پروژه جدید و کنجکاویبرانگیز مارتین اسکورسیزی
ورایتی خبر داد مارتین اسکورسیزی و لئوناردو دیکاپریو برای تولید یک فیلم جدید که ایده اصلی آن متعلق به دواین جانسون و امیلی بلانت است، با این ۲ بازیگر همراه شدند. این فیلم جنایی که داستانش در هاوایی میگذرد و به استودیوها و پخشکنندهها برای خرید ارائه شده، با «رفتگان» و «رفقای خوب» اسکورسیزی مقایسه میشود. به گفته منابع متعدد، هنوز هیچ معاملهای وجود ندارد و فیلمنامه این درام بدون عنوان را قرار است نویسنده و روزنامهنگاری به نام نیک بیلتون که سال ۲۰۲۱ مستند «مشهور قلابی» را برای اچبیاو نوشته بود، بنویسد. جانسون و بلانت که قبلا در «گشتوگذار در جنگل» با هم کار کردهاند، این پروژه را نزد اسکورسیزی و دیکاپریو بردند و وقتی آنها ابراز علاقه کردند، همه سراغ بیلتون رفتند تا با او درباره نوشتن فیلمنامه صحبت کنند. تهیهکنندگان این فیلم شامل اسکورسیزی، جانسون، بلانت، دیکاپریو، بیلتون، دنی گارسیا، لیزا فریچت و ریک یورن هستند. بلندپروازی این ۲ بازیگر شاید به دلیل فیلم بعدی جانسون و بلانت در «ماشین درهمکوبی» باشد که به کارگردانی بنی سفدی به عنوان جدیترین نقش دراماتیک جانسون تاکنون مطرح است. اسکورسیزی و دیکاپریو سالهاست با هم کار میکنند که حاصل آن فیلمهای به یاد ماندنی مانند «رفتگان»، «هوانورد»، «دار و دستههای نیویورک»، «شاترآیلند»، «گرگ والاستریت» و «قاتلان ماه کامل» نامزد بهترین فیلم اسکار سال پیش است. این ۲ نفر همچنین در حال شکل دادن به فیلم اقتباسی «شیطان در شهر سفید» هستند که مدتهاست ساخت آن مطرح بوده است. با این حال حضور دواین جانسون در فیلمی از مارتین اسکورسیزی یک اتفاق عجیب و نادر به نظر میرسد. این ۲ هنرپیشه غالبا در اکشنهای بفروش گیشهای حضور داشتند اما اسکورسیزی با اینکه تا به حال به گیشه بیتفاوت نبوده است، جزو فیلمسازان موسوم به نیویورکی محسوب میشود که معمولا آثار جدیتری میسازند. جمله معروفی از مارتین اسکورسیزی نقل شده که میگوید: «ما برای اسکار فیلم نمیسازیم». او از ابتدای فعالیت حرفهایاش در سینما به این جمله پایبند بوده است. اسکورسیزی برآمدی است از خیابانهای نیویورک و آرزوی کشیش شدن در یک کلیسا. ناکامی از ورود به فضای مذهبی، او را به دانشگاه فیلمسازی نیویورک میکشاند و دغدغه واقعی اسکورسیزی پس از آن نمود پیدا میکند. او میگوید: «تنها زمانی میتوان فیلمساز موفقی شد که دغدغهای برای بیان وجود داشته باشد و تا بیان نکردن آن، دچار عذاب باشید». دغدغه اسکورسیزی هیچگاه مذهب و دیدگاههای شخصی او در اینباره نبوده است، بلکه او در تمدن آمریکایی - ایتالیایی زندگی کرده و بیان آنها به زبان تصویر برایش سادهتر است. اسکورسیزی پس از گذشت چند دهه به فرمی ثابت در آثار خود دست یافت. پس از ساخت «خیابانهای پایینشهر»، او وارد دنیایی تازه در سینما شد که تا پیش از آن هیچگاه در پرده سینما چنین فضایی از گانگسترهای خیابانی دیده نشده بود. فضای سیاه دهه70 در فیلمهای اسکورسیزی وجود ندارد، بلکه در زندگی او جریان داشته و همان است که درنهایت به تصویری متحرک مبدل میشود.