی ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر و افزایش
0.3 درصدی سهم ظرفیت اسمی تجدیدپذیرها در ظرفیت اسمی تولید برق کشور، حاصل تلاش 5 ماه نخست دولت چهاردهم است که البته باید توجه داشت این ظرفیت، از تکمیل پروژههای نیمهکاره دولت قبل حاصل شده است و هنوز دستاورد پروژههایی که در دولت فعلی کنلگزنی شده، به ثمر نرسیده است. مصطفی رجبیمشهدی، مدیرعامل شرکت توانیر 3 آبانماه امسال در تشریح برنامههای تابستان 1404 در بخشی از سخنان خود گفت: «افزایش 500 مگاوات ظرفیت انرژی تجدیدپذیر تا پایان سال 1403 و هدفگذاری افزایش 3000 مگاوات انرژی تجدیدپذیر تا زمان اوج مصرف سال 1404 که غالبا انرژی خورشیدی و اندکی هم انرژی بادی در میلنادر (سیستانوبلوچستان) است، از دیگر برنامهها برای جبران ناترازی است». در واقع طبق گفتههای مدیرعامل توانیر، تا زمان اوج بار 1404 (تیر و مرداد 1404) با احتساب ظرفیت 1241 مگاواتی تجدیدپذیرها در ابتدای دولت و برنامه رشد 3000 مگاواتی آن، باید ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر به بیش از 4200 مگاوات برسد.
محسن طرزطلب، معاون وزیر نیرو و رئیس سازمان ساتبا در دولت سیزدهم نیز دیماه در این باره گفت: «ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر کشور حدود 1400 مگاوات است که تا پایان امسال به 1800 مگاوات خواهد رسید؛ این ظرفیت تا پایان تابستان آینده به 3500 مگاوات و تا پایان سال 1404 به 4800 مگاوات افزایش خواهد یافت». این اظهارات به معنای کاهش و تعدیل هدفگذاری قبلی در مقایسه با سخنان آبانماه مدیرعامل شرکت توانیر است. در حالی که طبق گفتههای رجبیمشهدی، باید تا اوج بار تابستان حداقل 4200 مگاوات ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر در مدار بهرهبرداری داشته باشیم، این میزان با گفتههای رئیس سازمان ساتبا، به کمتر از 3500 مگاوات تقلیل پیدا کرد.
عباس علیآبادی، وزیر نیرو نیز ابتدای بهمنماه امسال در این باره گفت: «تا اوج بار مصرف برق تابستان سال آینده ظرفیت تولید تجدیدپذیرها به 3500 مگاوات ارتقا مییابد؛ در تلاش هستیم به منظور افزایش سهم تجدیدپذیرها در سبد انرژی کشور، تا پایان دولت چهاردهم زمینهها و زیرساختهای لازم برای تولید 30 هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر فراهم شود».
وزیر نیرو همچنین از افزایش ظرفیت تولید تجدیدپذیرها به 3500 مگاوات تا اوج بار تابستان (تیر و مرداد 1404) خبر داده است؛ پس نسبت به ظرفیت اسمی ابتدای دولت، حدود 2300 مگاوات افزایش ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر را تا اوج بار تابستان سال آینده شاهد خواهیم بود تا ظرفیت اسمی 3500 مگاواتی در این بخش محقق شود.
* دولت به اجماع برای ضرورت توسعه تجدیدپذیرها نرسیده است
اینکه در فاصله حدود 3 ماه، برنامه رشد 3000 مگاواتی به رشد 2300 مگاواتی تقلیل یافته است، این سوال را مطرح میکند که آیا در ماههای آینده نیز به دنبال عدم تحقق تکمیل و بهرهبرداری از پروژههای تجدیدپذیر، این برنامه قرار است باز هم تعدیل و کاهش یابد؟ تا پایان عمر دولت چطور؟ آیا برنامه رشد 30 هزار مگاواتی تجدیدپذیرها، باز هم مثل دولتهای قبلی یک «توهم توسعه» است یا در دولت چهاردهم برای تحقق حداکثری آن برنامهریزی اجرایی شده است؟
آنچه مشخص است اینکه هنوز حتی در بدنه دولت نیز نسبت به ضرورت تغییر پارادایم توسعه انرژی کشور به سمت توسعه تجدیدپذیرها، اجماع نظر جامع حاصل نشده است و برخی سازمانها و نهادها، در این زمینه نهتنها حرکتی پیش رو ندارند، بلکه مانع تحقق برنامهها هم هستند. ابتدا نیاز به اجماعسازی در تمام بدنه دولت و سپس تسری این اجماع به سایر قوا و در نهایت تبدیل شدن توسعه تجدیدپذیرها به یک مطالبه ملی داریم تا بتوانیم آینده پایدار تأمین انرژی کشور را از مسیر چالشهای تحمیلشده ناترازی گاز و ناترازی سوخت جدا کنیم.